انتشارات متخصصان

خلاصه کتاب چند روایت معتبر در کافه بوک

کتاب چند روایت معتبر

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

کتاب چند روایت معتبر مجموعه‌ داستان هایی از مصطفی مستور است که نشر چشمه آن را منتشر کرده است. در کتاب چند روایت معتبر رگه های فلسفی و اعتقادی به چشم می خورد. مصطفی مستور روی موضوعاتی چالش بر انگیز دست می گذارد و عاشقانه های او واقعا خاص و خالص هستند. این کتاب از ۷ روایت تشکیل شده و این روایت ها عمدتاً به عشق، زندگی، مرگ و مفهوم خداوند مربوط می شوند.  اول هر روایت، یک متن خاص قرار داده شده است تا خواننده در فضای آنچه که قرار است اتفاق بیفتد قرار بگیرد و یک ذهینت اولیه از داستان داشته باشد.

۷ روایت کتاب شامل موارد زیر می شوند:

  1. چند روایت معتبر درباره عشق: یک معلم فیزیک که عاشق شاگرد خود می شود.
  2. چند روایت معتبر درباره زندگی: کسری که همراه سایه زندگی می کند و به مهتاب فکر می کند.
  3. چند روایت معتبر درباره مرگ: بخش هایی از زندگی افراد مختلف، خودکشی، عروسی و مرگ.
  4. مصائب چند چاه عمیق: بخش هایی مختلف از زندگی.
  5. در چشم هات شنا می کنم و در دست هات می میرم: ماجرای یک شاعر که عشق او به تنفر تبدیل می شود.
  6. کیفیت تکوین فعل خداوند: سه زوج جوان که یکی از آن ها دچار حادثه ای شده و ناخودآگاه صدایی را می شنود.
  7. کشتار: داستان یوسف و مونس که عاشق می شوند و با نامه با هم در ارتباط هستند.

کتاب چند روایت معتبر - خلاصه کتاب چند روایت معتبر - پیشنهاد و معرفی کتاب چند روایت معتبر

قسمت هایی از کتاب

تمام روح ات درد گرفته است. حالا اگر یک قدم دیگر به سمت کیمیا بروی، همه چیز تباه خواهد شد. فقط یک گام دیگر کافی است تا عشق آن روی تاریک اش را به تو نشان دهد. باید همه چیز را همین حالا تمام کنی.

کتاب چند روایت معتبر

پرهیز از نگاه کردن به کسی که شوق دیدن اش کلافه ات کرده، تردید مبهم ات را به یقینی روشن تبدیل می کند: عاشق شده ای.

نرگس خانم دو جمله است: نرگس خانم پیر است، نرگس خانم نمی داند. همین. بعد فکر کرد که خیلی ها فقط یک جمله اند و بعضی ها حتی نصف جمله هم نیستند. سایه یک جمله با هزار کلمه است: سایه خوب است. مهتاب اما هزار جمله است.

 

گفتی دوستت دارم و رفتی. من حیرت کردم. از دور سایه هایی غریب می آمد از جنس دلتنگی و اندوه و غربت و تنهایی و شاید عشق. با خود گفتم هرگز دوستت نخواهم داشت. گفتم عشق را نمی خواهم. ترسیدم و گریختم. رفتم تا پایان هرچه که بود و گم شدم. و این ها پیش از قصه ی لبخند تو بود.

دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. صد بار دوستت دارم. هزار بار دوستت دارم. اگه همه کاغذ نامه رو پر کنم از این جمله دو کلمه ای باز هم کم است. همه حرف ها و نگاه ها و عشق ها توی این دو کلمه ی جادویی نهفته است. این بزرگ ترین، صادقانه ترین، صمیمی ترین و با شکوه ترین چیزی است که دو آدم می توانند به هم بگویند.

بعضی ها یه خروار پول می گیرن تا چیزی رو که دیدن بگن ندیدن، تا حرفی رو که نشنیدن بگن شنیدن. گاهی دست ها کارهایی رو انجام میدن که کلی پول پشتش خوابیده. حالی ته چی میگم؟ گاهی چیزها رو نباید دید. نباید شنید. نباید گفت. گاهی نباید کسی رو دوست داشت. حالی ته چی میگم شاعر؟

می گفت ترجیح میده به جای لمس کردن دست هاش، ساعت ها به اونا خیره بشه. این غریب ترین عشقی بود که من دیده بودم.

هر خاطره ای، خاطره نمی شود. هر دردی، درد نیست تا روح را مثل کاغذ مچاله کند. خاطره باید جان داشته باشد که زنده بماند. باید روح داشته باشد تا برای همیشه جاودانه شود. خاطره باید بسوزاند و خاکستر کند، آن طور که کاغذ تو با من کرد.

هر کس روزنه ای ست به سوی خداوند، اگر اندوه ناک شود. اگر به شدت اندوه ناک شود.

پیشنهاد کتاب چند روایت معتبر - نقد و بررسی کتاب چند روایت معتبر - خلاصه کتاب چند روایت معتبر

  • کتاب چند روایت معتبر
  • نویسنده: مصطفی مستور
  • انتشارات: چشمه
  • تعداد صفحات: ۹۳
  • قیمت: ۷۵۰۰ تومان

نظر شما در مورد این کتاب چیست؟