داستان نویسی

کتاب تماما مخصوص

https://www.iranketab.ir/

بدون شک هر فرد کتابخوانی با شنیدن اسم عباس معروفی، یاد کتاب فوق العاده زیبای سمفونی مردگان می افتد. رمانی که از ماندگارترین کتاب های ادبیات ایران به شمار می رود. اما عباس معروفی کتاب های خوب دیگری هم دارد که یکی از این کتاب های خوب، کتاب تماما مخصوص اوست.

کتاب تماما مخصوص همانند اسمش، خاص و خواندنی است و فقط عباس معروفی است که می تواند رمانی بنویسد تماما مخصوص، رمانی تلخ مثل غربت، رمانی سرد مثل تنهایی، رمانی عمیق و زیبا پر از عشق و جنون مثل زندگی.

و آن مرغی است که کنار شط از تشنگی هلاک می شود
از بیم آن که اگر بنوشد، آب شط تمام شود.

برای
پونه ایرانی
که در طول پنج سال زندگی مشترک، من و این رمان را بازآفرید.

در قسمتی از پشت جلد کتاب تماما مخصوص آمده است:

عشق یک جواهر یا عتیقه گرانقیمت است که آدم زندگیش را با آن معنا می کند، اما عتیقه فروشی پر از اجناس گران است که حالا از زندگی خالی شده.

[ مطلب مرتبط: کتاب سال بلوا نوشته عباس معروفی ]

کتاب تماما مخصوص و سمفونی مردگان و سال بلوا نوشته عباس معروفی

داستان رمان تماما مخصوص

تماما مخصوص که آخرین کتاب عباس معروفی است، داستان زندگی “عباس ایرانی”، روزنامه‌ نگاری تبعیدی است که بعد از آشفتگی‌ های سیاسی دهه شصت مجبور به فرا ر از ایران و مهاجرت به آلمان می‌ شود. راوی کتاب خود عباس ایرانی و پررنگ‌ترین شخصیت داستان هم خود اوست.


اما اصل داستان رمان تماما مخصوص مربوط به زمانی می شود که عباس ایرانی در یک هتل به عنوان مدیر شبانه شروع به کار می کند و می توان کتاب را به دو بخش تقسیم کرد:

  1. بخشی که شامل زندگی عباس ایرانی در آلمان / خاطرات گذشته‌اش در ایران و مهاجرتش / زندگی عاشقانه و خیالات و رویاهایش می‌شود.
  2. بخشی که شامل قسمت های پایانی داستان و روایت سفر عباس ایرانی به قطب شمال می‌ شود.

تماما مخصوص عباس معروفی:

  • از حسرت ها و نگرانی کودکانه می گوید.
  • از تشویش و دغدغه های جوانانه می گوید.
  • از درگیری احساسی می گوید.
  • از مشکلات تبعیدی ها می گوید.
  • و از همه مهمتر از تنهایی می گوید که بلای جان انسان معاصر شده است.

عباس معروفی نویسنده کتاب تماما مخصوص

نگاهی به کتاب تماما مخصوص

دو جنبه ی جالب این رمان که بیشتر من رو جذب می کرد:

  1. شرح زیبای وصف افراد، خصوصا صحنه هایی که در وصف معشوقش بود، بسیار زیبا بودند.
  2. زمانی که عباس درگیر ناخوداگاهش می شود با یک دنیای عجیب رو به رویمان می کند.

واقعیتش من تا نیمه های رمان فکر می کردم عباس معروفی زندگی خود را نوشته است، چون بسیار شبیه زندگی خودش است ولی به مرور متوجه می شویم که با شخص دیگری رو به رو هستیم و فکر کنم نویسنده این کار را از روی شیطنت انجام داده است.


به نظر من رمان تماما مخصوص را می توان ترکیبی از رمان سمفونی مردگانسال بلوا و فریدون سه پسر داشت دانست.


کتاب نثر شیوا و گیرایی دارد و به سبک خاص معروفی نوشته شده، با فضایی سرد و تلخ و غم‌انگیز. با فلش‌ بک‌ هایی درست و به‌ موقع، گاهی از زمان حال پرت می شویم به گذشته‌ عباس در ایران و کودکی‌ ها و جوانی‌ اش و همین‌ طور گاهی از واقعیت به خیالات و رویاهای عباس.


معروفی خیال و واقعیت رو جوری بهم آمیخته که گاهی نمی توانیم بفهمیم این اتفاقی که رخ داده، واقعیت است یا تراوشات ذهن آشفته‌ ی عباس.

رمان تماما مخصوص

قسمت هایی از متن کتاب تماما مخصوص

رادیو داشت آهنگی از آرو پِرت پخش می‌ کرد که تا آن روز نشنیده بودم و نداشتمش. چقدر آهنگ‌ های قشنگ در این دنیا وجود داشت که من نشنیده بودم. چقدر چهره‌ های زیبا از برابرم گذشتند که من آن‌ ها را ندیدم، چقدر رویاهای عجیب دیدم که وقتی از خواب بیدار شدم، هرگز دیگر به یادم نیامد، و بوی عطری از دست رفته در دلم چنگ زد که همیشه تا همیشه خودم را نبخشم.

از مرگ نمی‌ ترسیدم، از گیر افتادن می‌ ترسیدم. دم را که فرو می‌ دادم تا بازدم نمی‌ دانستم چه بلایی سرم می‌آید، در هراس این بی‌خبری می‌ خواستم از تنم فرار کنم. می‌ خواستم پر باز کنم و یکباره بگریزم، اما توی تنم گیر افتاده بودم.

آدم چقدر احمق است که گاهی سرنوشتش را می‌ سپارد به دست روز مبادا. گاهی چیزی کوچک می‌ تواند با سرنوشت آدم بازی کند، گاهی آدم نامه‌ ای را بی‌ دلیل حفظ می‌ کند که بعدها همان نامه سند محکومیتش می‌ شود.

داشتم فکر می‌ کردم هرکسی از جنگ یک چیزش را می‌ بیند. به نظر من در هر جنگی باید به دو چیز نگاه کرد؛ یکی به کفش مردم، و دیگر به دندان بچه‌ ها. این‌ ها نشان می‌ دهند که یک جنگ چقدر فاجعه‌ آمیز بوده.
تاریخ مثل یک صفحه‌ ی کاغذ است که ما روی پهنه‌اش زندگی می‌کنیم و درد می‌ کشیم، دردی به پهنای کاغذ.

آدم در تنهایی است که می‌ پوسد و پوک می‌ شود و خودش هم حالیش نیست. می‌ دانی؟ تنهایی مثل ته کفش می‌ ماند؛ یکباره نگاه می‌ کنی می‌ بینی سوراخ شده، یکباره می‌ فهمی که یک چیزی دیگر نیست.

خیلی‌ ها فکر می‌ کنند سلامتی بزرگ‌ ترین نعمت است، ولی سخت در اشتباه‌ اند. وقتی سالم باشی و در تنهایی دست و پا بزنی، آنی مریض می‌ شوی، بدترین نحوست‌ ها می‌آید سراغت، غم از در و دیوارت می‌ بارد، کپک می‌ زنی.کاش مریض باشی ولی تنها نباشی.

من که جز تو کسی را ندارم، ولی چرا تو را هم ندارم؟

همه از هم فاصله داریم عباس! ما نسل بدبختی هستیم. دست‌ مان به مقصر اصلی نمی‌ رسد، از همدیگر انتقام می‌ گیریم.

قرار نیست همه‌ ی ملت‌ های جهان سختی‌ ها و مصائب آلمانی‌ ها را دوباره تجربه کنند که! ما هم تجربه‌ های خودمان را داریم. ما همیشه صدای انفجار شنیده‌ ایم، مدام به ما تجاوز شده، ما هم به محبت نیاز داریم. شاید دلیلش این چیزها باشد که ما کلمه‌ ی نه را برای دوست و رفیق هرگز به کار نمی‌ بریم. حتا برای آشنایان هم به کار نمی‌ بریم. به رهگذران هم نمی‌ توانیم به آسانی نه بگوییم.

عشق یعنی چی؟ یعنی تپش‌ های بی‌ دلیل قلب؟ یعنی نگاهی که روی اجزای صورتت می‌ چرخد و بعد دیگر نیست؟ یعنی دیر جنبیدن و حسرتی که می‌ ماند؟ شاید هم یعنی درد کشیدن و فشرده شدن دل که آدم هستی‌ اش بیاید پشت چشم‌ هاش.

تماما مخصوص اثر عباس معروفی

مشخصات کتاب

  • رمان تماما مخصوص
  • نویسنده: عباس معروفی
  • انتشارات: نشر گردون – برلین
  • تعداد صفحات: ۳۶۲
  • قیمت: ۲۰ یورو
  • این کتاب در ایران چاپ نشده است.

این مطلب با همکاری زهرا محبوبی و شیرزاد نوشته شده است.


نظر شما در مورد کتاب تماما مخصوص و کارهای عباس معروفی چیست؟

فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 472
دوست نداشتم: 224
میانگین امتیازات: 2.11

انتشارات متخصصان

34 دیدگاه در “کتاب تماما مخصوص

من کتاب از یه دست فروش خریدم والان تو این سایت خوندم که چاپ برلینه برام جالبه که از برلین به دست من رسیده.چقدر غم غربت و تنهاییش قابل حسه عباس انگار خود عباس معروفیه
از سمفونی مردگان که یک شاهکاره بگذریم این دومین کتاب معروفی که می خونم بازم به نظرم یه شاهکار ادبیه چقدر حیف چنین عزیزی در غربت بود و مرد

روحش شاد و یادش گرامی استاااااااد معروفی

من کتاب رو از خودشون با یادداشت خودشون خریدم و تازه تمومش کردم. انقد تاثیرگذار بود که واقعا حسرت خوردم چرا تا وقتی زنده بودن تمومش نکردم؟ واقعا از بهترین کتاب های زندگیم بود.

چه سعادتی عزیزم، مرگ ایشون مرگ روییای دیدنش بود برای من. یعنی یکی از روییاهام مرد….😔

من کتاب سال بلوای اقای معروفی و خوندم و به نظرم فوق العاده ترین کتابی بود و هست که تا الان خوندم قلم اقای معروفی بی بدیل و بی همتاست تمام صحنه ها رو اونقدر قشنگ بیان میکنه که با خوندنش خود کتاب میشی خود خود کتاب من ٣ بار کتاب و خوندم و هربار احساسم عمیق تر و تازه تر بوده هرچند که سمفونی مردگانشون هم هین قدر تکرار نشدنی و بی همتاست

این کتاب رو خوندم، موقع خواندن یه جاهایی قادر نبودم ادامه بدم، هنگ میکردم و یه صفحه و یا حتی یه جمله رو چندین بار خوندم،
وقتی عباس گفتگو و لحظاتی که با پدرش گذرانده رو مرور میکنه…
کتاب محزون بود و در عین حال خواندنی.
من کتاب رو خاکستری تو ذهنم حک کردم.

من اصلا نمی تونم آثار نویسنده های محبوبم رو باهم مقایسه کنم. معروفی با حفظ سبکش در هر رمان فضایی رو ایجاد کرده که واقعا در حین خوندن بین صفحه گم میشم و میرم تو دنیاش. نامه های عاشقانه، سال بلوا، فریدون سه پسر داشت، سمفونی مردگان… هر کدوم جای خودشون رو تو قلبم دارن و کاراکترهاش هر لحظه دارن با من زندگی می کنن. ممنون از نقد خوب شما. در آخر آرزوم اینه که یه روز برم کتابفروشی عباس معروفی در برلین!

سمفونی مردگان رواونقدر جذاب نوشتن که من دلم میخواددرتمام جملات بعداخوندن دادبزنم .این کتاب پرازاحساسه

من وقتی کتاب رو تموم کردم میخواستم همون موقع بلند شم برم اردبیل دنبال آیدین بگردم…

ممنون از سایت بسیار خوبتون

من خودم در آلمان زندگی میکنم و همه ی لحظه هایی که عباس از نگرانی و ترس و غربت و دلهره میگفت رو با تمام وجود حس میکردم .
این اولین کتابی بود که از آقای معروفی میخونم . منم دلم نیومد بعد این کتاب سریع برم سراغ کتاب دیگه ای . تا مدتها داستان توی سرم بود .
درضمن شما هم خیلی خوب و مفید و با نظم کتاب رو معرفی کردید . تشکر

وقتی کتاب سمفونی مردگان را خوندم آنقدر کتاب زیبایی بود که تا مدتها تمام صحنه های داستان در ذهنم مجسم می‌شدند. از ترس اینکه مبادا شیرینی و زیبایی سمفونی مردگان از ذهنم بره دیگه کتابی از آقای معروفی نخوندم ولی با این توضیحاتی که درباره کتاب تماما مخصوص دادید میبینم ارزش خوندن داره.

عشقم داره از ایران میره، میره آلمان… بخاطر همین موضوع مهاجرت، تموم کردیم… بصورت خیلی اتفاقی این کتاب به دستم رسید و بعد از خوندنش، میخواستم توی آخرین دیدارمون این کتابو بهش بدم، اما خودشو نشون نداد بهم… و من موندم و چندین بار خوندن این کتاب…

میشه یکی به من بگه داستان این کتاب راجب چیهههههههه و در انتهایی میشه ؟؟

سال بلوا اصلااااا خیلی قشنگه حتی قشنگ تر از سمفونی حتما اونم بخونیییییید .

خیلی باهاتون موافقم… من همیشه در عجبم مگه میشه یک مرد بود و زوایای ذهن یک زن رو به این زیبایی تصویر کرد….

یکی از دوستام داره از ایران میره میخام این کتابو بهش هدیه بدم ولی مقصد اون سوئد هست نمیدونم مناسبه یا نه به نظرتون خوبخ؟؟کسی کتاب دیگه ای میشناسه معرفی کنه بهم لطفا

سلام من این کتاب ۲ روزه خوندم
واقعا کتاب روون و جذابیه
داستانیه که همه ماخودمونو توش میبینیم
من این کتاب واز یه دست فروش کنار خیابون گرفتم

جالبه من امروز در کتابفروشی در ایران دیدمش!!!!!!!

با سلام و ممنون از مطالب مفیدتون لطفا نمایشنامه آونگ خاطره های ما رو هم معرفی کنید

من این کتاب رو تو کتابفروشی دیدم، یعنی اشتباه کردم؟؟؟

با اینکه یه کار غیر قانونی و بی انصافانست اما میشه این کتاب رو به صورت فایل پی دی اف دانلود کرد
ویه خواهشی از سایت کافه بوک داشتم
میشه کتاب دریاروندگان جزیره آبی تر رو که یکی از کتاب های استاد معروفی هستش معرفی کنید؟

سلام.
حتما وقتی کتاب رو مطالعه کردیم یک معرفی از آن منتشر می کنیم.
با احترام

دریاروندگان مجموعه داستان های کوتاه هست و هر داستان عمیقا درگیر کننده است. به شکلی ک من به شخصه روزی یه داستان رو تونستم بخونم اما هر داستان انقدر عمیق و با جزئیات نوشته شده که انگار یه رمان خوندی.
برای من خیلی لذت بخش بود خوندنش

کتاب بسیارزیباییه وقلم آقای معروفی که مثل امضا درجزجز داستان خودنمایی میکنه وخاصه خودشه,خوشبختانه کتاب درایران موجودهست ومیتونیدتهیه کنید

من از خیلی از کتابفروشی ها پرسیدم ولی گفتن که در ایران چاپ نمیشه

از دستفروش ها میتونید بخرید من خیلی اتفاقی ته انبار یه کتابفروشی زیرزمینی پیداش کردم

کتاب خوبی بود فضاش مثل سمفونی مردگان بود ازمشکلات ودغدغه ها به شیوه ی خودش میگه

اگر اهل پادکست باشید، تماما مخصوص با خوانش بسیار عالی و زیبا در کستباکس موجوده. من واقعا لذت بردم. خیلی حرفه‌ای نقل شده

اکر اهل پادکست باشید، تماما مخصوص با خوانش بسیار زیبا در کست بکس موجوده. خیلی حرفه‌ای و جذاب تهیه شده

چرا تو ایران چاپ نشده؟

چاپ نشدن کتاب می تونه دلیل های مختلفی داشته باشه. اما متاسفانه ما علت چاپ نشدن این کتاب رو به طور مشخص نمی دونیم.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *