کتاب در جاده در سال ۱۹۵۱ نوشته شد اما تا سال ۱۹۵۷ هیچ ناشری حاضر نشد آن را چاپ کند. رمانی که در اصل بر روی طوماری بلند و ۱۲۰ فوتی ( هر فوت حدود ۳۰ سانتی متر ) تایپ شد. طوماری که هم اکنون در موزهی لاوِل واقع در ایالت ماساچوسِت که زادگاه کِروآک است نگهداری میشود و میتوان آن را شمایلی از جاده در نظر گرفت.
رمان در جاده به شکل زندگی نامه است و بر اساس خاطراتی نگاشته شده که جک کِروآک به همراه دوست دیوانه اش نیل کَسِیدی (سَل پارادایز و دین موریارتی در رمان) در طی سفرهایی که در اواخر دههی ۴۰ و اوایل دههی ۵۰ به سرتاسر آمریکا داشتند خلق کردند. زمانی که فواصلی طولانی را در مدتی کوتاه پشت سر گذاشتند.
کتاب در جاده تنها یک رمان نیست بلکه نقشهای از جغرافیای آمریکاست. چرا که به جرأت میتوان گفت در هیچ رمانی، بدین اندازه از شهرها و مناطق مختلف آمریکا یاد نشده است. اما کروآک در این مسیر، همسفر مهمتری نیز دارد و او کسی نیست جز خوانندهی کتابش. راوی، روایتاش را به صورت گفتمانی دو سویه با مخاطب نوشته و به شکلی تمام عیار او را در سفرها و چالشهای ذهنی خویش شریک ساخته است.
درباره کتاب از نظر مترجم کتاب
می گویند از پر سروصداترین رمان های قرن بیستم است. و یا شاید هم پر سروصداترین رمان قرن بیستم. خالقش سه هفته تمام، مخدرهای توهم زا زد و قهوه نوشید و این رمان را به شکلی ناخوداگاه بر روی کاغذی بلند تایپ کرد. می گویند با این رمان یک شبه ره صدساله را رفت. اما تا هفت سال هیچ ناشری حاضر به چاپ این کتاب نبود ولی پس از انتشار، طوفانی را در سرتاسر آمریکا و جهان به راه انداخت و بسیاری را روانه ی جاده ها کرد.
در هر حس و حالی که باشید، چه شاد باشید و چه افسرده، چه خشمگین باشید و چه بی تفاوت، این رمان حال و احوالی عجیب را نصیب تان می کند. زیرا کتاب در جاده کتابیست درباره ی جاده ها و کوله پشتی ها و روشن فکرها و مفت سواری ها و خانم بازی ها و آقا بازی ها و شاد نوشی ها و دود کردن ها و هم آغوشی ها و پارتی ها و هزاران هزار خریت دوست داشتنی دیگر.
کتابیست برای انها که از همه چیز و همه کس عاصیند و حال میخواهند دلشان را به دست جاده بسپارند و همین طور بروند و بروند تا ببینند سر از کجا در می آورند. و البته در کنار تمام این ها رسیدن به درک و دریافتی متفاوت از جهانی که در آن زیست می کنند.
پس اگر فکر می کنید در زندگی زیادی مثبت هستید اصلا و ابدا به سراغ این رمان نروید. اما اگر مطمئنید برای یک بار هم که شده، خریتی دوست داشتنی را مرتکب شده اید که تنها و تنها خود از آن خبر دارید این کتاب را بارها و بارها بخوانید. ترجمه ی این رمان بیش از شانزده ماه از وقت مرا گرفت. کتابی که به همت نشر کتاب کوله پشتی تهران در پانصد صفحه به چاپ رسیده.
یاشین آزادبیگی – کتاب در جاده
قسمتی از کتاب
اون قدر چرخ زدم که سرگیجه گرفتم. فکر کردم دارم به رویایی ژرف سقوط می کنم، اون هم درست از فراز یه پرتگاه. اوه، پس دختری که عاشقشم کجاست؟ به این فکر کردم و به دورتادورم نگاهی انداختم، به همون شکلی که به همه جای جهان کوچیک زیر پام نگاه کرده بودم. و در برابر چشم هام، لاشه ی بزرگ و بکر و باد کرده ی قاره ی آمریکایی من آروم گرفته بود. جایی اون دور دورها، نیویورک افسرده و دیوونه داشت ابری قهوه ای و غبارآلود از بخار رو به هوا می فرستاد. چیزی قهوه ای و مقدس دوروبر شرق رو فرا گرفته، و کالیفرنیا مثل طناب های پر از رخت و لباس، سفیده و کله ش پوک پوکه. حداقل من اون موقع، همچین تصوری ازش داشتم.
- کتاب در جاده
- نویسنده: جک کرواک
- ترجمه: یاشین آزادبیگی
- انتشارات: کوله پشتی
- تعداد صفحات: ۴۹۶
- قیمت: ۳۰۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب در جاده چیست؟