کتاب اردوى زمستانى نوشته امانوئل کارر است که از سوی نشر مروارید در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است.
پسرکى گوشه گیر که همواره با دنیاى درونى و تصویرسازى هاى ذهنى خودش درگیر است، راهى اردوى زمستانى مى شود. او از هرگونه آمیزش با جمع امتناع مى ورزد، تا اینکه برگه ى اعلامیه اى از سوى ژاندارمرى پخش مى شود که حاکى از آن است که پسرکى به نام رنه گم شده است…
داستان کتاب اردوى زمستانى
نیکلا، کاراکتر اصلى داستان، با آن اسم نقلى و دوست داشتنى اش ما را به یاد شخصیت نیکلا کوچولوى جذاب قصه هاى سامپه و گوسینى مى اندازد، اما شخصیت این نیکلا زمین تا آسمان متفاوت است. پسرکى گوشه گیر و درونگرا که از کوچکترین ارتباطى با دنیاى بیرون گریزان است و براى کاهش استرس ناشى از این ارتباط، در ذهنش دنیایى ساخته با تصویرهایى خیالى و گاه ترحم برانگیز.
در خلال داستان با عباراتى روبرو مى شویم که به ما مى نمایاند نیکلا تا چه حد در پى جلب ترحم دیگران است. از آن رو که خود را دوست داشتنى نمى داند، سعى مى کند با پروراندن این خیال که اگر چنبن شود دیگران به من توجه خواهند کرد یا مرا دوست خواهند داشت، درصدد جلب ترحم بکوشد.
از سویى به شدت کودکى منفعل است، چرا که هر عملى را دربردارنده ى استرسى فراى توانش مى بیند و همانقدر که مى کوشد جلب ترحم کند از جلب توجه بیزار است.
“در عین حال دوست داشت جلوى بقیه نقش یتیم را داشته باشد، نقش قهرمان تراژدى را.”
از سوى دیگر، کاراکتر پدر نیکلا جاى بررسى دارد. پدرى که در همان صفحات ابتدایى خود را مسئول، وسواسى و دل نگران نشان مى دهد.
“او مى خواست درباره ى مسئله ى خیلى مهم ترى حرف بزند: امنیت مینى بوس! چطور مى توان مطمئن شد تصادفى که همه دیشب تصاویر آن را دیده بودند تکرار نمى شود؟”
پدرى که در صفحات بعدى تاثیر خود را بر روان نیکلا پررنگ تر مى کند و مى توان علت این سطح بالاى استرس پسرک را اعمال و افعال پدرش دانست. پدرى که براى فرزندش از بى مبالاتى ها و بى عدالتى هاى جامعه مى گوید، پدرى که بى مهابا درباره ى خشونت سخن مى راند و ترسى ندارد به عنوان داستانهاى قبل از خواب براى پسر کوچکش داستان قتل و کشتار و قاچاق اعضاى بدن را روایت کند.
و از سوى دیگر، پاتریک، یکى از مربى هاى ساکن کمپ وارد داستان مى شود. جوانى دوست داشتنى که نیکلا مى تواند پدر آرمانى خود را در او جست و جو کند. پدرى که مراقبش است، حمایتش مى کند و از سویى اصرارى براى ورود او به جمع ندارد، در حضور او نیکلا مى تواند گوشه ى دنج خود را حفظ کند و به خیالپردازى هایش بپردازد.
داستان از زبانِ خیالِ پسرکى کوچک سال روایت مى شود در حالى که به شدت کنش و پایانى بزرگسالانه دارد و زبانِ داستان هم آوا با دنیاى بزرگترهاست. از آنجایى که کارر فیلمنامه نویس قهارى است توانسته تصاویرى را به ذهن مخاطب متبادر کند که سرد، خشن و بى رحم است.
اردوى زمستانى، پنجمین رمان اوست.
قسمت هایی از متن کتاب اردوى زمستانى
برایش تعریف کرده بود که چطور یکى از همکلاسهاى هاى سابقش، حین بازى، تپانچه را به طرف برادر کوچکش گرفته بود، بدون اینکه به ذهنش برسد که ممکن است تپانچه پُر باشد. پسر ماشه را فشار داده بود و گلوله به قلب برادر کوچک خورده بود. بعد چه اتفاقى افتاده بود؟ با آن بچه ى قاتل چه کار کرده بودند؟ نمى توانستند او را تنبیه کنند، چون تقصیر او نبوده و در ضمن خودش به اندازه ى کافى تنبیه شده بود. پس دلدارى اش داده بودند؟ اما چطور مى توان به بچه اى که چنین کارى کرده دلدارى داد؟ آدم چه باید بگوید؟ مى شود بغلش کرد و گفت مهم نیست ؟ پدر و مادرش مى توانند چنین کارى کنند و با مهربانى به او بگویند که همه چیز مرتب است؟ نه، پس چى؟ شاید سعى کنند به او دروغ بگویند و به تو بقبولانند که این چیزى که مى گویند حقیقت دارد؟ که گلوله خود به خود شلیک شده و تپانچه دست او نبوده ، که تقصیر نداشته…؟
ویلاى کوهستانى پُر از جسد بود، تلى از اجساد بچه ها. اما نیکلا و هودکان از آنجا بیرون نمى روند، آنها تمام شب را همانطور چسبیده به هم مى مانند و گاهى جارى شدن مایع گرمى را بر گونه شان حس مى کنند که ممکن است خون جارى شده از یک زخم باشد یا اشک هاى دیگرى. آنها با ترس و لرز آنجا مى مانند. شب تمامى ندارد و حتى ممکن است آنها هیچ وقت از آنجا بیرون نروند.
مشخصات کتاب
- کتاب اردوى زمستانى
- نویسنده: امانوئل کارر
- ترجمه: منیره اکبرپوران
- انتشارات: مروارید
- تعداد صفحات: ۱۴۳
- قیمت چاپ اول – ۱۳۹۲ : ۶۹۰۰ تومان
این مطلب توسط مهشید موسوی نوشته شده است.