نشانک

پسر عیسا

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

پسر عیسا اثر نویسنده معاصر آمریکایى دنیس جانسون است که براى او شهرت زیادى به ارمغان آورد.

در پشت جلد این کتاب آمده است:

پسر عیسا از مهم ترین مجموعه داستان های ادبیات معاصر امریکاست و خوانندگان و منتقدان به یک اندازه ستایشش کرده اند. این اولین کتابی است که از دنیس جانسون به فارسی ترجمه شده.

این کتاب مجموعه داستان هاى بهم پیوسته اى دارد که قهرمان همه آنها یک نفر است.

کتاب پسر عیسا

داستان ها این کتاب به صورت اول شخص روایت مى شوند و شخصیت هاى کتاب از قشر هاى پایین و غیرمعمول (شایدم غیر قابل مقبول) جامعه انتخاب شده اند.

داستان ها درگیر مسائل اجتماعى مثل اعتیاد به مواد مخدر، جنایت و قتل هستند.

دنیس جانسون زندگى عجیبى را پشت سر گذاشته، از شاگردى ریموند کارور تا بى خانمانى و بسترى شدن در بیمارستان روانى به خاطر اعتیاد! این کتاب تبلور همین تجربیات عجیب جانسون از زندگیش است.

پسر عیسا - خلاصه کتاب پسر عیسا

درباره کتاب

کمى ارتباط با داستان ها برایم مشکل بود، اما کتاب جملات و داستان هاى تلخ زیادى دارد که از دل زندگى اجتماعى آمریکا در اواسط قرن ٢٠ بر مى خیزد.

کتاب با وجود نقد هاى بسیار خیره کننده ى انگلیسى که داشت خیلى نظرم را جلب نکرد. با وجود اینکه جوى مورد پسند من داشت، اما درون مایه ارضا کننده اى برایم نداشت.

ولی در مجموع از وقتى که براى این کتاب گذاشتم راضى هستم. در خوب بودن این کتاب شکى نیست اما کتاب کشش مورد انتظارم را نداشت. دنیس جانسون متاسفانه امسال درگذشت و دنیا یک نویسنده خوب از دست داد.

بخشى از توئیت چاک پالانیک (نویسنده کتاب باشگاه مشت زنى) برگرفته از صفحه اینستاگرام پیمان خاکسار:

ما باید بابت داشتن کتاب هایش از خوشى سر از پا نشناسیم. نامش دنیس جانسون است. نامش دنیس جانسون است. نامش دنیس جانسون است. 

قسمت هایی از کتاب پسر عیسا

تا سوار شدم در پشت سرم بسته شد، انگار فقط منتظر من بودند.
چه می شد اگر فقط برف بود؟ همه جا را برف پوشانده بود و سرد و سفید تمام فاصله ها را پر میکرد؟ و من حسم را دنبال میکردم و از این زمستان می گذشتم و می رسیدم به جنگلی از درخت های سفید. و او را هم می داد.

چنین لحظه هایی در واین فراوان بود _ فکر می کردی امروز دیروز است و دیروز فردا و الی آخر. چون همه قبول کرده بودیم که مصیبت ایم و می نوشیدیم. حس می کردیم راه فراری نداریم و برده ی تقدیریم. همه با دستبندی بر دست می مُردیم. کسی کارمان را تمام می کرد و دیگر تقصیری متوجه مان نبود. برای همین خیال می بافتیم. و باز هم همیشه به دلایلی مسخره بی گناه شناخته می شدیم.

آن شب پشت میزی روبه روی کید ویلیامز نشستم، بوکسور سابق. دستان سیاهش له و لورده بودند. همیشه این حس را داشتم که بالاخره یک روز دستانش را دور گردنم حلقه می کند و نفسم را می برد. دو جور صدا داشت. چهل و خُرده ای سالش بود. تمام عمرش را به باد داده بود. این جور آدم ها برای مایی که فقط چند سال به باد داده بودیم خیلی عزیز بودند. کید ویلیامز را که می دیدی امیدوار می شدی دست کم دو ماه دیگر از زندگی طلب داری.

اطلاعات کتاب

  • کتاب پسر عیسا
  • نویسنده: دنیس جانسون
  • ترجمه: پیمان خاکسار
  • انتشارات: چشمه
  • تعداد صفحات: ۱۱۵
  • قیمت چاپ اول: ۶۰۰۰ تومان

این مطلب با همکاری حامد رحیمی (بوکرمن) نوشته شده است.

معرفی کتاب پسر عیسا

چند کتاب دیگر با ترجمه پیمان خاکسار: