منظر پریدهرنگ تپهها چهارمین کتاب از کازوئو ایشی گورو نویسندهٔ انگلیسی-ژاپنی است که در کافهبوک به بررسی و معرفی آن میپردازیم. ایشیگورو در ٨ نوامبر ١٩۵۴ در ناکازاکى ژاپن به دنیا آمد و خانوادهاش وقتی او پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند، به همین دلیل تمام آثار ایشى گورو به زبان انگلیسى منتشر شده است.
رمان حاضر داستانِ زنی به نام اتسکو است که سالهاست از ژاپن به انگلیس مهاجرت کرده. بعد از مدتی دخترش کیکو خودش را دار زده، و حالا، اتسکو در سالمرگِ دخترش، خاطرههایی دور و مبهم را از دورهای که در ژاپن با دوستی آشنا شده به خاطر میآورد. دوستی که داستان آشنایاش را برای ما تعریف میکند ساچیکو نام دارد، که مدتی با دخترش ماریکو به ژاپن رفته و در همسایگی اتسکو زندگی کرده است.
این، پیرنگِ کلىِ داستان کتاب منظر پریدهرنگ تپهها است. لایه سطحى آن، و ماجرایی که ما دنبال میکنیم و به نظر ساده میآید. اما میتوانید تصور کنید چطور تمام این داستان خطی دچار پیچیدگی میشود وقتی بدانیم که با یک راوی غیرقابل اعتماد روبهروییم کسى که خودش اظهار میکند چیزهایی که به یادش میآیند، آنقدر مبهماند که شاید اصلا اتفاق نیفتاده باشند! یا شاید در به خاطر آوردنِ وقایع، دچار اشتباه شده و یا حتی شاید دیوانه است و دارد دروغ میگوید!
بنابراین، ما در طول داستان، با شکاکیتى دائم، احساس میکنیم شاهد یک هذیانِ خودساختهایم.
ما مشخصاً با داستانى روانکاوانه روبهروییم. جایی که در آن، هویت دچار از هم گسیختگى میشود، انسان از قبول و پذیرشِ بارِ مسئولیت شانه خالى میکند، و خلقِ حضورِ دیگرى، آن سایهای میشود که شخص میتواند با تمام تاریکیهای ناپذیرفتنی وجودش پشت آن پنهان شود.
از طرفى، یادآوری این نکته بد نیست که بدانیم ایشى گورو از کودکى با خانوادهاش از ژاپن به انگلیس مهاجرت کرد. در نتیجه میتوان بخشهایی از دغدغههای این داستان را که متمرکز بر مسئله مهاجرت است، در زندگى شخصىِ ایشى گورو دنبال کرد.
از جمله کتابهای دیگر کازوئو ایشیگورو که در کافهبوک معرفی و بررسی شدهاند میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
کمی بیشتر درباره کتاب منظر پریدهرنگ تپهها
چرا میگویم در داستان کتاب منظر پریدهرنگ تپهها ما شاهدِ نوعى هذیانِ خودساختهایم؟ چرا که خیلی از مسائل به طرز عجیبى مرموز و غیرقابل پذیرشاند. در خاطرههایی که اتسکو تعریف میکند، ساچیکو زن هنجارگریزی است که فارغ از عرف معمول، میخواهد از ژاپن به امریکا برود و به تنهایی زندگی کند. او رفتار و رابطه بسیار بدى با دخترش ماریکو دارد. و میخواهد دخترش را علیرغم خواستهاش، به زور با خود ببرد. و این در حالى است که سرنوشتِ اتسکو با دخترش هم دقیقا به همین شکل بوده و احساس میکند به خاطر تصمیم اشتباه او به مهاجرت بوده که دخترش دیوانه و افسرده شده و درنهایت خودش را حلق آویز کرده است.
در بخشهایی از داستان، به طرزی اتفاقى اما نمادگونه، طنابى مدام دور پای اتسکو گیر میکند. این طناب، همان بارِ گناهی است که از سمتِ حلق اویز شدنِ دخترش، به او تحمیل میشود. در خاطرههای گذشته اتسکو میبینیم که اتسکو رابطه عجیبى با ساچیکو و دخترش برقرار میکند. گویی که وجود عینى ندارد و فقط نظارهگر است. با پذیرش کامل او در مقابلِ رفتارهای پرخاشگرایانه ساچیکو با دخترش ماریکو سکوت میکند. و از آن طرف با ماریکو طوری همدلانه رفتار میکند که گویی خودش مادر اوست.
اینها همه نشانههایی است که ما را کم کم به این جهت سوق میدهد که حس میکنیم دوستِ دیگری به نام ساچیکو ابدا وجود ندارد. این خود اتسکو است که آنقدر بار گذشته و تصمیمات اشتباه روی شانهاش سنگینی میکند، و آنقدر برای بیانِ آنچه بر او گذشته شرمگین است، که برای تحریفِ این گذشته زجرآور، شخصیتى جدید به نام ساچیکو را مقابل خود خلق کرده. و تمام بار گناهان را روی شانهیهای او انداخته. چراکه سادهتر این است که بدانی «دیگری» به جای تو گناهکار است!
ساچیکو آن بخش تاریک وجودِ اتسکو است، همان بخشى که اتسکو نه میپذیرد، نه مقابلش میایستد، بلکه فقط نظارهگرِ اوست، و باری بر دوشش. اتسکو انسان شکستخوردهای است که نتوانسته تبعات تصمیماتش را تحمل کند و ناچار است حقیقتى را برای زیستن در آن خلق کرده که بارش برای حمل خیلی سبکتر است.
اما آیا اتکسو قربانىِ خواستههایش است، یک روانپریش است، یا حتی خودِ قاتل؟ اینها همه شک و شبهههایی است که میتوان نسبت به این شخصیت گفت اما نمیشود به هیچکدام تکیه کرد. کتاب منظر پریدهرنگ تپهها آن دورنمایی است که آنقدر واضح نیست که بتوانی تشخیصش دهى، و آنقدر محو نیست که بتوانی نادیدهاش بگیری، اما گویی بر روی تمام زندگیات سایه انداخته است.
[ مطلب مفید: معرفی صد کتاب برتر تاریخ ]
جملاتی از متن رمان
نیکی، اسمی که بالاخره روی کوچکترین دخترم گذاشتیم، مخفف چیزی نیست؛ فقط توافقی بین من و پدرش. جالب این جاست پدرش بود که دنبال اسمی ژاپنی میگشت، و من شاید به خاطر این خودخواهی که نمیخواستم گذشته را به یاد آورم روی اسمی انگلیسی پافشاری میکردم. بالاخره با نیکی موافقت کرد، معتقد بود این اسم حال و هوایی شرقی دارد.
کاملا ممکن است حافظهام از این رویدادها از پسِ سالیان غبارآلوده و کمرنگ شده باشد، شاید هیچچیز آنچنان که امروز دوباره پیش روی من ظاهر شده، رخ نداده است. اما قطعا افسونی هراسانگیز را به یاد میآورم که هردوی ما را – درجا خشکشده در آن تاریکیِ زودرس – فراگرفته بود، و ما خیره به جسمی کمی دورتر از ساحل بر زمین افتاده مینگریستیم.
مشخصات کتاب
- عنوان: منظر پریدهرنگ تپهها
- نویسنده: کازوئو ایشى گورو
- ترجمه: امیر امجد
- انتشارات: نیلا
- تعداد صفحات: ۲۰۴
- قیمت چاپ چهارم – سال ۱۳۹۶: ۶۰۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: نگار نوشادی
نظر شما در مورد کتاب منظر پریدهرنگ تپهها چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن درباره کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از ادبیات ژاپن: