سلاخخانه شماره پنج با عنوان اصلی Slaughterhouse – Five اثر برجسته و مهمی از کورت ونهگات جونیر است که در آن به حادثه مهمی در طول جنگ جهانی دوم میپردازد. پس از انتشار رمان، صحبتهای زیادی پیرامون این کتابِ ضدجنگ شکل گرفت اما هیچکدام چیزی از ارزشهای آن کم نکرد. ونهگات، خود از نزدیک شاهد این حادثه بود بنابراین بهتر است قبل از معرفی کتاب سلاخخانه شماره ۵ مقداری به زندگی خود نویسنده بپردازیم.
کورت ونهگات جونیر از داستاننویسان نوآور امروزی آمریکاست که داستانهایش، ابتکار زیادی دارد. او توانسته واقعیت و خیال را طوری در هم آمیزد که داستان کتاب بسیار گیرا و دلپذیر شود. یکی از موارد مهم در کتابهای ونهگات این است که او خودش همیشه از شخصیتهای کتابش است. در کتاب سلاخخانه شماره پنج نیز، این نویسنده آمریکایی از اتفاق مهمی صحبت میکند که خود از نزدیک شاهد آن بود.
ونهگات در سال ۱۹۲۲ در دوران بحران اقتصادی به دنیا آمد اما همواره از دوران شاد و پرنشاط کودکی صحبت میکند و در کتابهایش نیز اغلب اوقات شخصیت اصلی، فردی شاد و برونگرا است. در سال ۱۹۴۳ به خدمت نظام رفت و حدود یک سال بعد که با تمهیداتی مرخصی گرفت تا در «روز مادر» به دیدن مادرش برود، مادرش شب قبل از دنیا رفته بود و همین موضوع ضربهای روحی بر ونهگات وارد کرد. پس از این ماجرا در سال ۱۹۴۴ در جبهه جنگ توسط نازیها دستگیر و به اسارت گرفته شد. ونهگات را در انباری زیرزمینی که محل نگهداری لاشههای گوشت بود زندانی کردند که درست در همین هنگام متفقین شهر درسدن را بمباران کردند.
در اسناد تاریخی گفته میشود که این بمباران باعث مرگ حدوداً ۲۵۰۰۰ نفر شده است اما کورت ونهگات جونیر در رمانش این عدد را ۱۳۵۰۰۰ نفر اعلام کرده است. بعد از این اتفاق وحشتناک، زندانیانی که جان سالم به در برده بودند، مامور شدند تا اجساد کشته شدگان را از زیر آورها بیرون بکشند. صحنههای فجیعی که این بمباران به بار آورد در قسمتهای مختلف رمان آمده است.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:
[ » معرفی کتاب: رمان در غرب خبری نیست – رمانی ضدجنگ ]
کتاب سلاخخانه شماره پنج
دو چیز درباره این رمان بسیار به چشم میآید: یکی جنبه ضدجنگ بودن آن و دومی طنز تلخی که در سراسر کتاب دیده میشود. طنزی که اگر وجود نداشت شاید کسی تحمل صحنههای فجیعی که در کتاب آمده را نداشت. حوادثی که منجر به دیوانه شدن شخصیت اصلی کتاب میشود در واقع همان فاجعههایی که خود نویسنده نیز در طول جنگ جهانی از سر گذراند. حتی برخی از منتقدان اعتقاد دارند بلاهایی که در واقعیت بر سر کورت ونهگات آمد بسیار بدتر از چیزی است که در کتاب میخوانیم.
بیلی پیلگریم شخصیت اصلی کتاب سلاخخانه شماره پنج است که اتفاقات جنگ کار او را به «بیمارستان مخصوص سربازان سابق» کشانده است. او هنگامی که از جنگ بازمیگردد آن آدم سابق نیست و توانایی ارتباط برقرار کردن را از دست داده. به دیوانهای تبدیل شده که دقیقا میداند به چه دلیل عقلش را از دست داده. بیلی در جنگ توسط نیروهای نازی دستگیر شده و در شهر درسدن زندانی میشود. پس از بمباران درسدن زنده به خانه برمیگردد اما آنچه که در این شهر شاهد آن بود کار او را به بیمارستان مخصوص میکشاند. در تیمارستان به سمت کتابهای علمی تخیلی کشیده میشود و پس از خواندن همین کتابهاست که مرزهای جنون بیلی جابهجا میشود.
در این میان، آدم فضاییهای «ترالفامادوری» را میبینیم که بیلی را میدزدند و او را به سیاره خودشان میبرند. در آنجا بیلی را در یک باغ وحش انسانی به نمایش میگذارند که در واقع کل این باغ وحش انسانی، کنایهای است از زندگی انسانها بر روی کره زمین. در سیاره آدم فضاییها مفهوم «زمان» دستخوش تغییر و تحول است و بیلی توانایی سفر در زمان را پیدا میکند.
میتوان گفت ظاهر داستان همین است: فردی که در دوران جنگ دستگیر و شاهد بمباران شهر درسدن بوده و در این میان توسط آدم فضاییها هم دزدیده میشود. اما قصه کورت ونهگات تنها تاکید بر تجربه شخصی خودش و به ویژه بمباران شهر درسدن نیست. نویسنده در این کتاب معنای سمبولیک شهر درسدن را به همه بشریت تعمیم میدهد.
در کتاب سلاخخانه شماره پنج دو راوی داستان را روایت میکنند. در بخشهایی قهرمان کتاب داستان را روایت میکند که به نحوی کتاب را شبیه خاطرات میکند و در قسمتهای دیگری دانای کل روایت را برعهده میگیرد که موضوع کتاب را فراتر از چیزی که هست (فراتر از بمباران شهر درسدن) بیان میکند.
[ » معرفی کتاب: رمان پوست – کتابی ضدجنگ ]
درباره کتاب کورت ونهگات
بمباران درسدن حملهای به شهر درسدن، مرکز ایالت زاکسن آلمان بود که در واپسین ماههای جنگ جهانی دوم در جبهه اروپا اتفاق افتاد. ۱۲ هفته قبل از تسلیم نازیها، در چهار یورش، بمبافکنهای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و همچنین بمبافکن نیروهای هوایی ایالاتمتحده هزاران تن بمب انفجاری و بمبهای آتشزا بر این شهر ریختند. در کتاب هدف این عملیات «تسریع پایان جنگ» بیان شده است.
یکی از موضوعات مهمی که نویسنده در این رمان قصد بیان آن را دارد، اشاره به ذات درستنشدنی انسانهاست. انگار هیچ چارهای برای فرار از جنگ وجود ندارد و اگر تاریخ بارها و بارها تکرار شود دوباره همین وضعیت خواهد بود. حتی در ذهن آدم فضاییهایی که بیلی با آنها همکلام میشود این موضوع مشخص است. آدم فضاییها هم دریافتهاند که به انسان نمیتوان چندان امیدوار بود.
همچنین میبینیم که جنگ همه ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. مخصوصاً اگر شما در صحنه نبرد با مواردی مانند بمباران یک شهر روبهرو شده باشید. در این حالت دیگر هیچ چیز نمیتواند شما را نجات دهد، نه ثروت میتواند به شما کمکی بکند، نه وجود یک خانواده فداکار و نه حتی گذر زمان. صدمههای جنگ در درون شما رسوخ کرده و رهایی از آن تقریبا غیرممکن است. بیلی پیلگریم هم به همین درد دچار است. او حتی هنگامی که توسط آدم فضاییها هم دزدیده میشود شانس رهایی ندارد!
اما یک پیشنهاد که شاید مطرح کردن آن در اینجا خالی از لطف نباشد. زمینه علمی تخیلی رمان و همچنین پرداختن به موضوع جنگ جهانی شاید در ابتدا چندان جذاب به نظر نرسد. وجود آدم فضایی و سفر در زمان معمولا چیزی نیست که از یک کتاب جدی در زمینه جنگ انتظار داشته باشیم، آن هم پیرامون اتفاقی به وحشتناکی بمباران درسدن. اما فراموش نکنید که اینجا دقیقا همان جایی است که قلم شگفتانگیز ونهگات شما را درگیر خود میکند. این هنر نویسندگی اوست که با پرداختن به این مسائل، با عقب و جلو بردن زمان، با فراتر رفتن از ذهنیت یک آدم زمینی، مواردی بیان میشود که در حالت عادی بیان آنها بسیار دشوار است. بنابراین پیشنهاد میکنیم با دیدی باز به سراغ رمان سلاخخانه شماره پنج بروید.
صفدر تقیزاده در مقدمه کوتاهی که بر کتاب نوشته درباره سبک نگارش کورت ونهگات و رمان سلاخخانه شماره پنج مینویسد:
شگفتی قهرمان داستان و اینکه از درک دلیلِ شکلگرفتن جنگ ناتوان است در سراسر رمان با عبارت «رسم روزگار چنین است» بیان میشود. عبارتی که بسیار زیاد در کتاب با آن روبهرو میشویم و شبیه تلنگری است که پس از هر اتفاق ناخوشایندی انگار میخواهد بگوید: بشر واقعا موجود عجیبی است، مثل اینکه از خود اختیاری ندارد و فقط در دستان سرنوشت است!
در نهایت اینکه ما کتاب سلاخخانه شماره پنج اثر ونهگات را در لیست کتابهای پیشنهادی کافهبوک قرار دادهایم که امیدواریم از مطالعه آن نهایت استفاده را ببرید.
[ » معرفی کتاب: رمان به امید دیدار در آن دنیا – ادبیات جنگ ]
اینفوگرافی کتاب سلاخخانه شماره ۵
براساس این رمان یک اینفوگرافیک توسط کافهبوک ترجمه و بازطراحی شده است که در آن خلاصه کتاب و همچنین جنبههای مختلف رمان به خوبی و به شکلی دقیق منعکس شده است. توجه به نکات و موضوعاتی که در این اینفوگرافیک وجود دارد، به درک بهتر رمان کمک میکند. باید به این نکته اشاره کنیم که اگر این رمان را نخواندهاید و روی افشای داستان حساس هستید، مطالعه اینفوگرافیک برای شما مناسب نیست. چرا که در اینفوگرافیک خلاصه قسمتهای مهم کتاب نیز ارائه شده است و بخشهای مهم آن بازگو میشود.
جملاتی از کتاب سلاخخانه شماره پنج
تاریخ، با بیان رسمی خاص خود نشان میدهد که صلیبیون مردانی وحشی و نادان بودند. انگیزه آنها تعصب مطلق بود و بس و راهشان راه اشک و خون. اما افسانهپردازیها، با پرگویی، به پاکدامنی و قهرمانی آنان میپردازد و با بیانی بس شیوا و دلانگیز، از ایشان تصویری عفیف و بزرگوار رقم میزند، از افتخار ابدیی که برای خود کسب کردهاند، دم میزند و از خدمات بزرگشان به جهان مسیحیت سخن میراند. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۳۰)
روی کره زمین، ما خیال میکنیم لحظات زمان مثل دانههای تسبیح پشتسرهم میآیند و وقتی لحظهای گذشت، دیگر گذشته است، اما این طرز تفکر وهمی بیش نیست. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۴۳)
بیلی چشمهایش را بست. وقتی چشمهایش را باز کرد، بار دیگر به جنگ دوم جهانی بازگشته بود. سرش روی شانه خاخام زخمی بود. یک آلمانی با لگد به پاهایش میزد و از او میخواست بیدار شود؛ وقت حرکت شده بود. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۸۰)
بیلی بزرگترین قتلعام تاریخ اروپا را دیده بود. این قتلعام، بمباران درسدن با بمبهای آتشزا بود. بله، رسم روزگار چنین است. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۱۳۱)
هرگز کسی موضوع جنگ را پیش نکشید تا وقتی که خود بیلی آن را عنوان کرد. یک نفر از میان جمعیت داخل باغ وحش، از طریق سخنران، از او پرسید باارزشترین چیزی که تاکنون در ترالفامادور یاد گرفته است، چیست و بیلی پاسخ داد: «اینکه ساکنان یک سیاره چگونه میتوانند با صلح و صفا با هم زندگی کنند! همانطور که میدانید، من از سیارهای میآیم که از روز ازل، درگیر یک سلاخی بیمعنی شده است. من با چشمهای خودم بدن دختر مدرسهایهایی را دیدهام که زندهزنده در منبع آب شهر جوشانده شدهاند. این کار بهوسیله هموطنان خود من، که در آن زمان با غرور ادعای مبارزه با شرّ ناب را داشتند، صورت گرفته است.» بیلی راست میگفت. این جنازههای جوشانده شده را در شهر درسدن دیده بود. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۱۴۷)
روی درِ ساختمان عدد بزرگی بهچشم میخورد. عدد پنج بود. قبل از اینکه آمریکاییها وارد ساختمان شوند، تنها نگهبانی که انگلیسی میدانست از آنها خواست آدرس محل سکونتشان را، که بسیار آسان بود از حفظ کنند، تا در صورت گم شدن در آن شهر بزرگ بتوانند آن را پیدا کنند. آدرس چنین بود: «اشلاخ توف – فونف.» اشلاخ توف یعنی سلاخخانه و فونف یعنی پنج خودمان. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۱۹۰)
شبی که درسدن نابود شد، بیلی در انبار گوشت بود. بالای سر آنها صداهایی مثل صدای گامهایی غولآسا بلند بود. صدا از بمبهای انفجاری بسیار نیرومندی بود. غولها یکبند راه میرفتند. انبار گوشت، پناهگاه بسیار امنی بود. در آن پایین اتفاقی نمیافتاد، جز اینکه گاهگاهی سفیدکاری سقف مثل باران فرو میریخت. بجز آمریکاییها و چهار محافظشان و چند لاشه تمیز شده، کس دیگری در آن پایین نبود. قبل از شروع حمله هوایی، بقیه نگهبانها به آغوش آسایش خانههای خود در درسدن پناه برده بودند. در آن شب، همه آنها با خانوادههایشان کشته میشدند. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۲۱۸)
درسدن اکنون مثل کره ماه شده بود؛ هیچچیز نبود، بجز مواد معدنی. سنگها داغ بود. در آن منطقه همه مرده بودند. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۲۱۹)
بمباران درسدن یکی از آن حوادث وحشتناکی است که در نتیجه شرایط ناخواسته و تأسفبار گاهی در زمان جنگ اتفاق میافتد. کسانی که آن را تایید کردند نه تبهکار بودند و نه بیرحم، گرچه باید اذعان کرد که این اشخاص به علت دوری از واقعیتهای خشن جنگ، از درک کامل قدرت ترسناک و مخرب بمباران هوایی بهار ۱۹۴۵ عاجز بودند. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۲۳۲)
و جایی بهار شد. معدن اجساد را بستند. سربازان همه برای جنگ با روسها از آنجا رفتند. در مناطق حومه، زنان و کودکان دست به کندن سنگر زدند. بیلی و دیگران را در اسطبل در حومه شهر زندانی کردند. و بعد، یک روز صبح از خواب بیدار شدند و دیدند درِ اسطبل قفل نیست. جنگ جهانی دوم در اروپا تمام شده بود. (کتاب سلاخخانه شماره پنج – صفحه ۲۶۳)
مشخصات کتاب
- عنوان: سلاخخانه شماره ۵
- نویسنده: کورت ونهگات جونیر
- ترجمه: ع. ا. بهرامی
- انتشارات: روشنگران و مطالعات زنان
- تعداد صفحات: ۲۶۳
- قیمت چاپ دوازدهم – سال ۱۳۹۷: ۳۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب سلاخخانه شماره پنچ چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید نظرات خود را در مورد آن با ما به اشتراک بگذارید. از میان کتابهای ارنست همینگوی کدام را خواندهاید و کدام یک را بیشتر میپسندید؟
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از ادبیات آمریکا: