انتشارات متخصصان

کتاب قرن دیوانه من

https://www.iranketab.ir/

کتاب قرن دیوانه من متفاوت‌ترین اثری است که ایوان کلیما، نویسنده نام آشنای اهل چک نوشته است. او در این اثر، روی اوضاع و احوالی تمرکز کرده است که در این قرن دیوانه، غالباً آدمی را از راه به در برده و گاه پیامدهای ویرانگری را با خود به همراه داشته است. در میان کشورها و شیوه‌های حکومتی، در این قرن، شاید کمونیسم بیشتر از هرچیزی دنیا را تحت تاثیر قرار داد و نویسنده نیز به شرح تاثیر همین ایدئولوژی پرداخته است.

اما اینکه چه شد نویسنده دست به نوشتن این اثر زد، قابل تأمل است. خود نویسنده اشاره می‌کند که روزی خبرنگاری از او پرسید که چرا درباره‌ علت کمونیست شدن در جوانی نمی‌نویسد؟ چرا که فکر می‌کند مخاطبان به آن علاقه‌مند خواهند شد. این سوال جرقه خلق کتاب قرن دیوانه من را می‌زند و ایوان کلیما با روایت کردن داستان زندگی خود به این پرسش پاسخ می‌دهد. بنابراین محتوای کتاب در مورد زندگی یک قدیم کمونیست است و وقایع و اتفاقاتی که در کل طول زندگی برای او رخ می‌دهد و اینکه چه اتفاقاتی باید می‌افتاد تا ایوان کلیما پی ببرد کمونیسم آن ایدئولوژی ایده‌آل نیست.

خود نویسنده در این باره می‌گوید:

دیدم به‌طورکلی از نوشتن درباره چندین سال عضویت در حزب کمونیست پرهیز داشته‌ام، مگر چند فراز ملایم از رمان قاضی در دادگاه. زمانی طولانی است که معتقدم حزب کمونیست، یا دقیق‌تر گفته باشم جنبش کمونیستی را توطئه‌ای جنایت‌آمیز علیه مردم‌سالاری می‌دانم و به یاد آوردن آن عضویت کوتاه برایم گوارا نیست. این روزها دیگر چه کسی می‌خواهد بداند چرا بسیاری از اعضای نسل من در عقیده‌ای غوطه خوردند که به اندیشه‌ها، شرایط اجتماعی و فضای گذار از قرن نوزدهم به قرن بیستم تعلق داشت؟ مارکسیسم که ایدئولوژی کمونیسم را شکل داد، امروزه تا حدی فراموش شده است. نظریات انقلابی این مکتب در عمل شکست خورده‌اند. این روزها جهان بیشتر از سوی تروریسم تهدید می‌شود و با داعش و مرام‌هایی شبیه به آن دست و پنجه نرم می‌کند. منتها این وضعیت قبل از آنکه ریشه در ایدئولوژی داشته باشد از نیاز افراد، خصوصاً جوانان، برای شوریدن علیه نظمی ریشه می‌گیرد که خود نیافریده‌اند و آن را منسوب به خویش نمی‌دانند.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:

کتاب قرن دیوانه من حکایت زندگی استثنایی ایوان کلیماست که در خلال روایت شش دهه جنگ، دیکتاتوری، سانسور و نبرد برای آزادی به واکاوی وجوه گوناگون عصر حساس و بحرانی قرن بیستم نیز می‌پردازد؛ از جنگ جهانی دوم تا سلطه توان فرسای کمونیسم، از امید کوتاه‌مدت به دستیابی به آزادی طی بهار پراگ در ۱۹۶۸ تا فروپاشی نهایی کمونیسم در انقلاب مخملی ۱۹۸۹٫

ایوان کلیما از بزرگترین نویسندگان ادبیات چک به شمار می‌رود که عمده کتاب‌هایش مانند رمان قاضی، کتاب نه فرشته نه قدیس و روح پراگ درباره تاریکی‌های دوره حکومت کمونیسم و دیکتاتوری بر مردم است. کتاب حاضر نیز با اینکه روایت شخصی زندگی خود اوست اما به همین موارد اشاره دارد.

کتاب قرن دیوانه من

کتاب حاضر در دو بخش نوشته شده است. بخش اول راجع به زندگی پر ماجرا و تلخ ایوان کلیما و البته مردم چک در قرن بیستم است که می‌توان آن را اتوبیوگرافی دانست و بخش دوم شامل مقاله‌هایی است که جذابیت کتاب را دوچندان کرده است. در واقع ما در بخش اول شاهد رشد و پخته‌تر شدن نویسنده‌ای هستیم که حاصل زندگی و تفکراتش در مقالات بخش دوم آمده است.

خود ایوان کلیما اشاره می‌کند که تلاش او در این کتاب برای روایت و تحلیل وقایع زندگی، شاید حتی برای کسانی که کمونیسم را اندیشه‌ای مرده می‌شمارند معنادار باشد. همچنین می‌گوید: «من در گزارشم عمدتاً بر شرایطی تمرکز می‌کنم که در این قرن دیوانه، بشریت را غالباً گمراه می‌کرد و گاهی به مسیرهای مرگ‌‌بار می‌کشاند.»

نویسنده سعی کرده است به آن دوران بپردازد و توضیح دهد چگونه در جوانی جذب کمونیسم شد و پس از مدتی متوجه شد که این مسیر اشتباه است و از آن فاصله گرفت. در این کتاب نویسنده عقاید حزب و دلیل جدا شدنش را توضیح می‌دهد و توضیح می‌دهد برای جبران چطور به نوشتن و آگاهی بخشی ادامه داده است. اما سخن گفتن از تلخی‌های کمونیسم و خلق اثری که همگان آن را بخوانند چندان راحت نیست، بنابراین کلیما به شکلی جذاب همراه با طنز سیاه به شرح زندگی خود پرداخته و با ارائه نوعی کارنامه زندگی، در مقابل خواننده قرار می‌گیرد تا قضاوت شود.

نکته منفی درباره کتاب قرن دیوانه من و داستان اینکه، کتاب پر از اسامی ناشناخته‌ای است که طبیعتاً آدم‌های تاثیرگذار و معروفی در آن زمان و در ایام کمونیست بودند ولی آشنایی با آن‌ها در این داستان به خوبی رخ نداده است و نویسنده نیز پیشینه‌ای از آن‌ها ارائه نداده که کار خواننده را سخت می‌کند.

به طور کلی، در این کتاب با نویسنده از آغاز زندگی‌اش همراه خواهیم شد؛ در اردوگاه‌های مرگ نازی‌ کنار او و بیچارگانی خواهیم بود که سرنوشت بدی در انتظارشان بود و سپس خواهیم دید که او چقدر خوش‌شانس بوده که از شر نازی‌ها رها شد. در ادامه مدتی را زیر سایه خوف و خفقان پرچمِ سوسیالیسم از نوع چکی آن به سر خواهیم برد. بعد همراه نویسنده برای دستیابی به آزادی‌ای که راحت به دست نخواهد آمد، دست به مهاجرت می‌زنیم که چندان دوام ندارد. درنهایت نیز همراه نویسنده به نوشتن پناه خواهیم آورد. کلیما در نوشته‌هایش از آزادی، سفرهایی که برای کارش می‌رفت و شرایط نویسنده‌ها در چکسلواکی کمونیستی پرداخته است که در این قسمت‌ها صبر و حوصله خواننده ضروری است.

در کنار نویسنده و خواندن روایت زندگی او، خواننده مسائل سیاسی دیگر مانند اتفاقات دوران جنگ جهانی دوم و اینکه چطور آلمان نازی، کشور چک را اشغال می‌کند و اینکه بعد توسط نیروهای ارتش شوروی آزاد شد را مرور می‌کند. داستان چگونگی اتفاقات بعد از جنگ و کودتای سوسیالیست‌ها برای تبدیل چکسلواکی به یک کشور کمونیست، اتفاقات بهار پراگ و در نهایت سقوط حکومت کمونیست. وی که در ابتدا عضو حزب کمونیست بود، به سرعت و در همان اوایل پی به اشتباه راهی که برگزیده می برد و شروع به مبارزه از طریق نوشتن می کند. از امید کوتاه آزادی در بهار پراگ ۱۹۶۸ تا منشور ۷۷ و سقوط نهایی رژیم در انقلاب مخملی ۱۹۸۹.


همان‌طور که اشاره کردیم، بخش اول از دوران کودکی تا سقوط حکومت توتالیتر کمونیست را شامل می‌شود که حدود ۴۵۰ صفحه از کتاب است و بخش دوم حدود ۱۳۰ صفحه است که مقاله‌های نویسنده می‌باشد که به اعتقاد ما خواندنی‌ترین بخش کتاب نیز می‌باشد. در قسمت مقاله‌ها نویسنده با مثال‌های واقعی، سعی در به نقد کشیدن انقلاب و حکومت توتالیتر می‌کند و خواندن آن جذابیت بیشتری نسبت به بخش شیرین اول دارد.

فهرست مقاله‌های انتهای کتاب عبارت است از:

  • جنایتکارهای ایدئولوژیک
  • آرمان‌شهرها
  • پیروزمندان و شکست‌خوردگان
  • حزب
  • انقلاب – ترس
  • سوءاستفاده از جوان‌ها
  • ضرورت باورمندی
  • دیکتاتورها و دیکتاتوری
  • خیانت روشنفکران
  • درباره تبلیغات
  • جزم‌اندیشان و متعصب‌ها
  • دیکتاتورهای جان به لب آمده و شورشی‌ها
  • رویاها و واقعیت
  • زیستن در انقیاد
  • اشغال، همدستی با دشمن و بی‌سروپاهای متفکر
  • انتقاد از خود
  • پلیس مخفی
  • نخبگان

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب شهر فرنگ اروپا ]

کتاب قرن دیوانه من

جملاتی از متن کتاب

خوار شمردن مردم و دموکراسی ویژگی تمام دیکتاتورهاست و به آن‌ها اجازه می‌دهد به این نتیجه برسند که می‌توان ذهن توده‌های مردم را اسیر کرد و به بردگی گرفت و در صورتی که قرار باشد همچنان حکومت کنند، صرف همه هم‌وغم برای این تلاش هم ضرورت دارد و هم کار درستی است. حکومت‌های دیکتاتوری تا جایی که می‌توانند در روش‌های خود برای کنترل ذهن انسان پیش می‌روند.

چه دنیای وحشتناکی است، دنیایی که در آن دو گزینه داشته باشد: ماندن در وطنی که نوید رنج می‌دهد یا رنجی که موجب تاثر کسانی می‌شود که چشم‌پوشی از وطن را انتخاب می‌کنند.

لنین طیف گسترده‌ای از دشمنان داشت: بورژوازی، گارد سفید، امپریالیست‌ها، اعضای تمام حزب‌های دیگر، اعیان و اشراف، و تمام مخالفانش، اعم از این که متعلق به این طبقات بودند یا نه یا هنرمندان و دانشمندان برجسته‌ای بودند که از اسباب وحشت او نفرت داشتند.

ترس در واقع جامعه را پخش و پراکنده نمی‌کند، چون حتی پخش و پراکندگی هم جنبش است. ترس جامعه را می‌کشد. همان لحظه‌ای که ترس، بی‌هیچ تمایزی، هم بر پیروزمندان و شکست‌خوردگان، هم بر حاکمان و هم حکومت‌شوندگان چیره می‌شود، کل دم و دستگاه پیچیده را از کار می‌اندازد و فلج می‌کند، زیرا دیگر هیچکس قدرت تصمیم‌گیری درباره هیچ‌چیز را ندارد. هرکس سعی می‌کند از به گردن گرفتن مسئولیت اوضاع غیرقابل کنترل خودداری کند. ترس و وحشت جامعه را به لبه نابودی می‌کشاند.

پلیس دیگر فقط مجرمان را تعقیب نمی‌کند، بلکه به تعقیب کسانی هم می‌پردازد که دشمنان نظم جدید تلقی می‌شوند. قضات تازه منصوب شده بر مسند قضاوت می‌نشینند، و هدفشان نه استحکام بخشیدن به عدالت و انصاف، بلکه بیشتر ایجاد تردید در آن‌هاست، هدفشان این است که تصریح کنند می‌توان هرکسی را مجرم معرفی و محکوم کرد. شهروند باید درک کند که هر لحظه ممکن است کار، آزادی و حتی جانش را هم از دست بدهد و عزیزانش نیز دچار همین بلا شوند. شهروند باید در ترس مدام زندگی کند.

آلبر کامو می‌نویسد: خصیصه بنیادین و اجتناب‌ناپذیر اکثر انقلاب‌ها جنایت است.

حزب کمونیست روسیه – درست مثل حزب کمونیست چک که بعدها تشکیل شد – از دل پراکندگی سوسیال‌دموکرات‌ها سر برآورد. در دومین کنگره حزب سوسیال‌دموکراتیک روسیه، که به دلیل غیرقانونی بودن فعالیت‌هایش در کشور، در خارج از روسیه برگزار شد، جناحی که لنین رهبری‌اش را به عهده داشت، اکثریت را به دست آورد، و از آن زمان به بعد رهبر هوشمند این جناح صفت بلشویک را که معنایش اکثریت است به کار می‌برد.

تاریخ عصر نوین ما مشحون از انقلاب‌ها و کودتاهایی است که همیشه با رضایت پرشور جمعیتی که به خیابان‌ها می‌آیند، رخ می‌دهند. ملت فرانسه از اعدام شدن پادشاه و ملکه خود به هیجان آمد. آن‌گاه بابت گردن زدن رهبران انقلابی شادمانی کرد و چند سال بعد، همان مردم معمولی و گمنام از تاجگذاری ناپلئون در مقام امپراتور استقبال کردند.

در صورتی که حکومت دیکتاتوری سقوط کند یا اگر حتی در برابر تحول دموکراتیک عقب‌نشینی کند، پیروزمندان سرخوش کمی بعد با وحشت درمی‌یابند که نمایندگان حکومت تمامیت‌خواه اخیراً شکست‌خورده، دوباره دارند تقلا می‌کنند تا قدرتی را که از آن محروم شده‌اند، فراچنگ آورند. نمی‌توان از این درهم آمیزی شکست‌خوردگان با پیروزمندان محافظت کرد، علتش هم فقط این نیست که دموکراسی از تعقیب کسانی که مرتکب جرم آشکار نمی‌شوند امتناع می‌کند، بلکه این هم هست که اغلب تعیین کردن این مطلب که چه کسی غالب است و چه کسی مغلوب، کار دشواری است.

بزرگ‌ترین خطری که نوع بشر را تهدید می‌کند، آن هنگام است که طرفداران آرمانشهر موفق می‌شوند قدرت را فراچنگ بیاورند و می‌کوشند به نام آرمانشهر خود به رویاهاشان در باره یک جامعه بهتر تحقق ببخشند.

مشخصات کتاب
  • عنوان: کتاب قرن دیوانه من
  • نویسنده: ایوان کلیما
  • ترجمه: فروغ پوریاوری
  • انتشارات: نشر ثالث
  • تعداد صفحات: ۵۸۲
  • قیمت چاپ سوم – سال ۱۴۰۲: ۵۵۰۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب قرن دیوان من چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافه‌بوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر از نشر ثالث:

  1. کتاب دریاس و جسدها
  2. کتاب زنده باد زندگی
  3. رمان دوست باهوش من