کتاب جزیره شاتر با عنوان اصلی Shutter Island رمانی از دنیس لهین نویسنده آمریکایی است. این نویسنده تا به حال بیش از ده جلد کتاب منتشر کرده است اما در ایران بیشتر به خاطر فیلمهایی مانند رودخانه مرموز و بچه گم شده معروف است. همچنین فیلم جزیره شاتر که از روی همین کتاب ساخته شده است بسیار معروف است و به احتمالا افراد زیادی نمیدانند که فیلم جزیره شاتر از روی کتاب دنیس لهین ساخته شده است.
موفقیت کتاب جزیره شاتر و همچنین فیلمی که از روی این کتاب ساخته شده است بسیار زیاد بود و دنیس لهین خود در مورد کتابش میگوید: جزیره شاتر آن طور که لهین گفته حاصل علاقهاش به رمانهای گوتیک، فیلمهای رده ب و فرهنگ پالپ است. به قول خودش جزیره شاتر ترکیبی است از خواهران برونته و فیلم ربایندگان جسد.
پشت جلد رمان قسمتی از متن آن آمده است:
[ معرفی کتاب: رمان مجوس اثر جان فاولز – نشر چشمه ]
کتاب جزیره شاتر
داستان کتاب جزیره شاتر به چهار روز از زندگی یک مارشالِ فدرالِ ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۵۴ میپردازد. تدی دانیلز (شخصیت اصلی) و همکار جدیدش چاک ایول برای بررسی گم شدن یک بیمار روانی خطرناک بهنام سولاندو از بیمارستان به جزیره شاتر سفر میکنند. بیمارستان در همین جزیره قرار دارد و ناپدید شدن این بیمار در آن غیرمنطقی و ناممکن به نظر میرسد. عجیبتر اینکه وقتی مارشالها از راه میرسند پزشکان و کارکنان بیمارستان به شکلی رفتار میکنند انگار اتفاق مهمی رخ نداده است.
رمان همراه با چند فلاشبک خواننده را زندگی گذشته شخصیت اصلی آشنا میکند. در ادامه متوجه میشویم که تدی همسرش را در یه آتیشسوزی از دست داده که کار مجرم روانی دیگری است که از قضا او هم در جزیره شاتر است. با سفر این دو به جزیره شاتر مسائل و اتفاقاتی رخ میدهد که بسیار غیرمنتظره هستند.
البته این فقط بخشی از داستان این رمان خوب است و خواننده تقریبا در هر فصل از کتاب با یک غافلگیری مواجه میشود و پایان کتاب هم یکی از بهترین پایانهای ممکن است. شاید آن چیزی نباشد که خواننده تصور میکند اما به هر حال باید قبول کنیم که پایانی مبهوت کننده دارد.
همانطور که اشاره شد، کتاب جزیره شاتر در سال ۱۹۵۴ اتفاق میافتد و این سال و این دوره در تاریخ اجتماعی آمریکا بسیار مهم است و مترجم کتاب هم در مقدمه خود به این اهمیت اشاره کرده و توضیحاتی در رابطه با آن ارائه کرده است. خواندن این توضیحات به درک بهتر فضای کتاب کمک میکند. درک فضای حاکم بر آن سالها به درک بهتر درگیریهای ذهنی شخصیت اصلی کمک میکند و باعث میشود شما به همه جنبههای کتاب پی ببرید. مترجم توضیحات دقیقی ارائه میکند و در قسمتی از مقدمه خود در این مورد مینویسد:
در این زمان استالین تازه مرده بود، یاد هیتلر هنوز در خاطرهها جا داشت و چشمانداز یک جنگ هستهای جهانی در عمق افکار مردم جهان رخنه کرده بود. جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی ابعاد تازهای به خودش میگرفت. دو سال قبلتر در سال ۱۹۵۲ آمریکا اولین بمب هیدروژنی خودش را با قدرتی معادل دویست برابر بمب هیروشیما آزمایش کرده بود.
در داستان با ظرافت و تنها با چند اشاره کوتاه به این موضوعات پرداخته شده و فرض نویسنده بر این بوده که خواننده آمریکایی نیازی به یادآوری رویدادهای این برهه از تاریخ کشورش ندارد.
فیلم اقتباسیای که مارتین اسکورسیزی از این کتاب ساخته، جزء فیلمهای درجه یک و وفادار به متن کتاب است. (این فیلم با رای بیشتر از یک میلیون نفر توانسته است نمره ۸٫۱ را کسب کند.) اما خواندن کتاب، به اعتقاد ما، چیز دیگری است و لذت دوچندانی دارد. ناگفته نماند از دیدگاه ما کتاب در ۹۹ درصد مواقع از فیلم برتر است.
در رمان به شخصیتها به شکل دقیقتری پرداخته شده است و شما فرصت دارید به شکل ریز واکنش و برخورد آنها را با هرچیزی دنبال کنید اما در فیلم به علت محدود بودن زمان و سایر عوامل این امکان وجود ندارد و همیشه یک سری جزئیات در کتاب وجود دارد که در فیلم نمیآید.
طبیعتا پیشنهاد ما این است که اول کتاب را بخوانید اما اگر اول فیلم را دیدهاید باید اشاره کنیم که خواندن کتاب همچنان میتواند برای شما جذاب باشد و همچنین کتاب به تمام سوالهایی که ممکن است در مورد پایان فیلم به ذهنتان بیاید پاسخ میدهد. هرچند پایان فیلم، همانطور که مترجم کتاب هم در مقدمه کتاب به آن اشاره کرده است، اندکی امیدوارانهتر از پایان کتاب است.
در نهایت پیشنهاد میکنیم اگر به کتابهای رازآلود علاقه دارید این کتاب و راوی غیرقابل اعتماد آن میتواند برای شما گزینه مناسبی باشد.
[ معرفی کتاب: کتاب اگر این نیز انسان است – همراه با اینفوگرافیک کتاب ]
جملاتی از کتاب جزیره شاتر
بیدار شدن از خواب، هرچه باشد، شباهت گریزناپذیری به تولد دوباره دارد. شما بدون هیچ گذشتهای از خواب برمیخیزید، بعد با چند خمیازه و باز و بسته کردن چشمهایتان، گذشتهتان را از نو جمع میکنید. تکههای پراکندهی خاطراتتان را بُر میزنید و براساس تقدم و تأخر زمانی مرتبشان میکنید، تا خود را برای رودررویی با زمانِ حال آماده کنید.
«باید بهش فکر کنی. مغز آدم عین ماشین کار میکنه. فرق چندانی نداره. کافیه یه دنده بزنه بیرون یا یکی از پیچها شل بشه، تا شروع کنه به ریپ زدن. آدم چهطور میتونه با علم به این موضوع مثل گذشته به زندگی ادامه بده؟!» با دست ضربهی آرامی به شقیقهاش زد. «همهچیز به اینجا بستگی داره و ما دسترسییی بهش نداریم و هیچ کنترلی هم روش نداریم، این مغز ماست که ما رو کنترل میکنه. و اگه یه روزی تصمیم بگیره که حالش خوب نباشه و نخواد سرِ کار حاضر بشه…» کمی به جلو خم شد، تدی و چاک توانستند تاندونهایی را که از گردنش بیرون زده بودند ببینند. «خب، دیگه معرکه میشه، ترتیبت دادهست.»
شوخطبعی از آنگونه تجملاتی به شمار میرفت که تنها به کسانی تعلق داشت که هنوز به پایان خوش و حقانیت بنیادین امور اعتقاد داشتند، به خلوصِ نیت و معصومیت و یک زندگی کامل.
-بر چه اساسی بهش اعتماد داری؟
پاسخ سادهای برای این پرسش وجود نداشت. چه کسی میداند اعتماد و وفاداری از کجا آغاز میشود و کجا تمام میشود؟ یک لحظه هست و لحظهی دیگر به طور جبرانناپذیری از دست رفته. تدی در زندگی با مردانی آشنا شده بود که میدانست میتواند در میدان جنگ، زندگی یا مرگش را به دست آنها بسپارد، ولی بیرون از میدان جنگ حتا حاضر نبود کیفپولش را به دست آنها بدهد. همینطور مردانی که میتوانست کیفپول و حتا خانوادهاش را به دست آنها بسپارد، ولی هرگز حاضر نبود به پشتوانهی آنها قدم به صحنهی کارزار بگذارد و یا وارد مکانی شود که با آن آشنا نیست.
من دیوونه نیستم. البته میدونم اولین چیزی که هر دیوونهای ادعا میکنه، اینه که دیوونه نیست! موقعیت کافکاواریه، نه؟ اگه تو دیوانه نباشی، ولی روی تو برچسب دیوانگی زده باشن، در این صورت تمام اعتراضات تو برای اینکه خلافش رو ثابت کنی، تأیید نظر اونها خواهد بود.
اگه کسانی که در موضع قدرت قرار دارن به دلیلی روی تو برچسب دیوونگی بزنن، در این صورت هر عملی که در جهت رد این ادعا از تو سر بزنه، عملاً در چارچوب رفتار یه دیوونه قرار میگیره. اعتراض عقلانی و منطقی تو به حساب انکار و ناتوانی در پذیرش موقعیتت گذاشته میشه و دلواپسیهای موجه و مستدل تو هم به حساب پارانویا. روی غریزهی زنده موندن هم برچسب سازوکار دفاعی میزنن. در این وضعیت هیچ بُردی وجود نداره. مثل این میمونه که حکم اعدام کسی رو صادر کرده باشن.
دکتر شیهان گفت: «ما وقت زیادی نداریم. سعی کن این موضوع رو درک کنی، همهچیز در رشتهی روانپزشکی در حال دگرگونیه. مدتهاست که ما درگیر یه جنگ تمامعیار هستیم و بدبختانه داریم این جنگ رو میبازیم.»
تدی با حواسپرتی گفت: «جدی؟ منظورت از ما کیه؟»
دکتر کالی گفت: «کسانی که هنوز معتقدن راه نفوذ به ذهن انسان، نه چاقوی جراحیه و نه تجویز دُز بالا از داروهای افسردگی؛ بلکه رودررویی صادقانه با ترسها و هراسهاییه که حضورشون میتونه ذهن ما رو فلج کنه.»
مشخصات کتاب
- کتاب جزیره شاتر
- نویسنده: دنیس لهین
- ترجمه: کوروش سلیمزاده
- انتشارات: چشمه
- تعداد صفحات: ۴۳۶
- قیمت چاپ چهارم: ۵۵۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: زهرا محبوبی
نظر شما در مورد کتاب جزیره شاتر چیست؟ اگر این کتاب را خواندهاید، آیا آن را به دوستان خود پیشنهاد میکنید؟ لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
[ لینک: اینستاگرام کافهبوک ]
» معرفی چند کتاب خوب دیگر از نشر چشمه: