رومن گاری را احتمالا از کتابهای شناختهشدهای مثل «زندگی در پیش رو»، «خداحافظ گاری کوپر» و یا حتی «شبح سرگردان» بشناسید. اما کتاب لیدی ال نیز، در کارنامه درخشانِ گاری، در جای خود، بسیار ارزشمند و خواندنی است.
رومن گاری که در خانواده نیمهاشرافی در روسیه به دنیا آمد و اندکی بعد از انقلاب، همراه مادرش به لهستان و فرانسه رفت. در فرانسه در رشته حقوق درس خواند و در جنگ جهانی دوم به نیروی هوایی پیوست. سرانجام نیز در آمریکا سرکنسول فرانسه شد.
کتاب لیدی ال تمرکز ویژهای بر مسائل آنارشیسم دارد. در همین راستا، در مقدمه کتاب، توضیحاتی برای روشنتر شدنِ مفاهیم آرنارشیستی و چگونگیی پایهگذاری این تفکر آورده شده، که اگر با این عقاید آشنایی نداشته باشید، بسیار کمککننده است. گفتنی است که یکی از شخصیتهای کلیدی داستان، با نامِ آرمان؛ شخصیتی واقعی و تاریخی است. و در مقدمه کتاب آورده شده که نویسنده بر اساس منابع و مدارک فراوانی که درباره زندگی و افکار این شخص نوشته شده، رمان را تهیه کرده است.
در پشت جلد کتاب لیدی ال آمده است:
در قسمتی از مقدمه کتاب نیز، درباره مفهوم آنارشیسم آمده است: «آنارشیسم نظریه سیاسی، تئوری یا فلسفهای است که قدرت سیاسی را به هر شکل که باشد، نامطلوب میشمارد و در واقع افراطیترین شاخه فردگرایی است. هسته مرکزی آنارشیسم دشمنی با دولت است، ولی در عین حال هر نوع قدرت سازمانیافته اجتماعی و دینی را نیز محکوم میکند. آنارشیسم قوانین دولتها را سرچشمه تعرض و منشا همه شرور اجتماعی تلقی میکند و به این دلیل خواستار از میان رفتن همه دولتها به معنای امروزی آنهاست و به جای آن هوادار همکاری داوطلبانه است. آنارشیست بر خلاف آنچه که معروف است هرج و مرجطلب نیست و جامعهی بدون نظم نمیخواهد، بلکه به نظامی میاندیشد که نتیجه همکاری آزادانه باشد که بهترین شکل آن ایجاد گروههای خودمختار است. زیرا آنارشیستها انسان را اساساً و ذاتاً اجتماعی میپندارند.»
[ معرفی کتاب: رمان سفر به انتهای شب – ادبیات فرانسه ]
کتاب لیدی ال
لیدی ال، اکنون «بانویی پیر و باشکوه» است. و طبق عقیدهاش، هیچچیز بدتر و کسلکنندهتر از این نیست که بعد از گذر از سالهای طولانی، تنها دستاوردت تصویرِ یک بانوی پیر و باشکوه باشد! زیادی معمولی و محافظه کارانه است، و به دور از هرگونه شور، اشتیاق و عطشِ زندگى با تمام اشتباهاتِ گریزناپذیر و آزادانهاش.
او که زنی زیبا و محبوب از طبقه اشرافی است، اکنون در تولد هشتاد سالگی، بار سنگینی از گذشته را بر شانه خود حس میکند. زندگی و تجربیاتى که از سر گذرانده، عشق عجیب و شوری که تجربه کرده و حالا جای خالی این گذر را بیش از هر لحظهای حس میکند. لیدی ال در تمام این سالها، تصویری از خود ارائه داده، که با خودِ واقعیاش و آنچه پشت سر گذاشته فرسنگها فاصله دارد. حالا او با بازگویی بخشى از این گذشته و حقایقى که تا به حال بر همه پوشیده بوده، سعی دارد قدری از این بار را برای خود سبک کند.
روایت بر محورِ رابطه عاشقانه لیدى ال و مردى به نام آرمان دنى پیش میرود. جالب است که بدانید شخصیتِ آرمان، ساختگی نیست، و همانطور که اشاره شد، شخصیتی حقیقی و تاریخی است.
او یک آنارشیست تمامعیار است. کسى که تمام توانش را برای مبارزه با انسانهای اشرافزاده، دزدس، ترور و جنایت مسگذارد. لیدى ال از آنجاییکه دلباخته او میشود وارد بازیهای او شده و در این مسیر با فداکاریهای مدام، به او کمک میکند. اما آرمان، عشقى را جز مبارزات سیاسی نمیشناسد. و به عقیده او تنها سه چیز در دنیاست که ارزش زندگى و مرگ را دارد: آزادی، برابری و برادری.
بین لیدى ال و آرمان تفاوتی است. لیدى ال تمام زندگیاش را فدا رسیدن به این عشق میکند. و آرمان تمام عشقش را فدای رسیدن به اهداف سیاسىاش!
داستان به شکل واضح به عقاید آنارشیستی میتازد و روشن میکند که چطور اینگونه افراد دست به جنایت میزنند و اعمال ضد انسانی را پشت فلسفه بافىهایی مانند آنارشیسم توجیه میکنند. در واقع کتاب نقدی است بر این روند متناقض که تمام تلاشها و شورشها با هدف «برادری، برابری و آزادی» انجام میگیرد، درحالیکه در میان این وضعیت تنها چیزی که به فراموشى سپرده میشود و از بین میرود همین آزادی و برابری است! چراکه اعمال این انسانها در انتهاى مسیر، در نقضِ همان چیزی قرار میگیرد که هدف در نظر گرفته شده بود.
طبق تعبیری کنایهآمیز از کتاب؛ مادامى که ما برای برابرى مشغولِ شورش هستیم، برابری در گوشهای از خیابان به ساعت مچیاش نگاه میکند و حوصلهاش سر میرود! در نهایت، این داستان با تقابل عجیبی بین سیاست و عشق پیش میرود. و آنقدر غیرقابل پیشبینی به پایان میرسد که شوکه میشوید. شیوهاس که رومن گاری با آن، نفرت و عشق را درآمیخته، تا انتها ما را به این جمله کلیدی داستان نزیدک میکند:
کسى که خوب دوست دارد، خوب هم تنبیه میکند.
بر اساس کتاب لیدی ال در سال ۱۹۶۵ فیلمی با بازی پل نیومن و سوفیا لورن نیز ساخته شده که دیدن آن بعد از مطالعه کتاب خالی از لطف نیست.
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب میخائیل باکونین – آنارشیست انقلابی روس ]
جملاتی از متن رمان
پنجره باز بودو دسته گل لاله و رز بر زمینه آسمانی نور تابستانی، تابلوهای ماتیس را به خاطرش میآورد، و حتی به نظر میرسید گلبرگهای زردی که بر چهارچوب پنجره افتادهاند به ظرافت از قلم موی استادی بزرگ تراویدهاند. لیدی ال از رنگ زرد بیزار بود و تعجب میکرد که چگونه این گلها به آن گلدان دوره مینگ راه یافتهاند. زورگاری گذاشتن هیچ دسته گلی در خانه بیاجازه و تایید او مسیر نبود.
بیایید از دنیا تا زمانی که هنوز فاسد است لذت ببریم.
گلها اهمیتی نمیدهند که جوان هستی یا پیر، تنها میدانند چطور احساس جوانی را در تو بیدار کنند.
یادت باشد دخترم… تو سرد و بیاعتنایی… دست یافتنی نیستی… همیشه دور از دسترس باقی میمانی… الههای هستی که به تنهایی در اولمپ خودت نشستهای… هیچکش نباید پیشت به خود جرات و جسارت بدهد… فقط باید از دور ترا ببینند و به احترام ستایشت کنند.
هدف هنر نجات جهان نیست، بلکه آن است که دنیا را پذیرفتنیتر کند.
مسیو، شما تصور خیلی نادرستی از مردم دارید. من خودم گرچه یک اشرافی هستم و خیلی منحط، اما نظرات درستتر و عالیتری از مردم دارم. آنها دوست ندارند که به ضرب مشت و لگد به سوی انقلاب رانده شوند. پس از سالها نظارهی طرز زندگی من لحظهای خواهد رسید که آنها هم آرزو کنند در خوشیهای من سهیم شوند. و تا آنجا که آنها به راستی مصمم باشند از زندگی لذت ببرند، من اهمیتی نمیدهم که از بین بروم و جای مرا میلیونها نفر لذت طلب بگیرند. من خوشی و نشاط را دوست دارم. هیچ چیز بالاتر از آن نیست که لذتطلبی ببیند مردم در لذاتش سهیم میشوند. لذتطلب حقیقی و مخلص میتواند از لذات خود چشم بپوشد، به شرطی که ببیند همه مردم از زندگی خود لذت میبرند.
نمیدانی چه روزهایی را بیتو گذراندهام. به خاطر این روزها از تو بدم میآید. میتوانستیم باهم خوشبخت باشیم.
عجیب است که شانههای آدم این همه تنها و درمانده شود! سر آخر مثل اینکه مال تو نیستند و احساس میکنی که بیگانهاند و کسی فراموش کرده و آنها را جا گذاشته است.
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب لیدی ال
- نویسنده: رومن گاری
- ترجمه: مهدی غبرایی
- انتشارات: ناهید
- تعداد صفحات: ۲۰۱
- قیمت چاپ سیزدهم – سال ۱۴۰۲: ۱۲۰۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: نگار نوشادی
شما در مورد کتاب لیدی ال چه فکری میکنید؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافهبوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
معرفی چند کتاب دیگر از ادبیات فرانسه: