رمان زندگی دوم کتاب جدید اس جی واتسون نویسنده مشهور بریتانیایی و پدید اورنده رمان معروف پیش از آنکه بخوابم است.
هر روایت داستان در دو شهر لندن و پاریس اتفاق میفتد، جولیا عاشق عکاسی ست و زندگی آرامی دارد تا اینکه یک روز خبر مرگ مشکوک خواهر کوچکترش را میشنود و این اتفاق ناگوار زندگی اش را زیرو رو میکند و از آنجا که خودش را در این اتفاق مقصر میداند تصمیم میگیرد برای پی بردن به علتش به پاریس سفر کند و دوستان خواهرش را پیدا کند،اما در این راستا از رازهای خواهرش با خبر میشود و…
اس جی واتسون به خوبی به خصوصیات جنس مونث آگاهی دارد، طوری که گاهی در طول داستان متعجب میشویم که نویسنده کتاب مرد است.
سبک کتاب زندگی دوم، مانند کتاب پیش از آنکه بخوابم حیرت انگیز و بی نهایت گیراست. داستان هنرمندانه و هوشمندانه اس جی واتسون به جذابیت بیشتر داستان میافزاید.
زندگی دوم از زمان انتشار مورد توجه نشریات و مجلات قرار گرفت و از پرفروش های نیویورک تایمز و آمازون میباشد.
به عنوان مخاطب بسیار از خواندن این کتاب لذت بردم، در طول خواندن کتاب لحظاتی با کتاب میخندید، با شخصیت ها غمگین میشوید، گاهی سرخورده و با کوچکترین سرنخی به وجد میایید و هیجان زده میشوید. خواندن این کتاب را از دست ندهید مخصوصا اگر به رمان های پلیسی و معما گونه علاقه دارید.
قسمت هایی از رمان زندگی دوم
انگشت هایم را روی عکس میکشم، یادم است که عادت داشتم دوربین عکاسی ام را با خودم همه جا ببرم؛ همانطور که مارکوس دفترچه طراحی، و دوستمان یوهان دفتر یادداشتش را همراهش همه جا میبرد. این اجسام صرفا وسیله و ابزار کار نبودند؛ بخشی از وجود ما بودند و همان کسی که بودیم.
از سر پیچ وارد خیابان خودمان میشوم. چند خانه آن طرف تر، اتومبیل پلیس پارک شده است. با این حال میبینم درِ ورودی خانه ی ما باز است. شروع میکنم به دویدن و ذهنم به کل از همه چیز خالی میشود؛ جز اینکه باید هرطور شده پسرم را ببینم.
من کشف کردم که شیفته و شیدای خواهرم هستم، و با وجود اختلاف سنی بین مان مثل دو قلوها خیلی به هم نزدیک شدیم؛ به طوری که ارتباط روحی و عاطفی واقعاً عمیقی میان ما دو نفر شکل گرفت.
چشمهایم را میبندم و تا جایی که در توانم هست، نفس عمیقی میکشم. روی پر کردن ریههایم متمرکز میشوم و شانههایم را صاف میکنم. در حالی که نفسم را بیرون میدهم، حس میکنم نگرانی و فشار عصبی، که در وجودم بود، دود شده و به هوا رفته است. به خودم میگویم: هیچ دلیلی ندارد نگران باشی، من مرتب به اینجا میآیم تا دوستانم را ببینم و با آنها نهار بخورم، در جریان برنامه آخرین نمایشگاهها قرار بگیرم، و در برنامه سخنرانیها حضور داشته باشم.
به آخرین تماس تلفنی خواهرم، کیت، فکر می کنم. ساعت دو نیمه شب بود؛ و برای او که ساکن پاریس است، حتی دیرتر هم بود. صدایش غیرعادی بود. حدس می زنم مست بود. می خواهد کانر را پس بگیرد. او متوجه نیست که چرا من اجازه نمی دهم کانر پیش او باشد. این منصفانه نیست و در ضمن، او تنها کسی نیست که فکر می کند من و هیو خودخواه هستیم و رفتارمان قابل تحمل نیست.
اطلاعات کتاب
- رمان زندگی دوم
- نویسنده: اس جی واتسون
- مترجم: شقایق قندهاری
- انتشارات: آموت
- تعداد صفحات:۵۶۰
این مطلب با همکاری وستا گرگیج نوشته شده است.