انتشارات متخصصان

کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم با عنوان اصلی How we survived communism and even laughed اثر اسلاونکا دراکولیچ است. او روزنامه‌نگاری مورد احترام و از گزارشگران و مفسران فرهنگی کرواسی است. نوشته‌های اسلاونکا در بسیاری از مطبوعات جهانی به چاپ رسیده است و کتاب‌های او نیز، همواره با موفقیت روبه‌رو بوده‌اند.

کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم اولین جلد از مجموعه تجربه و هنر زندگی از انتشارات گمان است. کتابی که به این موضوعات می‌پردازد: کمونیسماروپای شرقیسیاست و حکومت.

اسلاونکا دراکولیچ درباره کمونیسم و محتوای کتابش چنین توضیح می‌دهد:

یادم هست انقلاب‌ها چطور در اروپای شرقی شروع شد. اما در کشورهای کمونیستی آدم را جوری بار می‌آورند که خیال کنی تغییر غیرممکن است و از تغییر بترسی و بدگمان باشی، چون هر تغییری فقط وضع را بدتر کرده. من دست به سفر زدم تا این تغییرات بعد از انقلاب را از نزدیک خصوصا در زندگی زنان در کشورهای مختلف ببینیم. زندگی زنان به هیچ وجه زندگی هیجان‌انگیزی نیست و در واقع خیلی هم معمولی و ملال‌آور است؛ اما می‌تواند به همان اندازه تحلیل‌های تئوریک سیاسی پایان‌ناپذیر، وضعیت سیاسی یک مملکت را توضیح دهد. من با زنان در آشپزخانه‌هایشان نشستم و به داستان زندگی‌شان گوش دادم و آنها از زندگی‌شان، از بچه‌هاشان و از مردان‌شان برایم حرف زدند و من دیدم طرح کلی زندگی‌هامان تقریبا عین هم است. همه ما اجبارا زیر فشار یک سیستم کمونیستی زندگی کرده بودیم که همه آدم‌ها را به یکسان خرد می‌کرد. ما زن‌ها چشم‌انداز مشترکی هم در زندگی داشتیم که با چشم‌انداز مردها متفاوت بود. ما «از پایین» به مسائل نگاه می‌کردیم و چشم‌اندازمان ساده و پیش‌پاافتاده بود، اما امر سیاسی یعنی امر پیش‌پاافتاده.

در کافه‌بوک کتاب‌های مختلفی از مجموعه تجربه و هنر زندگی از نشر گمان را معرفی کرده‌ایم. کتاب‌هایی که هر کدام به سهم خود بسیار مفید هستند. برخی از کتاب‌های مجموعه تجربه و هنر زندگی که تاکنون معرفی شده‌اند:

در ادامه با معرفی کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم با کافه‌بوک همراه باشید.

کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

درباره حکومت‌های کمونیستی اروپای شرقی – مجارستان، لهستان، چکسلواکی، بلغارستان و آلمان شرقی – کتاب‌ها و مقالات زیادی نوشته شده است اما کمتر کتابی وجود دارد که به زندگی زنان در این دوره پرداخته باشد. ولی این کتاب تماما درباره زنان است. درباره سختی‌ها و رنج‌هایی که سیستم کمونیستی به زنان وارد کرده است. اسلاونکا دراکولیچ کتاب خود را تقدیم می‌کند به:

همه زنان اروپای شرقی که به سهم خود در رقم خوردن تحولات ۱۹۸۹ مشارکت داشتند.

*در سال ۱۹۸۹ حرکت‌های انقلابی منجر به پایان حکومت‌های کمونیستی در اروپای شرقی شد.

برای نوشتن این کتاب نویسنده بار دیگر در سال ۱۹۹۰ به کشورهای اروپای شرقی سفر کرده و پای صحبت زنان نشست. زنانی که بیشترشان را نمی‌شناخت اما در عمق وجودش آن‌ها را درک می‌کرد و می‌دانست که چه سختی‌هایی را تحمل کرده‌اند:

در آشپزخانه این زنان نشستم – چون آشپزخانه همیشه گرم‌ترین جای آن آپارتمان‌های یخ‌کرده بود – و به داستان زندگی‌شان گوش دادم، با هم آشپزی کردیم، اگر قهوه‌ای در بساطشان بود، با هم خوردیم، از بچه‌ها و مردانشان گفتند، و از اینکه امیدوارند بتوانند یخچال، اجاق خوراک‌پزی، یا اتوموبیل تازه‌ای بخرند. با آنها به خرید یا به محل کارشان رفتم، در جلساتشان حاضر شدم، با آنها به خیابان، رستوران، داروخانه، کلیسا، و به آرایشگاه رفتم. با اینکه بعضی از آنها را پیشتر اصلا ندیده بودم، احساس می‌کردم طرح کلی زندگی‌هایمان تقریبا عین هم است. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۲۵)

کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم در فصل‌های مختلفی نوشته شده است و در هر فصل اسلاونکا بخشی از وضعیت زنان در جامعه کمونیستی را نشان می‌دهد. گاهی اوقات سرگذشت یکی از این زنان را شرح می‌دهد و گاهی اوقات درباره تجربیات شخصی خودش صحبت می‌کند. اما همان‌طور که خود او هم اشاره می‌کند، این کتاب فقط درباره زنان نیست. اسلاونکا دراکولیچ اعتقاد دارد برای درک وضعیت زنان باید سیستمی را که در پشت این وضعیت عمل می‌کرده دید و شناخت. بنابراین در این کتاب می‌توانید اطلاعات مفیدی پیرامون حکومت‌های کمونیستی به دست بیاورید.

فهرست مطالب کتاب عبارت است از: سخن سرپرست مجموعه / سرآغاز / قدردانی / امر سیاسی یعنی امر پیش‌پاافتاده / قهوه را که نمی‌شود تنهایی خورد / پیتزا در ورشو، کیک در پراگ / آرایش و دیگر مسائل حیاتی / یاد اولریکه، در این شب زمستانی / و اما رختشویی / عروسکی که پیر شد / عقبگرد، پیش به سوی گذشته! / رودررو با مامور سانسورم / استعداد غریب تقسیم سلولی آپارتمان‌های ما / شعبه کوچک اطلاعات / زبانِ سوپ / در نیویورک چه دیدم؟ / نامه‌ای از آمریکا / تردیدهایی درباره پالتو پوست / انتخابات، بالون سرخی که باد نداشت / اولین عشای ربانی من / رنگ دیوارهای ما / روز شروع جنگ / کمونیسم رفت و ما ماندیم / سخن آخر.

نکته مهمی که درباره این کتاب وجود دارد، این است که نویسنده به مسائل جزئی و به قول خودش پیش‌پاافتاده توجه ویژه‌ای نشان داده و در کتاب نیز درباره این مسائل بسیار نوشته است. در مقدمه کتاب، درباره این مسائل می‌نویسد:

این جنبه‌های پیش‌پاافتاده، مسائل جزئیِ روزمره، دقیقا همان چیزی بود که من می‌خواستم ببینم: مثلا، غذای مردم چه بود، چطور لباس می‌پوشیدند، چطور حرف می‌زدند، و چه‌جور خانه‌هایی داشتند؟ پودر رختشویی گیرشان می‌آمد؟ چرا خیابان‌ها پر از آشغال بود؟ خلاصه اینکه می‌خواستم جزئیات واقعیت جدید و خاطراتی را که از زندگی در کشوری کمونیستی داشتم، مثل دو پاره یک تصویر به هم بچسبانم. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۲۴)

[ معرفی کتاب: کتاب شهر فرنگ اروپا ]

کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

درباره کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

عنوان کتاب را که می‌خوانید با خود فکر می‌کنید که حتما کتاب درباره روزهای خوب بعد از کمونیسم است. درباره اتفاقات خوب، خوشحالی مردم، خنده‌های از ته دل و امید به زندگی. اما از این موارد خبری نیست و یک تلخی عجیب سراسر کتاب را گرفته است. البته کتاب در زمانی نوشته شده است که کمونیسم در ظاهر پایان یافته است اما واقعیت چیز دیگری است:

واقعیت این است که کمونیسم هنوز به جای خود باقی است؛ کمونیسم هنوز در رفتار مردم، حالت چهره‌شان، و طرز فکرشان تداوم دارد. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۲۶)

اسلاونکا دراکولیچ نیز می‌گوید: «ما شاید در برابر کمونیسم دوام آورده باشیم ولی هنوز آن را از سر نگذرانده‌ایم. کمونیسم هنوز نرفته است.» پس چرا عنوان کتاب چنین انتخاب شده است؟ برای پی بردن به دلیل این کار باید حتما کتاب را بخوانید. کتابی که به ما می‌گوید کمونیسم فقط در صورتی از بین خواهد رفت که در ذهن مردم هم از بین رفته باشد. کتابی که با وجود جدی بودن آن، رگه‌هایی از طنز در آن دیده می‌شود. طنزی که فقط باعث خنده‌های تلخ می‌شود.

فصل اول کتاب – قهوه را که نمی‌شود تنهایی خورد – به اعتقاد من وحشتناک‌ترین فصل کتاب است. در همان ابتدای کار خواننده با یک اتفاق تکان‌دهنده روبه‌رو می‌شود: تانیا، زنی ۳۶ ساله که با گاز در آپارتمان جدیدش در اوت ۱۹۸۵ خودکشی می‌کند. به‌نظر می‌آید نویسنده قصد دارد در همین ابتدای کار خواننده را متوجه سختی‌های زندگی زیر نظر یک حکومت کمونیستی بکند.

در ادامه اما اتفاقات کتاب به‌گونه‌ای است که طنز ماجرا بیشتر می‌شود. نویسنده به موضوعاتی در زندگی روزمره می‌پردازد که به ظاهر جزئی و پیش‌پاافتاده هستند و آن‌ها را به کمونیسم ربط می‌دهد. درباره عروسک، پودر رختشویی، لوازم آرایشی و بهداشتی و… صحبت می‌کند و در عمق ماجرا وضعیت سخت زندگی زنان را به نمایش می‌گذارد.

در کنار این موضوعات، نویسنده مسائل مهم زیادی مطرح می‌کند که به خواننده آگاهی می‌بخشد. بنابراین به شما پیشنهاد می‌کنیم اگر به دنبال کتاب خوب و تکان‌دهنده‌ای برای مطالعه هستید و کمی هم به موضوعات سیاسی و کمونیسم علاقه دارید حتما این کتاب را بخوانید. البته باید اشاره کنم که زبان این کتاب بسیار ساده است و هرکسی می‌تواند آن را بخواند.

[ معرفی کتاب: کتاب دختر استالین ]

جملاتی از متن کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

آنچه کمونیسم به ما القا کرده بود، دقیقا همان سکون و بی‌حرکتی بود، این بی‌آیندگی، بی‌رویایی، ناتوانی از تصور زندگی به شکلی دیگر. تقریبا امکان نداشت بتوانی به خود دلگرمی بدهی که این دورانی گذراست، خواهد گذشت، باید بگذرد. برعکس، یاد گرفته بودیم فکر کنیم هر کاری هم که بکنیم، وضع همیشه همان‌جور می‌ماند. نمی‌توانیم تغییرش بدهیم. به نظر می‌رسید گویی آن سیستم قادر مطلق، خودِ زمان را هم اداره می‌کند. به نظر می‌رسید کمونیسم ابدی است، ما به زندگی در آن محکوم شده‌ایم، خواهیم مرد و فروپاشی آن را نخواهیم دید. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۳۶)

هنوز هم از خودم می‌پرسم برای اینکه آدم به عنوان یک زن احساس تحقیر نکند، باید از کدام حداقل‌ها برخوردار باشد؟ و این سوال باعث می‌شود گلایه‌ای را که بارها و بارها در بوداپست، پراگ، صوفیه و برلین شرقی از زن‌ها شنیده‌ام بهتر درک کنم: «نگامون کن، حتی شبیه زن هم نیستیم. نه اسپری ضد عرق گیرمون می‌آد، نه عطر، گاهی حتی از صابون و خمیر دندون هم خبری نیست. نه لباس زیرِ خوبی پیدا می‌شه، نه جوراب شلواری، نه یه لباس خواب خوشگل. از همه بدتر حتی نوار بهداشتی هم نداریم. اگر این تحقیر نیست پس چیه؟» (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۶۸)

هر قدر زودتر گذشته را فراموش کنیم، بیشتر باید نگرانِ آینده باشیم. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۸۱)

در یوگسلاوی، سردبیر هر نشریه، که باید مورد تایید مراجع متعددی از جمله کمیته مرکزی حزب کمونیست باید، معمولا مامور سانسور آن نشریه نیز هست. چنین کسی به خاطر حفظ شغل خودش هم که شده باید مراقب باشد نشریه‌اش «گاف»ی ندهد، با این حال نظارت این سردبیر کافی محسوب نمی‌شود. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۱۲۹)

همیشه این احساس عجیب را داریم که اینجا زندگی آن‌جوری که باید باشد، یا می‌توانست باشد نیست. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۱۷۲)

چه چیزی باعث می‌شود احساس کنیم اینقدر با مردمِ جهان تفاوت داریم که همیشه باید آنها را بالاتر از خود ببینیم و دائما این احساس را داشته باشیم که جهان ما را پایین‌تر از خود می‌بیند؟ یا شاید اصلا مرز میان ما و آنها مرزی قابل روئت و ملموس است؟ واقعا چند بار کسانی را دیده‌ایم که از مرز اتریش یا ایتالیا وارد شده‌اند و به وضوح احساس کرده‌اند که به دنیایی دیگر پرتاب شده‌اند؛ جاده‌های پردست‌انداز و کم‌نور، توالت‌های کثیفِ رستوران‌ها، بوی چرب و عجیب اتاق‌های هتل، نمای رو به ویرانی ساختمان‌ها، و خزه‌ای که رفته‌رفته دیوارِ ورودی ساختمان‌ها، دیوار حیاط‌ها، دیوار آشپزخانه‌ها، و حتی دیوار حمام‌ها را می‌پوشاند. انگار با این که ما هنوز اینجا و در میان اینها زندگی می‌کنیم، به تمامی فراموش شده‌اند و از یادها رفته‌اند. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۲۳۸)

جلوی فروشگاه دیدم فعالیت عجیبی در جریان است. مردم همین‌طور می‌آمدند و اتوموبیل‌هایشان را پر می‌کردند از کارتن‌های آرد، شکر، روغن، برنج و ماکارونی. در این مملکت این فقط می‌توانست نشانه بالا رفتن ناگهانی و فاحش قیمت ارزاق عمومی باشد – مثلا ۳۰۰ درصد – اگر این نبود می‌توانست نشانه آن باشد که خطر بزرگ‌تری در کمین است. (کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم – صفحه ۲۵۵)

از متن کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

مشخصات کتاب

  • عنوان: کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم
  • نویسنده: اسلاونکا دراکولیچ
  • ترجمه: رویا رضوانی
  • انتشارات: گمان
  • مجموعه تجربه و هنر زندگی
  • تعداد صفحات: ۲۸۸
  • قیمت چاپ هفتم – تابستان ۱۳۹۷: ۳۲۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.

[ لینک: اینستاگرام کافه‌بوک ]


» معرفی چند کتاب‌ مرتبط دیگر:

  1. رمان ۱۹۸۴
  2. رمان مزرعه حیوانات
  3. کتاب در برابر استبداد
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 136
دوست نداشتم: 102
میانگین امتیازات: 1.33

چاپ کتاب

11 دیدگاه در “کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

تازه امروز این کتاب رو خریدم. مهر ۱۴۰۱. قسمت‌های ابتدایی کتاب هستم و راضی‌کننده به نظر می‌رسه. ممنون که درباره این کتاب صحبت کردید.

با پشتر رفتن در صفحات این کتاب بیشتر و بیشتر حرف نویسنده رو درک می کنیم
شاید به این دلیل که شرایطی که نویسنده توصیف می کنه بسیار شبیه شرایط مملکت ماست
اگر همجنسش هم باشی که این آشناپنداری بیشتر هم می شه

من همین امروز از نمایشگاه خریدم این کتاب رو از نشر گمان، بزودی شروع میکنم به خوندن و نظرمو کامنت میکنم…

سلام.میشه از آثار اوریانا فالاچی هم مطلب بذارین؟

سلام – به محض مطالعه آثار این نویسنده آن را معرفی خواهیم کرد.

کتاب خوبیه خصوصا اگه بخواین زندگی تو دوران حکومت کمونیسم تو شوروی رو از زبان مردمش بشنوین.ممنون بابت معرفی این کتاب.

ترجمه عنوان این کتاب میشود چگونه کمونیسم را تاب آوردیم و حتی خندیدیم. از ترجمه عنوان به نظر میرسد مترجم عمدا و یا سهوا نیاز چندانی به وفاداری به اصل متن احساس نکرده است.
How We Survived Communism and Even Laughed

اگر تاریخ را به منظره چرخی دوار در نظر بگیرید ما در تکرار تاریخ در مکان های متفاوت ولی سرانجام های یکسان هستیم . کتاب کمونیست رفت … گذشته ای نه چندان دور را به زیبایی و دقت تصویر میکند که می تواند بسیار نزدیک به آینده ای باشد که در انتظار جامعه ماست .
خواندن کتاب را پیشنهاد میکنم .

باسلام…
ممنون از کافه بوک دوست داشتنی…
تنها وبلاگی هستی که با وجود مشغله درسی زیادی که دارم باید همیشه و هرروز بهش سربزنم ….
حتما این کتاب و تولیست خریدام قرارمیدم…

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *