امیل زولا نویسندهای آزاده و آزادیخواه است که رمانهای بسیار زیادی خلق کرده و از این لحاظ او را با ویکتور هوگو مقایسه میکنند. کتاب فتح پلاسان که در سال ۱۸۷۵ منتشر شد نیز یکی از جالب توجهترین آثار اوست. این رمان در شهری به نام پلاسان در دوران امپراتوری ناپلئون سوم جریان دارد و نمایشگر رقابتهای سیاسی همراه با انواع توطئهچینی، کارهای شرارتآمیز و ریاکاری است.
امیل زولا در سال ۱۸۴۰ از پدری ایتالیایی و مادری فرانسوی در پاریس زاده شد. امیل زولا خود را بنیانگذار مکتب ناتورالیسم – طبیعتگرایی – مینامید و خواننده در آثارش با یک رئالیسم سفت و سخت روزانه روبهرو است که در آن هیچ اثری از نمادگرایی و یا ایدهآلگرایی دیده نمیشود. در سبک امیل زولا هرآنچه هست مربوط به زندگی روزمره و جزئیات این زندگی است.
زولا مشکلات مالی فراوان داشت اما با اتکاء به استعداد فوقالعادهای که داشت به مردی فرهیخته بدل شد و از طریق فروش آثارش به مردی توانگر بدل شد. او همچنین کار روزنامهنگار انجام میداد و در ماجرای مشهور دریفوس – سروان یهودی توپخانه که متهم به جاسوسی شده بود – طی نامه سرگشاده با عنوان «من متهم میکنم» رییسجمهور وقت را مخاطب قرار داد و دفاع جانانهای از دریفوس میکند. در فرانسهی آن زمان این موضوع به حدی گسترده شد که هر فرد یا همراه دریفوس بود و یا ضد دریفوس.
در کتاب فتح پلاسان جای پای دو شاخه از خاندان ذکر شده در شهر کوچک پلاسان دیده میشود.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان شاهکار – اثر امیل زولا ]
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان ترز راکن – اثر امیل زولا ]
کتاب فتح پلاسان
کتاب فتح پلاسان چهارمین رمان از مجموعه بیست جلدی خاندان روگن ماکار است. این رمان روایتگر درگیریهای سیاسی و جناحیِ درون بورژوازی شهری کوچکی به نام پلاسان است که با حضور کشیشی غریبه و مرموز روند دیگری به خود میگیرد. برخلاف دیگر کتابهای مجموعه، در این کتاب نمایندهای از طبقه کارگر در مقابل بورژوازی قرار ندارد.
مارت و موره زن و شوهری هستند با سه فرزند که زندگی آرامی در پلاسان دارند. اکتاو پسر ارشد است، یک مرد باهوش اما خنثی و سرد نسبت به جنس زن که در دو رمان بعدی نویسنده به عنوان شخصیت اصلی نقشی محوری دارد. پسر جوان تر که آرام و درونگرا است سرژ نام دارد و شخصیتِ رمانِ پنجم از مجموعه روگن-ماکار است. فرزند سوم خانواده نیز دختری به نام دزیره است.
زندگی آرام این خانواده ادامه دارد تا اینکه کشیشی غریبه با مادرش بهعنوان مستأجر ساکن خانه آنها میشوند. کشیش و مادرش به مرور زمان با دسیسههای مختلف، به نفوذ و غلبه خود بر این خانواده میافزایند، روندی که در نهایت به فتحِ خانهی موره و فتحِ شهر پلاسان میانجامد. اما این توضیح ساده و بیآلایش از داستان اصل موضوع نیست بلکه روند فتح و کارهایی که انجام میشود مهم است.
آبهفوژا (کشیش) یک روند بطنی آرام و هوشمندانه را برای فتح پلاسان (از نظر سیاسی) طی میکند و همراه با این سیر در ظاهر صعودیِ کشیش برای رسیدن به قدرت و مقام، زولا با قدرت و موشکافی فراوان خواننده را صفحه به صفحه در تعفن و تاریکی این مسیر فرو میبرد. کشیش در این مسیر واسطهای میشود که مخاطب نظارهگر نمایش حیرتانگیزی باشد که شخصیتها و در رأس آنها خود کشیشها، رذیلانه و در عین حال رقتآور و بیفرجام، برای رسیدن به قدرت و مقام انجام میدهند.
ریاکاری روحانیت، موقعیتهای اجتماعی، شایعات باطل، سقوط به جنون و پیامدهای آن تنها چند مورد از موضوعاتی است که زولا در این داستانِ شکنندگی و جاهطلبی انسانها، به آنها میپردازد.
بهلحاظ تکنیک روایی، امیل زولا در این کتاب روش متفاوتی را نسبت به سه کتاب اول این مجموعه دنبال میکند. زولا داستان را با فصلهای کوتاهتری خلق میکند و از طرف دیگر، توصیفهای طولانی خود را کنار گذاشته و سبک داستانی را بر اساس طرح و دنیای درونی شخصیتها در پیش میگیرد. به همین دلیل کتاب فتح پلاسان یکی از خوشخوانترین کتابهای این مجموعه است.
فریدون مجلسی در مقدمهای که بر کتاب نوشته است، درباره مترجم کتاب مینویسد:
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب طرف خانه سوان – جلد اول رمان در جستجوی زمان از دست رفته ]
مشخصاً امیل زولا رابطه خوبی با مذهب و کشیشها ندارد. این موضوع را حتی در سایر کتابهای او مثل ژرمینال میتوان فهمید. اما در این کتاب به طور خاص این موضوع مورد توجه او قرار گرفته است. در کتاب فتح پلاسان کشیشها وارد بازیهای سیاسی شده و مردم ساده را وسیله رسیدن به اهدافشان قرار دادهاند.
در این رمان ما با مردی روبهرو هستیم که از مذهب فراری است و حتی از اجاره دادن خانهاش به یک کشیش ابا دارد. اما با جلو رفتن داستان کتاب صمیمیتی ایجاد میشود که نهایتا با حذف مرد از خانواده و جامعه و به شهرت رسیدن بیاندازه کشیش، ادامه پیدا میکند. بعد از همه پستی و بلندیهای داستان، خواننده با خود فکر میکند که فراری بودن مرد از مذهب چندان هم بیدلیل نبود.
این رمان شاید در بالای لیست کتابهای زولا، در جایگاه عالیترین آثارش قرار نگیرد اما سیر اتفاقات و تغییرات روحی انسانها و همچنین فسادی که در سطح سیاسی وجود داشته به خوبی به تصویر کشیده شده و میتواند مصداق قابل تاملی از دلیل بیدینی تعداد زیادی از مردم فرانسه باشد. شاید بد نباشد اشاره کنیم که زولا شهر خیالی پلاسان را شبیه شهری که زادگاه کودکی اش بوده به تصویر کشیده است.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان مرگ قسطی – ادبیات فرانسه ]
جملاتی از متن کتاب فتح پلاسان
موره حرکتی از روی عدم رضایت کرد. او زودتر از پسفردا انتظار مستاجرش را نداشت. هنگامی که داشت به سرعت از جایش بلند میشد آبهفوژا در آستانه در راهرو ظاهر شد. او مرد بلندقامت و نیرومندی بود. صورتی چهارگوش با خطوطی محو رنگی پریده داشت. پست سر او، در سایهاش، زنی مسن ایستاده بود که به طور حیرتانگیزی به وی شبیه بود اما قامت کوچکتر و حالت زمختتری داشت.
از روی بغض دل به این خوش داشت که بگوید ساکنین طبقه دوم آدمهای بیاهمیتی هستند. اندکاندک بین آشنایانش عقیدهای رواج داد که بعداً عقیده تمام مردم شهر شد. آبهفوژا به عنوان کشیشی بیچیز، فاقد هرگونه جاهطلبی و به کلی خارج از دسیسههای قلمرو اسقف شناخته شد. همه فکر کردند که او از تنگدستیاش خجلتزده است، کارهای پست کلیسا را قبول میکند، تا حد امکان خود را کنار میکشد و کنج عزلت میگزیند و انگار همانجا خوش است.
دو ماه به این ترتیب گذشت. آبهفوژا و مادرش جزئی از عادتهای خانواده موره شده بودند. شب هرکس جای معین خودش را در دور میز داشت؛ چراغ در همان جای همیشگی خودش قرار داشت، کلمات همیشگی بازیکنان در میان همان سکوتهای همیشگی، در میان همان سخنان ملایم کشیش و مارت فرو میافتاد. موره، هر بار که مادام فوژا او را به صورتی بیش از حد خشونتبار مغلوب نکرده بود، مستاجرینش را «آدمهای بسیار حسابی» میخواند.
آسمان شما بسته است. شما مرا تا آنجا بردید تا به این دیوار بکوبید. قطعا یادتان هست که وقتی شما آمدید من خیلی آسوده و آرام بودم. بدون آرزو و بدون کنجکاوی در گوشه خودم زندگی میکردم، و شما بودید که مرا با سخنانی که دلم را دگرگون میکرد بیدار کردید. شما بودید که مرا وارد جوانی دیگری کردید.
آه! بعضی روزها به شدت دلم میخواهد به صومعهای بروم و در به روی خود ببندم. در این صورت کتابهایم را با خود خواهم برد و زندگی آرام و بیسر و صدایی خواهم داشت.
دوران انتخابات در شرف آغاز بود. پلاسان، که معمولاً آرامش کامل خود را در قبال مسائل سیاسی حفظ میکرد، دچار بهت خفیفی گردیده بود. انگار دهانی نامرئی در کوچههای ساکت و آرام جنگ افروزی میکرد.
در سلول انفرادی تولت تاریکی مطلق حکمفرما بود. جریان هوای بسیار سردی موره را از حالت کرخی و گیجی توام با جمود که بحران اول شب او را بدان دچار ساخته بود خارج کرد. در حالی که چسبیده به دیوار چمباتمه زده بود با چشمان باز لحظهای بیحرکت ماند، سرش را آهسته روی سنگ سرد میغلتاند و مانند بچهای که از خواب بیدار میشود ناله میکرد. ولی یک جریان هوای بسیار مرطوب ساقهایش را چنان آزار میداد که از جایش بلند شد و به اطراف نگاه کرد. در برابر خودش درِ سلول انفرادی را که کاملاً باز بود مشاهده کرد.
مشخصات کتاب
- عنوان: فتح پلاسان
- نویسنده: امیل زولا
- ترجمه: دکتر هوشنگ امیرمکری
- انتشارات: نیلوفر
- تعداد صفحات: ۴۵۳
- قیمت: ۶۵۰۰۰ تومان
این مطلب با همکاری زهرا محبوبی نوشته شده است.
نظر شما در مورد کتاب فتح پلاسان چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نیلوفر: