داستان نویسی

کتاب حسرت

https://www.iranketab.ir/

کتاب حسرت با عنوان فرعی در ستایش زندگی نازیسته اثر آدام فیلیپس، کتابی جالب و خواندنی درباره زندگی‌هایی است که زندگی نشده و ممکن است هرکسی آرزو کند ای کاش آن را تجربه می‌کرد. این کتاب با نگاهی کاوشگرانه ارزش نهفته در حسرت و افسوس‌ را در اختیار خواننده قرار می‌دهد.

به اعتقاد نویسنده، تراژدی چیزی نیست جز روایت انسان‌هایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه کسانی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید. و نکته جالب توجه اینکه، ما می‌توانیم از این تراژدی جلوگیری کنیم و از یک زندگی تراژیک پرهیز کنیم. در واقع آدام فیلیپس به خواننده می‌گوید که او می‌تواند زندگی گمشده‌ای که فکر می‌کند تصویر کاملاً متفاوتی از از زندگی او دارد را درست در همین زندگی فعلی، به دست بیاورد.

مترجم کتاب نیز، نکته قابل توجهی در ابتدای کتاب آورده و اشاره می‌کند، زمانی خواندن این کتاب را آغاز کرده که در اوج سرخوردگی و پذیرش شکست بوده است. یعنی درست زمانی که در دالان تاریک سرخوردگی گیر افتاده و این کتاب مانند نوری از روزنه‌ای به درون زندگی او تابیده است. میثم سامان‌پور با خواندن کتاب درمی‌یابد که قرار نیست از این دالان خارج شود و شادمانه به زیستن ادامه دهد، بلکه محکوم به شکست خواسته‌هایش است و از قضا پذیرش همین شکست است که مقدمات رضایتمندی را فراهم می‌‌سازد. رضایتمندی، نه به معنای تام‌وتمام آن بلکه به معنای پذیرش ناممکن ‌بودن تحقق میل. با پذیریش این موضوع، از دیدگاه نویسنده شما می‌توانید زندگی نازیسته خود را به دست آورید و یا بخشی از زندگی زیسته شما شود.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب حسرت آمده است:

فیلیپس در کتاب حسرت با بهره جستن از تجربه‌های بالینی خود در زمینه روان‌کاوی و تحلیل آثار فروید، دی. دبلیو، وینیکات، ویلیام جیمز و شکسپیر نشان می‌دهد که «سرخوردگی»، «نگرفتن مطلب» و «قسر در رفتن» همگی فصل‌هایی از زندگی نازیسته ما هستند و شاید هم بخش جدانشدنی و اساسی از یک زندگی زیسته.

کودکی خود را و مهم‌تر از آن، آرزوهای دوران کودکی خود را به یاد بیاورید. آیا شما به آرزوهایی که در آن زمان داشتید، رسیده‌اید؟ ما در کودکی متوجه می‌شویم بسیاری از آرزوهایمان هیچ‌گاه برآورده نخواهد شد و به این شکل یک زندگی نازیسته را تجربه خواهیم کرد. احتمالاً شما هم در طول زندگی بارها و بارها با خود فکر کرده‌اید که اگر اینجا به دنیا نیامده بودید زندگی متفاوتی خواهید داشت یا اگر در یک زمان مشخص درباره موضوعی مشخص، تصمیم متفاوتی می‌گرفتید، زندگی‌تان به کل دگرگون می‌شد. در برخی موارد این زندگی نازیسته به نوعی ما را درون خود می‌برد و این می‌تواند باعث شکست پی‌درپی و ناامیدی در زندگی واقعی‌مان شود.

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب ذهن ذن ذهن آغازگر – اثر شونریو سوزوکی ]

کتاب حسرت

کتاب حسرت اثر آدام فیلیپس، کتابی در حوزه روانکاوی اما نه در سبک و سیاق نوشته‌های تخصصی بلکه در حوزه روانکای و روان‌درمانگری است. ویژگی عمده آثار آدام فیلیپس در عین سادگی، وفاداری به اندیشه‌های روانکانی چون فروید، لاکان، وینیکات و فیلسوفانی چون نیچه و شوپنهاور و ادبیات است. دغدغه روانکاوری این است که رنج کشیدن را برای آدمی، حقیقی کند و شخصیت افراد را باید با ظرفیتی که برای تحمل رنج سنجیده شود، ارزیابی نمود. در نظر فیلیپس، چالش واقعی عبارت‌ است از یادگیری لذت بردن، و در این کتاب، اینکه چگونه بتوانم سرخوردگی و ترومای حاصل از زندگی نازیسته را مایه خلاقیت خود قرار دهیم؟ فراموش نکنیم که نویسنده درنهایت می‌خواهد به ما بگوید زندگی را باید با همه طول و عرضش بپذیریم و جایی برای قسر در رفتن وجود ندارد.

آدام فیلپس در کتاب حسرت به خواننده یک چیز بسیار مهم دیگر نیز می‌گوید: با پذیرفتن ناامیدی، رسیدن به رضایت ممکن می‌شود. این مطلب احتمالاً خلاف تمام چیزهایی است که تاکنون یاد گرفته‌اید و یا دیگران سعی کرده‌اند به شما یاد دهند. در مواجهه با ناامیدی، اغلب تلاش می‌کنند به ما انگیزه بدهند و ما را تشویق به تلاش دوباره تا رسیدن به نتیجه کنند اما تجربیاتی که آدام فیلیپس در این کتاب در اختیار ما قرار می‌دهد متفاوت است و بیشتر درباره زندگی نازیسته انسان‌ها و پذیریش این موضوع است که با قبول از دست رفتن آرزوهایمان می‌توان به آرامش و رضایت رسید.

اما اگر زندگی ما چیزی نیست مگر شیوه‌هایی که بدان طریق زندگی‌مان را از دست داده‌ایم، با این حجم وسیع و وحشتناک از زندگی‌های نازیسته، موازی و پر حسرت چه کنیم؟ آدام فیلپس از منظر روان کاوی فروید و فلسفه کامو سعی می‌کند به این حفره‌های بی‌پاسخ و خواسته‌های بالقوه و نزیسته پاسخ دهد. کتاب حسرت به جای اینکه توجه ما را به نیمه پر لیوان معطوف کند، اتفاقاً نظرش این است که نیمه خالی لیوان را ببینیم چراکه همیشه در هنگام سرخوردگی، زندگی نازیسته حضور دارد و این نزیستن و سرخوردگی به مثابه یک امکان برای ما باقی می‌ماند.

فهرست مطالب کتاب حسرت عبارت است از:

  • پیرامون سرخوردگی
  • پیرامون نگرفتن مطلب
  • پیرامون قسر دررفتن
  • پیرامون خلاص کردن خود
  • پیرامون رضایتمندی
  • ضمیمه: پیرامون بازی کردن نقش دیوانگان

یکی از بحث‌های اصلی کتاب حسرت این است که زندگی‌های نازیسته‌مان اغلب برای ما مهم‌تر از زندگی‌های زیسته‌مان هستند، و ما نمی‌توانیم خود را بدون آن‌ها تصور کنیم. در قسمت دیگری از متن پشت جلد درباره این موضوع چنین آمده است:

همه ما دو زندگی موازی داریم: یکی همین زندگی کنونی‌مان و دیگری همان که حس می‌کنیم باید می‌داشتیم یا هنوز هم ممکن است داشته باشیم. با وجود تمام تلاشی که صرف زیستن در لحظه می‌کنیم، آن زندگیِ نازیسته به حضوری گریزناپذیر می‌ماند، به سایه‌ای که گویی قدم‌به‌قدم ما را دنبال می‌کند؛ و همین ممکن است تبدیل شود به داستان زندگی ما: مرثیه‌ای در سوگ نیازهای برآورده‌نشده و میل‌های قربانی‌شده. افسانه استعدادهایمان ما را افسون می‌کند؛ این افسانه که می‌توانیم چه‌جور آدمی شویم و چه‌ها کنیم. و این می‌تواند زندگی ما را به یک ناکامی همیشگی و بی‌پایان تبدیل کند.

این نکته را نیز در ذهن داشته باشید که شما با کتاب راحتی روبه‌رو نیستید. خواندن کتاب حسرت تلاش فکری زیادی می‌طلبد و شما باید مختصری با فیلسوفان و نظریه‌های آنان آشنایی داشته باشید و کتاب‌های معروفی مانند اتللو اثر شکسپیر را خوانده باشید. اما نگران نباشید، این موضوع چیزی نیست که با جستجو در اینترنت نتوانید به آن برسید. در کتاب حاضر آدام فیلیپس مفاهیم مدرن انسان‌شناسی را در کنار شناخت مطلوب از آموزه‌های فروید و لکان به کار گرفته و اثری متفاوت خلق کرده است.

انسان مدرن، به خصوص در دنیای امروز که زندگی آدم‌ها در لحظه ممکن است تغییرات شگرفی پیدا کند، عمیقاً با مفهوم «ناکامی» درگیر است. هریک از ما، در مقطعی از زندگی با احساس ناکامی دست به گریبان بوده‌ایم و نویسنده با هوشمندی، به جراحی غده ناکامی و حسرت می‌پردازد. فیلیپس ناکامی را نه پس از بروز، که در انگیزه‌های پیشینِ ظهور آن واکاوی می‌کند و ادبیات شکسپیر در این مسیر به طرز معجزه آسایی به یاری او آمده است. نویسنده تمام مفاهیم نام برده را در قیاس با منبعی بیرونی بررسی می‌کند و رفته رفته حس حسرت را پیرامون تمایلی به نام «نیاز» سروشکل می‌دهد. در اینجا فروید و لکان در بازنمایی سرچشمه نیاز دست خواننده را باز می‌گذارند تا هیاهوی درون را تا رسیدن به دروازه‌های دوران کودکی جستجو کند و به پاسخ‌های متعددی دست یابد.

درنهایت اینکه کتاب حسرت را به تمام کسانی که ناکامی را تا مرحله خشم تجربه کرده‌اند و درنهایت آن را با «حسرت» در گوشه‌ای از قلب جا داده‌اند توصیه می‌کنیم؛ زیرا آنچه حسرت می‌نامیم، چیزی جز زندگی نازیسته‌ای نیست که بایستی نازیسته باقی بماند.

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب فلسفه ملال – اثر لارس اسونسن ]

کتاب حسرت

جملاتی از متن کتاب

انسان‌ها وقتی برای ما واقعی می‌شوند که ما را سرخورده می‌کنند؛ اگر سرخورده‌مان نکنند، تنها شخصیت‌هایی خیالی هستند. جریان از این قرار است: اگر دیگران به میزان کافی سرخورده‌مان کنند، برایمان واقعی می‌شوند؛ یعنی تبدیل می‌شوند به افرادی که می‌توانیم با آنها تعامل داشته باشیم. اگر ما را بیش از حد سرخورده کنند، بیش از حد واقعی می‌شوند؛ به‌عبارتی، افرادی که به ستوهمان می‌آورند و ناگزیریم به ایشان آسیب برسانیم. اگر خیلی کم سرخورده‌مان کنند ایدئالیزه می‌شوند، می‌شوند شخصیت‌های تخیلی و شخصیت‌های آرزوهایمان؛ اگر بیش از اندازه ما را سرخورده کنند، شیطانی و اهریمنی می‌شوند، می‌شوند شخصیت‌های کابوس‌هایمان. می‌توانیم بگوییم دو راه برای به آتش کشیدن جهان وجود دارد: ضعیف ساختن یا غیرواقعی ساختن آن. اگر این جهان قابل‌اندازه‌گیری بود، می‌توانستیم بگوییم که از منظر روان‌کاوی، زندگی خوب زندگی‌ای است که در آن به میزان کافی سرخوردگی وجود دارد، نه بیشتر و نه کمتر.

اگر زیرپا گذاشتن قوانین محال باشد، آن‌وقت وجودشان معنا و مفهومی ندارد؛ و قانون تنها زمانی می‌تواند قانون باشد که تاوانی برای زیرپاگذاشتنش وجود داشته باشد.

فرق است میان کسی که حرفی می‌زند که دیگری احساس می‌کند درک شده است و کسی که صرفاً سخنان جذاب و گیرا می‌گوید. فرق است یا می‌تواند فرق باشد میان خواندن چیزی قابل‌فهم و خواندن چیزی که تأثیر زیادی دارد؛ و همین‌طور میان کلماتی که واسطهٔ ابراز تجربیات‌اند و کلماتی که تثبیت‌کنندهٔ شناخت و معرفت‌اند. فرق است میان آرزوی آسایش و تسکین، و آرزوی برانگیختن و آشفته کردن. و ما برای اینها و تجربه‌های دیگر  با یکدیگر صحبت می‌کنیم یا مطلبی می‌خوانیم.

ما میان خواستن و نخواستنِ گرفتن مطلب در نوسان هستیم. ما همیشه توان این را نداریم که شناخته شویم، و یا خود و نیازهای خود را بشناسیم، چرا که شناخت در پی خود رنج و عذاب به همراه می‌آورد. پذیرشِ میل آن‌چنان که هست‌یعنی هم به دیگران وابستگی دارد، و هم ممنوعه و بنابراین سرکش است‌ما را در نظر خودمان بیش از اندازه غیرقابل قبول، بیش از اندازه متناقض و بیش از اندازه در معرض خطر نشان می‌دهد. این پذیرش به معنای واقعی ما را در برابر خودمان قرار می‌دهد. بیش از حد مستقیم و با صراحت به ما نشان می‌دهد که تا چه اندازه می‌توانیم به‌خاطر نیازهایمان مشوش و پریشان باشیم.

تنها کسی که شما را خشنود می‌سازد است که می‌تواند سرخورده‌تان هم کند. می‌توان گفت که همهٔ ما آن را تجربه کرده‌ایم و همچنان نیز تجربه خواهیم کرد. همه می‌دانیم کسی که برایمان مهم است می‌تواند ما را سرخورده کند.

در روایت فروید، امکان رضایتمندی ما وابسته به ظرفیتی است که برای سرخوردگی داریم؛ اگر نتوانیم به خودمان اجازه دهیم که سرخوردگی‌مان را احساس کنیم‌ و برخلاف انتظارمان، این کار به‌طرز شگفت‌آوری دشوارتر از آن چیزی است که می‌پنداریم نمی‌توانیم حس درستی از آنچه ممکن است واقعاً بخواهیم، یا آنچه که ممکن است حسرتش را بخوریم و یا آنچه واقعاً می‌تواند ما را سرشار از لذت کند، داشته باشیم.

تفکر  و اندیشه کردن همان چیزی است که سرخوردگی را قابل تحمل می‌کند، و سرخوردگی است که تفکر  را ممکن می‌سازد. اندیشیدن به‌جای اجتناب از سرخوردگی، آن را تعدیل می‌کند، زیرا ابزاری است که از طریق آن می‌توانیم از مرحلهٔ احساس سرخوردگی پا به مرحله‌ای بگذاریم که درنگ کنیم و ببینیم چه‌کاری می‌توانیم برای سرخوردگی‌مان انجام دهیم و چنان کنیم. آنچه فروید «کنش آزمایشی در فکر» می‌نامدو شاید ما بتوانیم آن را تصور بنامیم‌ما را به‌سمت کنش واقعی در واقعیت می‌کشاند.

همان‌طور که فروید هم می‌گوید، ما به‌ندرت می‌توانیم بفهمیم که چه چیزِ لطیفه ما را به خنده می‌اندازد. به همین صورت، به‌ندرت پیش می‌آید که واقعاً بفهمیم که چه چیزی در یک فرد دیوانه ما را آزار می‌دهد. اما کاملاً به نظر می‌رسد که می‌دانیم وقتی نقش دیوانگان را بازی می‌کنیم، جواب می‌دهد و مؤثر واقع می‌شود. و رابطهٔ میان این دو است که ارزش تأمل دارد.

از آنجا که ما نسبت به دیگر موجودات‌ از جمله مورچه‌ها و گل‌های نرگس‌ موجودات خاص‌تری نیستیم، این وظیفهٔ فرهنگ است که موجب شود ما حس خاص بودن داشته‌باشیم؛ درست مانند والدین که نیاز دارند به فرزندانشان حس خاص بودن بدهند، تا از این طریق به آنها کمک کرده باشند تا بتوانند ناچیز بودن خود را در قیاس با چیزهای بزرگ‌تر تحمل کنند و امیدوار باشند که شاید بتوانند از آن لذت هم ببرند.

مشخصات کتاب
  • عنوان: حسرت
  • نویسنده: آدام فیلیپس
  • ترجمه: میثم سامان‌پور
  • انتشارات: بیدگل
  • تعداد صفحات: ۲۳۷
  • قیمت چاپ سیزدهم – سال ۱۴۰۳: ۲۸۸۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب حسرت چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافه‌بوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر:

  1. کتاب دیالکتیک تنهایی
  2. کتاب بخشودن
  3. کتاب جان‌های بیمار ذهن‌های سرحال