نشانک

شبح سرگردان

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

شبح سرگردان رمانی در یک کلام جذاب و خواندنی است. رمانی که به گفته آندره مالرو: «یکی از نادرترین و جالب‌توجه‌ترین نوشته‌های زمانه ما، هم در گستره اسطوره‌شناسی و هم در زمینه ادبیات بزرگ کمدی‌».

رومن گاری زمانی گفته است: «نمی‌توان هم مردی کاملاً با شرف بود و هم نویسنده‌ای بزرگ.» آثار و زندگی این نویسنده دلیل و شاهدی است بر بزرگی و در عین حال شرافت او. شاید ما بیش از حد متوقعیم. یا شاید بایسته‌تر آن بود نویسنده‌ای چنین شریف و صادق که هیچ‌گاه صورتک دروغ و فریب بر چهره خود نزد – تا بدان جا که خود پسندی‌هایش را در برخی آثارش به سادگی می‌توان بازشناخت – در پایاین این رمان هم سنگ تمام می‌گذاشت؛ همچنان که در زندگی پیش رو از این مهم برآمده و چه خوش هم درخشیده است.

پشت جلد کتاب شبح سرگردان آمده است:

رومن گاری در رقص چنگیز کوهن – اما – پا از مرزهای اشاره و تمثیل فراتر می‌نهد و از «نماد» نیز بسیار بهره می‌جوید. این داستان به ظاهر فانتزی، رفته رفته، ابعادی گسترده به خود می‌گیرد. این ویژگی داستان‌های آخری است که رومن گاری – واقعیت و قراردادها را طوری ماهرانه و با ظرافت از میان برمی‌دارد که خواننده، به ناگاه، خود را با گستره‌ای عظیم رودررو می‌یابد؛ گستره‌ای که اساطیر و عظمت آن را فرایاد می‌آورد.

[ مطلب مرتبط: رمان ژان باروا – نشر نیلوفر ]

خلاصه کتاب شبح سرگردان

گاری در این رمان با شیوه‌ای جالب و کمدی به نقد تمامی فرهنگ اروپا از عظیم‌ترین کتاب‌ها گرفته تا آثار و عقاید و شخصیت‌ها می‌پردازد. تا جایی که ژنرال دوگل نیز بی‌نصیب نمی‌ماند. چنگیز کوهن شبح سرگردان کمدینی یهودی که قبل از مرگ توسط نازی‌ها، خود قبر خود را کنده و حالا روحش بسراغ افسری رفته که مسئول تیربارانش بود و…

من فکر می‌کنم برای اینکه بتوانیم به کنه جهان‌بینی گاری پی ببریم لازم هست که بیشتر اثارش را مطالعه کنیم. طیف اثار گاری متنوع است ولی در هر اثر، او به نوعی ناقد دنیای پوچی‌ست که نیازی نمی‌بیند در موضعی فیلسوفانه انتقادهایش را ارائه بدهد. شاید گاری خیلی قبل‌تر از اینکه به دهان خود شلیک کند با نقدها و آثارش به دهان دنیا شلیک کرده و با آن بی‌حساب شده است. بله شاید، «مجازات انسان این بود که آفریده شد.»

شبح سرگردان

جملاتی از متن کتاب شبح سرگردان

آن ها در موهبتِ نادانی نفس می کشند!

مرده‌هایی هستند که هرگز نمی‌میرند. حتی می‌توانم بگویم که هرچه بیشتر بکشی‌شان، بیشتر جلو چشمانت می‌آیند.

هنگامی که ما داشتیم گورهامان را می‌کندیم و اس‌اس‌ها سلاح‌هاشان را آماده می‌کردند، از رفیق اسیری که بغل دستم مشغول کندن زمین بود _ سیوما کاپلوتسنیک _ پرسیدم راجع به فرهنگ چه فکر می‌کنی؟ آیا می‌توانی تعریف خوبی از واژه فرهنگ برایم بگویی تا بفهمم برای هیچ و پوچ نمی‌میرم و دست کم میراثی پشت سر خودم به جا می‌گذارم؟ او شروع کرد به جواب دادن اما سر و صدای آن بچه ننرها که توی بغل مادرهاشان جیغ و ویغ راه انداخته بودند _ مادرهایی که بچه در بغل داشتند از کندن گور معاف بودند _ اول نگذاشت پاسخ او را بشنوم. بنابراین سیوما کاپلوتسنیک در حین کندن زمین کمی آمد نزدیکتر، چشم‌هایش را باز و بسته کرد و بعد گفت: «فرهنگ وقتی وجود دارد که مادرانی که بچه‌هاشان را در بغل دارند، از کندن قبرهاشان قبل از اعدام معاف باشند.» شوخی خوبی بود و ما دوتایی به شدت خندیدیم.

هیچ وقت، با هیچ عذر و بهانه و تحت هیچ شرایطی نباید خیلی از نزدیک یا خیلی دقیق به نوع بشر نگاه کنی.

آلمانی‌ها شیللر، گوته و هولدرلین را داشتند و سیمباهای کنگو هیچ چیز نداشتند. فرق بین آلمانی‌ها _ که وارث فرهنگی عظیم‌اند _ و سیمباهای وحشی این است: سیمباها قربانیان خود را می‌خوردند، حال آنکه آلمانی‌ها از قربانیان خود صابون می‌ساختند. این نیاز به پاکیزگی، اسمش فرهنگ است!

مشخصات کتاب

  • عنوان اصلی: شبح سرگردان
  • عنوان فرعی: رقص چنگیز کوهن
  • نویسنده: رومن گاری
  • ترجمه: ابراهیم مشعری
  • انتشارات: نیلوفر
  • تعداد صفحات: ۳۴۳
  • قیمت چاپ دوم – سال ۱۳۹۴: ۲۰۰۰۰ تومان

👤 نویسنده مطلب: سحر محبتیان 

نظر شما در مورد رمان شبح سرگردان چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.


» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نیلوفر:

  1. رمان کافکا در کرانه
  2. کتاب در باب حکمت زندگی
  3. رمان خشم و هیاهو
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 139
دوست نداشتم: 59
میانگین امتیازات: 2.36

چاپ کتاب

2 دیدگاه در “شبح سرگردان

خیلی مختصر و ناکافی بود. فقط بخشی از پشت جلد و یه خلاصه از طرح اصلی کتاب. کاش توضیحات بیشتر بود. معرفی بیشتر سبک و فضای کتاب. و درونمایه و مضامینش. تا خواننده بیشتر آشنا بشه و در مورد خوندن یا نخوندنش بتونه تصمیم بگیره.

سلام، ببخشید اما بر خلاف اکثر نقد های کافه کتاب این پستتون نقد نبود اونچنان، صرفا توضیحات مقدمه کتاب بود.
این کتاب راجب روح یک یهودی(چنگیز کوهن) هست که خودشو به یک نازی عضو سابق اس اس که حکم تیرشو داده نشون میده و ۲۴ ساله زندگی اون اس اس رو به هم ریخته. کتاب تا نیمه هاش روایت داستان های این دو نفره تا اینکه یه اتفاق پیش میاد و داستان به شدت با نماد ها و اساطیر قاطی میشه و از اون کتابهایی هست که باید دو بار خوندش تا بشه برداشت درستی ازش کرد.

طنز و کنایه های خاص و معرکه ی رومن گاری تو این کتاب هم دیده میشه. اگر آثار گاری رو نخوندید من این کتاب رو توصیه نمی کنم و اگر خوندید توصیه میکنم.
و ضمنا قبلش باید یه ۳~۴ ساعت راجب جنایات ارتش آلمان نازی و هیتلر (یکی از کثیف ترین قاتلا و جنایتکارای تاریخ) سرچ کنید و بخونید. این کتاب آلمان رو به شدت میکوبه به خاطر اون جنایات و اون انفعال. همینطور که به یهودی ها به خاطر عدم تلاششون یه مقدار میتازه.

طنز گاری بی نظیره توی این کتاب…

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *