انتشارات متخصصان

نقد رمان کیمیاگر

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

رمان کیمیاگر اثر مشهور و برجسته پائولو کوئیلو است که تاکنون به بیشتر از ۵۰ زبان ترجمه شده است. بیش از ۶۵ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است و یکی از پرطرفدارترین کتاب‌های جهان محسوب می‌شود. این رمان محبوبیت بسیار زیادی بین مردم ایران نیز دارد و ترجمه‌های مختلفی از آن روانه بازار شده است. از جمله بهترین ترجمه‌های کتاب کیمیاگر ترجمه آرش حجازی است که اخیرا دیگر به شکل قانونی چاپ نمی‌شود. ترجمه حسین نعیمی که توسط نشر ثالث منتشر شده است نیز یکی دیگر از ترجمه‌های خوب این کتاب است. در این مطلب نقد رمان کیمیاگر را مطالعه خواهید کرد.

قبل از پرداختن به نقد رمان کیمیاگر باید اشاره کنیم که معرفی این کتاب همراه با اینفوگرافیک آن در کافه‌بوک منتشر شده است و شما می‌توانید از طریق لینک زیر معرفی را مشاهده کنید. در معرفی کتاب کیمیاگر خلاصه‌ای از کتاب بدون فاش کردن داستان اصلی آن آورده شده است:

» معرفی رمان کیمیاگر

*توجه: در ادامه این مطلب نقد رمان کیمیاگر منتشر خواهد شد و ممکن است قسمت‌های مختلف رمان مورد بررسی قرار گیرد و بخش‌های اصلی کتاب بازگو شود. بنابراین اگر این رمان را نخوانده‌اید و یا روی افشای داستان حساس هستید، خواندن این نقد را بعد از مطالعه کتاب انجام دهید.

نقد رمان کیمیاگر

ما خیلی زود نسبت به رویاهایمان دلسرد می‌شویم، در حالی که جهان همیشه جهت کمک به ما برای رسیدن به این رویاها آماده است.

سانتیاگو یک چوپان است که عاشقانه گوسفندانش را دوست دارد. طبیعت وجودی ناکامل و محدود گوسفندان ذهنش را مشغول کرده است. گوسفندانی که تنها آب و غذا می‌خورند، آن‌ها هیچ‌گاه سر بلند نمی‌کنند و تپه‌های سرسبز و غروب آفتاب را تحسین نمی‌کنند.

والدین سانتیاگو همیشه درگیر فراهم کردن نیازهای اساسی زندگی بوده‌اند، به همین خاطر خواسته‌ها و آرزوهایشان را سرکوب کرده‌اند. آن‌ها در بخش خودمختار اندلس زندگی می‌کنند، که به خاطر روستاهای قدیمی و تپه‌هایش به جاذبه گردشگری تبدیل شده است، اما برای آن‌ها جای رویاهایشان نیست.

سانتیاگو سواد دارد و خواندن بلد است، بنابراین می‌خواهد سفر کند. یک روز برای فروش تعدادی از گوسفندانش به شهر می‌رود و با یک پیرمرد و یک زن کولی برخورد می‌کند. آن‌ها او را ترغیب می‌کنند که به دنبال سرنوشتش برود و دنیای فعلی‌اش را رها کند. زن کولی او را به سمت اهرام مصر راهنمایی می‌کند و می‌گوید که می‌تواند آنجا به گنج برسد.

سانتیاگو کاملا آن زن را باور می‌کند، گله‌اش را می‌فروشد و دل به دریا می‌زند و راهی سفر می‌شود. در شهر طنجه دزدی پس‌اندازش را از او می‌دزدد. این همه زحمت و مشقت تنها برای سفری کوتاه! اما سانتیاگو خودش را نمی‌بازد و به حس بزرگتری دست می‌یابد: به این یقین می رسد که در مسیر درست قرار دارد. اکنون زندگی متفاوتی را تجربه می‌کند، که هر روزش تازه و رضایت‌بخش است. مداوم به خودش چیزی را یادآوری می‌کند که در بازار قبل از شروع سفر به او گفته شد: «وقتی خواهان چیزی باشی تمامی کائنات دست به دست هم می دهند تا به آن برسی.»

[ مطلب مرتبط: نقد رمان ملت عشق ]

دنبال‌کردن رویاها

این ایده برای هر کسی که هدف مهمی داشته باشد فوق‌العاده است. اما آیا این امید باد هوا است؟ شاید نه، البته اگر این طور فکر کنید که وقتی درگیر چیزی باشید، به آن انرژی می‌دهید. دنیا در تلاش است به چیزی که می‌خواهید برسید به عنوان بازتاب و پاسخی به کارهایی که شما انجام داده‌اید.

کیمیاگر از این واقعیت دور نمی‌شود که دنبال کردن رویاها هزینه‌ای هم خواهد داشت، اما همان‌طور که پائولو کوئیلو در مصاحبه‌هایش گفته است: زندگی نکردن در مسیر رویاها هم خودش هزینه‌ای در‌بردارد. می‌گوید با همین هزینه شما می‌توانید ژاکت فاجعه‌باری بخرید که اندازه شما نباشد و یا اینکه ژاکت  مناسب و شیک بخرید که به شما می‌آید. بهتر است که مشکلاتی هم در مسیرتان داشته باشید که به کارتان معنا می‌دهد چون این مشکلات بخشی از هدف و مسیری هستند که در آن پا می‌گذارید.

پیرمردی که سانتیاگو در میدان شهر با او دیدار می‌کند، می‌گوید که «بزرگترین دروغ» را باور نکند، و آن دروغ این است که شما نمی‌توانید سرنوشت‌تان را رقم بزید. شما می‌توانید سرنوشتتان را تعیین کنید اما باید نشانه‌ها را دنبال کنید، و این امر وقتی میسر می‌شود که جهان را به عنوان یک وجود واحد ببینید. می‌توان جهان را همچون یک کتاب خواند اما اگر دید محدودی داشته باشیم و ریسک‌پذیر نباشیم هیچ‌وقت نمی‌توانیم آن را درک کنیم.

جوان، متعجب پرسید: «بزرگ‌ترین فریب دنیا دیگر چیست؟»
«این‌که در یک لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست می‌دهیم و تصور می‌کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگ‌ترین فریب دنیاست.» (رمان کیمیاگر – ترجمه حسین نعیمی – صفحه ۴۲)

عشق

رمان کیمیاگر با ارائه این ایده که عشق می‌بایست محور زندگی باشد به عنوان یک داستان عاشقانه نیز شناخته می‌شود. هر کسی دارای سرنوشتی مستقل و مجزا از دیگران است.

گنجی که سانتیاگو به دنبال آن است نمادی برای رویاهای شخصی یا سرنوشت است، اما او وقتی دختر رویاهایش را در آن بیابان می‌یابد از رها کردن این گنج خوشحال است. کیمیاگری که در بیابان با او ملاقات می‌کند می‌گوید که عشق آن دختر در صورتی واقعی است که از جستجوی سانتیاگو برای یافتن گنج حمایت کند.

دوراهی که سانتیاگو بر سر آن قرار می‌گیرد تنش بین عشق و رویاهای شخصی است. گاهی ارتباطی عاشقانه را به عنوان معنای زندگی‌مان می‌بینیم، اما درگیر شدن در رابطه‌ای عاشقانه و یک زندگی مشترک ما را از زندگی مرتبط با مابقی جهان جدا می‌کند. واقعا دل نیازهایی دارد؟ پائولو کوئیلو می‌گوید با محوریت رویاهایتان زندگی کنید و به عشق وسیع‌تری دست یابید، وسیع‌تر از آنچه که فکرش را بکنید: «هیچ قلبی آزار ندیده است وقتی که به دنبال رویاهایش می‌رود، چون هر لحظه از این جستجو در ارتباط با خدا و ابدیت است.»

عشق و دلداری مهم است اما این وظیفه شما نیست؛ وظیفه شما دنبال کردن رویاهایتان است. تنها در راه عشق ورزیدن به رویاهاست که «روح کائنات» برای ما آشکار می‌شود، این علم و آگاهی است که تنهایی را در هم می‌شکند و به ما قدرت می‌بخشد.

زمانی که واقعا خواستار چیزی هستی، باید بدانی که این خواسته در ضمیر جهان متولد شده است و تو، فقط مامور انجام دادنش بر روی زمین هستی. حتی اگر فقط هوس سفر کردن باشد یا ازدواج با یک دختر بازرگان… یا جستجوی گنج. روح دنیا از خوشبختی یا بدبختی هوس یا حسادت مردم انباشته است. هیچ نیست مگر یک چیز: تکمیل «حدیث خویش» که آن هم، تنها اجبار انسان‌هاست. وقتی خواستار چیزی هستی، همه جهان در تکاپوی آن است که تو به خواسته‌ات برسی. (رمان کیمیاگر – ترجمه حسین نعیمی – صفحه ۴۶)

👤 مطلی که تحت عنوان نقد رمان کیمیاگر مطالعه کردید ترجمه‌ای از نقد Tom Butler-Bowdon در citywire بود که توسط سایت نقد روز نیز ترجمه شده است.

مشخصات رمان کیمیاگر

  • نویسنده: پائولو کوئیلو
  • ترجمه: حسین نعیمی
  • انتشارات: ثالث
  • تعداد صفحات: ۲۴۴
  • قیمت چاپ بیستم – سال ۱۳۹۷: ۲۴۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد رمان کیمیاگر چیست؟ آیا مطالبی که در این کتاب ارائه شده است تاثیری روی رفتار شما در دنبال کردن رویاهایتان داشته است؟ لطفا نظرات ارزشمند خود را برای ما بنویسید.


» معرفی چند مطلب دیگر:

  1. معرفی رمان‌های عاشقانه
  2. معرفی کتاب‌های فلسفی
  3. جملات ماندگار بهترین کتاب‌ها
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 311
دوست نداشتم: 114
میانگین امتیازات: 2.73

چاپ کتاب

32 دیدگاه در “نقد رمان کیمیاگر

کتاب چندان قوی ای نیست و بنظرم بیش از چیزی که لایقش هست بهش پرداخته شده.
از لحاظ انگیزشی هم زیاد قوی نیست، یکسری بدیهیات گفته که هرجای دیگه ای میتونید مثلشو پیدا کنید.
درکل بنظرم کتابهای بهتری برای خوندن هست.

افتضاح هستش و کلیشه‌ای

این همه نظر دادین ولی یک نکته هم من بگم
مت تاحالا کتاب ۴ اثر فلوراتس رو ۵ مرتبه هست دارم میخونم
گوش فرا دهید ترس ایمان وارونه است
گوش فرا دهید ایمان بدون عمل مرده است
گوش فرا دهید نخستین قانون معتویت و بعد چهارم و کائنات نظم است
نظم در عملکرد نظم در موفقیت پی در پی و….
مادر تمام کتاب ها
کتاب ۴ اثر از فلوزانس میباشد بقیه کتاب ها زیر مجموعه هستن و میشه ازشون پند اموخت

سلام
سانتیاگو نخوابید وقتی فهمید گنج توی کلیساست خوشحال شد و برگشت به اسپانیا تا درش بیاره

دوستان من آخر کتاب رو متوجه نشدم اون رییس اشباح گفت من گنجی در اسپانیا جایی که گوسفندان میخوابند دارم بعد سانتیاگو میخوابه و میبینه که توی همون کلیسا هست و شروع میکنه با بیل به کندن چنار اگه میشه یه توضیحی بدید ممنون میشم

سلام
سانتیاگو نخوابید وقتی فهمید گنج توی کلیساست خوشحال شد و برگشت به اسپانیا تا درش بیاره

در واقع اون رئیس اشباح هم نشانه ای بود که محل گنج روبگه. اون راهزن با بیان خواب خودش جوان رو متوجه محل گنج کرد که همون کلیسایی بود که خودش از ابتدا همونجا بود. و دلیل این که چرا نشانه ها اینقد جوان رو دورکردند در حالیکه گنج در نزدیکی خودش بوده،اینه که در واقع در طول سفر ومرحله به مرحله جوان به کمال میرسه یعنی باید مرحله به مرحله حرکت کرد تا به ماموریت شخصی پایان داد و به کمال رسید و این چرخه ادامه دار هست… مفاهیم این کتاب کاملا سنخیت داره با فلسفه و مکاتب دینی

عالییی.عالییی بود این کتاب.چند تا نکته ناقابل :

“هر گاه واقعا خواستار چیزی باشی،تمام کائنات دست به دست هم می دهند تا تو به خواسته ات برسی ”

هر انسانی می تواند کیمیاگر زندگی خود باشد و قدرت این را دارد که آینده و سرنوشت خود را تغییر بدهد.

اگر به همون چیزی که هستیم قانع باشیم یک زندگی عادی نصیبمون میشه بدون هیچ دستاوردی و در انتها مرگگگ
ب تعداد تموم آدما تو این دنیا گنج وجود داره

کتاب زیبایی بود. من چند روز پیش این کتاب رو خوندم.. ناراحتم که چرا این قدر دیر این کتاب را خواندم.

بچه ها آخرش چه گنجی پیدا کرد؟

همین امشب شروعش کردم و واقعا منو میخکوب کرد.تعریف کوئیلو از عشق خیلی جذابه.عشق واقعی عشقیه که جلوی افسانه شخصی تورو نمیگیره بلکه تورو توی اون راه همراهی میکنه.
اینکه باید به صدای قلبت گوش بدی؛اون بهترین راهنما برای توعه.اگه قلبت رو خوب بشناسی،هیچ وقت غافلگیرت نمیکنه،برای همین بهتره همیشه به حرفش گوش بدی.
در کل،کتابیه که پیشنهاد میکنم نه یک بار،بلکه بارها خونده بشه.
زیبایی این کتاب تقدیم زیبایی روحتون❤

وای نمیدونید چقد خوشحال شدم وقتی سرچ کردم نقد کتاب و سایت شما بالا اومد انقد که طراحی سایتتون خوب و روانه لطفا نقد کتاب های دیگه رو هم بزارین من هر وقت دنبال کتابی هستم اول سایت شمارو سرچ میکنم وقتی میبینم نیست انگار همه ی توضیحات سایت های دیگه کمه……

سلام
کتاب خوب به زندگی شبیه هست و مفاهیمی مانند مرگ و زندگی و رنج و عشق و از این قبیل مفاهیم باید درونش باشد
کتاب تقدیر و اختیار و قسمت و تلاش را با هم به تصویر میکشد
از طرفی هر انسانی میوه ای درونش دارد که باید شکوفا شود و این مسبر زندگی هرگز بدون دست انداز و رنج نخواهد بود اما همین رنجها به زندگی معنا میدهد و نکته مهم عدم ترس از رنجهاست و نه خود رنج
پس تقدیر و سرنوشت ما همان پیدا کردن گنج و شکوفا شدن استعدادها هست اما در این مسیر مجبور هم نیستیم و میتوانیم چوپان یا کریستال فروش بمانیم و خود را اسیر روزمرگی کنیم

کتاب فوق العاده ای هست و خوندش رو پیشنهاد میکنم…خصوصا برای کسانی که در زندگی ، هدف و یا رویایی در سر دارند و گاها دچار ناامیدی یا ترس از باخت میشن…چون این کتاب در قالب یک داستان بسیار زیبا ، به خواننده این مطلب رو میرسونه که برای موفقیت کافیه شجاع باشی و به یاد داشته باشی که خدا همیشه هوای تورو داره.

من امشب خواندن کتاب رو تموم کردم
خیلی عالی بود
آدم باید در راه رسیدن به هدف های زندگیش ثابت قدم باشه، صبور باشه، سرسخت باشه، امید خودش رو حتی در سخت ترین شرایط از دست نده و لطف خدا رو هم فراموش نکنه.
خیلی کتاب خوبی بود حتما باید دوباره بخونمش.

سلام
کتاب بسیار قشنگ و انگیزشی هست.
من چند روزی در گیر دوکتاب بودم یکی کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو و دومین بوف کور اثر صادق هدایت.که دقیقا باهم شدیدی داشتن یکی در مورد ادغام عشق با هوس و تاریکی و دیگری در مورد ادغام عشق و روح جهان و قدرت خدا…هردو زیبا بودن و لذت خاصی رو به من چشوندن و در مورد کتاب کیمیاگر میتونم بگم توش درس زندگی داده شده و درکل پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید

من امروز برای بار دوم خوندش رو تموم کردم و نکته برداری هم کردم عالی بود

وقتی بخوانی یک قسم گاز میگیرد آدم را 😊
عالی بود خیلی عالی

امروز این کتاب رو برای بار دوم تمام کردم خیلی عالی بود ومن خیلی چیز ها ازش یاد گرفتم

این کتابو خوندم و واقعا قشنگ و دوست داشتنی بود…به هوای کیمیاگر رفتم بقیه کتابهای جناب کوئیلو رو خریدم اما شما بگو دوزار ارزش خوندن داشت؟ من میگم خیر

این اولین اثری بود که از این نویسنده میخواندم بقدری گیر و عظیم بود که نتوانستم ان را زمین بگذارم اگر دنبال معنای واقعی جبر و اخیتار هستید اگر دنبال معنی واقعی زندگی و هدف داشتن در زندگی هستید حتما با دقت کامل این اثر را بخوانید امروز اثر دیگری از این نویسنده را شروع کردم

هنوز نخواندمش اما کتاب پرمفهومی بنظر میرسه میخواهم بخوانمش😌

من بیشترین چیزی از این کتابه ک فهمیدم اینه ک همه چیز از عشقه با قلبت میتونی زبان جهانی رو یاد بگیری و با قلبت میتونی گنجتو پیدا کنی و حتی روح جهان هم از جنس عشقع، کتاب جالب و تاثیرگذاریع

به توسعه همسرم خواندم و واقعا لذت بردم..حتی عشق هم مانعی نیست که شخص درپی حدیث خویش نباشد..در درون این مطالب متوجه شدم که براهرکسی در این دنیا گنجی نهفته شده و این انگیزه گذر از همه مشکلات و پیچیدگیهای زندگیست.پس زندگی زیباست و هر لحظه اش تجربه ای براتو….پس حرکت کن برای یافتن خواسته ات.
توصیه میکنم..❤❤❤

یه ضرب المثل قدیمی میگه: آب اگه یه جا بمونه میگنده. منظور اینه که تو زندگی باید هدف و تکاپو برای رسیدن به اونو داشته باشیم، اگر ما حرکت کنیم مسیرهای مختلفی پیش روی خودمون میبینیم و ممکنه تو یکی از این مسیرها به هدفی که داشتیم برخورد کنیم و بدستش بیاریم ولی اگه به همون چیزی که هستیم قانع باشیم یک زندگی عادی بدون هیچ دستاوردی که انتهاش مرگه، نصیبمون میشه
در یک جمله: سانتیاگوفقط چوپانی نکرد اون سفر کرد..

من یه بار خوندمش اما هر بار فرصتی پیش بیاد دوباره هم میخونمش چون مفاهیمی داخلش داره که واقعا با یه بار خوندن نمیشه کامل درکش کرد در کل کتابی بود که اگه دقیق خونده بشه پر از نکاتی هست که تو جای جای زندگی میتونه به درد بخوره یه کتاب زیبا و چالش برانگیز و مفهومی که راه زندگی رو بهت نشون میده خیلی کتاب جالبی بود به همه توصیش می کنم

به نظرم خیلی فوق العاده بود و برای درک بیشتر مفهومش باید چندین بار خوند

بشدت کتاب گیرایی هست و پیشنهاد میکنم حتما حتما بخونید و حتی یک بار خوندن هم برای این کتاب کمه من از الان دارم برنامه ریزی میکنم ک دوباره بلافاصله از نو بخونمش و ترم سراغ کتاب بعدیم…..لابه لای جمله های خیالیش ی حرفای خوب و اموزنده و قشنگی میزنه “روح جهان” “افسانه شخصی” “نشانه ها” و….ازاین قبیل .و به نظرم قلم پائولو خیلی روون و دل انگیزه و این کتابش ی اثر خوبیه و بشدت شور داره که اصلا دلت نمیاد بذاریش زمین😍

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *