نشانک

کتاب آخرین نامه‌ی معشوق

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

کتاب آخرین نامه‌ی معشوق نام هشتمین رمان جوجو مویز نویسنده محبوب انگلیسی است.

مویز پس از انتشار این کتاب توانست برای دومین بار جایزه رمان عاشقانه بریتانیا را در سال ۲۰۱۱ کسب نماید.

وی تنها نویسنده ای است که برای دو کتاب میوه خارجی در سال ۲۰۰۴ و آخرین نامه معشوق موفق به کسب این جایزه گردیده.

به گفته جوجو مویز ایده اولیه کتاب هنگامی که در یک کافه بوده به ذهنش خطور کرده است.

وی در کافه شاهد گفتگوی زنانی بوده که در خصوص پیام کوتاه و نحوه برقراری ارتباط از طریق آن و پیامی که می خواستند ارسال کنند بحث می کردند و این گونه شد که مویز تصمیم گرفت تا با نوشتن رمانی عاشقانه با محوریت پیدا کردن نامه های عاشقانه توسط دو زن در دو زمان مختلف به نام های جنیفر و الی،حس نوستالژیک نامه نگاری در زمان های گذشته را برای علاقه مندان مطالعه بازسازی کرده و تاثیر نامه در زندگی این افراد را روایت کند.

جوجو مویز داستان کتاب آخرین نامه‌ی معشوق را با روایت وضعیت جنیفر در یک بیمارستان آغاز می‌کند. جنیفر در اوایل دهه ۱۹۶۰ بعد از یک تصادف در بیمارستان بستری می‌ شود و پس از بازیابی هوشیاری‌ اش متوجه می‌ شود که حافظه خود را از دست داده و هیچ چیز در رابطه با زندگی گذشته و حتی شوهرش را به یاد نمی‌آورد.

در ادامه جنیفر نامه‌ هایی را مطالعه می‌ کند که ظاهرا توسط معشوقه‌ وی برایش نوشته شده‌ اند. در ادامه داستان اینکه جنیفر پس از پیدا کردن و مطالعه نامه‌ها گرفتار سردرگمی شده و اتفاقاتی برایش می‌افتد و در نهایت تصمیمش برای ادامه زندگی روایت می‌گردد و…

کتاب آخرین نامه‌ی معشوق - خلاصه کتاب آخرین نامه‌ی معشوق در کافه بوک

درباره کتاب آخرین نامه‌ی معشوق

کتاب آخرین نامه‌ی معشوق تقریبا همزمان با کتاب‌ من پیش از تو منتشر گردیده و مربوط به دوره پرکار نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی می‌ باشد.

گرچه محبوبیت و شهرت کتاب من پیش از تو بسیار بیشتر از سایر آثار این نویسنده است و به گفته خود مویز مردم وی را با این کتاب می‌شناسند.

اما کتاب آخرین نامه‌ی معشوق همانند سایر کتاب‌ هایی که توسط جوجو مویز نوشته شده‌اند بسیار مورد توجه قرار گرفته و برای چند ماه در صدر پرفروش‌ ترین کتاب‌ های انگلستان قرار داشته است.

می توان گفت که جوجو مویز در سبک روایت داستان هایش استاد است.

مانند کتاب دختری که رهایش کردی و میوه خارجی این کتاب نیز با محوریت شخصیت های زن و روایت دو داستان موازی در زمان حال و گذشته روایت زیبایی را به خواننده عرضه می دارد.

جوجو مویز در هر یک از کتاب های خود از یک شی برای ارتباط دو زمان مختلف و در هم تنیدن زندگی ها و حوادث رخداده برای شخصیت های داستان بهره می گیرد.

کتاب آخرین نامه‌ی معشوق - معرفی کتاب آخرین نامه‌ی معشوق در کافه بوک - خلاصه کتاب آخرین نامه‌ی معشوق اثر جوجو مویز

قسمت هایی از کتاب

عزیزترینم و تنها عشقم. پای حرفم هستم. به این نتیجه رسیدم که تنها راه پیش روی ما اینه که یکی از ما تصمیم بزرگی بگیره. من به اندازه ی تو قوی نیستم. وقتی اولین بار تو رو دیدم، به نظرم خیلی شکننده اومدی؛ کسی که باید ازش مراقبت کنم. ولی متوجه شدم کاملا در اشتباه بودم. تو یه زن قوی هستی، کسی که می تونه یه زندگی با چنین عشقی رو تحمل کنه و این واقعیت رو که ما هرگز برای این زندگی حقی نداریم. بدون که قلبم و همه امیدم در دستان توست.

قسم خوردم که دوباره هرگز با تو ارتباطی نداشته باشم، اما شیش هفته گذشته و هنوز حس بهتری ندارم. بدون بودن تو، هزاران کیلومتر دور از تو، هیچ آرامشی ندارم.

اطلاعات کتاب

  • کتاب آخرین نامه‌ی معشوق
  • نویسنده: جوجو مویز
  • ترجمه: کتایون اسماعیلی
  • انتشارات: میلکان
  • تعداد صفحات: ۴۵۶
  • قیمت: ۲۹۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد این کتاب چیست؟

کانال تلگرام کافه بوک

کتاب آخرین نامه‌ی معشوق - خلاصه کتاب آخرین نامه‌ی معشوق

فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 188
دوست نداشتم: 75
میانگین امتیازات: 2.51

چاپ کتاب

34 دیدگاه در “کتاب آخرین نامه‌ی معشوق

حیف وقت، حیف پول که برای این کتاب هدر رفت .اصلا جالب نبود

من عاشق کتابهای جوجو مویز هستم . اگر فکر میکنید این کتاب رو نفهمیدید برید فیلمی که از روش ساخته شده ببینید وبعد باز برگردید سراغ کتاب 🤪

کتاب واقعا قشنگیه
من خیلی لذت بردم و مدتی که همراه کتاب بودم لحظه های قشنگی داشتم .
همونطور که دوستان گفتند ، اول کتاب کشش و دلبستگی به داستان ایجاد نمی کنه . انگار یک روایت خسته از یک زن گنگه . ولی بعدش عالیه!
جوجو مویز اصولا کسی که از یک بستر ساده می تونه داستان های قشنگ بسازه ولی این کتابش یک بستر غنی ویک داستان قوی بود که همراه قلم جوجو مویز یک ترکیب فوق العاده رو ساخت .
شخصیت ها جالب بودن و خیلی خوب ادم رو با داستان همراه می کردن . طوری که می شد شرایط خیلی سخت یا خوشحالی خیلی زیادشون رو درک کنی.
برای خواننده هایی که میخوان این کتاب رو بخونن :
-به نظرم دقت کردن به تاریخ ها خیلی در درک روند داستان کمک کننده است . مثلا مواخر و مقدم بودن ماه های اکتبر و اوت و فاصله بین فلش بک ها .
– متاسفانه ترجمه ای که من ازش استفاده کردم از جهات مختلفی ترجمه خوبی نبود . (نشر مصدق ) می تونست به نکات ریزی که در داستان مهمه که بدونیم اشاره کنه . مثلا این که خرس به انگلیسی bear تلفظ می شه . (بیشتر ازاین نمی گم که اسپویل نکنم داستان رو )
برای خواننده هایی که این کتاب رو خوندن: (خطر لو رفتن داستان )
– موضوع موضوعی جدید و بکر بود . خیانت عاشقانه . حداقل من تا الان کتابی نخونده بودم که از این زاویه خیانت رو تصویر کنه . به نظر من – مستقل از چهارچوب های اخلاقی- نگاه جالبی بود و دید بهتری به من داد .
_‌ من عمیقا درد جنیفر رو وقتی ناکام موند و چهل سال شکنجه می شد رو حس کردم . دیگه قبول کردم که قراره پایان داستان ،پایان تلخ گناه جنیفر باشه ولی یکهو ورق برگشت . خیلی برام دلچسب بود . به نظرم جوجو مویز خیلی هوشمندانه تونست با این کار دو تا پایان خوب و بد رو باهم قاطی کنه و رنج و خوشی جفتش رو به خواننده منتقل کنه . برای من خیلی جالب بود .
– به نظرم به زن توی داستان خیلی خوب پرداخته شده بود . به مورا ، نماینده زن های سنتی . به جنیفر ، کسی که جرئت داشت پاش رو از حد و حدود اون زمان فراتر بذاره و خودش رو آزاد کنه . الی ، که در ظاهر مستقل و در باطن اسیر یک عشق اشتباه شده .
– انتونی خیلی جذاب بود ! نه ؟

کتاب آخرین نامه معشوق نوشتنو تعریفش… عالیه اما خیلی کلماته بی تربیتی تو داره😳😳
اصلا از جوجو مویز انتظار نداشتم من کتاب سفر به پاریسشو خوندم خیلی خوب بود اما با کتاب آخرین نامه معشوق نا امید شدم😭😭😭

بزرگترین ایراد رو باید به مترجم کتاب گرفت که سرایش کتاب رو سخیف کرده و از روان بودن داستان کاسته … تعداد کارکترهای زیاد در کنار ترجمه نامناسب باعث شده کتاب در مجموع گنگ بنظر بیاد و همینطور پرش هایی که اشاره نشده در کتاب مزید بر نامفهوم بودن روایت شده ، طوریکه خواننده از ادامه خواندن باز میداره … رفت و آمد های زمان اگر بصورت روشن و شفاف باشه میتونه به عنوان نقطه قوت نویسنده باشه … در آخر برای تمام کردن این کتاب باید انرژی زیادی صرف کرد.

حقیقتش نمیدونم تاسف بخورم که آثار جوجو مویز و امثال اون مخاطبای بیشتری داره نسبت ب کتابای فاخر تر
یا امیدوار باشم ک حداقل جوونا خصوصا خانمای جوون تشنه‌ی روایتای عاشقانه‌ان و سه چهارتا کتاب از‌ جوجو مویز خوندن و بعدش بگم “خب حالا جای شُکرش باقیه!”
عذرمو بپذیرید اگه نظراتم ب مذاق برخی‌ها خوش نمیاد
نه! من رمان خون حرفه‌ای نیسم من خودم یه پسر هجده سالم و اصلا قصد ندارم ک فقط منم منم کنم…!
ولی دستکم خودمو عاشقو مجنون کتاب میدونم
و ب این یقین دارم ک خوندن هیچ کتابی اتلاف وقت نیس، حتی نامربوط ترین چیزها
همونطور ک دیدن هیچ فیلمی اتلاف وقت نیس
شما نمیتونین کارگردان فیلمیو ک بی ارزش میدونینو ملامت کنین
ولی جز هنری ک تو ایران شاهدشیم!
به هنر در ایران، چه موسیقی چه در حوزه ی نمایش یا حتی قلم بی انصافی شده… هنرِ ایران خیلی وسیعه…ولی با مخاطبای انگشت شمار…و متاسفانه نون هنرمندنماهاست ک تو روغنه…
دیدن فیلم، گوش کردن موسیقی، خواندن، نوشتن و هرچیزی ک رد پای هنر(هنر حقیقی)بر‌ آن نقش بستع همگی شکلی از مطالعه‌ان…
ولی قبول کنین ک جای تاسف داره و خیلی خنده‌داره از اون خنده‌ها ک کلی غم و افسوس توش گُمه… تو پارک میشینم از دختر خانما، از تازه عروس ها، از پسرهای سیگار ب دست میپرسم:”بتهوونو میشناسی؟!” میگه نه!(شک دارم اسمشم شنیده باشه) مجدد میپرسم:”آها، بهزاد لیتو چی؟!
میگه:”وااااایی، این بشر جذاب ک کراشِ منه(ینی گزینه‌ی مورد علاقه‌ی منه برای ادامه زندگی:|”
یا از ی پسرِ جوون میپرسم:”هملتو میشناسی؟!”
میگه:”ولمون کن داش تروخدا بذا کاممونو بگیریم:|”
خب باشه اصن ب جهنم بگیر کامِتو ولی حداقل شکسپیرو بشناس ک هرچی میکشی باز دلم کمتر بسوزه برات”
خلاصه ک نگرانم…
و دستای گروهایی ک سعی دارن مردمو با کتاب و هنر آشتی بدن میبوسم…
کتابفروشی محل جاییه ک بم انگیزه میده
و تو این قرنطینه کوفتی تو کافه بوک علاوه بر شناخت بیشتر کتابا آرامشم کسب‌ میکنم:)
میخاستم ی پیشنهادی بدم ب کافه بوک ک علاوه بر رشد درصد مطالعه مردم ب رشد بیشتر سلیقه‌ی مطالعه‌ی مردمم بپردازن…
ولی خب فعلا ک هشتاد نود درصد مردم با کتاب و هنر فاخر پدر‌کشتگی دارن…
پر حرفی کردم…
همگی شاد باشید…;)

سلام – ممنون از نظر شما دوست گرامی
ما کتاب‌هایی که دوست داریم بیشتر خونده بشه (تقریبا شبیه همون توجه به سلیقه مطالعه) رو در دسته پیشنهاد کافه بوک دسته‌بندی می‌کنیم. امیدواریم با این کار تاثیری مثبتی روی مطالعه افراد داشته باشیم.

سوال فنی؟دقیقا چرا متاسفید ک نون هنرمند تو روغنه؟؟//
وی چیزی هر ادمی سلیقه ی خودش رو برای هر کتاب یا اثری در وجودش داره و اون رو برای خودش میپسنده پس ب نظرم ربطی نداره ک بخواید ب حال دیگران یا جامعه تاسف بخورید چون اگر بخوام صادق باشم (این در مورد خودم نیست)شاید یکی با خوندن کامنت شما در خط دوم این ب ذهنش خطور کنه ک چرا نباید از چیزی ک الان هست لذت ببریم و خودمون رو درگیر چیز ب اصطلاح فاخر ولی قدیمی کنیم؟؟

میشه بپرسم چ کتابی از جوجومویز رو خوندین!؟ک اینقد ب نظرتون بد اومده؟؟؟؟؟!!!

نون “هنرمندنماها” تو روغنه!
من پیش از‌ تورو خوندم بنظرم بد نیومد‌..
اصن در حدی نیسم ک بخوام طرفدارای جوجو مویزو نقد کنم چه برسه به خود جوجو مویز
بنظرم همه‌پسند نوشتنم کار هر کسی نیس…
ولی تاسف بنده بیشتر‌ سر کتاب نخوندن آدماست…
ببخشید اگه باعث رنجش کسی شدم
راستش از این آدما دلم پُره…
نزدیکانم فقط نصیحتم کردن و گفتن همچی درست میشه، بزرگ میشی یادت میره.
ولی کتابام بغلم کردنو بم گفتن:”ببین!هیچی درست نمیشه، بیا باهم تحملش کنیم”:)
کلا رو کتاب غیرت دارم!:)

پیشنهاد میکنمش واقعا میشنهاد میکنمش
حتما بخونین
حذاب هیجانی و عاشقانه👌📚❤

واقعا به نظر من ارزش خوندن داره
من همین الان تمومش کردم و واقعا به نظرم یه کتاب جالب و هیجانی عاشقانه بود
اول کتاب اصلااا جذاب نیست ولی رفته رفته جذاب تر میشه و از صفحه های ۲۵۰ به بعد ا۱لا نمیتونی کتاب رو زمین بزاری
اخرش جذاب تموم میشه و خیلی عالیه🤩
بعد از کتاب های ملت عشق و من پیش از تو بهترین رمان عاشقانه ای بود که خوندم❤
پیشنهاد میکنم…😋

اخرش میشه بگید چی میشه از ص ۲۵۰ به بعد من هنوز اولشم لطفا بگید

من تازه این کتاب رو تموم کردم و به نظرم کتاب خوبیه و آدمو بعد از اتمامش به فکر کردن وا میداره ، ادامه ی حرفم به کساییه که کتابو خوندن و اینجا نظر گذاشته بودن
درسته که خیانت خیانته و هیچی از بد بودن و منفور بودنش کم نمیکنه اما لازمه که به یه سری نکات ریز هم توجه کنیم … به نظرم اگر لورانس مثل جسیکا ( زنِ جان ) هوشیار بود و نسبت به زندگیش با جنیفر حساس بود میتونست نذاره این اتفاقات بیوفته ، چندین جا اشاره کرد که لورانس به نزدیک شدن مرد ها به جنیفر هیچ عکس العملی نشون نمیداد ، دائم در سفر بود و توجهی به نیازهای جنیفر نداشت ، زندگیش در رابطه جنسی و تجملات خلاصه شده بود ، محرمانه ترین موضوعات زندگیشو به جای اینکه همسرش اطلاع داشته باشه منشی شرکتش داشت ، با چنین توصیفاتی مشخصه که بین زن و مرد فاصله میوفته ، نمیگم که در چنین شرایطی خیانت توجیه پذیره که به هیچ عنوان نیست ولی غیرقابل اجتنابه ، زندگی مشترک به حساس بودن و هوشیاری دو طرف برای سرپا نگه داشتن رابطه احتیاج داره ، همونطور مثل کاری که جسیکا برای زندگیش کرد … و در آخر هم نشون داد که هرچیزی توی این زندگی تاوان خودش رو داره و عاملان این خیانت تا سالهای سال نتونستن رنگ خوش عشق رو ببینن … به هر حال به نظرم کتاب بدی نبود .

با احترام به نویسنده …. اما واقعا حیف وقت که برای این کتاب گذاشتم.

همین الان تمومش کردم. خیلی خوب بود. من احساس شیرین جنیفر و آنتونی رو درک میکنم هرچند اسم خیانت روی اون بذارن

فوق العاده و بی نظیر
نویسنده کاملا مسلط بر موضوع داستان رو پیش میبرد.
و جالب انگیز ترین قسمت ماجرا ،پراکندگی پیشرفت داستان بود
یعنی مرتبا تکه هایی از گذشته رو در اینده روایت میکرد در حالی که یکبار از چند قدمی اون گذشته بود.
و نگاه متفاوت و جالب تر به عشق.

با اینکه‌کتاب معروفی و جایزه گرفته ولی من دوسش نداشتم.

من هنوز نخوندمش..ارزش خوندن داره؟؟

آخرین نامه معشوق رو تا صفحه ۲۶۴ خوندم که صفحه بعدش.شد ۲۷۹….خیلی ناراحتم چون کتابم ۱۶ص اصلیش چاپ نشده و رفته به زمان آینده بدون اینکه بدونم چه اتفاقی در گذشته افتاده…بسیار ناراحتم…واقعا چرا چاپ کردنی متوجه این اشتباه نشدن.

به نظر من ،نه

سلام کتاب از کدوم ناشر هست و ترجمه کیه؟ من این کتاب رو تازه سفارش دادم میخوام بدونم از این ناشر نباشه

خیانت،خیانته!اصل ماهیتش هیچ جوره تغییر نمیکنه…
با هیچ دلیلی نمیشه این کار درست جلوه داد.بنابراین اعتقاد شخصی،قطعا محتوای این داستان رو دوست نداشتم.جدای از اینکه معتقدم ترجمه متون باعث میشه متن از اصلش کمی منحرف بشه چون بار معنایی کلمات رو نمیشه در واژه های یک زبان دیگر به طور کامل انتقال داد.اثر با زبان اصلی و قلم خود نویسنده یه چیز دیگست…

بعد از کتاب من پیش از تو بهترین رمان عاشقانه ای بود ک خوندم

کتاب دختری ک رهایش کردی رو خوندی؟؟;)

دختری ک رهایش کردی…. عالی بود بهترین رمان جوجومویز بنظرم من اغلب کتابهاشو خوندم،من پیش از تو،من بعد از تو،و باز هم من،همین اخرین نامه معشوق…اما دختری ک رهایش کردی عالی بود

کتاب قشنگیه ولی ایده ی اون به اندازه ی کتاب های دیگه این نویسنده ناب نیست و شاید بشه گفت کمی تکراری است . ترجمه بسیار بسیارضعیفه شاید اگه ترجمه خوب می بود کتاب خیلی جذاب تر می شد

من تمومش کردم و واقعا عالیه هر چقدر هم که تعریف بکنم کمه

ترجمه کتایون اسماعیلی بی نهایت برای این کتاب ضعیف بوده و اصلا قابل فهم نیست ، وگرنه اصل داستان واقعا قشنگه

متن خیلی عالی داشت از مدل نوشته خوشم اومد واقعن
ولی خائن خائنه،یجوری قشنگ تعریف کرده ک انگار خیانت چیزه بدی نیس
بنظرم خیانت هر چقدرم ک داستان عاشقانه داشته باشه منفوره

بالاخره خوندمش هورا 🙂 به جرات میتونم بگم دلم میخواست صد و پنجاه صفحه آخر کتاب رو با سرعت بخونم ببینم آخرش چی میشه خیییلیییی خووووب بوووود من واقعا سالها بود رمان عاشقانه نخونده بودم و خیلی خوشحالم از خوندن این کتاب 🙂

تا الان ٢۵٠ صفحش رو خوندم اوایل جذبم نمیکرد اما الان درگیر داستان و شخصیتهاش شدم و خیلی دلم میخواد بدونم آخرش چی میشههه😍

اولش اصلا جذبت نمیکنه چون همه شخصیتا ادمای زننده ای هستن بخاطر خیانت کردناشون کلا این کتاب میخواد خیانت رو نشون بده که همیشه خائن گناهکار نیست.. ولی واقعا هم شاید همینه! کتاب اخراش به اوج زیبایی میرسه من از صفحه ۲۵۰ دیگه نتونستم زمین بزارمش و تا تهش رو تو ۲ ساعت حدودا خوندم و لذت بردم.

من بیشتر از صد صفحه ش رو خوندم تا الان ولی واقعا جذبم نکرده
خیلی اسم داره! و از رو اسمای خارجیش نمی شه فهمید کدوم زنه و کدوم مرد!!
توقع بیشتری داشتم راستش

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *