کتاب تکههایی از یک کل منسجم اثر پونه مقیمی است که در دانشآموخته روانشناسی بالینی درس خوانده است. این کتاب در سالهای اخیر با موفقیت – البته اگر میزان فروش یک کتاب را بتوان تنها عامل در موفقیت یک کتاب در نظر گرفت – زیادی روبهرو شده و خوانندگان بسیار زیادی پیدا کرده است.
مضمون اصلی این کتاب مسائل روانشناختی و روابط بین افراد است. اینکه چطور میتوانیم معنای جدیدی را در خودمان جستجو کنیم و اینکه گاهی اوقات نیاز داریم که با درونمان تنها شویم تا بتوانیم نگاهی بهتر به رابطه خودمان با درونمان داشته باشیم.
میزان تجدید چاپ این کتاب به حدی زیاد است که تقریباً هر کتابخوانی آن را در ویترین کتابفروشیهای شهر دیده است. با این حال کتاب تکههایی از یک کل منسجم بسیار جای بحث و گفتگو دارد. به اعتقاد بسیاری از منتقدان جدی دنیای ادبیات، کتاب حاضر که روحی داستانی نیز دارد فاقد ارزش ادبی است و صرفاً متنهایی است که در کنار همدیگر قرار داده شده است. از نظر علمی نیز، کتاب بسیار مورد نقد تند قرار گرفته است. اما با همه این موارد، خوانندگان و عموم مردم کتاب را دوست دارند و میخوانند.
پشت جلد کتاب حاضر آمده است:
[ » معرفی کتاب: کتاب خودشناسی – اثر آلن دوباتن ]
تکههایی از یک کل منسجم
این کتاب را میتوان چکیدهای از کتابهای انگیزشی، خودیاری، موفقیت و روانشناسی در نظر گرفت که رویکرد اصلی آن به نوعی روبهرو شدن با واقعیت و چیزی که هست، میباشد، نویسنده در این کتاب در فضایی کاملا واقعبینانه سیر میکند. تکههایی از یک کل منسجم در نه فصل نوشته شده که هر کدام به بخشهای کوتاه یک تا سه صفحهای تقسیم شدهاند. در رواقع هر مبحث به شکل کاملا مینیمال و در حد یک نوشته اینستاگرامی نوشته شده که این موضوع باعث میشود خواننده احساس نکند مشغول خواندن کتاب است.
عنوان ۹ فصل کتاب عبارت است از:
فصل اول: نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیتهای آن
فصل دوم: ما و رابطهها
فصل سوم: احساسها
فصل چهارم: تفکراتی که صمیمیت را در رابطه کم میکند
فصل پنجم: رابطه میتواند بستر چه اتفاقهایی باشد؟
فصل ششم: رفتارهایی که به درک کردن آدمها کمک میکند
فصل هفتم: ما و آدمها و تمام آن بخشهای مشترک انسانی
فصل هشتم: زمان همان عنصر اصلی رشد در رابطهها است
فصل نهم: تنهایی
همانطور که از فصلهای کتاب مشخص است، در فصل اول کتاب، نویسنده به مفهوم خودشناسی و اهمیت آن در زندگی پرداخته و در فصلهای بعدی، به سراغ موضوعاتی مانند مسئولیتپذیری، پذیرش، عشق، خشم، تنهایی، و مرگ میرود. تلاشی که این کتاب دارد این است که به خواننده کمک کند تا زندگی را با آگاهی بیشتری ادامه بدهد و انتخابهای درستتری داشته باشد، اما اینکه تا چه اندازه در این راه موفق بوده است موضوع متفاوتی است.
در کنار خودشناسی، بحث دیگری که بسیار مورد توجه نوشتههای کتاب است، بحث روابط است. به نظر میرسد در دنیای پیچیده امروز، روابط نیز روز به روز پیچیدهتر میشوند و نویسنده نیز از این موضوع به خوبی آگاه است. نسخه نوشتن برای روابط و بحث درباره اینکه چطور یک رابطه خوب داشته باشیم و یا چطور التیام پیدا کنیم در سراسر کتاب به چشم میخورد.
اگر بخواهیم به تندی به کتاب تکههایی از یک کل منسجم بتازیم باید اشاره کنیم این کتاب هیچ چیز برای گفتن ندارد و بهتر بود جملات آن در همان فضای مجازی و اینستاگرام منتشر شود. خواننده اگر عنوان هر فصل را بخواند، به راحتی محتوی فصل را هم میتواند حدس بزند. چه بسا محتوی خود فصل نیز بسط و گسترش عنوان آن در کنار یک مثال و یا یک جمله قشنگ دیگر است. برای نمونه به این چند عنوان توجه کنید: «وقتی برای بازگشت به رابطه عجله میکنیم»، «وقتی بودن در رابطههای متفاوت تنهایی درونی ما را کم نمیکند»، «وقتی هر در کنار هم بودنی، صمیمیت نیست»، «وقتی فکر میکنیم با حذف خود، رابطه صمیمیتر میشود».
فصل ششم کتاب نیز به طور کلی تمرین برای بهتر کردن خودمان است. تمرین برای آدم بهتری شدن که بسیار سادهانگارنه نوشته شده و شامل یک سری توصیهها و نسخههای سرپایی است که بعید است بتواند تغییری در وجود خواننده ایجاد کند. به عنوان مثال در یکی از این توصیهها آمده است که بهتر است «تمرین کنیم ببخشیم و سختگیر نباشیم.» اما بخشیدن به هیچ وجه کار سادهای نیست. شما اگر میخواهید همه ابعاد بخشش و بخشیدن را درک کنید، باید کتابهای زیادی بخوانید و به خودشناسی عمیقی دست پیدا کنید. در این رابطه نگاهی داشته باشید به کتاب بخشودن و ببینید موضوع بخشیدن تا کجا میتواند ادامه داشته باشد.
با همه این موارد، عده بسیار زیادی هم هستند که کتاب تکههایی از یک کل منسجم را بسیار دوست دارند و آن را خلاصهای از زندگی میدانند که بعد از هر مشکلی میتوانید به آن مراجعه کنید و با خواندن بخش کوتاهی از کتاب، التیام پیدا کنند. خوبی کتاب نیز در همین است که شما با بخشهای کوتاه و در حد چند صفحه مواجه هستید که خواندن هر کدام بیشتر از ده دقیقه زمان لازم ندارد.
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب درباره معنی زندگی – اثر ویل دورانت ]
جملاتی از متن کتاب
دست از تلاش برای تغییر برداشتن به معنای طرد کردن و قطع کردن رابطه و بیتفاوتی نیست. روزی که تلاش برای دیگران را متوقف کنید، روز پذیرش حقیقتهایی است که نمیخواهید باورشان کنید، آن روز برمیگردید و درون خودتان را سامان میدهید.
بسیاری از آدمها میخواهند عاشق باشند چون احتمالاً فکر میکنند خوشبخت میشوند و این خوشبختی به آنها آرامش میدهد. اما شما وقتی عاشق هستید، آرامش را نمیتوانید تجربه کنید. شما وقتی به شدت در جستوجوی خوشبختی هستید، نمیتوانید آرام باشید.
زندگی پر از ناکامیهایی است که موقت هستند و در مقابل، همین زندگی پر از فرصتهایی است که هدفهای دیگری را سر راه ما قرار میدهد که آنها هم موقت هستند.
سکوت کنیم تا فروتنی را بیشتر بیاموزیم. سکوت کنیم تا پذیرش آدمها و دردها را بیاموزیم. سکوت کنیم تا به آدم درونیمان نزدیکتر شویم. او ما را نجات خواهد داد.
گاهی آدمها به هزار دلیل میخواهند دوباره با ما وارد رابطه شوند، حواسمان باشد آدمها مثل ما آدم هستند. سخت تغییر میکنند و گاهی فقط شکل آزارشان تغییر میکند اما در نهایت اگر ناسازگاری عمیقی در رابطه باشد احتمال اینکه تکرار شود زیاد است. اگر آزار دیدهاید و احساس امنیت نمیکنید به سرعت وارد رابطه نشوید. صبر کنید و با خودتان این جمله را تکرار کنید «ما یکبار ناخواسته اشتباه میکنیم و بار دیگر تصمیم میگیریم و با آگاهی اشتباه را تکرار میکنیم.»
برای گذر از هر شرایطی، لمس آن شرایط اولین قدم است.
ما همه به گذر «زمان» احتیاج داریم تا کمکم آماده شویم و متوجه شویم انتخابهایمان، آنطور که میخواستیم پیش نرفته است و آدمها آنگونه که ما توقع داشتهایم، رفتار نکردهاند. زمان میخواهیم تا با خودمان به صلح برسیم و تصمیمهای جدیدی بگیریم.
از درد که رد شدید به یک دَر میرسید. دری که قرار است به «اکنون» باز شود، در که باز شود، شما از گذشته و توهمهای آینده و نگرانیها رد میشوید و وارد «اکنون» میشوید. در این «اکنون» کسی منتظر شما است. کسی که از دور نمیشناسید. آرام آرام در جاده «اکنون» که جلو بروید، به آن فرد نزدیک میشوید و بالاخره روزی شانه به شانه او قرار میگیرید و او برمیگردد و شما صورتش را میبینید. و شما از دیدن خودتان شوکه میشوید، او خود شما است. جایی در «اکنون» منتظر رسیدن شما است. از گذشتهها و دردهای همیشگی معلق در خاطرههایتان که رها شوید، متوجه میشوید رویاپردازی وابسته به «اکنون» است. و ما چقدر ساده این وابستگی را نمیبینیم. از «اکنون» رد میشویم به امید آینده که شاید چیزی تغییر کند، اما آینده از قبل به وجود آمده، آینده از دل «اکنون» شما به دنیا آمده، «اکنونتان» را حس کنید.
برای گذر از هر شرایطی، لمس آن شرایط اولین قدم است.
وقتی اندوهگین هستیم، به نظر میرسد این غم همیشگی باشد. به نظر میرسد پایان شب به صبح وصل نمیشود. به نظر میرسد کسی شبیه ما این غم را تجربه نمیکند. اما یکی از واقعیتهای زندگی این است که هیچچیز باقی نمیماند. هیچ چیز ابدی نیست، نه لبخندهای از ته دل و نه غمهای نفسکیر.
صبور باشید، تجربههایتان به موقع به کمک شما خواهند آمد.
ما همه به گذر «زمان» احتیاج داریم تا کمکم آماده شویم و متوجه شویم انتخابهایمان، آنطور که میخواستیم پیش نرفته است و آدمها آنگونه که ما توقع داشتهایم، رفتار نکردهاند. زمان میخواهیم تا با خودمان به صلح برسیم و تصمیمهای جدیدی بگیریم.
مشخصات کتاب
- عنوان: تکههایی از یک کل منسجم
- نویسنده: پونه مقیمی
- انتشارات: بینش نو
- تعداد صفحات: ۳۶۰
- قیمت – سال ۱۴۰۲: ۳۰۰۰۰۰ تومان
شما در مورد کتاب تکههایی از یک کل منسجم چه فکری میکنید؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافهبوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند مطلب دیگر: