جاشوا فریس رماننویس آمریکایی متولد سال ۱۹۷۴ است و در رشتههای فلسفه و هنر تحصیل کرده است. اولین رمانش به نام «آنگاه به پایان رسیدیم» مورد تحسین خوانندگان و منتقدان قرار گرفت و توانست جایزه «قلم همینگوی» را برای فریس به ارمغان بیاورد. «بینام» دومین رمان او بود که در سال ۲۰۱۰ منتشر و بیش از کتاب قبل مورد تحسین منتقدان قرار گرفت تا حدی که آن را بهترین رمان ۱۰ سال اخیر نامیدند. رمان دوباره بیدار شدن در زمان مناسب آخرین رمان اوست که بیش از کتابهای قبلی او مورد توجه منتقدان و خوانندگان قرار گرفته است.
از جاشوا فریس به عنوان یکی از چهرههای آینده ادبیات انگلیسی یاد میشود. در قسمتی از پشت جلد رمان، بخشی از متن کتاب آمده است که چنین است:
رو کرد به استوارت و گفت: «مگه همیشه وقتی عاشق میشیم همین کار رو نمیکنیم؟ همدیگه رو بیچاره میکنیم.
استوارت طوری به او لبخند زد که تا به حال ندیده بودم، طوری که انگار او هم میدانست بیچاره شدن از عشق یعنی چه.
[ معرفی کتاب: کتاب هنر خوب زیستن – نشر مهرگان خرد ]
کتاب دوباره بیدار شدن در زمان مناسب
در ابتداى کتاب دوباره بیدار شدن در زمان مناسب از زبان شخصیت اصلى مىخوانیم:
اسم من پل اُرورک است. من در یک ساختمان دوبلکس مشرف به پارک پرومناد که گردشگاه اصلى شهر است در بروکلینِ نیویورک زندگى مىکنم. من دندانپزشک هستم و بُرد تخصصى پروتز دندان دارم. مطبم ۶روز هفته و پنجشنبهها با ساعت کارى طولانىتر باز است. (رمان دوباره بیدار شدن در زمان مناسب – صفحه ۱۰)
واژه «دندانپزشک» جداى از درد و رنجى که به همراه دارد براى اکثر ما تداعیگرِ یک تیپ و پرستیژ خاص است. افرادى به لحاظ اجتماعى موفق و به لحاظ مالى مرفه هستند. اما جداى این موارد، پُل ارورک مردى تنهاست که تمام وقت و زندگى را وقف کار خود مىکند.
زندگى خانوادگى او با شکستهایى متوالى روبهرو شده و شاید اولین شکست، پیش زمینهاى بوده براى یک عمر وابستگى. حالا پل قصد دارد یک قدم پا را فراتر بگذارد و اندکى نزدیکتر در وقایع زندگىاش نظر کند. او پدرش را از دست داده، آن هم به تراژیکترین وجه ممکن! پدرش در وان حمام با یک اسلحه خودکشى کرده است، مادر افسردهاش تمام عمر نتوانست این واقعه را هضم کند و در این میان پُلِ جوان مىبایست با تمامِ مصایب و فقدانها به تنهایى دست و پنجه نرم کند.
او که خود را تنها و به دور از تمام دنیا حس مىکرد، روابط عاطفىاش را بر بسترى از زخمهاى دوران کودکى بنا کرد. در هر رابطه مىتوان شاهدِ وابستگى بیمارگونه و عشقى جوشان و افراطى بود. در تمام روابط مىتوان سایهى فقدانِ محیطى امن و گرم را شاهد بود. گویا پل در روابط عاشقانهاش قصد داشته به سرپرستى گرفته شود تا اینکه عضو درجه دو خانواده به حساب آید. اینطور به نظر مىرسد که پُل جاى یک تعریفِ شخصى از شخصیت خود را در ذهن خالى مىبیند و با ورود به هر جمعى آن تعریف دستخوش تغییر مىشود.
من سمى را دوست داشتم و مىخواستم با او ازدواج کنم، اما عاشق خانم و آقاى سانتاکروز هم بودم و دلم مىخواست آنها من را هم به فرزندى بپذیرند و بتوانم براى همیشه تحت حمایت و سایهى امن آنها زندگى کنم. (رمان دوباره بیدار شدن در زمان مناسب – صفحه ۵۹)
اما این روند ادامه مىیابد تا زمانیکه پل با یک هَک اطلاعاتِ شخصى مواجه مىشود. فرد سارق به نام دکتر پل ارورک اکانت فیسبوک، توییتر و وبسایت مىسازد. پل که تا مدتها سعى کرده از تمامِ جریاناتِ دنیاى اطلاعات دور باشد، اکنون با ناباورى به نام خود بر صفحه لپ تاپ مىنگرد که در بابِ مسایل و پیشینه قوم یهود اظهاراتى عرضه مىکند. او در تلاش براى اثباتِ هویت جعلىِ نویسنده این مطالب بسیار مىکوشد اما چندى بعد در مىیابد این روزن شاید پنجرهاى است به گذشتههاى دور. آنچنان دور که سر از اسراییل در مىآورد!
[ معرفی کتاب: رمان راز مادرم – نشر مهرگان خرد ]
حجمِ عظیمِ جملاتِ پرکشش با فلسفهاى جالب توجه در همان اوایل کتاب خواننده را بر آن مىدارد که این تنها یک رمانِ تک بعدى نیست. لایههاى روانشناختى و بسترِ تاریخىِ حوادثى که از پى مىآید آن را به تجربهاى متفاوت براى مخاطب تبدیل مىکند. از این رو شایسته است زمانى بیش از حدِ متعارفِ کتابخوانى به آن اختصاص داد تا هر جمله آن را به خاطر سپرد و غرقِ این فضاى چندگانه داستان شد.
جملاتی از متن کتاب دوباره بیدار شدن در زمان مناسب
شیطان فریاد زد: «سجده نمیکنم!» او کار وحشتناکى نکرد، فقط نمىخواست سجده کند. اگر سجده کرده بود او هم یکى دیگر از انبوه فرشتگان مىبود، بدون هیچ تفاوتى. حتى دینداران هم نام او را به سختى به یاد مىآوردند. (رمان دوباره بیدار شدن در زمان مناسب – صفحه ۶)
به معناى واقعى نمىفهمم که چرا آن خدایى که احتمالا به او باور دارم از من مىخواهد که قوانین خاصى را پیروى کنم. خدایى که با نان فطیر شاد مىشود و با شراب عزادارى و مویه مىکند و احتمالا وابستگىهاى دنیوى را به شدت حقیر مىشمارد. (رمان دوباره بیدار شدن در زمان مناسب – صفحه ۱۰)
فرستادن و گرفتن پیام و ایمیل شکلى از عبادت نیست. متوجه نیستى که این دستگاه کوچک چطور تو رو از خدا و جهانى که خلق کرده غافل کرده و باعث ناامیدى هرچه بیشترت شده؟ من براى جهانى که این خلق کرده تره هم خُرد نمىکنم، این جهان هرگز نمىتونه با جهان ساختهى خدا رقابت کنه. (رمان دوباره بیدار شدن در زمان مناسب – صفحه ۱۱۴)
یک دفعه حس کردم انگار به هیچ قانون و مقررات و طول درمان و مسئولیت حرفهاى اهمیت نمىدهم. گفتم: «این مردم احتیاج به یه شروع تازه دارن. دارم به همشون یه شروع تازه مىدم.» (رمان دوباره بیدار شدن در زمان مناسب – صفحه ۱۴۳)
مشخصات کتاب
- عنوان: دوباره بیدار شدن در زمان مناسب
- نویسنده: جاشوا فریس
- ترجمه: پرىسا جوادى
- انتشارات: مهرگان خرد
- تعداد صفحات: ۳۸۹
- قیمت چاپ اول: ۳۴۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: مهشید موسوی
نظر شما در مورد این رمان چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
» معرفی چند رمان دیگر: