داستان نویسی

بهترین ترجمه کتاب طاعون

https://www.iranketab.ir/

رمان طاعون اگر برجسته‌ترین اثر آلبر کامو نباشد بدون تردید در میان سه اثر برتر او قرار می‌گیرد. کتابی که در آن شخصیت‌های داستان علیه بی‌عدالتی جهان دست به «عصیان» می‌زند. ما در این مطلب به مقایسه ترجمه‌های رمان می‌پردازیم و تلاش می‌کنیم در انتخاب بهترین ترجمه کتاب طاعون به شما کمک کنیم. اما شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این رمان خوب به معرفی کافه‌بوک که همراه با اینفوگرافیک ارائه شده است، مراجعه کنید:

» رمان طاعون

سه ترجمه مختلف از رمان طاعون که در ادامه مقایسه می‌کنیم عبارتند از: ترجمه رضا سیدحسینی از نشر نیلوفر – ترجمه پرویز شهدی از نشر مجید و ترجمه کاوه میرعباسی از نشر چشمه. این سه ترجمه از جمله برترین و مطرح‌ترین ترجمه‌های موجود از کتاب طاعون هستند و ترجمه کاوه میرعباسی نیز تازه‌ترین ترجمه منتشر شده از رمان طاعون است.

دقت داشته باشید مقایسه ترجمه‌های رمان طاعون و تلاش برای انتخاب بهترین ترجمه کتاب طاعون صرفاً برای کمک به خوانندگان است و نه چیز دیگری. همچنین امکان بررسی تمام ترجمه‌های این رمان برای ما امکان‌پذیر نیست و ما درباره دیگر ترجمه‌ها اظهار نظر نمی‌کنیم.

بهترین ترجمه کتاب طاعون

قبل از مقایسه سه ترجمه مختلف از کتاب طاعون، در نظر داشته باشید که ما فقط متن فارسی را مقایسه می‌کنیم و متن کتاب را با رعایت تمام نکات نگارشی، به طور دقیق در اینجا نقل می‌کنیم. طبیعتاً ما در اینجا از آوردن متن اصلی کتاب که به زبان فرانسه است خودداری می‌کنیم. نکته آخر اینکه: ما بخش‌های مختلفی از ابتدا تا انتهای کتاب را برای مقایسه انتخاب کرده‌ایم و تلاش کردیم این گستردگی، قسمت‌های ساده کتاب تا قسمت‌های پیچیده را شامل شود.

رمان طاعون ترجمه رضا سیدحسینی:

چگونه می‌توان شهری بی‌کبوتر و بی‌درخت و بی‌باغ را تصور کرد که در آن نه صدای بالی هست، نه خش‌خش برگی؛ و خلاصه نقطه‌ای است بی‌خاصیت.

رمان طاعون ترجمه پرویز شهدی:

چگونه می‌توان شهری را بدون کبوتر، بدون درخت و بدون باغ مجسم کرد، که در آن آدم نه صدای به‌هم‌خوردن بال پرنده‌ای را می‌شنود، نه خش‌خش برگی و نه مکان خلوتی که بتوان در آن همه‌چیز را گفت؟

رمان طاعون ترجمه کاوه میرعباسی:

چگونه می‌توان شهری بدون کبوتر و بدون درخت و بدون باغ را مجسم کرد که آن‌جا از بال‌زدن‌ها و خش‌خشِ برگ‌ها خبری نیست و، در یک کلام، مکانی است خنثی؟


رمان طاعون ترجمه رضا سیدحسینی:

وقتی که جنگی در می‌گیرد، مردم می‌گویند: «ادامه نخواهد یافت، ابلهانه است.» و بی‌شک جنگ بسیار ابلهانه است، اما این نکته مانع ادامه یافتن آن نمی‌شود. بلاهت پیوسته پابرجاست و اگر انسان پیوسته به فکر خویشتن نبود آن را مشاهده می‌کرد.

رمان طاعون ترجمه پرویز شهدی:

موقعی که جنگی درمی‌گیرد، مردم می‌گویند: «زیاد طول نخواهد کشید، اقدامی احمقانه است.» خوب، بدون شک جنگ کار احمقانه‌ایست، ولی مانع از آن نمی‌شود که مدت‌ها به طول بیانجامد. اگر آدم دائماً دربند نظر و عقیده شخصی‌اش نباشد، می‌فهمد که لجاجت و یکدندگی ناشی از حماقت است.

رمان طاعون ترجمه کاوه میرعباسی:

هنگام بروز جنگ، مردم معمولاً می‌گویند «طول نمی‌کشه، ابلهانه‌تر از اونه که زیاد ادامه پیدا کنه.» صدالبته، جنگ قطعاً و عبث است، اما این‌ها مانع دوامش نمی‌شوند. بلاهت همواره سرسختی نشان می‌دهد و آسان به این نکته پی می‌بردیم اگر همواره خودمان را مد نظر نداشتیم.


رمان طاعون ترجمه رضا سیدحسینی:

در واقع، یکی از نتایج بسیار بارز بسته شدن دروازه‌ها جدا ماندن ناگهانی کسانی بود که خود را برای این وضع آماده نساخته بودند. مادران و فرزندان، همسران و عاشقان که چند روز پیش گمان برده بودند تسلیم جدایی چند روزه‌ای می‌شوند و در اسکلۀ ایستگاه راه‌آهن شهر ما، با چند سفارش همدیگر را بوسیده بودند، مطمئن بودند که چند روز بعد همدیگر را خواهند دید، غرق در اعتماد بیهودۀ بشری بودند و از عزیمت آشنای عادی‌شان چندان ناراحت نبودند، ناگهان دیدند که بدون کمک و چاره‌ای از هم دور افتادند و امکان رسیدن به هم و مکاتبه را هم ندارند.

رمان طاعون ترجمه پرویز شهدی:

یکی از نتایج قابل ملاحظۀ بسته‌شدن دروازه‌ها، در واقع، جدایی و منزوی‌شدن ناگهانی افراد از همدیگر بود که هیچ آمادگی قبلی برای این کار نداشتند. مادرها و بچه‌ها، زن‌ها و شوهرها، و معشوق‌هایی که تا همین چند روز پیش در این فکر بودند بد نیست برای مدتی به‌طور موقت جدا از هم بمانند، و پس از روبوسی روی سکوی ایستگاه راه‌آهن، دو سه توصیه‌ای هم به یکدیگر کرده بودند، بعضی‌ها با این امید که چند روز یا چند هفتۀ دیگر دوباره هم را می‌بینند و همگی غرق در این اطمینان خاطر احمقانۀ آدم‌ها، یا بی‌آن‌که از این جدایی موقت باری به دل بگیرند، در فکر اشتغال‌های روزمره‌شان بودند. بعد ناگهان به‌طرزی برگشت‌ناپذیر خود را جدا شده یافتند، بی‌آن‌که امکان پیوستن، یا حتا تماس با آن‌ها را داشته باشند.

رمان طاعون ترجمه کاوه میرعباسی:

یکی از چشم‌گیرترین پیامدهای بسته‌شدن دروازه‌ها فی‌الواقع جدایی ناگهانی میان افرادی بود که برایش آمادگی نداشتند. مادران و فرزندان، همسران، دلدادگانی که چند روز قبلش گمان می‌بردند قرار است موقتاً از عزیزشان دور بمانند، بر سکوی ایستگاه قطار همدیگر را بوسیده بودند و با چند توصیه از هم جدا شده بودند و، غوطه‌ور در خوش خیالیِ ابلهانۀ انسانی، حتم داشتند چند روز یا چند هفته دیگر دوباره کنار هم خواهند بود و این جدایی فقط حواس‌شان را از دغدغه‌های عادی‌شان منحرف می‌کرد، ناگاه دریافتند که به شکلی چاره‌ناپذیر از یکدیگر دور افتاده‌اند و نمی‌توانند از هم خبر بگیرند یا نزد هم برگردند.


رمان طاعون ترجمه رضا سیدحسینی:

اگر امروز طاعون به شما روی آورده است از این روست که لحظۀ اندیشیدن فرا رسیده است. راستکاران نباید از این بلا بترسند، اما اشخاص شرور حق دارند که بر خود بلرزند. در کاهدان وسیع جهان، بلای بی‌امان، خوشۀ گندم بشری را خواهد کوبید تا آنجا که دانه از کاه جدا گردد. کاه بیش از دانه خواهد بود و نامزد مجازات بیش از برگزیده. و این بلا خواست خدا نبود.

رمان طاعون ترجمه پرویز شهدی:

اگر امروز طاعون به شما چشم دوخته، به این علت است که لحظۀ تأمل فرارسیده. مردمان پرهیزکار و درست‌کردار از این امر باکی ندارند، ولی بدنهادان حق دارند بر خود بلرزند، زیرا در این گنبد بی‌کران جهان هستی، بلای آسمانی آن‌قدر به درو کردن خرمن بشیریت ادامه خواهد داد تا کاه از دانه جدا شود. تردیدی نیست که مقدار کاه خیلی بیش‌تر از دانه خواهد بود، و تعداد خطاکاران بیش‌تر از برگزیدگان، خداوند خواهان این بلا نبوده است.

رمان طاعون ترجمه کاوه میرعباسی:

اگر امروز طاعون بر شما چشم دوخته، علتش این است که زمان تأمل فرارسیده. درستکاران از این بابت هراسی ندارند اما بجاست که شریران بر خود بلرزند. در فراخ انبارِ غلۀ عالم، طاعون بی‌شفقت چنان گندم انسانی را می‌تکاند که دانه از پوشال جدا شود. پوشال پرشمارتر از دانه خواهد بود، برگزیدان قلیل خواهند بود و مغضوبان کثیر، و این بلا به خواست پروردگار نبوده.


رمان طاعون ترجمه رضا سیدحسینی:

شر و بدی که در دنیا وجود دارد پیوسته از نادانی می‌زاید و حسن‌نیت نیز اگر از روی اطلاع نباشد ممکن است به اندازۀ شرارت تولید خسارت کند. مردم بیشتر خوبند تا بد و در حقیقت، مسئله این نیست. بلکه آنها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده می‌شود. نومید کننده ترین ننگ‌ها، ننگ آن نادانی است که گمان می‌کند همه چیز را می‌داند و در نتیجه به خودش اجازۀ آدم‌کشی می‌دهد: روح قاتل کور است و هرگز نیکی حقیقی یا عشق زیبا بدون روشن‌بینی کافی وجود ندارد.

رمان طاعون ترجمه پرویز شهدی:

شر در این دنیا کم‌وبیش همیشه از نادانی سرچشمه می‌گیرد، و خیر هم اگر هدفش مشخص نباشد، به همان اندازۀ شر می‌تواند آسیب برساند. آدم‌ها بیش‌تر خوبند تا بد، تازه اصل قضیه هم این نیست. آن‌ها کم‌تر از این امر آگاهند، و این همان چیزیست که پاکدامنی یا فساد خوانده می‌شود. فاسدترین آدم‌ها کسانی هستند که نادانند اما گمان می‌کنند همه‌چیز را می‌دانند، آن‌وقت به خودشان اجازه می‌دهند دیگران را بکشند. روح آدم جنایت‌کار کور است، درنتیجه نه خوبی واقعی در او وجود دارد، نه عشق پاک، و نه روشن‌بینی.

رمان طاعون ترجمه کاوه میرعباسی:

شرارتِ موجود در عالم تقریباً همیشه از جهالت ناشی می‌شود و حسن‌نیت می‌تواند به قدر شرارت زیان به بار آورد، اگر از فروغ آگاهی بی‌بهره بماند. انسان‌ها بیش‌تر به نیکی گرایش دارند تا به بدی و در حقیقت اصلِ موضوع این نیست. اما کم‌وبیش نادان‌اند، و آن‌چه فضیلت یا فساد نامیده می‌شود در واقع میزان آگاهی است و چاره‌ناپذیرترین فساد گریبان‌گیرِ نادانی می‌شود که خود را عقل کل می‌پندارد و مجاز به این‌که دست به کشتن بزند. روانِ آدم‌کش کور است و بدون روشن‌بینی بی‌کران، نه به نیکی راستین می‌تواند رسید، نه به محبت ناب.


رمان طاعون ترجمه رضا سیدحسینی:

«یگانه راه مبارزه با طاعون شرافت است.»

رمان طاعون ترجمه پرویز شهدی:

«شرافت تنها وسیله برای مبارزه با طاعون است.»

رمان طاعون ترجمه کاوه میرعباسی:

«تنها راه مبارزه با طاعون اینه که به شرافت متوسل بشیم.»


رمان طاعون ترجمه رضا سیدحسینی:

آری، آنجا استراحت می‌کرد. چرا نکند؟ این کار در عین حال برای او بهانه‌ای می‌شد برای یادبود. اما اگر بردن بازی فقط همین بود، زیستن، تنها با آنچه انسان می‌داند و آنچه به یاد می‌آورد و محروم از آنچه آرزو دارد، چه دشوار بود.

رمان طاعون ترجمه پرویز شهدی:

بله آن‌جا استراحت خواهد کرد. چرا که نه؟ این هم خودش بهانه‌ایست برای به یاد آوردن. ولی اگر برنده شدن در بازی فقط همین باشد، زندگی کردن با آن‌چه آدم می‌داند و آن‌چه به یاد می‌آورد، و محروم ماندن از چیزهایی که به آن‌ها امید بسته است، چه دشوار است.

رمان طاعون ترجمه کاوه میرعباسی:

آری، آن‌جا استراحت می‌کرد. چه ایرادی داشت؟ این هم دستاویزی بود برای آن‌که خودش را با خاطره‌ها سرگرم کند. اما اگر بازی را بردن نتیجه‌اش این می‌شد که فقط به آن‌چه می‌داد و آن‌چه به یاد می‌آورد اکتفا کند و از آن‌چه به آن امید بسته محروم بماند، پس عجب دشوار بود زندگیِ کسی که بازی را می‌برد.

[ » مقایسه ترجمه: بهترین ترجمه کتاب عصیان – اثر یوزف روت ]

در نهایت بهترین ترجمه کتاب طاعون کدام است؟

حتما با مطالعه مقایسه‌هایی که در بالا آورده شد، متوجه شدید که هر سه ترجمه قابل قبول هستند. اما در مواردی، اختلاف‌هایی بین ترجمه‌ها دیده می‌شود. ترجمه رضا سیدحسینی با اینکه سال‌ها پیش انجام شده اما هنوز تازه و خواندنی است. ترجمه پرویز شهدی نیز شاید مقداری مفصل‌تر به نظر برسد اما همچنان ترجمه‌ای خوب است. ترجمه کاوه میرعباسی نیز احتمالاً از نگاه خواننده دشوار به نظر بیاید ولی ترجمه‌ای تازه و دسته‌اول است. به همین خاطر، درنهایت ما انتخاب بهترین ترجمه کتاب طاعون را به عهده خود شما واگذار می‌کنیم و امیدواریم با مطالعه این مقایسه‌ها، کار را برای شما ساده‌تر کرده باشیم.

لطفا اگر نکته‌ای از دید ما درباره این سه ترجمه پنهان مانده است، و یا اگر تجربه‌ای در مورد مطالعه این ترجمه‌ها دارید، حتما آن را برای ما کامنت کنید. با این کار در انتخاب ترجمه بهتر برای مطالعه به همدیگر کمک می‌کنیم.

مشخصات ترجمه اول
  • عنوان: طاعون
  • نویسنده: آلبر کامو
  • ترجمه: رضا سیدحسینی
  • انتشارات: نیلوفر
  • تعداد صفحات: ۳۴۶
  • قیمت چاپ هجدهم: ۴۸۰۰۰ تومان
مشخصات ترجمه دوم
  • عنوان: طاعون
  • نویسنده: آلبر کامو
  • ترجمه: پرویز شهدی
  • انتشارات: مجید
  • تعداد صفحات: ۳۴۴
  • قیمت چاپ ششم: ۳۶۰۰۰ تومان
مشخصات ترجمه سوم
  • عنوان: طاعون
  • نویسنده: آلبر کامو
  • ترجمه: کاوه میرعباسی
  • انتشارات: چشمه
  • تعداد صفحات: ۲۸۸
  • قیمت چاپ ششم: ۵۰۰۰۰ تومان

یک نکته نهایی: اختلاف تعداد صفحات به موارد متعددی مانند صفحه‌بندی، مقدمه کتاب، اندازه حاشیه، فونت کتاب، تعداد خطوط در هر صفحه از کتاب، سبک ترجمه و دیگر عوامل بستگی دارد. بنابراین تعداد صفحات به خودی خود معنای خاصی ندارد.

[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند مطلب دیگر:

  1. بهترین ترجمه کتاب جنایت و مکافات
  2. بهترین ترجمه کتاب برادران کارامازوف
  3. بهترین ترجمه کتاب ابله
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 184
دوست نداشتم: 88
میانگین امتیازات: 2.09

انتشارات متخصصان

15 دیدگاه در “بهترین ترجمه کتاب طاعون

سد در سد برگردان جناب کاوه میرعباسی.
“سد درسته نه صد” صد عربیه

بهترین ترجمه رمان طاعون با اختلاف ترجمه ی رضا سیدحسینی هست. ایشون ترجمه رو با توجه به زبان اون زمان و بسیار قابل فهم انجام دادن؛ به نظرم کاوه میرعباسی به زبان زمان وقایع کتاب زیادی پایبند نبوده و این مارو از فضای واقعی کتاب دور می کنه.

ممنون ازاطلاعاتتون..من ترجمه ی آقای میرعباسی روخوندم..بیشترجاها ازلغات نامانوس وکمترمصطلحی استفاده کردن مثلا بجای گودال وقله ی کوه ازمغاک وستیغ..یا بجای بی ثمر ازسترون..سرتاسرکتاب بجای” به او “یا”به من ” از”به اش”و”به ام” استفاده کردن..بعضی جاها اشتباهات دستوری به چشم میخورد..بعصی جاهانیازبه پاورقی وتوضیح داشت که البته نمیدونم درترجمه های سایرعزیزان اینکارانجام شده یانه..بهرحال وقتی میدیدم بجای لغات نسبتا مشکل میتونستن ازلغات ساده تراستفاده کنن فکر کردم شایدقصدشون این بوده که ازاین طریق باترجمه های دیگه تفاوت داشته باشه..

موافقم اصلا ترجمه خوبی نبود

کافه بوک عزیز!
همون طور که همه می دونید ترجمه از متن اصلی و نه متن واسطه، یک برتری مهم رو نسبت به ترجمه های دو زبانه داره. پس مهمه توی مقایسه هاتون ذکر بشه که فلان مترجم از زبان اصلی انجام داده.
آقای پرویز شهدی مستقیما از زبان فرانسه این کتاب رو ترجمه‌ کردن! بی انصافی نیست که حتی به این موضوع اشاره‌ی مستقیمی هم نشه..؟!

زنده یاد سید حسیتی هم این اثر را از فرانسه به فارسی ترجمه کرده دوست گرامی !

خدا را شکر که رضا رضایی نرفته سراغ ترجمه مجدد این کتاب.

ترجمه اول بهترین است. نشر چشمه در کل ناشری است که فقط یک مترجم خوب دارد و اون پیمان خاکسار است. در ضمن، ترجمه چندباره یک اثر، کاری ابلهانه میباشد به جان آلبر کامو.

ترجمه‌ی استاد رضا سیدحسینی از رمان طاعون بهترین است و ترجمه‌ی مجدد این رمان کاری عبث و بیهوده است.
خوب است که حضرات مترجم کتاب‌هایی را ترجمه کنند که جای‌شان در زبان فارسی خالی است نه اینکه هر کتابی را به صِرف پرفروش بودن و با آگاهی از اینکه ترجمه‌ای عالی از آن در زبان فارسی موجود است، باز ترجمه کنند. نمونه‌ی چنین ترجمه‌های بیهوده، بازترجمه‌ی کتابهای مهمی مانند زوربای یونانی(قاضی) و شازده کوچولو(قاضی) و دن کیشوت(قاضی) و طاعون(سیدحسینی) و کالیگولا(نجفی) و جنایت‌و‌مکافات(آهی) و هاکلبری فین(دریابندری) و نظایر آنهاست که ترجمه‌ی مترجمان نامبرده در زبان فارسی بهترین است گو اینکه سالها از ترجمه‌ی آن گذشته باشد. به نظرم بازترجمه‌ی چنین کتابهایی توهین به مخاطب و کاغذ حرام کردن است.

به قول سروش حبیبی: شاهکارهای جهان باید هر ۱۵ سال دوباره ترجمه شوند. چرا که زبان مدام در حال پوست اندازی است. اگر نسل جدید بعد از سال ها دوباره به داستایفسکی و تالستوی رو آوردن قطعا به خاطر ترجمه های درخشان و جدید امثال استاد حبیبی ، آتش بر آب، آبتین گلکار و… است. و الا کمتر کسی رغبت می‌کنه که ترجمه‌ی ۶۰ سال پیش رو مطالعه کنه

ترجمه و نثر جناب حسینی فوق العاده است
و واقعا متوجه ترجمه های مجدد جناب میرعباسی نمیشم. فرقی براشون نمیکنه که کتاب ترجمه خوبی داشته باشه یا نه، ایشون ترجمه مجدد رو انجام میدن حتما. درصورتی که ایشون به زبان هایی مسلط هستند که کلی کتاب ترجمه نشده و مهم ازشون هست.
جناب شهدی هم که… آدم واقعا چه میتونه بگه!؟ ایشون حتی زبان غیر مبدا هم ترجمه میکنند و آثار متعددی از روس رو برای بار چندم از فرانسه ترجمه میکنند. با وجود علاقه ایشون به بالزاک و کلی ترجمه های نصفه و غلط از کمدی انسانی، ترجمه جدید از این اثار نمیبینیم.

سلام کافه بوک
فکر میکنم تعداد صفحات ترجمه اول اشتباه نوشته شده. یکیم لطف کنید توی مشخصات همه کتابهایی که از الان به بعد مینویسید، سال چاپ رو هم بیان کنید. مرسی.

سلام – ممنون از تذکر شما دوست گرامی (تعداد صفحات اصلاح شد)
در مورد سال چاپ هم تلاش می‌کنیم همیشه ذکر کنیم.

ولی بنظرم مترجمی که آثار بیشتری از نویسنده ای ترجمه کنه به سبک و ساختار آن نویسنده بیشتر آگاه هست.آقای پرویز شهدی از آنجا که اکثر آثار آلبر کامو رو ترجمه کردن آنهم از زبان اصلی بیشتر بنظرم به سبک این نویسنده آگاه اند

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *