در کتاب ساز شکسته به سال ۱۹۳۸ در توکیو میرویم. رئی، پسر یازده ساله، در کمد پنهان شده و از در نیمهباز آن برای آخرین بار پدرش را میبیند. آتش جنگ آسیا را به کام خود کشیده است؛ از نگاه سیاستهای توسعه طلبانهی امپراتور، همه دشمناند و پدر رنی که ویولنیست است از این قاعده مستثنا نیست؛ پدر به همراه چهار عضو دیگر گروه موسیقی به جرم خیانت بازداشت میشود. ویولنی شکسته و زخمی ماندگار تنها یادگارهای پدر است برای فرزندش.
میزوبایاشی نویسندهای ژاپنی است که به فرانسوی مینویسد؛ او در این کتاب پیوندی خلق میکند میان سوگ و گسستن از ریشهها، و از دنیای آدمهایی که آرشه و ساز و نت به هم پیوندشان داده قصهای فراسوی مرزهای جغرافیایی میسازد. درست مثل صدای یک ساز؛ یک ویولن.
آکیرا میزوبایاشی زادهی ۵ اوت ۱۹۵۱ در ژاپن، در دانشگاه زبان و تمدنهای خارجی توکیو تحصیل کرد و پس از آن به مونپلیه رفت و در سال ۱۹۷۳ فراگیری زبان فرانسوی را آغاز کرد. سه سال هم در اکول نرمال سوپریور پاریس درس خواند. او از سال ۱۹۸۹ در دانشگاه صوفیای توکیو تدریس میکند.
طاهر بن جلون – نویسنده کتاب تأدیب – درباره این رمان مینویسد:
«زبانی فاخر، داستانی فوقالعاده و بسیار تاثیرگذار، موسیقی علیه صدای چکمهها.»
کتاب ساز شکسته
امپراتوری ژاپن پس از دوران میجی، به ماشین خونخواری برای تصرف تمام دنیا تبدیل شده بود. امپراتور که خود را خدا و شکستناپذیر میپنداشت درصدد بود تا با تمام قوا چهارگوشهی جهان را به زیر سیطرهی خود درآورد. منچوری، چین، فیلیپین و کره تنها بخشی از کشورهایی بودند که با سرنیزهی قدرتنمایی ژاپنیها زخمی شدند.
یو میزوساوا، در بحبوحهی جنگ میان ژاپن و چین تصمیم میگیرد تا با سه دوست نوازندهی چینی خود، یک کوارتت سازهای زهی تشکیل دهد. او موسیقی را فراتر از مرزها میداند و باافکار جهانوطنی خود در آن دوران پرآشوب سر سرخ برباد میدهد.
در صفحه ۳۸ کتاب ساز شکسته میخوانیم:
این کوارتت هرگز اجرا نمیشود، چون پلیس امنیت، یو میروساوا و همراهانش را «خائن به وطن» تشخیص میدهد و صدای گوشنواز کوارتتشان در نطفه خفه میشود. یو برای همیشه در زندان میماند و پسر یازدهسالهاش رئی از سرنوشت پدر بیاطلاع است. تنها میراثی که از پدر برایش مانده ویولن شکستهی اوست. ویولنی نیمهجان که رئی سفر سرنوشتش را بر جسم آزردهی آن مینگارد. او تصمیم میگیرد برای زنده کردن یاد و خاطرهی پدر ساز را ترمیم کند.
کتاب ساز شکسته در دو فضای متفاوت روایت شده است. بخش اول که بسیار کوتاه است از ژاپن جنگافروز میگوید و بلافاصله وارد بخش دوم داستان یعنی حضور رئی در فرانسه میشود. پس میتوان گفت که در این کتاب دورگه، حالوهوای فرانسوی غالب است.
ایدههای کتاب درخشان است اما پرداخت داستان میتوانست بهتر باشد. مثلا اگر قرار بود از ایدهی موسیقی علیه دیکتاتوری بنویسد باید بخش بیشتری را به این موضوع اختصاص میداد. اما از بین تمامی ایدهها میتوان به موسیقی ورای مرزها، اتحاد انسانها با هنر، و دوسویهی متفاوت از جهان، خصم و لطافت اشاره کرد.
سبک نوشتاری کتاب روان و خوشخوان و فصلها کوتاه است. از آن رو که نویسنده تمام آنچه بر یو میزاساوا گذشته را در فصلهای آخر رو میکند خواننده مشتاق است تا زودتر از ماجرا سردرآورد. اگر میان اصطلاحات تخصصی موسیقی که مترجم برای اکثر آنها توضیحات افزوده به دردسر افتادید، مکث نکنید و به موسیقی لطیف جاری میان صفحات کتاب گوش بسپارید.
نام فصلهای کتاب ساز شکسته همه از اصطلاحات موسیقی گرفته شده است. اصطلاحاتی که در کنار قطعه نوشته میشوند و سرعت اجرای قطعه را تعیین میکنند. چهار فصل کتاب، سرعت اجرای چهار قطعهی اول کوارتت شوبرت – رُزاموند – هستند که در طول داستان بارها مورد ارجاع قرار میگیرد و به بستری برای انتقال احساس شخصیتها بدل میشود.
فهرست کتاب ساز شکسته عبارتند از:
- سکوت
- یک: آلِگروما نون تروپو
- دو: آندانته
- سه: مُنوئتو: آلِگرِتو
- چهار: آلِگرو مُدِراتو
- فرود
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب رودخانه مهآلود – ادبیات ژاپن ]
جملاتی از متن کتاب
صدای گزنده و زمخت چکمهها، بلندتر و منقطعتر. کسی قدم میزند. ایستاد… باز راه افتاد… باز ایستاد. حالا نزدیک نزدیک است. حس میکنم صدای نفسهایش را میشنوم. صدای آرامِ خوردنِ چیزی به چوب. یعنی چیزی را روی نیمکت گذاشت؟ در تاریکیام، از ترس به خودم میلرزم، ترس عرق سردی به پشتم مینشاند. سکوت. ناگهان پردهی تاریکی از هم میدرد.
غم و افسردگی نوعی از مقاومت است. در دنیایی که عقل و منطق را از یاد بردهاند و خود را سپردهاند دست هیولای سلب مالکیتهای شخصی، چطور میتوان هشیار ماند؟ شوبرت با ماست، اینجا، همین حالا. او با ما همعصر است. این را با گوشت و پوستم حس میکنم.
از زیادهخواهیها و دستاندازیهای استعمارگرانهی امپراتوری ژاپن خشمگینم، اما ابدا آدمها و دولت را به یک چوب نمیرانم. در دنیای امروز، لاجرم در انقیاد دولتهاییم. البته هرکسی باید اول و پیش از هرچیز خود را فردی بداند که از هر تعلقی آزاد است. فردیت من چیزی است کاملا متفاوت با آنچه تقدیر تولدم برایم رقم زده است.
تمام قلبهای مردم، منزوی در کنج تنهایی عذابآورشان، شبیه جوهرهای فردی هستند که نفوذ به آنها محال است، در خود فرورفتهاند و درست شبیه تنهای آدمهاییاند که از یکدیگر دور افتادهاند، و چنین دردناک با هم غریبهاند.
من تمام هویتم را از چین نمیگیرم. چینیام، چینی حرف میزنم، اما قبل از هرچیز خودم را انسانی میبینم که از بند تعلقاتش آزاد است. سعی میکنم به خود بقبولانم قبل از اینکه چینی باشم، انسانم. دوستان ژاپنیام را نیز به کشورشان تقلیل نمیدهم. دوست دارم به پیوند دوستی و محبتی باور داشته باشم که مرزهایش فراتر از منازعات ملتهاست.
مشخصات کتاب
- عنوان: ساز شکسته
- نویسنده: آکیرا میزوبایاشی
- ترجمه: محمدمهدی شجاعی
- انتشارات: برج
- تعداد صفحات: ۱۹۷
- قیمت چاپ اول: ۹۹۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: مهشید موسوی
نظر شما در مورد کتاب ساز شکسته چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر برج: