کتاب جهش اجتماعی با عنوان اصلی The Social Leap اثری از ویلیام فون هیپل در زمینه روانشناسی تکامل و ادراک اجتماعی است؛ کتابی که یافتههای جدید نظریه تکامل را درباره اینکه ما که هستیم و از کجا آمدهایم پیش روی مخاطب قرار میدهد. جهش اجتماعی نشان میدهد چگونه شش میلیون سال تکامل انسان زندگی امروزی ما را شکل داده است: از کار و روابط گرفته تا رهبری و نوآوری و جستوجویمان در پی شادکامی.
ویلیام فون هیپل زادۀ آلاسکا و دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه ییل و مدرک دکتری از دانشگاه میشیگان است. او حدود دوازده سال در دانشگاه ایالتی اوهایو تدریس کرد و بعد به استرالیا رفت و اکنون استاد روانشناسی دانشگاه کوئینزلند است. فون هیپل بیش از صد مقاله و گفتار در کتابها و مجلات معتبر گوناگون منتشر کرده است.
ویلیام فون هیپل، انسانشناسی، زیستشناسی، تاریخ و روانشناسی را با علم تکامل درهم آمیخته و تاریخ تکاملی انسان را قدم به قدم دنبال میکند تا نشان دهد چگونه رویدادهایی در گذشته بسیار دور هنوز هم زندگی امروز ما را شکل میدهد. فون هیپل نشان میدهد تاثیر این عوامل بسیار گسترده و چشمگیر است و مسائل مختلفی را شامل میشود: از میل به مبالغه و بزرگنمایی تا موارد عجیبی مانند اینکه چرا خودمان دروغهایمان را باور میکنیم.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب انسان خردمند – اثر یووال نوح هراری ]
کتاب جهش اجتماعی
ویلیام فون هیپل در کتابش نشان میدهد که برتری انسان بر سایر جانوران به خاطر تواناییهای عجیب او در تعامل با همنوعان و جامعه است و نه به خاطر قابلیتهای چشمگیر در نوآوری فنی و یا مثلا کار با اشیاء. انسان به خاطر اینکه به موجودی اجتماعی تبدیل شد توانست به بالاترین موقعیت برسد و از «شکار» تبدیل به «شکارگر» شود.
اما هنگامی که به ویژگیهای رفتاری و روانی انسان نگاه میکنیم، موجودی پر از تناقض میبینیم. تناقضها در انسان خردمند دنیای امروز بسیار بیشتر است و از دیدگاه نویسنده درک این رفتارها بدون نگاه به گذشته امکانپذیر نیست. یکی از رفتارهای عجیب انسان خردمند موضوع شادکامی است. در نظر بگیرید ما سخت کار میکنیم تا به هدفهایمان برسیم اما وقتی که موفق شدیم شادکامیمان در مقایسه با زحمت و تلاشی که کردیم بسیار زودگذر است. در واقع این شادی و احساس خوب در یک نگاه کلی فقط چند لحظه طول میکشد. اما چرا باید اینطور باشد؟
ویلیام فون هیپل در کتابش برای پاسخ به این سوال در کنار سوالهای دیگر براساس دادههای ناقض و پیچیده نشان دهد «ما که هستیم و چطور به اینجا رسیدیم». او با بررسی رفتار انسان، تعامل با محیط، توضیح دادن پدیدهای به نام اجتماع، همکاری، تقسیم کار و بسیاری از عوامل دیگر نشان میدهد که نهادینه شدن ویژگیهای خاصی در ژنهای انسان همهچیز را توضیح میدهد:
جان کلام اینکه روانشناسی تکاملی داستانی است دربارۀ اینکه تکامل چگونه ژنهای ما را شکل داده است، ژنهایی که به نوبۀ خود ساختار اصلی ذهن ما را شکل میدهند، اما این داستان اصلاٌ مبتنی بر موجبیت ژنتیکی نیست. محیط هم ساختار ذهن ما را شکل میدهد، فرهنگ و ارزشها و سلایق هم در شکلگیری شخصیت ما – و این که در آینده چه مسیری را طی میکنیم – نقش اساسی دارند. (کتاب جهش اجتماعی اثر ویلیام فون هیپل – صفحه ۳۱)
پس از یک پیشگفتار که بحث اصلی در آن مطرح میشود، نویسنده استدلالها و مباحث اصلی خود را در ۳ بخش مطرح میکند که شامل تصویر چیزی که هستیم، بهره گرفتن از گذشته برای فهم حال و بهرهگیری از شناخت گذشته برای ساختن آیندهای بهتر میشود. کتاب جهش اجتماعی به طور کلی ده فصل دارد که عبارت است از:
- رانده از بهشت
- خروج از افریقا
- کشاورزی، شهر، شاه
- انتخاب جنسی و مقایسه اجتماعی
- انسان اجتماعی
- انسان نوآور
- فیلها و بابونها
- قبایل و بلایا
- چرا تکامل به ما شادکامی داد
- جستوجوی شادکامی در الزامات تکاملی
بیشتر نویسندهها و محققان در بحث روانشناسی تکامل، گوشهای از مسیری را که نشان میدهد «ما که هستیم و از کجا آمدهایم» بر اساس نیاز و موضوع مد نظر خودشان برجسته میکنند و به آن میپردازند. به عنوان مثال روتخر برخمان در کتاب آدمی برای نشان دادن ذات خوب انسان، مباحث تکاملی که در خدمت این هدف هستند را توضیح میدهد. ویلیام فون هیپل نیز با تاکید بر اجتماعی بودن و دلایل شادکامی انسان بخشهای از این مسیر را برجسته میکند.
فون هیپل اشاره میکند که بنیادیترین جنبههای خصوصیات روانی ما را «جهش اجتماعی» اجدادمان از جنگلهای بارانی به سوی علفزار شکل دادهاند. اجداد ما، در تلاش برای زنده ماندن در پهنۀ وسیع علفزار، کار گروهی و اجتماعیشدن را مهمتر از نیروی جسمانی قلمداد کردند و نوع کاملاً جدیدی از هوش به وجود آوردند که جایگاه ما را در این سیاره برای همیشه دگرگون کرد. فون هیپل مینویسد:
اما اجتماعی شدن انسان، درگیر شدن او با انسانهای دیگر، روابط جنسی، تلاش برای حفظ ژنها در گذر زمان و بسیاری از عوامل دیگر رفته رفته شادی و شادکامی را تحتالشعاع قرار داد.
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب انسان خداگونه – اثر یووال نوح هراری ]
درباره کتاب ویلیام فون هیپل
نویسنده در جهش اجتماعی تلاش دارد رفتار انسان امروزی را با استفاده از دیدگاه روانشناسی تکاملی بررسی کند و نشان دهد چرا انسان شبها از تاریکی میترسد، چرا برای دوستانمان در زندگی آرزوی موفقیت میکنیم اما اگر روزگار به کامشان باشد نمیتوانیم جلوی حسادتمان را بگیریم، چرا از دست رؤسای سختگیر مینالیم اما اگر خودمان در آن سِمت باشیم مثل آنها رفتار میکنیم و مهمتر از همه چرا شادکامی انسان تا این اندازه زودگذر است.
از ابتدای راه، نویسنده هر مرحله و هر کار مهمی که انسان انجام داده است پیگیری و درنهایت تاثیر آن را بر مغز و رفتار انسان بررسی میکند. به عنوان مثال استفاده از سنگ برای دفاع از خود و کار گروهی چگونه مغز ما را پرورش داد و بزرگتر کرد و یا چطور فیزیک بدنی ما را تغییر داد.
بنابراین از دیدگاه نویسنده، اجتماعی شدن انسان مهمترین و بزرگترین حرکت در مسیر تکامل است. فون هیپل مسیری را که به اجتماعی شدن انسان ختم شد را بازسازی میکند و سپس به مباحث پیچیدهتری میپردازد که همین اجتماعی شدن دلیل آن بود. مثلا اینکه رفتارهای تکاملی ما در اخلاق و ارتباطات میان فردی و در اجتماع چه اثراتی در روند صلح و یا جنگ داشته است.
اما همانطور که اشاره کردیم، یکی از موضوعات مهم کتاب پرداختن به بحث شادکامی است. نویسنده میگوید: «همه ما آرزوهایی داریم، اما حتی وقتی که آرزوهایمان برآورده میشوند، بهندرت پیش میآید که شادتر از قبل باشیم.» ولی چرا این طور است؟
فون هیپل پس از بحثها و مرور آزمایشات مختلف این موضوع را ناشی از تکامل میداند که ما را طوری طراحی کرده تا همیشه در «سطح معتدل و معقولی» از شادکامی قرار داشته باشیم و فقط در بعضی از موارد بسیار شاد و خوشحال باشیم. چرا که از دیدگاه تکاملی اینکه ما همیشه در بالاترین سطح شادکامی باشیم «نه دست یافتنی است و نه مطلوب.» در فرایند تکامل، شادکامی به دلیل خاصی پدید میآید که به عوامل مختلف از جمله پیوند میان ذهن و بدن بستگی دارد.
به طور کلی ویژگی کتاب جهش اجتماعی این است که در کنار مباحث مختلف، خواننده میتواند در حاشیه مطالب متعددی یاد بگیرد، مطالبی که همگی به هزاران سال قبل مربوط نمیشود و نویسنده گاه از تغییرات دنیای امروز هم صحبت میکند و مثلا از اثرات اینترنت میگوید. اما پیشنهاد میکنیم فقط در صورتی که به مباحث تکاملی علاقه دارید سراغ این کتاب بروید. چون در غیر این صورت کتاب برای شما خستهکننده خواهد بود.
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب بدن هرگز دروغ نمیگوید – کتابی از فرهنگ نشر نو ]
جملاتی از متن کتاب جهش اجتماعی
اگرچه سنگ پرت کردن موشک هوا کردن نیست، اما این صورت اولیه از کار گروهی جرقۀ آغاز فرایندهای تکاملیای بود که به گسترش فوقالعادۀ تواناییهای ذهنی ما در طول سه میلیون سال بعدی منجر شد. تصمیم به سنگ پرت کردن بهسوی شکارگران کار چندان خارقالعادهای به نظر نمیآید، و احتمالاً در چندصد بار اول یا چندهزار بار اول چندان مفید نبوده است، اما وقتی سرانجام اثربخش شد، همهچیز را دگرگون کرد. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۴۸)
همکاری و تقسیم کار قابلیتهای ما را گسترش داد و از موقعیت شکار به مرتبۀ بالاترین شکارگر رسیدیم. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۸۷)
در گذار به زندگی در مزرعه، یکی از دشوارترین چالشهای اجداد شکارگر – خواکجوی ما تطبیق یافتن با نابرابری بود، اما این تطبیق ضرورت داشت. نابرابری نتیجۀ ناگزیر مقتضیات و فرصتهای مالکیت و ذخیرهسازی مرتبط با کشاورزی است. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۹۸)
هیچچیزی برای ما مهمتر از پیوندهای اجتماعیمان نیست، زیرا برای بقا و تولید مثلِ اجدادمان هیچچیزی این اندازه اهمیت نداشت. در نتیجه، شیوههای بسیاری برای حفظ پیوند با گروه در ما تکامل یافته است؛ و یکی از مهمترین این شیوهها این است که بدانیم دیگران چه فکر میکنند. آگاهی از افکار دیگران کمکمان میکند با رفتار بعدی اعضای گروه تطبیق یابیم و آن را پیشبینی کنیم. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۱۴۶)
تکامل ما را طراحی نکرده است تا شاد باشیم؛ بلکه طراحی کرده تا موفق باشیم. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۱۷۱)
برخی از محققان بر این باورند که تکامل، توانایی پردازشِ استدلالهای منطقی را در ذهن ما بهوجود آورده است نه برای اینکه بتوانیم وضع حقیقیِ جهان را کشف کنیم، بلکه برای اینکه بتوانیم دیگران را قانع کنیم باورهای ما، که در خدمت منافعمان نیز هستند، باورهای دقیقی هستند. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۱۸۴)
ما فوقالعاده خوشبختیم که در دورۀ افزایش آرامش و کاهش خشونت میان افراد زندگی میکنیم. اگر اخبار را مرتب دنبال کنید، شاید چنین احساسی نداشته باشید، اما در طول هزار سال گذشته، صد سال گذشته، و حتی بیستوپنج سال گذشته، خشونت در سراسر جهان صنعتی کاهش یافته است. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۲۴۳)
شاید باورش سخت باشد، اما برندگان بختآزمایی معمولاً از زمان پیش از بردشان شادتر نیستند، و کم نیستند آنهایی که بهمراتب کمتر احساس شادکامی دارند. بیشتر برندهها، نه در همان روز برنده شدن – آن روز، روز خیلی خوبی است – اما در طول یک سال یا دو سال پس از آن، با زندگی عادی جدید خود خو میگیرند، و شادکامیشان به همان سطح پیش از خرید بلیت برنده بازمیگردد. شاید اتومبیل قشنگتری سوار شوند، اما ذهنشان متوجه این واقعیت است که باز هم وسط راهبندان گیر کردهاند. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۲۷۹)
ما از خوردن چربی و قند و نمک لذت میبریم چون این چیزها در محیط اجدادمان بسیار کمیاب اما برای بقا ضروری بود. وقتی که در تاریکی در جنگل قدم میزنیم احساس اضطراب و ترس داریم، چون اتکایمان به چشمها، در مقایسه با گوشها و بینی، سبب میشود هنگام تاریکی خیلی محتملتر باشد که شکار باشیم نه شکارگر. نسبت به اینکه دوستان یا همسایگانمان ما را طرد کنند فوقالعاده حساس هستیم، چون رانده شدن از گروه تهدیدی وجودی برای اجدادمان به شمار میآید. ما در خانه و کاشانۀ خود احساس راحتی و امنیت داریم چون خانه اجدادمان را از عوامل طبیعی و خطر شکارگران محافظت میکرد. همۀ این گونه ترجیحات از مدتها پیش از آنکه گونهای به نام انسان خردمند در کار باشد وجود داشتهاند. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۳۰۶)
تکامل فارغ از اخلاق است. (کتاب جهش اجتماعی – صفحه ۳۳۳)
مشخصات کتاب
- عنوان: جهش اجتماعی
- نویسنده: ویلیام فون هیپل
- ترجمه: میثم محمدامینی
- انتشارات: نو
- تعداد صفحات: ۳۵۹
- قیمت چاپ اول: ۸۰۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب جهش اجتماعی چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن درباره کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر: