داستان نویسی

مردی با کبوتر

https://www.iranketab.ir/

رومن گاری نویسنده برجسته فرانسوی که در ایران بیشتر با کتاب‌هایی مانند رمان زندگی پیش رو و رمان خداحافظ گاری کوپر شناخته می‌شود، در دنیای سیاست نیز نقشی فعال داشته و چندین سال به عنوان نماینده فرانسه در سازمان ملل فعالیت داشته است. کتاب کوچک و کم حجم مردی با کبوتر یکی از آثار کمتر شناخته شده اوست که داستان آن در سازمان ملل اتفاق می‌افتد.

صبح یک روز کاری در نیویورک – شهری که ساختمان مرکزی سازمان ملل در آن قرار دارد – خبری عجیب از سوی خبرنگاران منتشر می‌شود. مرد جوانی در یکی از اتاق‌های ساختمان سی و دو طبقه سازمان ملل پنهان شده و نیمه‌شب‌ها همچون اشباح در حالی که کبوتری در بغل دارد در راهروهای ساختمان می‌گردد!

پشت جلد کتاب مردی با کبوتر آمده است:

این یک قصه هزل‌آمیز است. قصه‌ای است درباره سازمان ملل: آدم‌هایش، اهدافش، راهکارهایش و عملکردهایش. به نوعی افشاگری است و در نتیجه خنده‌دار. کتاب پر است از استعاره و خواندنش دقت می‌طلبد. اگر صحنه‌های کتاب را که بسیار به تصویر نزدیک‌اند، در نظر آورید حتماً هنگام خواندن کتاب مدام لبخند به لب خواهید داشت.

مردی با کبوتر یکی از آن کتاب‌هایی است که به‌جای کشش برخاسته از اوج و فرودهای دراماتیک، جذابیتِ آن برخواسته از موضوع مطرح شده در داستان و دریافت حرف‌های نویسنده است که مخاطب را به دنبال خود می‌کشد. البته درک این حرف‌ها نیاز به کمی دقت دارد؛ در غیر این صورت مخاطب صرفاً در سطح رمان باقی مانده و اگر ایده‌های طنزآمیز رمان نتواند نظر او را جلب کند، احتمالا کل رمان را اثری خسته‌کننده و بدون جذابیت ارزیابی خواهد کرد.

[ » معرفی کتاب: رمان فارست گامپ – دنیای یک ساده دل ]

کتاب مردی با کبوتر

در کتاب مردی با کبوتر با داستان پسر جوانی که اهل تگزاس است، آشنا می‌شویم. پدر او یکی از غول‌های قدرتمند صنعت نفت به حساب می‌آید. مرد جوان که جانی نام دارد، به شرق می‌آید تا به دانشگاه رفته و به تحصیل مشغول شود. تحصیل او را تبدیل به یک متفکر روشنفکر می‌کند که همین موضوع باعث جدایی او از پدرش می‌شود. در واقع بار دیگر پدرش او را از خود می‌راند.

جانی به شدت شیفته آرمان‌های سازمان ملل است و آن را یک ایده آل می‌بیند. او برای اینکه از نزدیک شاهد ایده‌آل‌هایش باشد و در آن دقیق شود، به وسیله دوستش که کفش واکس می‌زند، همراه کبوترش در یکی از سوله‌های مخفی مقر سازمان ملل متحد مستقر می‌شود.

بعد از چند روز جانی متوجه می‌شود که سازمان ملل چیزی بیشتر از یک شوخی نیست و تنها توربین بزرگی است که آهسته می‌چرخد و هیچ موتوری را به حرکت در نمی‌آورد. ناامیدی جانی به نوعی یأس متافیزیکی تبدیل می‌شود و او تصمیم می‌گیرد که سازمان ملل را در نظر جهانیان تخریب کند. او نقشه‌ای می‌کشد تا سازمان را به سخره بگیرد و در عین حال پول زیادی هم برایش داشته باشد!

هنگامی که جانی متوجه پوچ بودن و بی‌عملی این تشکیلات عریض و طویل بی‌خاصیت می‌شود می‌خواهد با اعتصابی ظاهری توجه مردم دنیا را به خود و پیامش جلب کند. درنهایت نقشه‌اش اثر کرده و توجه افکار عمومی به او جلب می‌شود اما در میانه راه پشیمان شده و هرچه تلاش می‌کند به دیگران بفهماند برنامه‌اش یک نقشه ظاهری بوده کسی قبول نمی‌کند! حال جانی دیگر اقداماتش جهانی شده و راه او تحت هر شرایطی باید دنبال شود! او دیگر نمی‌تواند پا پس بکشد!

رومن گاری با طرح‌ریزی قصه‌ای پر از طنز، شوخی‌های جالبی با این آدم‌های به ظاهر مهم سازمان ملل ترتیب می‌دهد و اهداف و کارهایشان را به سخره می‌گیرد. او در کنار این آدم‌ها شخصیت پسری واکسی را پی‌ریزی می‌کند که با اعتصاب خود می‌خواهد به این جماعت اهل سیاست بفهماند که خیلی از ماجرا پرت‌افتاده‌اند و به‌جای آنکه پایشان روی زمین باشد (مسائل این جهان را دریابند) لنگ در هوا مانده‌اند.

در قسمتی از کتاب در این باره می‌خوانیم:

می‌خواهید بدانید چرا واکسی شده‌ام؟ خیلی ساده است. خواستم کاری کنم تا به مردم بفهمانم که پیش از آن‌که صاحب افکار زیبا باشند، صاحب پا هستند! بسیاری از آدم‌ها در این آسمانخراش این را از یاد برده‌اند. اگر مثل من روزی صد تا کفش واکس بزنند، شاید به یاد آورند که پای آدمی روی زمین است و نه در ابرها.

رومن گاری در این کتاب با استفاده از نماد‌ها و زبانی طنز که در عین شیرین بودن، تلخ وگزنده است، واقعیت مترسکی به نام سازمان ملل متحد را به سخره گرفته است؛ واقعیتی که این روزها و شصت سال پس از نوشته شدن کتاب، عینی‌تر و مملوس‌تر شده است. اکر چه کتاب کوچک و کم حجم است اما استفاده از  نمادها و استعاره‌هایی که درپس هرکدام داستانی تلخ نهفته است، کتاب را بسیار عمیق و پر مفهوم کرده است.

مثلا سرخ پوستی که به عنوان واکسی در سازمان ملل کار می‌کند نمادی از بومیان و مردمان واقعی آمریکاست که در زیر چکمه‌های استعمار نابود شده و سرزمین‌شان، هویت، تاریخ و فرهنگ‌شان غارت شده است. کتاب باترجمه روان وشیرین خانم لیلی گلستان وتوسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.

[ معرفی کتاب: رمان لیدی ال – رومن گاری ]

مردی با کبوتر

جملاتی از متن کتاب

یک روز زیبای سپتامبر …۱۹۵، حدود ساعت یازده صبح، قفس بزرگ شیشه‌ای سازمان ملل متحد در آفتاب پاییز می‌درخشید و مأموریت صلح‌جویانه‌اش را که همان «بزرگ‌ترین مرکز جلب سیاح آمریکا» شدن بود، ادا می‌کرد. هزاران بازدیدکننده که با موج بی‌پایان ماشین‌ها به ورودی شمالی متمایل بودند، با راهنمایی راهنمایان به داخل ساختمان بلعیده می‌شدند. بازدیدکنندگان لحظه‌ای مقابل سالن مراقبه می‌ایستادند و هشتاد و دو صندلی خالی را نظاره می‌کردند که نشان‌گر این بود که هشتاد و دو نماینده کار دیگری داشته‌اند.

دنیا دچار دردسر شده و فقط هم دو راه حل موجود است: آنقدر بخندیم تا منفجر شویم، یا فقط منفجر شویم!

جانی تا حس کرد که روی شانه مردم ستایشگر قرار گرفته، کوششی مصممانه کرد تا در گرداب ساده‌لوحی مردم تعمق کند. ساده‌لوحی مردمی که تاکنون این‌همه بدبختی در دنیا به وجود آورده بود. میل داشت به یاد آورد که مردم تا چه حد می‌توانند حیله‌ها را ندید بگیرند، از اعتقاداتشان سوء استفاده کنند و تا چه حد می‌توانند به دلیل احتیاج به صلح و برادری، بی‌شرمانه از این اعتقادات بهره‌برداری کنند.

با وجود این، اگر همه مساجد و کلیساهای ما فقط برای حل مشکل مردمی باشند که برای دعا به آن‌جا می‌روند، خود خدا در طرد آن‌ها از درگاهش تعجیل خواهد کرد. ما قبل از هر چیز گواهی بر درست‌پیمانی هستیم. ما نمی‌خواهیم مردم از ما منفعت‌های ناچیزی به دست آورند. نتیجه عمل، کمی زپرتی و کمی هم کاسبکارانه است. سازمان ما برای رشد افکار به وجود آمده نه برای عطاری! بگذارید مردکتان تا هر وقت که می‌خواهد در راهروها با کبوترش سرگردان باشد.

جانی تا حس کرد که روی شانه مردم ستایشگر قرار گرفته، کوششی مصممانه کرد تا در گرداب ساده‌لوحی مردم تعمق کند. ساده‌لوحی مردمی که تاکنون این‌همه بدبختی در دنیا به وجود آورده بود. میل داشت به یاد آورد که مردم تا چه حد می‌توانند حیله‌ها را ندید بگیرند، از اعتقاداتشان سوء استفاده کنند و تا چه حد می‌توانند به دلیل احتیاج به صلح و برادری، بی‌شرمانه از این اعتقادات بهره‌برداری کنند.

تمام چیزهای کاملاً ذاتی در این‌جا به تجرید بدل می‌شوند – نان، صلح، برادری، حقوق بشر – تمام چیزهای بسیار محکم در این‌جا تبخیر می‌شوند و به کلام، به هوا یا سیاقی در سبک تبدیل می‌شوند. و تمام این‌ها تبدیل به تجرید می‌شوند و بعد می‌شود دست را از ورایشان گذراند: دیگر هیچ چیزی نمانده. این روشی قدیمی است که سازمان برای رها کردن خود از مسائل به کار می‌برد و این هم روشی است که آن‌ها برای رها کردن خود از دست جانی به کار برده‌اند.

تمام این‌ها نوعی مهارت و چابکی را به دو شریک تحمیل کرد که به دور از عملکردهای متداول بود: در نتیجه کشوری که قبل از دیگری موقعیتش را مشخص می‌کرد، به دیگری این قدرت را می‌داد که موقعیتی دقیقا مخالف موقعیت طرف به خود بگیرد. و به این عمل در زبان دیپلماتیک می‌گویند «به دست گرفتن قوه ابتکار».

تنها اتفاق آن روز صبح، نماینده‌ی یک کشور عقب افتاده بود که با ردای شاهزاده‌ای بنفش و طلایی‌اش روی پلکان برقی روبه‌روی ورودیه نمایندگان با خادمانش نشسته بود و دو ساعتی می‌شد که با چهره‌ای خالی از اضطراب اما آشکار مغلوب از تمدن غرب، بالا می‌رفت و پایین می‌آمد.

مشخصات کتاب
  • عنوان: مردی با کبوتر
  • نویسنده: رومن گاری
  • ترجمه: لیلی گلستان
  • انتشارات: ثالث
  • تعداد صفحات: ۱۲۲
  • قیمت چاپ سیزدهم – سال ۱۴۰۳: ۱۲۰۰۰۰ تومان

شما در مورد کتاب مردی با کبوتر چه فکری می‌کنید؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافه‌بوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]


رومن گاری Romain Gary با نام اصلی رومن کاتسِف نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس، کارگردان، خلبان در جنگ جهانی دوم و دیپلمات فرانسوی بود. او زاده هشت می سال هزار و نهصد و چهارده در لیتوانی است. یازده ساله بود که پدرش خانواده را رها کرد و رومن نوجوان، به همراه مادرش نینا، به‌اجبار چند سالی در ورشوی لهستان روزگار گذراند.

چهارده ساله بود که به همراه مادرش به شهر نیس در فرانسه مهاجرت کرد و در پاریس تحصیلات خود را در رشته حقوق به پایان رساند و در بخش نیروی هوایی ارتش فرانسه، خلبانی را آموخت. شرح زندگی این سال‌های او تا سی سالگی، در کتاب میعاد در سپیده دم آمده است.

در کشاکش شعله‌ور شدن جنگ جهانی دوم و هنگامی که نازی‌ها خاک فرانسه را اشغال کردند، به انگلستان گریخت و با پیوستن به نیروهای آزاد فرانسه در جنگ شرکت کرد. با پایان جنگ، به پشتوانه تحصیلات خود در رشته حقوق و با مدرکی که در زمینه‌ی زبان‌های خارجی از دانشگاه ورسای دریافت کرده بود و در جهانی که شرایط پس از جنگی و پایه‌های سست دیپلماسی را تجربه می‌کرد، به عنوان دیپلمات در شهرهای گوناگون فعالیت کرد. سپس، در سال هزار و نهصد و پنجاه و شش بود که ریشه‌های آسمان را نوشت. این رمان موفق شد جایزه گنکور را برای رومن گاری به ارمغان آورد.

سیاست چنان با زندگی او عجین شده بود که او به اجبار بسیاری از رمان‌هایش را با نام مستعار به چاپ رساند؛ اسامی مستعاری همچون امیل آژار. نگارش رمان زندگی در پیش رو با نام مستعار امیل آژار،‌ دومین گنکور را برای او به ارمغان آورد؛ جایزه‌ای که نامش را به‌شکلی ویژه در تالار جوایز گنکور قرار داد. رومن گاری تنها نویسنده‌ای است که دوبار موفق به کسب این جایزه شده است.

معرفی چند کتاب دیگر از ادبیات فرانسه:

  1. رمان بیگانه
  2. رمان فتح پلاسان
  3. رمان مانون لسکو