نشانک

درباره معنی زندگی

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

ایده بوک

درباره معنی زندگی کتابی از ویل دورانت، تاریخ‌ شناس معروف آمریکایی است. او در این کتاب، دیدگاه‌ های خود و تعدادی از اندیشمندان و صاحب‌ نظران جهان معاصر را برای انگیزه و معنای زندگی گردآورده است.

در قسمتی از پشت جلد کتاب درباره معنی زندگی آمده است:

روزى مردى به نزد ویل دورانت، مورخ و اندیشمند مشهور، رفت و از او درخواست کرد دلیلى به دست او بدهد که “چرا نباید خودکشى کند؟” دورانت در آن وقت محدود، جواب هایى به او داد و مدتى بعد، نامه اى براى بیش از صد شخصیت مشهور فرستاد و درباره ى معنى زندگى از آن ها نظر خواست.

[ مطلب مرتبطکتاب دهکده جهانی خوشبختی ]

[ مطلب مرتبطانسان در جستجوی معنی ]

کتاب درباره معنی زندگی

کتاب درباره معنی زندگی

دورانت نشست و نامه اى نوشت، نامه اى که در طرح پرسش ها، فلسفى بود و طنینى شاعرانه داشت. او آن نامه را براى صد نفر فرستاد و از آن ها دعوت کرد نه تنها به پرسش بنیادى معنى زندگى (به نحو انتزاعى) جواب بدهند، بلکه بگویند خودشان (به طور عینى و خاص) در زندگى چگونه معنى، هدف و رضایتمندى یافتند. به تعبیر دورانت :

“سرچشمه هاى الهام و انرژى شما چیست؟ هدف یا انگیزه ى نیروبخشِ زحمت و تلاش شما چیست؟ از کجا تسلى خاطر و شادمانى مى یابید؟ و دست آخر ، گنجتان در کجا نهفته ؟ “

پاسخ خواندنى بسیارى از این شخصیت ها در چند بخش شامل اهل ادبیات، هنرمندان، رهبران بزرگ، دینداران و بازیگران، آمده است.


بخش ابتدایى کتاب درباره معنی زندگی به قلم شخص دورانت، معنى را در دین، علم، تاریخ و سیاست بررسى مى کند و در انتها خود به سوالهاى فردى که قصد خودکشى داشته پاسخ مى دهد.

جذابترین فصل کتاب درباره معنی زندگی اما، آنجایى است که یک محکوم به حبس ابد به این پرسش ها پاسخ میدهد و پاسخ هاى او به قدرى حیرت آور است که دورانت اظهار تاسف میکند:

“باورم نمى شود که قادر نیستیم از چنین هوس سرشارى استفاده اى بهتر از محبوس کردن دائمى او پیدا کنیم.”

اگرچه دورانت با کتاب “تاریخ تمدن” شناخته شده است، اما بى گمان، کتاب درباره معنی زندگی یکى از ارزشمندترین دستاوردهاى او در حوزه ى فلسفه است که به کوشش جان لیتل منتشر شده است.

کتاب درباره معنی زندگی اثر ویل دروانت

قسمت هایی از متن کتاب درباره معنی زندگی

بزرگترین اشتباه در تاریخ بشر، کشف حقیقت بود. کشف حقیقت، ما را آزاد نکرد مگر از پندارهایى که تسلى مان مى دادند و از قیدهایى که ما را حفظ مى کردند. کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چون حقیقت زیبا نیست و شایستگى آن را ندارد که با این همه شور و اشتیاق دنبال شود. حالا که به آن نگاه مى کنیم حیرت مى کنیم که چرا اینقدر براى یافتنش بى تاب بوده ایم چون هر دلیلى براى وجود داشتن را از ما گرفته است به جز لذت هاى لحظه اى و امید ناچیز فردا را.

هیچ کس حق ندارد اعتقاد بورزد، مگر آنکه شاگردىِ شک را کرده باشد.

صرفا جنگ هاى بزرگ نیستند که ما را در بدبینى فرومى برند، چه برسد به افسردگى اقتصادى این سال هاى اخیر. ما در اینجا با چیزى به مراتب عمیق تر از کاهش ثروتمان یا حتى مرگ میلیون ها انسان مواجه ایم؛ این، خانه ها و خزانه هاى ما نیستند که خالى اند، “قلب” هاى ماست که خالى است. دیگر، اعتقاد داشتن به عظمت و بزرگى پایدار انسان یا قائل شدن به معنایى براى زندگى که با مرگ فسخ نشود، ناممکن به نظر مى رسد. ما به دورانى از خستگى و دلمردگى قدم مى گذاریم، شبیه آن دورانى که تشنه ى تولد مسیح بود.

ارسطو مى گوید همه چیز، بارها و بارها، کشف شده و از یاد رفته است. او به ما اطمینان خاطر مى دهد که پیشرفت، یک توهم است؛ امور انسان مانند دریاست که در سطح ِ خود هزاران حرکت و آشفتگى دارد و چنین به نظر مى رسد که به سوى جایى پیش مى رود، در حالى که در تهِ خود بالنسبه بى تغییر و آرام است. آنچه ما آن را پیشرفت مى خوانیم شاید فقط تغییرات سطحى محض باشد.

هرچیز معنوى وقتى به فروش مى رسد یا به نمایشى رنگ و وارنگ بدل مى شود، مى میرد.

بزرگترین پرسش روزگار ما، نه کمونیسم در برابر فردگرایى است و نه اروپا در برابر آمریکا و نه حتى شرق در برابر غرب؛ بزرگترین پرسش این است که آیا انسان ها مى توانند زندگى بدون خدا را تاب بیاورند؟

دین امیدهاى انسان را در جایى مستقر مى کند که معرفت هرگز نمى تواند به آن دست پیدا کند: یعنى فراسوى قبر.

شاید اختراع اندیشه یکى از خطاهاى اصلى بشر بوده است. اندیشه اول زیر پاى اخلاق را، با کنار زدن پشتوانه ها و حرمت هاى فوق طبیعى آن، خالى مى کند و آن را منفعتى اجتماعى جلوه مى دهد که براى نجات ماموران پلیس طراحى شده است و اخلاق، بدون خدا همان قدر ضعیف است که قانون راهنمایى و رانندگى، وقتى پلیس پیاده است.

انقلاب صنعتى خانه را نابود کرد و کشف داروهاى ضدآبستنى، خانواده، کهنسالان، اخلاق و شاید _به واسطه ى بى ثمرى هوش_ نسل ها را نبود مى کند. عشق، به تراکم جسمانى تجزیه و تحلیل مى شود و ازدواج هم به یک آسایش روانى موقت تبدیل مى شود که فقط کمى بالاتر از بى قیدوبندى جنسى است. دموکراسى به چنان فسادى دچار شده که فقط خدا مى داند و رویاهاى جوانى مان در مورد آرمانشهر سوسیالیستى، با این حرص و سیرى ناپذیریى که در آدم ها مى بینیم، هرروز بیشتر رنگ مى بازد. هر اختراعى قدرتمندان را قوى تر مى کند و ضعیفات را ضعیف تر. هر روال ماشینى، جاى انسان ها را مى گیرد و به ترس و وحشت از جنگ دامن مى زند. خدا که روزگارى تسلى خاطر زندگى هاى مختصرمان بود و پناهگاه ما در رنج ها و مصائبمان، ظاهرا از صحنه ناپدید شده است؛ هیچ تلسکوپى، هیچ میکروسکوپى او را کشف نمى کند. زندگى در چشم انداز فراگیرى که فلسفه است، تکثیر نامنظم حشراتِ انسانى بر روى زمین است، سودایى سیاره اى که باید زود چاره اى برای اندیشید؛ هیچ چیز جز شکست و مرگ یقینى نیست _خوابى که انگار بیداریى در پى ندارد.

ما با واژه هایى مانند جهان وحیات، ابدیت و نامتناهى، آغاز و انجام بازى مى کنیم. ولى ته دلمان مى دانیم که اینها فقط علامت جهل اند. ما هیچ وقت نخواهیم فهمید که آنها چه معنایى باید داشته باشند.

به واسطه ى حکمتِ قانون گذارانمان، فقط آدم هاى باهوش ممکن است از باردارى جلوگیرى کنند، درحالیکه احمق ها دستور دارند تولید مثل کنند و بر جمعیت نوع خود بیفزایند. راز فسادِ سیاسى ما و مواد خام “ماشین هاى”شهرى مان، در همین تولید مثل بى قاعده ى اراذل و اوباش نهفته است. دموکراسى از پا مى افتد چون “همیشه اکثریتى از احمق ها وجود دارد.”

اگر کودک خوشبخت تر بزرگسال است به این خاطر است که بدنِ بیشتر و روح کمترى دارد و مى فهمد که طبیعت قبل از فلسفه مى آید. او براى دست ها و پاهاى خود معنایى فراتر از فایده هاى فراوان آن نمى جوید.

اگر کسى بخواهد به زندگى خود معنى ببخشد باید هدفى بزرگتر از وجود خودش و پایدارتر از زندگى خودش داشته باشد.

خلاصه درباره معنی زندگی در سایت کافه بوک

جان ارسکین در پاسخش به ویل دورانت :

به نظرم نژاد انسان مرتکب دو خطاى بد در تفکرش شده است. یکى، فراموش کردن این نکته است که زندگى معنوى ما همان قدر طبیعى است که زندگى فیزیکى ما. فلاسفه چه مایل باشند و چه مایل نباشند تصدیق کنند که ما صاحب روح هستیم، بدیهى به نظر مى رسد که ما مجهز به چیزى هستیم که رویاها و ایده ها را تولید مى کند، بناى ارزش ها را مى گذارد.

جان ارسکین در پاسخش به ویل دورانت:

من معتقدم عنصر الاهى در انسان، هر آن چیزى است که باعث مى شود زندگى اى داشته باشیم شایسته ى به یاد آوردن، بى ضرر براى دیگران، و مفید براى آنها؛ زندگى اى که بر ذخیره ى حکمت و آرامش ما مى افزاید.

چارلز بیرد در پاسخ به ویل دورانت:

زندگىِ خوب، غایتى است که باید به خاطر خودش آن را دوست داشت و از آن لذت برد.

جان کوپر پویس در پاسخش به ویل دورانت:

براى بازگرداندنِ آزادى نهانىِ اندیشه و احساس به زندگى فرد، آن زندگى باید در آنِ واحد هم احترام آمیز باشد و هم شکاکانه.
کل چشم انداز زندگى را در نهایت، همچون رویایى در دل رویایى شمردن، که همچنان ممکن است مرگى ما را از آن بیدار کند؛ هیچ باورى نداشتن جز این باور که هر سنگدلى و قساوتى شر است و همه ى زندگى ها مقدس و صاحب حرمت اند؛ به این ترتیب، به نظر مى رسد که مى توان عالم اخترشناسى را در قیاس با تمرکز بر راز آگاهى، در درجه ى دوم اهمیت قرار داد، رازى که نهفته است در آن “شوقى که به تنهایى زندگى را ابدى مى سازد.”

ادوین آرلینگتون رابینسون در پاسخش به ویل دورانت:

زمانى به فیلسوفى گفتم همه ى فیلسوفانِ دیگر کسب و کارشان را از دست مى دادند اگر یکى از آنها دست بر قضا حقیقت را کشف مى کرد.

آندره موروئا در پاسخش به ویل دورانت:

ما فقط مى دانیم که نمى دانیم. آیا این اعتراف خیلى وحشتناک است؟

ارنست ام. هاپکینز در پاسخش به ویل دورانت:

اینکه احساسات را نمى توان بیان کرد ضرورتا به این معنى نیست که آنها نادرست اند.

سى. وى. رامان در پاسخش به ویل دورانت:

ارزش زندگى در این است که بکوشیم و آن را کمى بیشتر از آنچه اکنون مى شناسیم، بشناسیم.

ارنست دیمنه در پاسخش به ویل دورانت:

انسان بدوى هیچ پرسشى نداشت که تخیلش یا حس هماهنگى اش با دنیاى پیرامونش نتواند پاسخى فورى به آنها بدهد. او خودش را با تحلیل و واکاوى خسته نمى کرد. فقط زندگى مى کرد و تجربه ى هر دقیقه براى او کافى بود.

یک زندانى محکوم به حبس ابد در پاسخش به ویل دورانت:

زندگى حتى پشت دیوارهاى زندان، مى تواند فوق العاده جالب و ارزشمند باشد، به همان اندازه که براى کسانى که در بیروت زندان هستند چنین است. در اینجا همه چیز بستگى دارد به ایمانى که انسان به صحت و استوارى فلسفه ى خود دارد.

مشخصات کتاب

  • کتاب درباره معنى زندگى
  • نویسنده: ویل دورانت
  • ترجمه: شهاب الدین عباسى
  • انتشارات: کتاب پارسه
  • تعداد صفحات: ١۴۶
  • قیمت چاپ هفتم: ١۵٠٠٠تومان

این مطلب توسط مهشید موسوی نوشته شده است.

نظر شما در مورد کتاب درباره معنی زندگی چیست؟ آیا این کتاب را خوانده اید؟

فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 465
دوست نداشتم: 349
میانگین امتیازات: 1.33

چاپ کتاب

17 دیدگاه در “درباره معنی زندگی

کتاب عالیه ، پاسخ برخیشون به نامه تامل برانگیزه اما ترجمه ی روانی نداشت. به ناچار چون ترجمه دیگه ای رو پیدا نکردم ، خوندمش ولی حیف که اندیشه های به این خوبی رو صحیح منتقل نکرده بود

کتاب رابرای دومین بارخوندم وبسیارلذت بردم

دورنت با اشاره به عقل و اندیشه فلسفه و پرده بردشتن از خرافات که حالا انسان را به پوچی رسانده و دین و خدا و زندگی پس از مرگ رو زیر سوال برده دنبال جوابی برای معنی زندگی برای افراد آگاه از حقیقت است. ولی در نهایت صورت مساله را پاک میکنه و می‌خواهد حقایق نادیده گرفته بشند حقایقی که بشر با تکامل فکری و جستجوی خردش به اون دست پیدا کرده . ود جایی هم اشاره میکنه از زندگی در لحظه لذت ببر و وارد کل و جمع بشو و خیلی خودت رو درگیر این تفکرات فلسفی نکن .به نظرم نمیتونه اون فردی که از خرافات و دین و خدای خیالی بشر پرده برداشته رو باز هم قانع کند که زندگی معنایی داره . مگر آنکه با وجود همه این حقایق فقط در لحظه زندگی کنه و لذت ببره .

به نظرم اشخاصی که معتقد هستن این کتاب. مجموعه جملاتی کلیشه ای که مشمشابهش رو در فضای مجازی زیاد می بینیم عمق کتاب رو درک نکردن.
کتاب رو سفارش داده بودم اما هنوز به دستم نرسیده بود و وقتی که نظرات رو خوندم گفته بودن که ترجمه خوبی ندترج. منو نا امید کرد و کتابو با ذهنیت خوبی شروع نکردم.فکر می کردم شاید با کتابی که نثر سنگینی داره یا پر از اشکال ویراستاری باشه رو به رو ام اما وقتی به دستم رسید و مطالعه کردم برای من خوب و روان بود از نظر من ترجمه آقای شهاب الدین عباسی ترجمه خوبیهدرالبته با متن زبان اصلی کتاب مقایسش نکردم.در کل کتاب رو دوست داشتم و به نظرم لازمه هرکسی اونو بخونه.چون این کتاب از بطن عینیات سخن میگه و کتابی صرفا انتزاعی نیست که مجموعه جملات انگیزشی بی ارزش باشه…

برای این کتاب،ترجمه ی دیگری هست؟به جز ترجمه ی آقای عباسی

گول نویسنده رو نخورید
یه سری نقل قول به در نخور، در حد مکالمات داخل تاکسی

ممکنه در اطلاعات کتاب لیست اینکه این کتاب برای چه محدوده سنی است را هم اضافه کنید چون من مشتاق شدم این کتاب را خریداری کنم اما نمیدانم برای چه گروه سنی است پس لطفا پیگیری کنید با تشکر از سایت خوبتون

سلام – کتاب‌هایی که ما معرفی می‌کنیم عموما برای بزرگسال هستند مگر اینکه ذکر کنیم این کتاب برای کودکان یا نوجوانان هستش.

ترجمه بسیار بد و نارسایی داره .با خوندن این کتاب لذت کتاب خوندن از انسان گرفته میشه .

همانطور که دوستان گفتند ترجمه بد و نارسایی داره .من اول فکر کردم من مشکل دارم ولی بعد که کامنتهارو خوندم متوجه شدم مشکل از ترجمه هست .کاشکی مترجم خوبی اینو ترجمه میکرد و حتما اولین خریدارش خودم خواهم بود .

مقاله معرفی بسیار خوبی بود. جامع و مفید.!

خب ترجمه ی بد رو گزارش بدین به آدرس انتشاراتی
بی شک مرتفع میشه
هر انتساراتی مسئول کیفیت آثاری ی که تایید می کنه و ارائه میده

عالی بود…مخصوصا نظر فرد زندانی

با راضیه موافقم کتاب با این ترجمه حرااااام شده است

کتاب درباره معنی زندگی کتاب بسیار زیبایی است. اما متاسفانه ترجمه بسیار بدی دارد و من بعد از اینکه آنرا خریداری کردم متوجه این مساله شدم. واقعا ارزش خریداری نداشت و من هم مانند بسیاری از افراد، آنرا بخاطر نویسنده معروف آن خریدم و همین باعث شده است کتاب با وجود ترجمه بسیار ناشیانه و بریده بریده، به چاپ دهم برسد!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *