کتاب مرد جعبهای که در نشر خوب منتشر شده، داستانی در باب هستی و وجود است. این رمان نیز مانند دیگر آثار کوبو آبه به هویت وجودی افراد در جامعه میپردازد. داستان کتاب مرد جعبهای از نگاه شخصی به نام «اِی» روایت میشود. ماجراها از زاویهی دید او که در یک جعبه پنهان شده و از جامعه جدا افتاده نقل میشود. سپس این جعبه به دست افراد دیگر میرسد و داستان از زاویهی دید آنها نقل میشود. سوالات فلسفی که در مورد «وجود» و «عدم وجود» شخصیتها مطرح میشود خواننده را به چالش میکشد و او را به خواندن ادامهی داستان ترغیب میکند.
رمان مرد جعبهای مملوء از چالشهای روایی و روانی شخصیتهاست. قتلی صورت گرفته یا نه؟ شخصیتهای حاضر در داستان واقعیاند یا فقط ساخته و پرداختهی ذهن راوی؟ خود راوی چطور؟ وجود خارجی دارد یا نه؟ آیا راوی زنده است؟ یا خیلی پیشتر از این ماجراها مرده؟ کشتهشده یا به مرگ طبیعی مرده؟
در ادامه به بررسی این اثر درخشان از ادبیات ژاپن میپردازیم که انتشارات خوب با ترجمهی مرضیه طرلانی روانهی بازار کتاب کرده است…
مرد جعبهای: نقبی بر آرزوی پنهانِ جعبهایشدن
جرمی چارین میگوید: «کتاب مرد جعبهای نقبی میزند بر آرزوهای پنهانی ما، خیال ما برای تبدیلشدن به مردان (یا زنان) جعبهای؛ انگیزهی ما برای فرار از داشتن نشانی ثابت و ساختن صحنههایی از پشت پردههای پلاستیکی یا هر فیلتر دیگری.»
مرد جعبهای در بخشی از داستان خودش را نگاه میکند و نمیتواند تشخیص دهد کدامیک از حاضرین در اتاق، خود واقعی او هستند. از سوی دیگر، آبه در مورد مفاهیمی مثل «نگاه»، «نگاه خیره»، و «مورد نگاه قرارگرفتن» صحبت میکند. تنش بین «مشاهدهشونده» و «ناظر» در بخشهای مختلف کتاب بسیار جذاب و قابلتامل است.
کتابهای دیگر آبه، مثل زن در ریگ روان هم به نوعی در مورد «ناپدیدشدن، هویت و وجود افراد در جامعه» است. با توجه به این حقیقت که این مسائل و مفاهیم اجزای اصلی داستانهای آبه را تشکیل میدهند، مرد جعبهای هم توانسته آنها را در چارچوب منحصربهخودش به تصویر بکشد و به خواننده ارائه دهد.
ویژگیهای برجستهی کتاب مرد جعبهای
در کتاب مرد جعبهای مکالمات بدون اسم، پرشهای داستانی و تغییر زاویهی دید ممکن است خواننده را دچار سردرگمی و پیگیری خط داستان را چالشبرانگیز کند. به طور کلی روایت غیرمنسجم و بدون چارچوب از جمله ساختارشکنیهاییست که آثار آبه را از نویسندگان همعصر خود متمایز میکند. شیوهی استفاده از روایت سوررئال و پستمدرن که به نوعی میتوان آن را «جریان سیال ذهن» هم تلقی کرد، شاید برای خوانندگانی که برای اولین بار با اثری از آبه روبرو میشوند، بسیار چالشبرانگیز باشد.
شروع داستان مرد جعبه ای بسیار عجیب و جذاب است. کمی توضیح در مورد ولگردهای دستگیرشده و بعد ناگهان روش ساخت جعبه با تمام جزییات و ابزار. اصلاً این جعبه به چه کار میآید؟ چرا کسی باید این همه زحمت بکشد و جعبهای با این ویژگیها بسازد؟ چه کسانی در این جعبهها زندگی میکنند؟ توصیفات آبه مثل همیشه بسیار دقیق است. خواننده میتواند جعبهها را آنقدر روشن در ذهنش مجسم کند که انگار خودش یکی از آنها را روی سر گذاشته و از دریچهی آن به جهان اطرافش نگاه میکند. به علاوه این تصاویر به قدری واقعی ترسیم میشوند که خواننده گمان میکند بخشی از این ماجراها ریشه در واقعیت دارند.
جالب است بدانیم که آبه به کافکای ژاپنی مشهور است و آثار این دو نویسنده را با هم مقایسه میکنند. تعلیقات رمان مرد جعبهای به نوعی شبیه مسخ کافکاست که سوررئال در آن به عمق بیشتری رسیده. برخی از پیچیدگیها و زاویهدیدهای سردرگمکننده خواننده را به یاد آثار سینمایی دیوید لینچ هم میاندازد.
گزیدهای از کتاب مرد جعبهای
در بخشی از داستان مرد جعبه ای میخوانیم:
«آه! بالاخره فهمیدم تو واقعا چه کسی هستی. فکر میکردم راهی را که برای معرفی خودت انتخاب کردهای بسیار هوشنمدانه باشد… تو صرفا محصول تخیلات من هستی. گفتن این که محصول تخیلات من نیستی، تو را سربلند نمیکند. این اتاق معاینه و خود تو، روی دیوار جعبهی من در حال شکل گرفتن هستید. شما صرفا نوشته هستید. جعبهات نشان میدهد که تو نمیتوانی چنین چیزهایی را تصور کنی، اما فکر میکنم جعبهی واقعی با جعبهی بدلی تفاوتهایی داشته باشد. من در واقع حالا مشغول نگاهکردن به آن اتاق مجزا هستم که بهاندازهی کافی برای یک نفر جا دارد. باطن چهرهای را میبینم که چون کسی او را نمیبیند، نمیتواند ادایش را در بیاورد، مجموعهای از دیوارنویسیهایی که بهصورت فشرده روی دیوارههای مقوایی داخل جعبه نوشته شده و بعد از سه سال عرقریختن و آه کشیدن آفتابسوخته شده است…
این داستان زندگی من است…»
افرادی که به رمانهای مفهومی و سورئال علاقه دارند، میتوانند با مرد جعبه ای ارتباط خوبی برقرار کنند. علاقهمندان به مبحث هویت، وجود، ناپدیدشدن در اجتماع و بیهویتی هم میتوانند از کتاب مرد جعبه ای به عنوان یک منبع مطالعاتی و تحقیقی استفاده کنند. احتمالاً دانشجویان رشتههای ادبیات و فلسفه هم از آن بسیار لذت خواهند برد.