داستان نویسی

کتاب دختری به نام نل

https://www.iranketab.ir/

کتاب دختری به نام نل داستانی درباره یک مسیر است، ژانری که دیکنز در آن سرآمد است. به اعتقاد جرج اورول آنچه در وجود دیکنز هست و نمی‌توان تقلیدش کرد، آفرینندگی و نوآوری غریب اوست که در فصل به فصل کتاب دختری به نام نل هم شاهد آن هستیم.

چارلز جان هوفام دیکنز – Charles John Huffam Dickens در سال ۱۸۱۲ به دنیا آمد و یکی از برجسته‌ترین رمان‌نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیده جیمز جویس: از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی است. از او برای داستان‌سرایی و نثر توانمندش و خلق شخصیت‌های به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمده‌ است. دیکنز در طول زندگی خویش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب که بیشتر داستان‌های معروفش مانند الیور تویست را به صورت داستان‌های سریالی در روزنامه‌ها و هفته‌نامه‌ها منتشر می‌کرد که بعدها به صورت کتاب جمع‌آوری شدند.

رمان مغازه عتیقه‌فروشی در سال ۱۸۴۱ به صورت کتاب به چاپ رسید. علت عمده از نظر مترجم کتاب که عنوان این کتاب را دختری به نام نل انتخاب کرده، چنین است:

نل است که بار سنگین رمان را بر شانه‌های کوچکش می‌برد و شهر و روستا و فضاها و شخصیت‌ها انگار از اوست که روح و رنگ می‌گیرند. حضور و لبخندش انگار نظرها را می‌شوید و باعث می‌شود حتی بارقه‌هایی از انسانیت را پسِ پلشتیِ شخصیتی چون کیلپ بیابی. داستان، داستان نل است و زیبایی او، پس چرا عنوانش همان عنوان آشنای دختری به نام نل نباشد؟

در این رمان، خواننده با یک داستان کاملاً کلاسیک روبه‌رو است. شخصیت‌های داستان سیاه یا سفید هستند و دختر کوچک و خوش قلب داستان هیچ نقصی ندارد. روح لطیف نل به زیبایی توصیف شده به طوری که خواننده را به شدت درگیر خود می‌کند. این حجم از خودگذشتگی و عاقل بودن در سن و سال نل باعث تعجب هر خواننده‌ای خواهد شد. نل بیچاره باید از پدربزرگش در مقابل خطرات دفاع می‌کرد و از آسایش و راحتی خودش بزند.

[ » معرفی و نقد کتاب: رمان داستان دو شهر – اثر چارلز دیکنز ]

کتاب دختری به نام نل

داستان با دیدار تصادفی شبانه مردی علیل با دختر بچه‌ای آغاز می‌شود که راهش را در کوچه‌های لندن گم کرده است و از او کمک می‌خواهد. پیرمرد دختر را تا مقصد همراهی می‌کند که مغازه عتیقه فروشی‌ای است که دختر با پدربزرگش آنجا زندگی می‌کنند.

نل ترنت کوچک که ۱۴ سال دارد و بسیار زیبا و دوست‌داشتنی است، به همراه پدربزرگ بیمارش که با ازخودگذشتگی از او مراقبت می‌کند، در تاریکی مغازه قدیمی اسباب‌بازی فروشی زندگی می‌کند. در ادامه رمان با شخصیت‌های مختلف از جمله پدربزرگ که درگیر قمار و بدهکاری‌های ناشی از آن است، بیشتر آشنا می‌شویم. پدربزرگ نل دلش می‌خواهد برای نوه عزیزش ارث کلانی به جا بگذارد و برای همین است که مدام پول قرض می‌گیرد و قمار می‌کند. اما همه هست و نیستش را بر باد می‌دهد و می‌توان گفت فقط خوش‌قلبی نل است که او را به ادامه زندگی وا می‌دارد.

هنگامی که آن‌ها قادر به پرداخت بدهی‌های خود به دانیل کوئلپ، وام‌دهنده گستاخ و شیطانی، نیستند، مغازه توقیف می‌شود و آن‌ها مجبور به تخلیه می‌شوند، و به دنیای تاریکی پرتاب می‌شوند که به نظر نمی‌رسد در آن پناهگاه امنی وجود داشته باشد. به تصویر کشیدن نل بی‌گناه و غم‌انگیز توسط دیکنز در کتاب، این اثر را به یکی از ماندگارترین آثار دیکنز تبدیل کرده است.

غیر از نل و پدربزرگش، شخصیت‌های جالب زیادی در داستان نقش دارند. داستان بسیار جذاب روایت می‌شود و خواننده را با تلخکامی همراه خود می‌کشد. در کتاب شخصیت طمعکار و حریص کیلپ را نیز داریم که چشم طمع به نل دارد. عکس روی جلد کتاب، تصویر دقیقی از این تضاد است. نل با آن چهره معصوم و قلبی سرشار از مهر و محبت نسبت به پدربزرگش و در پشت سر او، کیلپ که تاریکی و پلیدی از سرتاپای او بر روی نل خیمه زده است.

پدربزرگ از شدت فشار، هوش و حواس خود را از دست می‌دهد و نل به گدایی می‌افتد. چاره دیگری ندارد، نل باید هم خودش را نجات دهد و هم پدربزرگش را نجات دهد. نل برادر ولخرج و بیکاری به نام فردریک هم دارد. او به امید اینکه پدربزرگ ارث و میراثی برای نل باقی گذاشته است، سعی دارد نل را پیدا کند و… .

دیکنز را باید یک سر و گردن بالاتر از نسل قبل و هم‌عصرانش دانست. چون با وجود فضای ملودرام، می‌توان با اطمینان خاطر بر نوشته‌های او مهر برجسته روانشناختی زد و دختری به نام نل نیز حاصل مشاهدات یک روح حساس و وفادار به زندگی است. ورینگتون وینترز نیز معتقد است بر خلاف باور برخی منتقدان، واژۀ روانشناسی برای دیکنز ناشناخته نبوده و او هرگز کار خود را محدود به ارائه پوسته‌ای بیرونی از شخصیت‌ها نکرده است. این منتقد اشاره می‌کند که:

کتاب دختری به نام نل حاصل مشاهدات یک روح حساس و وفادار به زندگی است که نویسنده‌اش از ماهیت روانشناختی آنچه درباره‌اش می‌نویسد، به خوبی آگاه است و حتی شاید بتوان پا فراتر گذاشت و نوشته‌های او را بر فروید تاثیرگذار دانست.

درباره ارزش ادبی و درونمایه ژرف و جنبه‌های روان‌شناختی کتاب دختری به نام نل در پایان این رمان، مقاله‌ای با عنوان سیر و سلوک دیکنز و نل، نوشته خانم الیزابت برنان ضمیمه شده که بسیار خواندنی است و مطالعه آن بعد از خواندن رمان، لذت زیبایی‌شناختی اثر را بیشتر می‌کند.

[ » معرفی و نقد کتاب: رمان بینوایان – رمانی از ویکتور هوگو ]

دختری به نام نل

جملاتی از متن کتاب

ای بابا، آقای ترنت! ضرب‌المثلی هست درباره خوش بودن و عاقل بودن. بعضی‌ها می‌توانند فقط خوش باشند اما نه عاقل، و بعضی‌ها که عاقل‌اند یا خودشان فکر می‌کنند که عاقل‌اند، نمی‌توانند خوش باشند. من از دسته اولم. اگر ضرب‌المثل درستی باشد، حداقل نصفش را باشی از هیچی بهتر است که، نیست؟ من که ترجیح می‌دهم خوش باشم نه عاقل؛ تا اینکه مثل تو نه این باشم و نه آن!

پزشکان کمتر نسخه‌ی خودشان را قبول دارند و حتی مردانِ خدا هم هیچ‌گاه به موعظه‌های خودشان عمل نمی‌کنند، به همین ترتیب وکلا هم چندان تمایلی ندارند بخاطر امور شخصی خودشان با قانون درآمیزند و خوب می‌دانند که قانون مثل آن تیغ‌های دو لبه است که درست معلوم نیست کاربردش چیست؛ ساختنشان گران در می‌آید و در مجموع هم موها رو خوب از بیخ و تمیز می‌تراشند اما نه موی آن کس را که باید.

معمولا این وقت‌ها می‌گویند طرف انگار بچه شده است اما این مقایسه همان قدر مسخره است که مقایسه خواب و مرگ. کجا در نگاه تیره و گرفته مردان خرف می‌توان اثری از نور و سرزندگی خندان کودکی، سبک بالی بی حد و حساب، روراستی‌ای که با سردی اطرافیان رو به رو نشده، امیدی که هنوز از دست نرفته و شوقی که به راحتی می‌شکفد دید؟

خود آفتاب هم وقتی برمی‌آید ضعیف و کم نور است و تنها با ادامه روز است که شهامت و توان بیشتری پیدا می‌کند.

هر چیزی که بویی از خوبی و معصومیت برده‌باشد، هرگز نمی‌میرد و فراموش هم نمی‌شود. باید به این ایمان داشت یا کلاً از خیر ایمان گذشت. یک کودک یا بچه شیرخواره که ناگهان در گهواره‌اش می‌میرد، در فکر و اعمال نیک آنهایی که عاشقانه دوستش داشتند، زنده می‌ماند.

هیچ فرشته‌ای به مهمانی پروردگار در عرش خوانده نمی‌شود، مگر اینکه روی کره‌خاکی، وظیفه الهی‌اش را در قبال آنهایی که دوستش داشتند، انجام داده باشد. فراموش می‌شوند؟ آه، اگر می‌شد رفتار نیک و اعمال صالح آدمها را یافت… آن موقع بود که حتی مرگ هم زیبا به‌نظر می‌رسید و معلوم می‌شد بیشتر کارهای خیر و دست‌گیری و بخشش و گذشت‌ها و حتی عشق خالص و بی‌پیراییه از همین قبرهای گردوخاک‌گرفته ریشه گرفته است.

پشت اینجاها، جایی است که می‌توانیم به آرامش برسیم و با جانُ دل بپذیریم که کارِ بدی ازمان سر نزند. از راهی می‌رویم که این پایان را بهمان وعده بدهد و قدمی هم ازش پس نمی‌گذاریم؛ حتی اگر صد برابرِ تصوراتِ ما وحشتناک باشد، پا پس نمی‌گذاریم نه، عزیز جان؟

دنیایی که کارش بی عدالتی است، هیچ بدش نمی‌آید خودش را با چنین افکاری آرام کند که اگر کسی، که قربانی خطا و بد نهادی دنیا شده وجدان پاکی داشته باشد، بی‌تردید به طریقی از مصیبت‌هایی که بر سرش می‌آید، جان سالم به در می‌برد و دشواری‌ها را هر جور که هست تحمل می‌کند و در نهایت هم حقانیتش به اثبات می‌رسد.

مشخصات کتاب
  • عنوان: کتاب دختری به نام نل
  • نویسنده: چارلز دیکنز
  • ترجمه: حمیدرضا آتش برآب
  • انتشارات: علمی و فرهنگی
  • تعداد صفحات: ۱۰۲۵
  • قیمت چاپ چهارم – سال ۱۴۰۲: ۶۵۰۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب دختری به نام نل چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافه‌بوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ همراه ما باشید: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر با ترجمه حمیدرضا آتش برآب:

  1. رمان مرشد و مارگاریتا
  2. رمان خنده سرخ
  3. رمان دختر سروان