رمان سیاه برازندهی توست داستانی عاشقانه اثر أحلام مستغانمی نویسنده برجسته الجزایری است. او نخستین نویسنده زن کتابهای عربیزبان است که نوشتههایش به زبان انگلیسی ترجمه شده است. قبلا در ایران کتاب خاطرات تن از این نویسنده ترجمه شده است.
أحلام که دختر محمدالشریف مستغانمی از رهبران نبرد الجزایر است در سال ۱۹۷۳ مدرک لیسانس خود را در رشته ادبیات عربی از دانشگاهی در الجزایر گرفت. او در اواخر دهه ۱۹۷۰ به پاریس مهاجرت کرد و در سال ۱۹۸۲ در رشته جامعهشناسی از دانشگاه سوربن دکتری گرفت.
کتاب سیاه برازندهی توست ترجمهای از رمان «الأسود یلیق بک» است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و بلافاصله با استقبال بسیار زیاد خوانندگان عرب روبهرو شد.
در قسمتی از پشت جلد رمان آمده است:
عشق، حضور خود را خبر نمیدهد، ولی طنین آهنگش رسوایش میکند؛ چیزی شبیه نخستین ضربههای سمفونی پنجم موتزارت…
خلاصه رمان سیاه برازندهی توست
این رمان داستان یک خواننده زن الجزایری به نام هاله و یک تاجر ثروتمند لبنانیالاصل به نام طلال است. طلال برای اولین بار هاله را در یک برنامه تلویزیونی میبیند. برنامهای که در آن هاله دلیل اینکه همیشه لباس سیاه بر تن میکند را توضیح میدهد.
در این برنامه تلویزیونی طلال به شدت شیفته هاله میشود و تصمیم میگیرد هرجا که هاله حاضر میشود یک دستهگل برای او بفرستد. یک دسته گل متفاوت که در میان دیگر دستهگلها کاملا به چشم بیاید و بسیار خاص باشد. طلال در کنار این دستهگلها که برای هاله میفرستد نوشتههای کوتاهی هم بدون اسم مینوسید. اولین نوشته طلال اسم کتاب نیز میّباشد. در قسمتی از کتاب میخوانیم:
با اشتیاقی از سر کنجکاوی پاکت کوچک ضمیمهی آن را باز کرد، روی کارت فقط سه کلمه بود: «سیاه برازندهی توست.» گیج و مبهوت سرِ جایش میخکوب شد. چیزی همانند اعلام یک عشق در فضا موج میزد. گویی خبر از نزدیک شدن تندبادی عاشقانه در راه بود.
بعد از ارسال چندین دستهگل و نوشتههای کوتاه، هاله و طلال تصمیم میگیرند در پاریس با هم ملاقاتی داشته باشند و…
در این میان طلال سالهای بسیاری از عمرش را در بزریل سپری کرده است و هاله با سختیهای زیادی در زندگی روبهرو شده است و عزیزان بسیاری را از دست داده است. برخورد این دو با یکدیگر بسیار فراتر از یک رابطه است. رابطه این دو نفر شبیه برخورد دو جریان کاملا متفاوت است.
این رمان علاوه بر اینکه یک داستان عاشقانه است، در پسزمینه هم نگاهی به الجزایر و پیامدهای استعمار، انقلاب و تروریسم هم دارد و در بعضی قسمتها عشق وعاشقی را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
رمان سیاه برازندهی توست یک رمان عاشقانه با متنی خاص است. متنی که بسیار شاعرانه و با هماهنگی زیاد با موضوع کتاب نوشته شده است و بعد از خواندن چند صفحه بهسرعت توجه شما را جلب میکند.
در مقدمه کتاب، در این مورد چنین آمده است:
شاعرانگی، ویژگی چشمگیر زبان روایت است. واژهها گویی نتهای یک آهنگ عاشقانهاند که روح انسانی را با همهی شیداییها و غمهایش، برهنه و شفاف به مخاطب عرضه میکنند. همهچیز برای نواختن سمفونی عشق آماده است.
به عقیده من نکته مثبت این رمان این است که شخصیتهای کتاب هردو آدمهای قوی هستند. اما مرد داستان به دلیل اینکه پول و ثروت زیادی دارد به راحتی نمیتواند قبول کند که کسی عاشق خود او شده است. فکر میکند دیگران به خاطر پول عاشق او شدهاند و به همین خاطر در آغاز یک رابطه دست به کارهای عجیب میزند.
نکته مثبت دیگر این کتاب فضای آشنای آن است. بیشتر مسائل و موضوعاتی که در کتاب مطرح شده است برای خواننده فارسیزبان آشنا است و مخاطب میتواند ارتباط خوبی با آن برقرار کند. به همین خاطر اگر به دنبال یک رمان عاشقانه متفاوت هستید رمان سیاه برازندهی توست را پیشنهاد میکنیم.
[ مطلب مرتبط: کتاب اگنس – رمان عاشقانه ]
جملاتی از متن رمان سیاه برازندهی توست
از زنی که خاطره ندارد، فقیرتر وجود ندارد. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۱۹)
عشق بدبختی است؛ دم و بازدمی در کار نیست. تو یک زن برای من مثال بیاور که تو را به خاطر خودت دوست داشته باشد نه برای جیبت، و منتظرت بماند نه اینکه آنقدر منتظر بمانی که از پا دربیایی! در این دوره زمانه، عشق یک نوع حقهی عاطفی است. زنی خودش را برایت آرایش میکند، عشوهگری میکند، خودش را زیبا نشان میدهد تا تو را به دام بیندازد. کافی است که دیوانه شوی و با او ازدواج کنی؛ دیگر او را نمیشناسی. این عشق نیست، این معامله عشق است. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۴۲)
به طلال نیاز داشت به خاطر همهی شادیهایی که وعدهشان را به دلش داده بود، و خوشیهایی که خیال میکرد سرنوشت سرانجام آنها را پیشکشش خواهد کرد. همچنین به خاطر روبهرو شدن با شکستگیهای روح، در شهری که پنج سال پیش شادمان به آن قدم گذاشت، و اکنون بیکس و تنها به آنجا برمیگردد. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۷۰)
ثروتمندان در کارشان تعجیل دارند. آنها صبر و حوصله ندارند. برایشان مهم است چیزی را که میخواهند فوری به دست بیاورند. انتظار کشیدن را اهانت میدانند. آنها جنون عظمت دارند. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۱۲۹)
یک جنتلمن هیچوقت زن را در تنگنایی که باعث شود زیبایی زنانهاش را از دست بدهد قرار نمیدهد. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۱۴۳)
در جهان سومی که ما از آنجا آمدهایم رمانتیک بودن یعنی عشق همراه با عقبماندگی، یعنی از زندگی به دامن اوهام گریختن. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۱۷۸)
در پی یافتن زنی بود که عقل از سرش ببرد. به خاطرش کارهای خارقالعاده انجام بدهد. در مقابلش دست به ترفندهای شعبدهبازی بزند. او را در یک جعبهی شیشهای بگذارد، با وصل و هجران دو تکهاش کند، بعد با بوسهها تکههای پخش شدهاش را از نو جمع کند. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۲۲۲)
ما همطراز کسانی هستیم که خودمان را با آنها قیاس میکنیم. اگر میخواهی آدم بزرگی باشی، خودت را فقط با آدمهای بزرگ قیاس کن! (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۲۴۱)
تراژدی عشق بزرگ در این نیست که بهوقت کودکی بمیرد، بلکه در این است که پس از رفتنش ما را کودک رها میکند. (رمان سیاه برازندهی توست – صفحه ۳۱۶)
مشخصات کتاب
- رمان سیاه برازندهی توست
- نویسنده: أحلام مستغانمی
- ترجمه: مریم اکبری
- ویراستار: عباس گلکار
- انتشارات: نیلوفر
- تعداد صفحات: ۳۴۶
- قیمت چاپ اول – تابستان ۱۳۹۷: ۳۷۵۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: سروش فتحی
نظر شما درباره رمان سیاه برازندهی توست چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نیلوفر: