داستان نویسی

رمان ژان کریستف

https://www.iranketab.ir/

رمان ژان کریستف اثر رومن رولان نویسنده برجسته و مشهور فرانسوی است که برای اولین بار در ایران با ترجمه محمود اعتماد زاده (م.ا.به آذین) منتشر شده است. چاپ قدیم این کتاب در ۸ جلد منتشر شده است. چاپ‌های جدید این کتاب در چهار جلد و یا در دو جلد منتشر شده‌اند.

رومن رولان در سال ۱۹۱۰ مفتخر به دریافت نشان لژیون دونور – بالاترین مدال افتخار فرانسه – شد و در سال ۱۹۱۳ جایزه بزرگ آکادمی فرانسه را به دست آورد. در سال ۱۹۱۵ نیز جایزه ادبی نوبل را به دست آورد. جدا از رمان ژان کریستف از رمان جان شیفته نیز می‌توان نام برد که در کارنامه نویسنده جایگاه رفیعی دارد. موسسه نوبل در وصل آثار رومن رولان و دلیل اهدای جایزه به او چنین نوشته است: «به عنوان احترام به آرمانگرایی آثار ادبی او و همدردی و عشق به حقیقت در توصیف اشکال مختلف انسان‌ها.»

رومن رولان در سال ۱۸۶۶ به دنیا آمد و علاوه بر نویسنده بودن، کارشناس موسیقی نیز بود. او درباره هندل و بتهوون آثار بسیاری نوشته است. رمان حاضر نیز در حوزه موسیقی می‌باشد که در سال‌های ۱۹۰۴ الی ۱۹۱۲ نوشته شده است. رولان در سال ۱۹۰۱ ریاست بخش موسیقی مدرسه عالی مطالعه اجتماعی پاریس را بر عهده گرفت و نخست در دانشسرای عالی و سپس در سوربون سخنرانی‌های آموزشی درباره موسیقی ارائه می‌کرد. از سال ۱۹۱۳ ار کار کناره گرفت و در سوئیس ساکن شد، سپس در سال ۱۹۳۸ به فرانسه بازگشت تا از جنگ دوری نکرده باشد، ولی به اسارت درآمد و در اردوگاه آلمانی‌ها زندانی شد. در اسارت دچار بیمار مهلکی شد که باعث شد او را آزاد کنند اما پیش از پایان جنگ در سال ۱۹۴۴ از دنیا رفت.

رومن رولان درباره کتابش نوشته کوتاهی تحت عنوان «وداع با ژان کریستف» دارد که در آن می‌نویسد:

من سرگذشت مصیبت نسلی را نوشتم که رو به زوال می‌رود. هیچ نخواستم از معایب و فضایلش، از اندوه سنگین و از غرور سردرگمش، از تلاش‌های پهلوانی و از درماندگی‌هایش زیر بار خردکننده یک وظیفه فوق انسانی، چیزی پنهان کنم. این همه مجموعه‌ای است از جهان، اخلاق، زیبایی‌شناسی، ایمان و انسانیت جدیدی که دوباره باید ساخت. از پیکرهای ما پله‌ای برای خود بسازید و پیش بروید، بزرگتر و خوشبخت‌تر از ما باشید. خود من به روح گذشته‌ام بدرود می‌گویم، و آن را همچون پوسته‌ای خالی پشت سر می‌افکنم، زندگی یک سلسله مرگ‌ها و رستاخیزها است. بمیریم، کریستف، تا از نو زاده شویم.

در ادامه یک معرفی کلی از کتاب را ارائه خواهیم داد اما اگر قصد دارید از جزییات هر جلد از کتاب قرار بگیرید می‌توانید معرفی هر جلد را به طور جداگانه از طریق لینک‌های زیر مطالعه کنید:

زندگی ژان کریستف تا حد زیادی به زندگی و اندیشه‌های بتهوون، موتسارت و واگنر شبیه است. نگارش رمان ۲۰ سال به طول انجامیده و بنا به نظر نویسنده شاهکارش محسوب می‌شود.

رمان ژان کریستف

همان طور که اشاره کردیم، ژان کریستف یک رمان موزیکال است به طوری که مخاطب غرق در رمان شده و فقط به موسیقی گوش می‌دهد. شخصیت اصلی کتاب یعنی ژان کریستف، موسیقیدانی آلمانى است که در یک خانواده اهل موسیقی به دنیا آمد اما پس از درگیرى با پلیس مجبور به ترک کشور شده و به فرانسه پناه می‌برد. او طی دوران بلوغ فکری‌اش دست خوش تحولاتی فراوان شده و تا حدودی دارای روحیه چند شخصیتی است. اما شخصیت اصلی و با دوامش به آرامی شکل می‌گیرد و به یک ثبات معقول و منطقی می‌رسد.

پدر و پدربزرگ ژان از بزرگان دوران خود و در هنر موسیقی شناخته‌شده هستند. اما هیچ کدام از آن ها به آنچه که می‌خواستند به طور کامل نرسیده‌اند. پدربزرگ ژان کریستف، ژان میشل تمام تلاش خود را کرد تا پسرش، مِلکُیور نقص‌ها و کاستی‌های او را نداشته باشد. اما در این راه موفق نبود. حال، پدربزرگ و پدر ژان کریستف هر کدام به نحوی سعی می‌کنند تا کریستف به هرآنچه که آن‌ها آرزو داشته‌اند دست پیدا کند.

در جلد دوم نویسنده به طور جدی به نقد و بررسی هنر و موسیقی می‌پردازد و هنر فرانسه را به شدت مورد نقد تند قرار می‌دهد و در جلد سوم، کتاب کمتر پیرامون خود ژان کریستف می‌چرخد و بیشتر داستان افرادی که وارد زندگی ژان می‌شوند را روایت می‌کند. به طور مثال قسمت اول کتاب در جلد سوم (یعنی آنتوانت) به طور کامل به ماجرای زندگی خانواده دیگری می‌پردازد که در نهایت به زندگی ژان مرتبط می‌شوند. در جلد آخر کتاب ژان مجدد مجبور به مهاجرت می‌شود و شخصیتش در اوج است تا اینکه اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد.

ژان کریستف منعکس‌کننده اندیشه‌ها و گرایشات صلح‌طلبانه رومن رولان است تا جایی که جایزه نوبل ادبیاتی که بخاطر نگارش رمان به وی اهدا شد بیشتر جایزه صلح است تا ادبیات. رولان وقوع جنگ بین دو کشور آلمان و فرانسه را پیش‌بینی کرده بود و درست دو سال پس از اتمام رمان جنگ جهانی اول رخ می‌دهد.

رمان خوش‌خوان ژان کریستف علی‌رغم حجم زیاد آن، به هیچ وجه مخاطب را خسته نمی‌کند. این رمان بر پایه‌های موسیقی و صلح بنا شده و هر فردی که در زمینه موسیقی فعالیت می‌کند و یا دوستدار صلح است، از خواندن آن سرشار از لذت خواهد شد. اشاره کنیم که خود رومن رولان در دوران نوجوانی پیرو مکتب نهلیسم بود اما بعدها توسط موسیقی بتهوون مسیر زندگی‌اش عوض شده و به کاخ آرزوهای خودش رسید که این موضوع درست مانند رمانش بی‌نظیر است. به اعتقاد ما قبل از مرگ باید این رمان را خواند چراکه دید جدیدی، مخصوصاً از لحاظ انسان‌دوستی و صلح‌طلبی به خواننده می‌دهد.

کتاب نقطه اوج کم ندارد اما قسمتی از رمان که بسیار معروف شده و از لحظات بسیار ناب آن است، زمانی است که نویسنده علیه تمام بشریت و دورویی آن قیام می‌کند. رومن رولان به شدت علیه کسانی که خود واقعی‌شان را نشان نمی‌دهند طغیان می‌کند و به اعتقاد من زیباترین قسمت کتاب را به خواننده تقدیم می‌کند. این بخش از کتاب هرچند به شکل مستقیم به موسیقی اشاره می‌کند اما سخن آن فراتر از موسیقی است:

جرأت کنید راست و حقیقی باشید. جرأت کنید زشت باشید. اگر موسیقی بد را دوست دارید، رک و راست بگویید. خود را همان که هستید نشان بدهید. این بزک تهوع‌انگیز دو روئی و دو پهلویی را از چهره خود بزدائید، با آب فراوان بشوئید. هرچه می‌خواهید باشید، ولی برای رضای خدا حقیقی باشید! حقیقی باشید، حتی اگر می‌بایست هنر و هنرمندان از آن در رنج باشند. اگر هنر و حقیقت نتوانند در کنار هم زندگی کنند، بگذار هنر بمیرد! حقیقت، زندگی است. مرگ همان دروغ است.

درنهایت درمورد ترجمه کتاب حاضر باید اشاره کنیم که ترجمه م.ا.به آذین بسیار قدیمی است و خواننده برای خواندن آن باید به فضای ترجمه و کلمات آن عادت کند. ترجمه‌های دیگری هم از رمان در بازار موجود هستند که شاید در میان آن‌ها ترجمه محمد مجلسی توجه خواننده را جلب کند. با این حال درمورد رمان ژان کریستف بسیار سخت است که ترجمه‌ای خاص را به عنوان بهترین ترجمه انتخاب کرد.

[ » معرفی کتاب: کتاب پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند – اثر آلن دوباتن ]

رمان ژان کریستف

جملاتی از متن کتاب

و چه خوب بود که آدمی می‌توانست وقتی درد و مصیبتی دارد ماه‌ها بخوابد و چندین ماه بعد، آسوده و تازه‌نفس از خواب برخیزد. اما هیچ‌کس نمی‌تواند چنین کاری بکند؛ و باید بیدار ماند و درد کشید و با دردهای خود کنار بیاید.

اصلا هیچ‌چیز نبود. و چه وحشتناک‌اند این گونه کسان که در زندگی هیچ‌چیز نیستند! مانند وزنه‌ی سنگینی که در هوا رها کنند رو به سوی پایین می‌نهند و می‌باید که حتما بیفتند، و در سقوط خود هرچیزی را که همراهشان است با خود می‌کشند.

بیشتر مردم در حقیقت در بیست یا سی سالگی می‌میرند! اگرچه به ظاهر زنده می‌مانند اما دیگر چیزی یاد نمی‌گیرند و انعکاسی از گذشته‌ی خود می‌شوند و در سال‌های بعدی خودشان را تکرار می‌کنند و ماشین‌‌وار آن‌ چه را که بیش از بیست یا سی سال یاد گرفته‌اند، ناشیانه و به شکلی بدتر به نمایش درمی‌آورند!

هر نژادی، هر هنری، ریاکاری خاصی دارد. خوراک این جهان اندکی حقیقت است و بسیاری دروغ. روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد؛ دین او، اخلاق او، سیاست او، شاعران و هنرمندان او باید آن را در لفافه‌ای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند. این دروغ‌ها با روح هر نژادی سازگاری دارد، و در هر یک متفاوت است؛ و همان است که سبب می‌شود ملت‌ها اینقدر به دشواری یکدیگر را بفهمند و این‌قدر به آسانی همدیگر را تحقیر کنند. حقیقت نزد همه یکی است؛ ولی هر ملتی دروغ‌های خاص خود را دارد که بدان نام ایده‌آلیسم می‌نهد. هرکس از هنگام زادن تا مرگ آن را با هوا نفس می‌کشد، و این دیگر برایش یکی از شرایط زندگی شده است؛ تنها چند نابغه می‌توانند از پس بحران‌های شیرمردانه – بحران‌هایی که در طی آن خود را در جهان آزاد اندیشهٔ خویش تنها می‌بینند – از چنگ آن رهایی یابند.

آن که دوستش داریم همه‌گونه حقی بر ما دارد. حتی حق آن را دارد که دیگر دوستمان نداشته باشد. و نمی‌توان از او رنجشی به دل گرفت بلکه تنها باید از خود رنجید که چرا باید آنقدر کم شایسته محبت باشیم که دوست ما را ترک کند واین خود رنجی کشنده است.

برای آنکه فرانسه در آستانه مرگ است، برای آنکه اروپا در آستانه مرگ است، برای آنکه تمدن ما، این ساختمان زیبا که بشریت به بهای رنج‌های هزارساله داشته است، اگر مبارزه نکنیم فرو خواهد ریخت. میهن در خطر است، میهن اروپائی ما، و بیش از همه میهن شما، میهن فرانسوی شما، بی‌حسی شما آن را از پای درمی‌آورد. در یکایک نیروهای شما که بیهوده نابود می‌شود، در اندیشه‌های شما که سپر می‌افکند، در نیات خوب عقیم شما، در هر قطره خون شما که بیهوده چشمه‌اش خشک می‌شود، میهن شماست که می‌میرد. به پا خیزید! زنده باشید! یا اگر هم باید بمیرید، بر پای ایستاده بمیرید.

اما شب بی‌پایان است، و نبرد ایزدی هرگز متوقف نمی‌گردد. هیچ‌کس نمی‌تواند بداند که سرانجام آن چه خواهد بود. سمفونی پهلوانی، که حتی نواهای ناسازی که در آن به هم برمی‌خورند و با هم می‌‌آمیزند کنسرت پر صفائی می‌سازند!

مشخصات کتاب
  • رمان ژان کریستف
  • نویسنده: رومن رولان
  • ترجمه: محمود اعتمادزاده (م.ا.به آذین)
  • انتشارات: فردوس
  • تعداد صفحات: ۲۱۷۸
  • قیمت چاپ نوزدهم: ۱۱۰۰۰۰۰ تومان
  • چهارجلدی

نظر شما در مورد کتاب ژان کریستف چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر از ادبیات فرانسه:

  1. رمان یک زندگی
  2. کتاب اعترافات
  3. رمان مانون لسکو
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 523
دوست نداشتم: 174
میانگین امتیازات: 3.01

انتشارات متخصصان

47 دیدگاه در “رمان ژان کریستف

سلام . سپاس از سایت خوبتون. من دن آرام را با ترجمه آقای به آذین بزرگ خواندم ولی ترجمه بسیار مغشوش و ناشفاف و نارسا بود و چندین پله ارزش اثر را کاهش داده بود …به همین دلیل ،ژان کریستف را با ترجمه آقای خبر زاده گرامی خواندم و دقیقا همان نظر را دارم ،به سختی می توان یک پاراگراف شیوا و روان ر این دو ترجمه پیدا کرد ،آنها اولین معنی را در دیکشنری انتخاب کرده و متن را ترجمه کرده بودند …به نظرم اگر یک مترجم جوان و امروزی دوبار ه این آثار را ترجمه کند نسل جوان از این آثار ارزشمند بهره مند خواهند شد .

سلام
چرا از جان شیفته چیزی نمی گید؟

سلام
در آینده حتما خواهیم گفت.

سلام به مدیر محترم…جان شیفته رو هم‌معرفی میکنید؟

سلام – متاسفیم که هنوز این کتاب ارزشمند رو معرفی نکردیم. امیدواریم زودتر این کار رو انجام بدیم.

سلام اگه بخوام یه کتاب از رومن رولان رو بخرم جان شیفته رو پیشنهاد میدید یا ژان کریستف ؟

عطش خواندن رمانهایی مثل ژان کریستف و دن آرام ، با چند بار خواندن هم برطرف نمیشود . کتابهایی که مملو از عبارات و جملات زیبا و عمیق است و در دنیاهای جدیدی که به رویت باز میشود ، غمگین و خوشحال و هیجان زده شد .. کتاب ژان کریستف را در دوره سربازی ، در نقل و انتقالات گم کردم .‌ سه جلد دن آرام را دارم و همیشه ، بطور شانسی ، صفحه ای را باز میکنم و از خواندنش منتهای لذت را میبرم .

در عمرم فکر نمیکنم هرگز کتابی به این زیبایی و پرمحتوایی بخونم؛ همیشه این چندسالی که از خوندنش میگذره دلم برای شخص ژان کریستف تنگ میشه واقعا! با ژان خندیدم گریه کردم فکر کردم یادگرفتم و خلاصه به معنی واقعی زندگی کردم! ترجمه‌ی بسیار زیبا و رؤیایی به‌آذین هم کاملا واضح تاثیر گذار بود

سلام کدوم مترجم رو شما پیشنهاد میکنید؟

سلام – ما معمولا تلاش می‌کنیم با یک ترجمه خوب کتاب‌ها رو معرفی کنیم و اگر ترجمه ایرادی داشت در متن معرفی به اون اشاره می‌کنیم. بنابراین در مورد کتاب ژان کریستف ترجمه‌ای که می‌بینید رو پیشنهاد می‌کنیم.

سلام. من هم این کتاب را در سال های شیرین نوجوانی خوانده ام و از خط به خط آن لذت برده ام. یادم است آن زمان اجازه نداشتم کتاب های خارج از محدوده ی سنی خود را مطالعه کنم. و بدلیل علاقه ی وافرم به خواندن، منتظر فرصتی بودم تا مادرم کتاب در دستش را پایین بگذارد و از پی کاری برود تا من فرصت پیش آمده را مغتنم شمارم و ساعاتی غرق در لذت خواندن کتاب های او شوم.روزی متوجه شد و برخلاف انتظارم اجازه داد از کتابخانه ی شخصی اش کتابی بردارم که خود به من معرفی اش کرده بود؛ در قطع کوچک با برگه های کاهی بسیار قدیمی که هنگام ورق زدن می بایست نهایت احتیاط را به خرج دهم تا گوشه ه ی کاغذ قدیمی در دستم، پودر نشود. کتابی با نام ” ژان کریستف “

سلام ممنون بابت مطالب سایتتون. دو تا نظر داشتم. یکی درمورد سایت که بخش جستجو پایین هست و حتی مخاطبی که ممکنه همیشه به سایت سربزنه در وهله اول سردرگم بشه و مخاطبی که بار اولش هست ممکنه فکر کنه که سایت بخش جستجو نداره. اگر بالای سایت بود بهتر و سریع میشد بهش دسترسی پیدا کرد.
نظر دومم هم درمورد توضیحاتی هست که درمورد این کتاب نوشته شده. متن اصلا یکدست نیست. دقیقا تو جمله پشت سرهم یکی با زبان نوشتار هست و بعدی محاوره ای! و بعدم نوشتن کلماتی مثل “به” بصورت “ب” توی سایتی که درمورد کتاب هست خیلی توی ذوق میزنه. (نمونه: رمان یک شخصیت پردازی خیالی وسیع با شخصیت های وسیع و یک قهرمان هنری از بتهوون به شیوه ی ادبیات کلاسیک می باشد با جزئیات زیاد. علیرغم حجمش اصلا مخاطبو خسته نمیکنه. این رمانو هر موسیقیدان یا هرکسی ک تو کار موسیقیه باید بخونه.)
فقط یه ویرایش چند دقیقه ای میتونست ایرادهای متن رو برطرف کنه.

سلام – ممنون از پیشنهادات شما دوست گرامی

سلام .بینوایان کدوم ترجمه روان و خوبه؟ ممنون

سلام – ما با ترجمه حسینقلی مستعان کتاب رو خوندیم و راضی بودیم. معرفی کتاب رو در سایت هم می‌تونید مطالعه کنید: رمان بینوایان

سلام و ممنون از نظرات خوبتون من در حال خوندن کتاب هستم و یه سوال ذهنمو مشغول کرده اینکه در جایی کتاب رو ۸ جلدی دیدم در حالیکه کتاب من به صورت فشرده به زور ۴ جلد اونم در دو کتاب ارائه شده ترجمه علی اصغر خبره زاده سال ۱۳۸۸ آیا این کتاب سانسور شده ؟

سلام – کتاب هشت جلدی به صورت جیبی چاپ شده و محتوا فرقی با کتاب چهار جلدی نداره.

دو ترجمه معتبر وجود دارد یکی به آذین و دیگری علی اصغر خبره‌زاده. کدام بهتر است؟؟

متاسفانه ما ترجمه های این کتاب رو مقایسه نکردیم.

جانا سخن از زبان ما می گویی

منم نوزده ساله بودم که خوندم

سلام فقط خواستم از سایت و صفحه اینستاگرامتون تشکر کنم خدا قوت دوستتون داریم.یاشاسین

من رمان های خارجی خیلی می خونم. ژان کریستف هم تا جلد دوم خوندم… اسم دخترمو می خوام آرامش بذارم. بهم گفتن که در یکی از رمان های ایرانی ، نام شخصیت کتاب، آرامش است… من رمان ایرانی خیلی خیلی کم خوندم. می خواستم بپرسم اگه می دونین کدوم رمانه ، بگین که بخونم ببینم اسم آرامش در قالب یک شخصیت چجوریه… سپاس

من وقتی ۱۶ سالم بود این کتاب رو خوندم و نمی دونم به خاطر قدرت فوق العاده ی تربیتی کتاب بود یا سن من که انعطاف پذیری داشت اما به شدت روی شخصیتم تاثیر گذاشت و همه ی ایده آل هام رو تعریف کرد. گاهی بازش می کنم و یکی دو صفحه رندوم ازش می خونم تعجب می کنم انگار کتاب رو قورت دادم. چون خیلی شبیه ژان کریستف از آب در اومدم .
خوندن کتاب اون موقع حدود یکسال طول کشید اما باهاش زندگی کردم .

جانا سخن از زبان ما می گویی

منم نوزده ساله بودم که خوندم

به نظر من این کتاب فوق العاده است ، البته اگر آرام آرام بخونیدش و درمورد تمام جملات فکر کنید؛ مطمئن باشید بعداز خوندنش میتونید این کتاب رو یک نقطه عطف در رشد فکرى در زندگیتون معرفى کنید. “ژان کریستف” و به نظر من همطراز ایرانیش “کلیدر” دوکتابیه که هرآدم کتاب خونى باید مطالعه اش کنه .

با این جمله ات موافقم زیااااااااااااااد
“این کتاب رو یک نقطه عطف در زندگیتون معرفى کنید”

من در حال خوندن این کتاب هستم کتاب خوبیه و سطح متوسطی داره بهرحال من دوستش دارم

سلام میشه یه توضیح کلی به بنده بدین که فضای این کار دستم بیاد و اینکه از لحاظ جذابیت اثر شما که رمان رو خوندین از ۲۰ چند بهش میدین و چه ترجمه ای رو مطالعه کردین؟؟

سلام.
کافیه در سایت ژان کریستف را سرچ کنید. مطلب‌های متفاوتی را پیدا خواهید کرد که در مورد این کتاب نوشته ایم. جذابیت کتاب هم یک موضوع سلیقه‌ای است. برای ترجمه هم ما ترجمه‌های مختلف این کتاب را مقایسه نکرده ایم و نمی توانیم نظر قطعی بدهیم.

سلام ابتدا تشکر کنم بابت پاسخ گوییتون و اینکه وقت میزارین و بررسی میکنین واقعا سپاسگزارم
راجع به ژان کریستف میخاستم بدونم متنش سنگین نیست؟من چهار جلدی بینوایان رو خوندم خب یه جاهایی داستان اصلی رها میشد و وارد ماجراهای سیاسی فرانسه میشد ژان کریستف هم همین شکلیه یا از اوایل کتاب مجذوبش میشه آدم؟؟البته بنده بینوایان رو به شدت پسندیدم

سلام. کتاب ژان کریستف متن ساده و روانی دارد و از خواندن آن لذت می‌برید. اما در به اعتقاد شخصی من (که هر دو کتاب را خوانده‌ام) فکر می کنم ژان کریستف در مقابل بینوایان حرفی برای گفتن ندارد.

خب چ جوری باید خرید اینو ؟ بنظرم طراحی سایت باید بخوره تغییر کنه خیلی شلوغه

کافه بوک فقط کار معرفی کتاب رو انجام میده دوست عزیز. ما فروش کتاب نداریم

کدوم ترجمه به نظرتون بهتره؟ انتشارات نگاه یا فردوس؟؟

متاسفانه ترجمه های مختلف این کتاب رو مقایسه نکردیم.

سلام من میخواستم بدونم ترجمه جناب مجلسی چطوره؟و در کل نفهمیدم منظورتون از این که این رمان رو باید مسیقی دان ها بخونن چیه؟یعنی تم کتاب تو چه زمینه ایه؟؟

سلام.
در مورد ترجمه جناب مجلسی باید بگم که ترجمه خوب و روان بود و خب شما می تونید قسمت های زیادی از کتاب رو که در سایت آوردیم بخونید تا با ترجمه آشنا باشید.
و اما در مورد خود رمان. البته که همه می تونن این کتاب خوب رو مطالعه کنند اما ببینید شخصیت اصلی این کتاب، یعنی ژان کریستف یک آدم موسیقی دان هستش. آدمی که مدام از موسیقی صحبت می کنه و زندگی مدام در مورد زندگی بقیه موسیقی دان ها هم صحبت می کنه. نکته ای که ما اشاره کردیم به این خاطر بود که دوستان تم کتاب رو متوجه بشن.

اگر لطف کنید تکه ای از رمان رو بزارین که درباره موسیقی است ممنون میشم چون هم به موسیقی علاقه دارم هم به ادبیات داستانی و فکرمیکنم این کتاب ایده آل باشه

سلام دوست گرامی. درخواست شما خیلی درخواست سنگینیه، چرا که باید کتاب را دوباره مطالعه کنیم و یک قسمت خوب آن را انتخاب کنیم. و خب بازخوانی یک رمان ۴ جلدی بسی دشوار است.

بنظر شما چاپ قدیمش رو تهیه کنم یا جدیدش ؟

همه چیز به نظر خودتون بستگی داره. چاپ قدیم شاید کیفیت کمتری نسبت به چاپ جدید داشته باشه. ولی مثلا ممکنه چاپ جدید گران تر باشید.
در نهایت به نظر خود شما بستگی داره.

سلام خسته نباشید من یه سوال دارم میخواستم ببینم این کتاب چاپای قدیمش با جدیدش فرق دارن یعنی اینکه سانسور توش زیاده

سلام. خیر فرق چندانی ندارد. به طور کلی ژان کریستف کتابی نیست که بشه سانسورش کرد.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *