انتشارات متخصصان

از رویا که حرف می‌زنیم

https://www.iranketab.ir/

از رویا که حرف می‌زنیم اثر پیر سورلین، شانزدهمین عنوان از مجموعه خرد و حکمت زندگی است که بعد از مچموعه موفق تجربه و هنر زندگی، از سوی نشر گمان منتشر شده است. ما در کافه‌بوک کتاب‌های مختلفی از این دو مجموعه را مورد بررسی قرار داده‌ایم و این بار نیز به سراغ کتاب جذاب دیگری خواهیم رفت.

از نظر سوررئالیست‌ها (سوررئالیسم به معنی گرایش به ماورای واقعیت یا واقعیت برتر است. به عنوان مثال کتاب بوف کور اثر صادق هدایت، دارای ادبیات سوررئالیست است.) رویا، نه جنبه‌ای آشکار از آرزویی نهفته، بلکه جنبه‌ای مخدوش از آن است؛ رویا یکی از ابعاد بنیادی گونه انسان است. اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، رویا خود آرزوست، اما در رادیکال‌ترین شکل آن. استدلال آن‌ها این بود که عامل محرک مردم خواسته‌های آنهاست.

مردم هر کاری می‌کنند تا زنده بمانند، عشقشان را پیدا کنند و در سلامتی و سعادت باشند. این‌ها همه نیازهایی آشکار است که معمولا از جایگاه ما در جامعه نشئت می‌گیرد. اما بالاتر از همه این‌ها، آرزویی‌ است ناب، غنی، ژرف، و بیان‌ناشدنی؛ این همان چیزی است که رویا، وقتی کسی سرکوبش نمی‌کند، برمی‌انگیزد.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:

ما با واگویه‌‌کردن رویایمان می‌توانیم بر هیجاناتمان مسلط شویم، خودمان را بهتر بشناسیم، خیالی خوشایند را کش دهیم، و از طرح داستان فوق‌العاده‌ای که فی‌البداهه اجرایش کرده‌ایم کیف کنیم. درست است که بازگو کردن رویا آن را تنزل می‌دهد، اما در عین حال تنها امکان ما برای درک ظرفیت خلاقانه، بازی تلمیحات، استعاره‌ ها، جانشینی‌ها و جناس‌‌هایی است که در ذهن در خواب مان رخ‌ می‌دهد. تعریف‌ کردن رویا به‌اندازه‌ی گوش‌ دادن به واگویه‌ی دیگران لذت‌‌بخش است، و نه قصه‌‌گو و نه مخاطب کاری به این ندارند که این واگویه به رویای اصلی وفادار مانده یا نه.

از دیگر کتاب‌های نشر گمان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

اگر فقط عده معدودی می‌توانند داستان‌های عجیب و غریب تازه‌ای را تخیل کنند، در عوض همه می‌توانند خواب‌های شگفت‌انگیز و گاهی ترسناک ببینند و حتی شاید با بازگوکردن آنها کنجکاوی گذرایی در دیگران برانگیزند. بنابراین از رویا که حرف می‌زنیم دقیقاً از چه چیزی حرف می‌زنیم؟ پاسخ به این سوال و برخی سوال‌های دیگر در کتاب جامعه‌شناس فرانسوی، پیر سورلین است.

از رویا که حرف می‌زنیم

رویا چیست؟ آیا رویاها بازتاب حالت ذهنی ما یا مظهر توانایی ذهن ما هستند؟ و یا پیامی از طرف نیرویی خارجی مثل خدا؟ و شاید هم طبق نظر فروید رویاها پیغام‌هایی هستند که خودمان برای خودمان می‌فرستیم از جایی به نام ناخودآگاه؟! نویسنده این کتاب در فصل اول و دوم از چیستی رویا می‌گوید و صرفاً نظرات گروه‌ها و افراد مختلفی را می‌آورد.

چه کسی می‌تواند بگوید رویا چیست؟ در فصل سوم از بازگویی رویا و تمرین فصاحت و بلاغت می‌گوید. فصل چهارم، کاوش در دنیای واگویه‌های رویا است و مثال‌های بیشتری از افراد متفاوت می‌آورد. فصل پنجم، از قدرت معبران، تفسیر و تحلیل رویاها، فریب‌کاران و روانکاوان می‌گوید. و درنهایت نتیجه‌گیری مختصر و کاملی را می‌آورد.

واژه رویا اغلب برای توصیف چیزی به کار می‌رود که در زمان حال وجود ندارد. امید است؛ میل و آرزوست. در رویایمان می‌توانیم قله اورست را فتح کنیم یا برنده جایزه نوبل شویم، ولی می‌دانیم که این موفقیت‌ها ورای توانایی‌های ماست. رویا مظهر توانایی ذهن در تخیل چیزهایی است که دوست داریم.

اما رویا عموماً در معنایی متفاوت با آنچه گفتیم به کار می‌رود. رویا بیانگر افکار، تصاویر و احساساتی است که وقتی خوابیم در ذهن ساخته و پرداخته می‌شوند. برخی رویاها پر از تصویر دیدنی هستند و برخی دیگر محتوای بصری چندانی ندارند. برخی رویاها آرامش بخش هستند و برخی دیگر ناامیدت می‌کنند.

با این حال و با ارائه تعریف‌های مختلف از رویا، همه ما می‌دانیم که خواب دیدن چیست، همچنین می‌دانیم که توصیف یا تفسیر رویاها یا توضیح واقعی آن‌ها چقدر دشوار است. تلاش برای بیان یک رویا به معنای درک این است که چقدر کلمات ما برای توصیف آن تجربه ناکافی هستند. رویاها فراتر از کلمات هستند. نویسنده صرفاً به رویاهای شبانه ما نمی‌پردازد، بلکه بیشتر به آنچه در مورد آن‌ها می‌گوییم می‌پردازد. او تاثیر رویاها را بر تخیلات ما و تئوری‌های مختلف که مردم برای تفسیر کردن آن‌ها ساخته‌اند، بررسی می‌کند. سورلین نشان می‌دهد که چگونه رویاهای ما بر اساس الگوهای تکرارشونده ساخته شده‌اند، اما کاملاً فردی هستند. او به بررسی میل به تحلیل رویای شبانه می‌پردازد و این که چرا برخی افراد در تعبیر خواب متخصص شده‌اند.

فهرست مطالب کتاب از رویا که حرف می‌زنیم عبارت است از:

فصل اول: رویا و خیالپردازی
فصل دوم: چه‌کسی می‌تواند بگوید رویا چیست؟
فصل سوم: بازگویی رویا: تمرین فصاحت و بلاغت
فصل چهارم: کاوش در دنیای واگویه‌های رویا
فصل پنجم: قدرت معبران

درنهایت آنچه نویسنده قصد بررسی‌اش را در کتاب از رویا که حرف می‌زنیم دارد گفتمان‌هایی است که مردم دربارهٔ این فعالیتِ مشترکِ بین نوع بشر درست کرده‌اند و همچنان مشغول تولید آن هستند؛ همان چیزی که رویا را تبدیل به موضوع نظریه‌پردازی‌های روشنفکرانه کرده است.

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب در وادی درد – اثر آلفونس دوده ]

از رویا که حرف می‌زنیم

جملاتی از متن کتاب

رویا از شخص رویابین خبر می‌دهد، از موقعیت‌های شخصی‌اش، و امیدها و نگرانی‌هایش.

هر روز صبح آدم‌های بی‌شماری رویایشان را برای خانواده‌شان تعریف می‌کنند. احساساتی که نه معنای مشخصی دارند و نه شکل یا صدا و رنگ، در قالب داستان‌هایی کوتاه ترجمه می‌شوند. واژه‌ها ادراکات خیالپردازانه را رام و فهم‌پذیر می‌کنند. آنچه نه عینی بوده و نه واضح و مشخص، اصلاح شده و تا حدی از غنایش کاسته می‌شود و به این ترتیب، قدم به دنیای رویاهای بازگوشده می‌گذارد.

در گزارشی تلویزیونی مربوط به سال ۱۹۹۹، زنی باردار از کشور کامبوج را می‌بینیم که درباره‌ی خواب‌هایش صحبت می‌کند. اول لازم است اطلاعاتی درباره‌ی زمینه‌ی داستان بدهیم. شوهر این زن برای یک شرکت صنعتی کانال حفر می‌کرده. آنها دهکده‌شان را ترک می‌کنند و در جایی ساکن می‌شوند که طیِ جنگ داخلی صدها کشته داده است. یک روز پیش از فیلمبرداری، شوهرِ زن استخوان یک انسان را از زیر خاک بیرون کشیده و این ماجرا به‌شدت باعث وحشت زن شده است. او تصمیم می‌گیرد برای تمدد اعصاب نزد طبیب محلی برود. در فیلم به طبیب می‌گوید: «از وقتی آمده‌ام اینجا خواب راحت نداشته‌ام. تمام مدت خواب ارواح سنگدل را می‌بینم. یکی‌شان خیلی بزرگ و وحشتناک است. عاشق من است و می‌خواهد با من ازدواج کند. اما من نمی‌خواهم. من و شوهرم عود سوزانده‌ایم.»

شکسپیر در نمایشنامه‌ی رومئو و ژولیت می‌گوید: «رویاها فرزندان ذهنی کاهلند که جز خیال‌های واهی هیچ در خود نمی‌پرورد.»

با نوشتن آنچه به خاطر می‌آید می‌توانیم از تاثیرات قوی خوب یا بدی که ممکن است رویاها بر جای بگذارند فاصله بگیریم. رویاها، چه وحشتناک باشند و چه جذاب و سرگرم‌کننده، ما را به دنیایی می‌برند که دنیای معمولمان نیست. به تصویر کشیدن یا نوشتن آنها به ما امکان می‌دهد که خواب و خیال‌هایمان را طبق قوانین روایت‌های فهم‌پذیر مجددا شکل دهیم.

در قرون هجدهم و نوزدهم، بسیاری از اندیشمندان به ارتباط احتمالی میان رویا و جنون فکر می‌کردند، به طوری که می‌توان گفت در مورد آن وسواس فکری پیدا کرده بودند. کولریج به‌شدت تحت‌تاثیر قضیه‌ی دوستش، چارلز لوید، قرار گرفته بود: «تمام واقعیت‌های اطرافش با هم می‌آمیزند و بخشی از رویای غریبش را شکل می‌دهند. ذهن او اداراکاتی را از خارج دریافت می‌کرد و آنها را به قالب تصویر درمی‌آورد.

ژرار دو نروال، در رمان اتوبیوگرافیکش، اورلیا، بر این باور است که بیماری‌های روح و روان چیزی نیست جز «تجاوز رویا به زندگی واقعی.»

از نظر پلوتارک، رویاها کیفیت روح آدمی را مشخص می‌کردند. عامه‌ی مردم امیدوارند که در خواب الهاماتی از عالم غیب دریافت کنند و کسانی که ذهنی منحرف دارند نیز پست‌ترین نیازهایشان را در خواب ارضا می‌کنند. اما کسانی که در برابر امیال پست خود مقاومت می‌کنند و بر آنها مسلط می‌شوند شایسته‌ی الهامات غیبی‌اند؛ رویاهایشان پاک است و هرچه رویاهایشان نجیبانه‌تر، فضیلت آنها بیشتر. پلوتارک نیز مانند افلاطون به ذات دوگانه‌ی بشر باور داشت: آمیزه‌ای از خواست‌های متعالی و غرایز پست.

مشخصات کتاب
  • عنوان: از رویا که حرف می‌زنیم
  • نویسنده: پیر سورلین
  • ترجمه: سما قرایی – مرضیه نیلی
  • انتشارات: گمان
  • تعداد صفحات: ۲۴۰
  • قیمت چاپ سوم – سال ۱۴۰۲: ۱۶۵۰۰۰ تومان
  • مجموعه خرد و حکمت زندگی

نظر شما در مورد کتاب از رویا که حرف می‌زنیم چیست؟ آیا تا به حال از مجموعه خرد و حکمت زندگی کتابی مطالعه کرده‌اید؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.

[ همراه ما باشید: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب از نشر گمان:

  1. کتاب من
  2. کتاب آداب دیکتاتوری
  3. کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 5
دوست نداشتم: 4
میانگین امتیازات: 1.25

انتشارات متخصصان

3 دیدگاه در “از رویا که حرف می‌زنیم

درود و خسته نباشید خدمت تیم تلاشگر کافه بوک.
معذرت میخوام بابت اسپم:
واقعاً حیف هست که تو این سایت آثار چارلز دیکنز معرفی نشده باشه و حتی یه سری کتاب های خوب دیگه مثل کمدی الهی، آرزو های برباد رفته، بر باد رفته، تریسترام شندی و خیلی آثار دیگه. ممنون میشم بجایه برخی آثار درجه دوم یا سوم به این آثار با ارزش بپردازید. قطعاً این یه پیشنهاد هستش و من همیشه سایت رو چک میکنم ببینم چه کتابی بررسی میشه🙏💙.

سلام – بله کاملا درست می‌فرمایید، جای یکسری از کتاب‌ها واقعا خالیه. حتی خود ما و دوستانمان به عنوان افرادی کتابخوان، همیشه ناراحتیم که از برخی نویسندگان کتاب نخوندیم و یا برخی از کتاب‌های مهم رو مطالعه نکردیم.

دقیقا واقعا جای کتاب های چارلز دیکنز اینجا خالی هستش.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *