قلعه مالویل نوشته روبر مرل نویسنده فرانسوی (۲۰۰۴-۱۹۰۸) است که در الجزایر بدنیا آمده و دوران کودکی خود را در آن کشور که هنوز از فرانسه مستقل نشده بود، سپری کرد. پدرش را در جنگ جهانی اول از دست داد و خود نیز در طی جنگ جهانی دوم توسط نیروهای آلمانی اسیر شد. پس از آزادیاش به نوشتن روی آورده و قلعه مالویل یکی از آثار درخشانش را به رشته تحریر درآورد.
روبر مرل تحت تاثیر دورانی که گذرانده است با تصور یک بمب اتمی، بستری برای جنگ جهانی سوم تصور میکند و در این شرایط به کالبدشکافی شخصیتی و اجتماعی انسانها پرداخته و سعی در نشان دادن ذات واقعی انسان دارد.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب قلعه مالویل روح داستان به نمایش گذاشته شده است:
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان مرگ کسب و کار من است – اثر روبر مرل ]
کتاب قلعه مالویل
حوادث داستان در مناطق روستایی کشور فرانسه و در اواخر قرن بیستم اتفاق میافتد. در ۵۰ صفحه نخست کتاب با امانوئل، راوی داستان و روند زندگیاش آشنا میشویم، امانوئل در قلعهای که از عمویش به ارث برده زندگی میکند.
در بخشی از توصیفات قلعه، چنین میخوانیم:
گفتم که از آبادی محوطه اول به جز سنگ چیزی باقی نمانده بود، اما از آن سنگها که من هنوز مقدار زیادی از آن را در اختیار دارم، برایم بسیار مفید واقع شدند، زیرا به وسیله آنها توانستم با تکیه به سمت جنوبی حصار که از یکی از قلههای کوه سنگی دفاع میکرد و بدون آن هم قله خوب میتوانست از خود دفاع کند و نیز با تکیه به سمت شمالی کوه سنگی، قرارگاههایی برای اسبهایم درست کنم. تقریبا در وسط محوطه اول و در دل کوه سنگی، شکاف عظیم و عمیقی باز شده است که در آن، آثاری از سکونت انسانهای ماقبل تاریخ یافت میشود، لکن نه چندان که بتوان آن را غاری تاریخی به حساب آورد. ولی برای اثبات این اصل، همین بس که آدمیان، هزاران سال قبل از ساختمان قلعه مالویل به عنوان پناهگاه استفاده میکردهاند.
با این توصیفات از قلعه و روزمرگیهای عادی زندگی، ذهن خواننده برای یک اتفاق بزرگ آماده میشود. یک انفجار. انفجار یک بمب هستهای که همه فرانسه و حتی اروپا را نابود میکند اما امانوئل به همراه چند تن از دوستان نزدیک دوران کودکی و خدمتکارانش که در سردابی مشغول شرابگیری بود، از این حادثه جان سالم به در میبرند.
امانوئل و دوستانش کم کم با گذر زمان متوجه میشوند اشخاص دیگری از مزارع و روستاهای مجاور نیز به نحوی از این اتفاق جان سالم به در بردهاند. بدین ترتیب به دو گروه مختلف تقسیم شده و داستان اصلی کتاب آغاز میشود.
جوامع کوچک باقیمانده با چالشهای متعددی از جمله کم بودن تعداد زنان نسبت به مردان، نابودی چشمگیر منابع غذایی، کمبود غذا و تلاش برای حفظ حریم امن مواجه هستند. این دو گروه تصمیم به بازسازی محیط و ادامه زندگی دارند. رهبری گروه قلعه مالویل را امانوئل که سابقا مدیر یک مدرسه بوده و رهبری گروه خارج از مالویل را فولبر، تبهکاری که خود را در قالب یک کشیش به مردم تحمیل کرده است، بر عهده میگیرند. متعاقب این دو رهبری و اداره متفاوت اهداف اجتماعی مختلف و درگیریهایی برای حفظ بقا، در این جوامع نوظهور شکل میگیرد.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان در غرب خبری نیست – رمانی ضدجنگ ]
درباره کتاب روبر مرل
کتاب قلعه مالویل مجموعه منحصر به فردی از بحثهای اساسی است که ه رخواننده و هر طرز فکری را به چالش میکشد. در این کتاب سه عنصر اصلی نیاز انسانی یعنی غذا، امنیت و تداوم نسل محوریت دارد.
میشود گفت قلعه مالویل جزو معدود کتابهایی است که در طول داستان به شدت نگاهی جنسی به زنان دارد. در ابتدا به دلیل غریزه بقای نسل مسئله چند همسری مورد قبول قرار میگیرد، اما رفته رفته چند همسری را در مقابل تک همسری قرار داده و این کار را به نوعی انحصارطلبی و اجحاف در حق دیگر مردان میداند، تا جایی که با این طرز فکر به زنان منفعل داستان قدرت موثری از موضع جنسی میدهد. در این شرایط روابط عاطفی و اجتماعی صرفا بر پایه بقا تعریف شده است.
از دیگر نکتههای کتاب قلعه مالویل اشاره به روند شکلگیری مذهب و ایجاد حکومتهای دیکتاتوری است. در این کتاب مذهب ابزاری است که هم باعث تسکین و آرامش و هم در تقابل آن باعث ترس و ایجاد نظام دیکتاتوری میشود. امانوئل که سابقا فردی بیدین و غیر معتقد بوده، رهبری این گروه را به عنوان یک کشیش میپذیرد تا از آن برای نزدیک شدن افکار و یک دلی گروه خود استفاده کند.
در مقابل، در دهکده دیگر، مرد کلاهبرداری به نام فولبر خود را به عنوان یک کشیش جا میزند و با کنترل مردم و ایجاد ترس و وحشت حکومت دیکتاتوری میسازد.
فضاسازی کتاب با وجود شخصیتهای متعدد و پرداخت شده، جاندار و به خوبی از آب درآمده است. در کتاب قلعه مالویل یک نمونه برداری آزاد از شخصیتها و تخصصهای مختلف به عمل آمده تا در این دنیای جدید، هرکس به نوبه خود به ایفای نقش بپردازد. در مواقعی کتاب کشدار و بعضاً روی مسائل بیاهمیتی مانور داده است اما با یک اتفاق جدید و پیشبینی نشده مجدداً اوج میگیرد.
مطمئنا پس از خواندن کتاب، قلعه مالویل جایگاه ویژهای در ذهن شما خواهد داشت و برای مدتها ذهن شما را با مباحث مطرح شده در آن به چالش خواهد کشید. خواندن این کتاب جذاب و در عین حال بحثبرانگیز را از دست ندهید.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان پوست – رمانی ضدجنگ ]
جملاتی از متن کتاب قلعه مالویل
همه از آیین مرسوم در مالویل باخبرند: هر شب پس از آنکه شب نشینی به پایان میرسد، مییت میآید و دست کسی را که برای همخوابی آن شب خود انتخاب کرده است، میگیرد. این رسمی است که ناگزیرم بگویم ابتدا به نظر من بسیار زننده جلوه کرد و سپس در بیتابی و انتظار این که نوبت من که میرسد، به آن عادت کردم. حال که ازدواج کرده و در تشک پر قوی امتیاز خود خوش لمیدهام (لااقل تا مدتی) باز این رسم به نظرم زننده میآید. بلی، میدانم که دیگران چه خواهند گفت. خواهند گفت که آدمیزاد به مقتضای اینکه از عملی که با طرز فکر خودش جور نیست، منتفع میشود یا نه، دو نوع تلقی میشود.
وقتی به این دو ماه میاندیشم که از آن روز صبح گذشته است، چیزی که به خصوص بیشتر نظرم را جلب میکند، کندی گذشت این مدت است. بدیهی است که ما کم کار نداریم: تیراندازی است و اسبسواری و بالابردن دیوار باروی حیاط. اول ما همه به جای عمله برای پسوی دیلاغ کار میکنیم، مضافا بر اینکه خود من هم درس ورزش و املا و حساب به اوهلین میدهم. ما همه زیاد کار داریم و با این وصف عجلهای در کارمان نیست. فرصت زیاد داریم. روند زندگی کند است و عجیب است که روزها بااینکه به همان تعداد ساعاتی هستند که قبلا بودند، بیاندازه درازتر به نظر میآیند. در واقع، تمام ماشین هایی که برای تسهیل کار ما بودند، مثل اتومبیل و تلفن و تراکتور و چوب خردکن و گندم کوب و ارهی مکانیکی و… ، درست است که کارمان را آسان میکردند، در سیر زمان نیز تسریع میکردند.
خوشبختی سطوح مختلفی دارد. در حال حاضر و در پایینترین سطح ممکن خوشبختم.
عجب آنکه چون پول از میان رفته، نیازهای غیر واقعی نیز با آن از میان رفتهاند. اکنون مانند عهد عتیق، فقط به غذا و زمین و گله و حفظ نسل میاندیشیم. مثلاً مییت، به او هیچ وقت با چشمی که به بیر گیتا نگاه میکردم، نگاه نمیکنم. با بیرگیتا مثل اینکه مطلب خود به خود معلوم بود، من مسئله شهوت را از هدف غایی ان که تولید نسل باشد جدا میکردم، حال آنکه مییت فقط از دید تولید نسل برای من مطرح است.
آیا با تکیه بر معلوماتی که در کتابها خوابیده بود و با اطلاعات ناچیزشخصی که خود داشتیم، میخواستیم به ساختن ابزار و وسایل برای آسان کردن زندگی و اسلحه برای دفاع از بپردازیم؟ یا با آشنایی کامل به خطرهای تکنولوژی که از تجربهی وحشتناک خود به دست آورده بودیم، برای همیشه پیشرفت علمی و تولید ماشین را طرد میکردیم؟
مشخصات کتاب
- عنوان: قلعه مالویل
- نویسنده: روبر مرل
- مترجم: محمد قاضی
- انتشارات: علمی و فرهنگی
- تعداد صفحات: ۵۶۵
- قیمت چاپ پنجم: ۲۰۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: فرناز صادقینیا
نظر شما در مورد کتاب قلعه مالویل چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید نظرات خود را در مورد آن با ما به اشتراک بگذارید. با نظر دادن درباره کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند رمان دیگر با ترجمه محمد قاضی: