خدایان تشنهاند اثری برجسته از نویسنده فرانسوی، آناتول فرانس است، کسی که او را پادشاه نثر فرانسه لقب دادهاند. آناتول فرانس در سال ۱۸۴۴ به دنیا آمد و پسر کتاب فروشی به نام «فرانسوا» بود که نام مستعار «فرانس» را از او گرفته است. در کتاب خدایان تشنهاند حکایت زندگی و فعالیت اجتماعی و انقلابی نقاشی را شاهد هستیم که در عین داشتن روحی طاغی، نظریاتی تعصبآمیز نیز نسبت به انقلاب دارد. نویسنده زندگی پر تلاطم این نقاش را در کوران وقایع انقلاب کبیر فرانسه دنبال میکند و تصویر روشی از زندگی خصوصی او تا عضویتش در دادگاه انقلاب و مسائل روزمره دوره خفقان و ارعاب، پیش چشم خواننده میگذارد.
آناتول تیبو که در ادبیات نام فرانس را برای خود انتخاب کرد در سال ۱۸۴۴ در پاریس به دنیا آمد. پدرش کتابفروش بود و شیفتگی به آثار بزرگ ادبی را از همان دوران کودکی در فرزند خود برانگیخت. در دبیرستان شاهکارهای یونان و روم باستان آشنا شد و از ابتدای جوانی عقایدی بشردوستانه داشت.
مدتی بعد برای گذران زندگی از پدر جدا شد و به کار در کتابفروشیهای پاریس پرداخت و با بزرگان آن زمان آشنایی به هم زد. سالهای برای روزنامه نقد ادبی مینوشت و با انتقاد شدید از گنگ بودن اشعار سمبولیستها و بیپردگی وصفهای ناتورالیستها ذوق کلاسیک خود را نشان داد. فرانس همچنین از مسائل سیاسی دوری میجست و از این رو به هنرمند وارسته شهرت یافت.
پس از یک سری اتفاقات از همسر خود نیز جدا شد. کار در کتابخانه و نقد ادبی را کنار گذاشت و با چرخش شگفتانگیز سیاسی، به یاران امیل زولا پیوست. با نگارشهای خود به بررسی زندگی روزانه مردم فرانسه پرداخت و پس از جنگ جهانی اول به صف مبارزان چپ پیوست و توانست در سال ۱۹۲۱ جایزه نوبل را از آن خود کند. سرانجام در سال ۱۹۲۴ در اوج افتخار چشم از جهان فروبست.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:
[ » معرفی کتاب: رمان ژرمینال – اثر امیل زولا ]
کتاب خدایان تشنهاند
شاید بد نباشد قبل از خواندن کتاب به پیشینه نویسنده در رابطه با پدیده انقلاب توجه شود. آناتول فرانس مدام به انقلاب میاندیشید. پدرش از نگهبانان شارل دهم بود که با وقوع انقلاب ۱۸۳۰ از ارتش رانده شد. خود او نیز در انقلاب ۱۸۴۸ چهارساله بود، در تمام دوران کودکی و نوجوانی ناگزیر تاثیر فرازونشیب سیاسی کشور را در زندگی فردی و اجتماعی دیده بود. پیش از سی سالگی نیز کشتار خونین کمون ۱۸۷۱ را شاهد بود. همچنین پدرش در کار فروش کتابهای مربوط به انقلاب کبیر شهرت داشت. بنابراین به طور کلی اغراق نیست اگر او را از خبرگان مسائل انقلاب کبیر بدانیم.
ماجرای رمان خدایان تشنهاند در بستری خاص و پر التهاب پس از انقلاب کبیر فرانسه میگذرد، شخصیت اصلی کتاب، اواریست گاملن، جوانی ساده و نقاش است که در عین داشتن روحی طاغی، نظریاتی تعصبآمیز نسبت به انقلاب دارد.
اواریست گاملن، جوانیست با روحی پاک و عدالتخواه و هنردوست با آرمانهایی انقلابی و پاک. جوانی که بهشدت تحتتأثیر افکار ژان پل مارا (یکی از رهبران تندرو انقلاب کبیر فرانسه) و ماکسیمیلین روبسپیر (از سرشناسترین رهبران انقلاب فرانسه که پس از انقلاب دورهی وحشت به راه انداخت و سرانجام خود به تیغ گیوتین اعدام شد) قرار داشت؛ اواریست طی اتفاقاتی عضو هییٔت منصفه دادگاه انقلاب میشود، شور انقلابی و تعصباتی که نسبت به انقلاب دارد به مرور از او موجودی خونخوار و سفاک و بیرحم میسازد، موجودی که وقتی در مقام انصاف و عدالت قرار میگیرد، حاضر به ریختن خونهای زیادی میشود؛ تا جایی که گیوتین تبدیل به شیئی مقدس برای او میشود و رفتهرفته تصوری دینی و عرفانی از مجازات پیدا میکند!
خدایان تشنهاند، روایت پاکسازیها و کشتار و اعدامهای پس از انقلاب فرانسهست، روایتی از این واقعیت که انقلاب در نهایت فرزندان خودش را میبلعد! روایتی از انقلابیونی که پس از رسیدن به قدرت خوی حیوانی به خود میگیرند و بهنام آزادی و عدالت دست به هر جنایتی میزنند، روایتی از اینکه تعصبات مرامی و کورکورانه نسبت به یک ایدئولوژی، چطور میتوانند از یک جوان ساده و میهنپرست و عدالتخواه، یک جلاد بسازند!
آناتول فرانس در کتاب خدایان تشنهاند در قامت مردی رند و خوشمشرب و فیلسوفمآب به نام موریس بروتو ظاهر میشود که تمام خصوصیات قهرمانان کتابهای او از قبیل رندی و لاابالیگری و بیقیدی و و تمسخر و طعنه به اصول و مبادی معتقدات بشری و همچنین ترحم و شفقت نسبت به بدبختیها و آلام انسانی را دارد. در واقع شخصیت بروتو نمود تفکرات خود نویسنده در کتاب است و بخشهای مربوط به بروتو جزو بهترین بخشهای کتاب.
به طور کلی نیز درونمایه اصلی کتاب، تعصبات مرامی است. قهرمان کتاب میخواهد نشان دهد آنجا که آدمی خیال میکند حقیقت را در دست دارد، موجودی خوانخوار و خشن میشود.
مترجم کتاب، که ترجمه خوبی از کتاب ارائه داده است، در مقدمه خود درباره کتاب مینویسد: «خدایان تشنهاند نه سندی درباره حوادث روزمره انقلاب کبیر فرانسه، بلکه اثر گرانمایهای است سرشار از پند که آن را ماندگار کرده است: درونمایههایی چون روند ازلی حیات، گردش جاودانی زندگی، فرازونشیب تاریخ که آدمیزادگان را بازیچه دست تقدیر میگرداند و زندگی را به خواب و خیال مبدل میسازد.»
[ » معرفی کتاب: کتاب طرف خانه سوان – ادبیات فرانسه ]
جملاتی از کتاب خدایان تشنهاند
پیداست که در امور دنیوی انقلابی ولی در امور اخروی محافظهکار و حتی مرتجع هستید. یک نکته بهنظر من سخت عجیب جلوه میکند: فرانسویها که شاهِ فانی را تحمل نمیکنند، اصرار دارند که یک شاه سرمدی را که بسیار ستمکارتر و سنگدلتر از اوست نگه دارند. چون زندان باستیل و حتی دخمههای سوزان در برابر دوزخ چه اهمیتی دارد؟ انسان خدایان خود را از روی تصویر حکمرانان خودکامه خود گرتهبرداری میکند. شما که اصل را دور انداختهاید، رونوشت را نگه میدارید! (کتاب خدایان تشنهاند – صفحه ۸۰)
من خود شیفته خرد هستم، ولی تعصبی به آن ندارم. عقل راهنمای ما و چراغ راه ماست، ولی اگر از عقل خدایی بسازید، کورتان میکند و شما را بهراه خطا و جنایت میکشاند. (کتاب خدایان تشنهاند – صفحه ۸۰)
الهیون و حکمایی که خدا را آفریدگار طبیعت و معمار جهان قلمداد میکنند، او را به چشم ما نامعقول و سنگدل جلوهگر میسازند. چون از خدایان میترسند، آنان را مهربان میخوانند. ولی ناگزیرند اعتراف کنند که خدایان بهشیوه ظالمانهای عمل میکنند. شرارتی به آنها نسبت میدهند که در نزد انسان هم کمتر دیده میشود و، بدینترتیب، کاری میکنند که بشر آنان را بپرستد، چرا که اگر نسل تیرهروز ما از خدایان دادگر و نیکخواه هراسی نداشته باشد، دیگر آنها را نخواهد پرستید و در برابر احسان آنها سپاس بیثمری ابراز نخواهد داشت. اگر برزخ و دوزخ را هم از خدایان بگیرند، خدایان دیگر بندگان بینوایی بیش نیستند. (کتاب خدایان تشنهاند – صفحه ۸۱)
بزرگترین حوادث، پس از نفوذ در روان مردم، به مقیاس روحشان کوچک میشد و همانند آنان مبتذل میگشت. (کتاب خدایان تشنهاند – صفحه ۱۰۰)
همه اعمال جوانمردانه و هر فداکاری و گذشتی ملهم از خودخواهی است. خودخواهی اسبابی فراهم میآورد که آدمی خود را در وجود همه تیرهروزان بازشناسد و در تیرهروزی دیگران به تیرهروزی خود بیندیشد و دل بسوزاند. خودخواهی انسان را برمیانگیزد تا به کسی که طبیعت و سرنوشتی همچون خود او دارد، یاری رساند، به طوری که هنگام یاری به همنوع خود، میپندارد به خود یاری میرساند. (کتاب خدایان تشنهاند – صفحه ۱۵۴)
چه بیگناه، چه مسئول همه گرفتاریها و جنایتهای جمهوری، خودپسند و بیباک، بلندپرواز و در عینحال میانهرو و تندرو، زبون در سرکوب و گذشت، شیفته اعلان جنگ و ناتوان در اداره آن، هرچه بودند اکنون همه به همان شیوهای خود، مردم را محاکمه میکردند به دادگاه کشانده میشدند. حال آنکه همه از جوانان نامدار انقلاب بودند و سرتاسر جاذبه و فخر آن شمرده میشدند. این بازپرسی که هماکنون با رندی از آنان بازجویی خواهد کرد، این دادستان زردنبویی که آنجا، در برابر میز کوچک خود، نشسته است و وسیله مرگ و بیآبرویی آنان را تدارک میبیند، این اعضای هیئت منصفه که هماکنون دهان متهمین را خواهند بست و اجازه دفاع به ایشان نخواهند داد، حتی این تماشاگرانی که باران دشنام و ناسزا را بر سر آنان فرومیبارند، یعنی بازجو و هیئت منصفه و تماشاگران، تا همین چندی پیش در تمجید از فصاحتشان کف زده، هنرشان را ستوده و پاکدامنی آنان را ستایش کرده بودند. ولی حالا دیگر یادشان از همه اینها پاک شده بود. (کتاب خدایان تشنهاند – صفحه ۱۸۳)
از دوره هومر تاکنون، جنون غریبی شاعران را مبتلا کرده که سرداران را بستایند. جنگ که هنر نیست. دو سرداری که با هم درگیر نبرد میشوند، اگرچه هر دو ابلهند، ولی بههرحال یکی از آن دو باید پیروز شود. منتظر روزی باشید که یکی از همین قدارهبندها که اکنون به عرش اعلا میرسانید همه شما را چون لقمهای ببلعد! در آن روز، این سردار واقعا خدا میشود، چرا که خدایان را از روی اشتها میشناسند! (کتاب خدایان تشنهاند – صفحه ۲۲۱)
مشخصات کتاب
- عنوان: خدایان تشنهاند
- نویسنده: آناتول فرانس
- ترجمه: محمدتقی غیاثی
- انتشارات: فرهنگ جاوید
- تعداد صفحات: ۲۸۱
- قیمت چاپ اول – سال ۱۳۹۴: ۲۲۵۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: زهرا محبوبی
نظر شما در مورد کتاب خدایان تشنهاند چیست؟ اگر این کتاب را خواندهاید، آیا آن را به دوستان خود پیشنهاد میکنید؟ لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر: