نشانک

خرده روایت هاى بى زن و شوهرى

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

خرده روایت هاى بى زن و شوهرى که ناخودآگاه ذهن را به سوى نمایشنامه ى مشهور “خرده جنایت‌هاى زناشوهرى” نوشته‌ى اریک امانوئل اشمیت مى برد، مجموعه داستانى است به قلم مهسا ملک مرزبان که تا پیش از این او را در کسوت مجرى برنامه‌هاى فرهنگى شبکه چهار سیما یا ترجمه‌ى آثارى چند از جمله کتاب قلبى به این سپیدى و کتاب بودن مى‌شناختیم.

خرده روایت هاى بى زن و شوهرى شامل شانزده روایت کوتاه است، نخستین تجربه‌ى مهسا ملک مرزبان در مقام نویسنده گره خورده با اتفاقاتى که در هر گوشه منتظر ما هستند تا تجربه‌اى نو توشه‌ى راهمان کنند یا سوى خاطره‌اى را در ذهنمان روشن نگاه دارند. تجربیات و خاطراتى از دل مردم و براى مردم. اتفاقاتى چنان ساده که شاید به چشم نیایند و چنان غنى که ذهن را درگیر کنند.


لیست داستان‌های کوتاه کتاب خرده روایت هاى بى زن و شوهرى:

  1. آلبوم
  2. ته‌تغاریچه
  3. ساعت پنج عصر
  4. ساروج
  5. شانه
  6. عکس
  7. عکسبرداری از «مطلقاً» ممنوع
  8. آسانسور
  9. کرگدن
  10. نرگس و ثانیه‌های رهایی
  11. هشت دری
  12. یک روز کاملا معمولی
  13. ساعی خان
  14. جناب بهمن
  15. حلوای ماهرخ
  16. ماشین تحریر

[ لینک: معرفی رمان سمفونی مردگان ]

خرده روایت هاى بى زن و شوهرىدرباره کتاب خرده روایت هاى بى زن و شوهرى

حس خواندن هر یک داستان کوتاهِ چند صفحه‌اى همانند نوار کاستى که پیچ خورده از دستگاه بیرون آمده و دوباره در دستگاه قرار داده شده، اصوات، خاطرات و تصاویرى منفصل را به مخاطب مى‌نمایاند تا با ایجاد هم حسى، اشتراک تجربیات زندگى زیسته را همسو با ذاتِ پر فراز و نشیب آن به رخ بکشد.

داستان‌هاى عمدتا اجتماعى این مجموعه گاه همانند داستان “نرگس و ثانیه‌هاى رهایى” مخاطب را مى‌خنداند، گاه مثل ماهرخِ زیبا و غمگینِ داستانک “حلواى ماهرخ” به گریه‌ى اندازد. از میانشان مى‌توان جملاتى غنى و دلچسب بیرون کشید، جملاتى که مى‌توانى چندین و چندبار بخوانى و شهد شیرینشان را به کام بکشى.

دلت براى پیرزنِ فراموش شده‌ى فراموشى گرفته مى سوزد، هوس ساندویچ کتلت مى‌کنى، دلت باغ مه مى‌خواهد و سوار شدن به تاب بلندى که پدرِ پرى به درخت چندین ساله بسته، از زخمِ نگاه هاى هیز ساعى خان کلافه مى‌شوى و آن قدر فریاد کمک مى‌کشى تا کسى ساسان را از زیر بهمن نجات دهد.

تعدادى از داستان هاى کوتاه کتاب خرده روایت هاى بى زن و شوهرى تا پیش از این در مجله‌ى “کرگدن” چاپ شده بودند. ملک مرزبان در هر داستان فقط جرعه‌اى به خواننده مى‌نوشاند، اما همین اندک هم مى‌تواند خواننده را تا سرحد مدهوشى ببرد. این مجموعه روایت هاى خردى است که شما را در خود غرق مى‌کند.

[ لینک: کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی ]

کتاب خرده روایت هاى بى زن و شوهرى

قسمت‌هایی از متن خرده روایت هاى بى زن و شوهرى

گاه اشیا در رقابت بر سر ماندگارى، بر آدم ها پیروز مى شوند.

قصه ى آدم ها که به سر برسد، تازه مى توانى بنویسى شان. اتفاق یعنى همین، وقتى که وقت اش نیست مى افتد. یا زودتر از موعد یا آن قدر دیر که دیگر حوصله اش را ندارى، بى مزه شده_همان بهتر که نیست مى شود.

عاشقى حس و حال واقعى مى خواد، حس هاى واقعى که طاقت تو دل موندن ندارن، از همه جا بیرون مى زنن. الفباى رمزى ما با معشوقن، معشوقى که فقط خودمون میدونیم کیه.

پیر که مى شوى زمان سنج لازم ندارى، همه چیز داد مى زند کجاى وقت زندگى ایستاده اى. در نبود زمان سنج ها، زمان معین و خاص از صحنه محو مى شود اما در بند بند بدن به شکل دیگرى خود را به نمایش مى گذارد و به کیفیتى انکارناپذیر مى رسد.

به ملالى اندیشید که در پس هر شیفتگى پنهان بود. ذوق نهفته در اندوه یا حزن پیچیده در مستى. آدمیزاد هیچ نمى داند یک ساعت دیگر کجاى مختصات تقدیرش ایستاده و به کدام جهت مى رود. سمت حیات یا ممات.

به زندگى که بدهکار باشى انگار به خودت بدهکارى. عمر دلخوشى هایت کوتاه مى شود. کارَت مى شود افسوس، بارَت دریغ. راه هایى که بقیه نشانت مى دهند مال تو نیست، مى فهمى؟ راه خودت را برو. هرچند دور هر قدر دیر. همچو دزدى که به باغ از گذر جوى روز/ از رگ تاک به میخانه رهى پیدا کن.

مردن به همین سادگى ست. نفس ات که در نیاید، خونت که یخ بزند، مى میرى. همین! هیچ دستى ، هیچ عطر فرانسوى، نگاه گرمى، رفاقت بى جایگزینى، صبر محتوم یا تجربه ى زیسته اى نمى تواند نجاتت بدهد. بخواهى نخواهى لحظه اى که ذهنت مرگ را بپذیرد، مرده اى. بعد جسم ات سنگین مى شود، جانت بالا مى آید و بسته به شرایط چشمانت از حدقه بیرون مى زند یا پلک هایت چنان روى هم مى افتد که انگار هیچ وقت باز نبوده. نه صدایى مى شنوى، نه بویى حس میکنى، نه حتى مى توانى انگشت پایت را تکان بدهى. تو مرده اى و این ربطى به خواستن و نخواستن تو ندارد.

چه بسیار آدم هایى که با قصه هاى نگفته اى براى همیشه ترک مان کرده اند، انگار هیج وقت دنیا فرصت یا جرات شنیده شدن به آن ها نداد یا خود هم اصرارى به شنیده شدن نداشتند. شاید آه ها از کوه قصه هاى نگفته ى آدم ها درست مى شوند.

[ لینک: معرفی رمان هرس ]

مشخصات کتاب

  • خرده روایت هاى بى زن و شوهرى
  • نویسنده: مهسا ملک‌مرزبان
  • انتشارات: نشر بان+نشر آگه
  • تعداد صفحات: ۱۰۴
  • قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان

نویسنده مطلب: مهشید موسوی

نظر شما در مورد کتاب خرده روایت هاى بى زن و شوهرى چیست؟


معرفی چند رمان ایرانی: