در همین ابتدا عرض کنم، اگر به دنبال کتابی با درونمایه جادو، آن هم جادویی که از دل دست نوشتهها و کتابها بیرون بیاید، هستید این کتاب برای شما نوشته شده است. کتاب ریشهکن در ژانر فانتزی طرفداران زیادی دارد و توانسته است جوایز مختلفی را نیز کسب کند. از جمله جوایز این رمان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- برنده جایزه بهترین رمان سال nebula
- نامزد بهترین رمان سال hogo
- برنده جایزه بهترین رمان سال mythopoeic fantasy
- نامزد کتاب برتر سال از دیدگاه کاربران goodreads
پشت جلد کتاب ریشهکن آمده است:
[ معرفی کتاب: کتاب انتخاب – اثر کیارا کاس ]
کتاب ریشهکن
کتاب ریشهکن داستان دختریست به نام «آگنیشکا». این داستان در سرزمینی رخ میدهد که اطراف آن را جنگلی مخوف و اهریمنی فرا گرفته است. در نزدیکی روستایی که آگنیشکا در آن اقامت دارد، برجی بوده و در بالای این برج جادوگری به نام اژدهاست که جلوی پیشرفت جنگل را گرفته و در صورت تخطی موجودات اهریمنی جنگل، سعی بر درمان فسادی دارد که آنها از خود بر جای گذاشتهاند.
اژدها هر ده سال یک بار دختری را به برج خود برده و بعد، با جهیزیهای او را بر میگرداند. هیچ یک از این دختران حاضر به برگشت دوباره به روستای خود نیستند. هیچ یک از آنچه بر ایشان گذشته خبر نمیدهند و از این رو کسی نمیداند در این ده سال بر سر دختران چه بلایی میآید.
این بار قرعه به نام آگنیشکا افتاده است. دختری که هیچکس فکر نمیکرد در برابر دوست زیبای خود شانس انتخاب شدن داشته باشد و به همین دلیل نیز آمادگیای برای آنچه پیش رویش قرار گرفته ندارد. آگنیشکا دختری شلخته و دستپاچهست. اژدها مردی منضبط و بیزار از نامنظمی. با این حال در وجود آگنیشکا چیزی هست که اژدها را وادار به انتخاب او میکند.
در کتاب ریشهکن هم مانند درونمایه پایه بسیاری از کتابها با نبرد خیر و شر رو به رو هستیم که به واسطه عنصر شیرین تخیل، عمق این نبرد بیشتر نمود پیدا کرده و چیزهایی در آن وارد شده که در دنیای محدود و انتخابهای ما امکانپذیر نیستند. بر خلاف بیشتر کتابها در زمینه تخیلی با داشتن شخصیت مثبت و منفی مشخص، کتاب ریشهکن از این کلیشه دور مانده است. در کتاب شخصیت بدی وجود نداشته و شخصیتهای خوب، غرق در خطاها و احساسات انسانی طبیعی هستند، گاهی بیرحم میشوند، گاهی گول میخورند و به همان ترتیب نیز گاه دست به نیکی و از خود گذشتگی میزنند. تنها نکته این است که خوبیها به بدیهایشان میچربد. در این کتاب منبع اهریمنی همانطور که قبلا اشاره شد جنگلیست که به دلیلی نامشخص قصد بر نابودی انسانها و گرفتن انتقام از ایشان دارد.
در کتابهای نائومی نوویک با زنانی رو به رو هستیم که از هوش بسیار بالا و توانایی ذهنیای مثال زدنی برخوردارند. شاید همین را بشود یکی از نکات مثبت در زمینه این کتاب دانست چرا که در نبرد با افکار قدیمی و بیپایهای به پا میخیزد که مدتهاست گریبانگیر بسیاری از ما شده است. زنان کتابهای نائومی نوویک الزاما به دلیل زیبایی یا هنرهای خاص دستیشان قدرت ندارند. قدرت آنها از ذهن گیرایشان سرچشمه میگیرد.
[ معرفی کتاب: کتاب سیرک شبانه – اثر ارین مورگنشترن ]
نکته آخر اینکه از پارادوکس جالب این کتاب میشود الهامات زیادی گرفت. و این پارادوکس در کجا نمود پیدا کرده است؟ این ما انسانها هستیم که در دنیای واقعی به خاک جنگلها تجاوز کرده، حیوانات را آزار داده و درختان را قطع میکنیم و از بین میبریم. حالا در این کتاب شرایط کاملا برعکس شده است. این جنگل است که قصد آسیب رساندن به مردم را دارد.
این کتاب به نوعی به جنگل صدا و نشان داده اگر طبیعت به حرکت در بیاید، توانایی انجام چه کارهایی را دارد. به راستی اگر حیوانات و طبیعت میتوانستند هم تراز با خود ما، اعمالمان را پاسخگو باشند، چه چیز در انتظارمان بود؟
جملاتی از کتاب ریشهکن
پیروزمندانه سخنم را به پایان رساندم. خشنود بودم که توضیحی یافته ام که به طور دلپذیری واضح بود. اژدها قلمش را پایین انداخت و با خشم به صندلی تکیه داد. تقریبا با ناله گفت: «مزخرفه.»
سکوت کردم و کمی به فکر فرو رفتم. ترسیده بودم. طلسم پیدا کردن فساد روی لبانم بود. دهانم را باز کردم تا آن را اجرا کنم اما این کاسیا بود. این کاسیای خودم بود، کسی که بهتر از هر فرد دیگری در دنیا میشناختم.
جنگل در بهار مکانی متفاوت با زمستان بود. حس زنده شدن و بیدار شدن داشت. به محض این که اولین سایه درختان با من تماس پیدا کرد، پوستم در اثر حس کردن چشمانی تماشا گر در اطرافمان لرزید.
مهی از دود در برابر چشمانم شکل گرفته بود و ناگهان صدای ترق ترق آتش بلند شد. به سمت تنهی درخت چرخیدم و اژدها نیز آنجا بود، در میان تنه نقرهای درخت که تلاش میکرد او را ببلعد گیر کرده بود و در حالی که قلب آتشین به سرخی در میان انگشتانش میدرخشید میگفت: «حالا آگنیشکا»
او مطالب اشتباه را به یاد سپرده و چیزهای زیادی را فراموش کرده بود. به یاد سپرده بود چگونه بُکشد و متنفر باشد ولی فراموش کرده بود چطور رشد کند.
من از ملکه متنفر بودم؛ میخواستم بسوزد، همان طور که بسیاری از کسانی که دچار تباهی شده سوخته بودند؛ زیرا او آنها را به چنگ آورده بود؛ اما به نظر میرسید تمایل به سنگدلی مانند یک پاسخ اشتباه دیگر در این زنجیره بیپایان است.
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب ریشهکن
- نویسنده: نائومی نوویک
- ترجمه: یاسمن میرزاپور
- ناشر: آذر باد
- تعداد صفحات: ۴۶۲
- قیمت چاپ پنجم: ۴۷۵۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: اطلسی خرامانی
نظر شما در مورد کتاب ریشهکن چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب دیگر: