انتشارات متخصصان

کتاب مفتش اعظم

https://www.iranketab.ir/

کتاب برادران کارامازوف آخرین اثر نویسنده بزرگ روس، فیودور داستایفسکی است و بخش مفتش اعظم از این رمان نقطه اوج آن است که نقد و تفسیرهای بسیار می‌طلبد. کتاب مفتش اعظم نیز با همین هدف از کتاب اصل جدا شده است. برادران کارامازوف در سال ۱۸۸۰ به پایان رسید و اگر نویسنده از دنیا نمی‌رفت قصد داشت داستان آن را ادامه دهد. به اعتقاد بسیارانی این رمان بزرگ‌ترین رمان داستایفسکی است.

داستان مفتش اعظم تنها در آلمان بیش از شصت بار به طور مستقل منتشر شده است. داستایفسکی خود گفته است که این متن در تمام عمرش ذهن او را به خود مشغول کرده بود و در جای دیگر خاطر نشان می‌کند که داستان مفتش اعظم را نقطه اوج اثار ادبی خود می‌داند. بسیاری از نویسندگان معروف نیز دست به نقد و تفسیر این داستان زده‌اند.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:

فئودور داستایفسکی یکی از روانشناسان برجسته ادبیات جهان به شمار می‌رود. موضوع مرکزی این نویسنده موشکاف تجزیه و تحلیل احساسات و عواطف انسانی است. آثار وی شرایط سیاسی، اجتماعی و معنوی – مذهبی روسیه تزاری را، که در قرن نوزدهم در تحول عظیمی به سر می‌برد، به تصویر می‌کشند.

کتاب‌هایی که تا به امروز از فیودور داستایفسکی در کافه‌بوک معرفی شده عبارتند از:

  1. رمان برادران کارامازوف
  2. رمان جنایت و مکافات
  3. رمان ابله
  4. رمان شیاطین
  5. رمان یادداشتهای زیرزمینی
  6. رمان قمارباز
  7. رمان بیچارگان
  8. رمان خاطرات خانه مردگان
  9. رمان شب‌های روشن
  10. رمان همزاد
  11. رمان یک اتفاق مسخره

برادران کارامازوف یک رمان سرشار از طغیان، سرشار از جدال بین نیروی‌های خوب و بد، جدال بین شک و ایمان با مفاهیم فوق‌العاده زیبا و عمیق از جمله بخشش، اشتراک در گناه، اشتراک در رستگاری، عذاب کشیدن و بسیاری موارد دیگر است و بخش مفتش اعظم شایسته توجه ویژه‌ای است.

کتاب مفتش اعظم

در رمان برادران کارامازوف دو شخصیت اصلی حضور دارند که بازیگر اصلی بخش مفتش اعظم هستند: ایوان و آلیوشا. ایوان روشنفکری شکاک است که خط فکری مشخصی دارد و حتی تلاش می‌کند رابطه ویران شده میان دیگر برادران را حل کند. آلیوشا نیز جوانی بیست ساله است که در صومعه بزرگ شده و قهرمان رمان معرفی شده است.

ایوان کارامازوف و برادرش آلیوشا در رستوارنی با یکدیگر ملاقات می‌کنند. آلیوشا، برادر کوچکتر، کشیش جوانی است که اعتقادات مذهبی عمیقی دارد. در حالی که ایوان را می‌توان نقطه مقابل او دانست. ایوان در انجا به برادرش می‌گوید که یک شعر گفته، البته آن را ننوشته بلکه طرح آن را در ذهن ریخته و مایل است آن را برای او بخواند.

چیزی که این شعر می‌نامد، صحنه بازگشت و تخیلی کوتاه مدت حضرت عیسی مسیح در قرن شانزده میلادی در اسپانیا است. او ظهور می‌کند و با اینکه همه مردم، او را می‌شناسند و همان لحظه معجزاتی را نشان می‌دهد، مانند شفا دادن نابینا و زنده کردن دختر بچه درون تابوت، اما باز به دستور یک مقام عالی‌رتبه کلیسای کاتولیک یعنی مفتش اعظم او را دستگیر می‌کنند و به زندان می‌اندازند.

تمام این فصل از داستان، صحبت‌های مفتش اعظم با حضرت مسیح در زندان است که چرا به این جهان آمده و با ورودش مزاحمت ایجاد کرده و باعث اخلال در نظمی که کلیسای کاتولیک بعد از سال‌های سال برقرار کرده، شده است.

از دید داستایفسکی کلیسا برخلاف مسیحیت که آزادی را برای انسان به ارمغان آورده، حق انتخاب و آزادی را از انسان سلب کرده است. نویسنده در این فصل عیسی مسیح را وارد صحنه می‌کند تا بعد قرن‌ها در کنار دوستان و هواداران دین و مذهبش، در کلیسای کاتولیک تحت حکومت پاپ رخ بنماید. پاپ اعظم مسیح را شناخته و او را به زندان می‌افکند تا در سحرگاه فردا نه با صلیب و نه به دار آویختن، که چون مرتدان و گناه‌کاران قرن شانزده، زنده زنده در آتش سوزاندن، مجازاتش کند.

داستایفسکی در این فصل به‌نوعی بیزاری و نفرتش از کلیسای کاتولیک را با بیان حکم محکومیت مسیح بیان می‌کند. او همچنین در تلاش است در این فصل کاتولیسم را با سوسیالیسم مقایسه کند. به این شکل که هر دو می‌کوشند با برداشتن بار مسئولیت فردی از دوش انسان او را خوشبخت کنند. سوسیالیسم انسان را از فردیتش محروم می‌کند و در مقابل به او وعده‌ی نان و کار می‌دهد. کلیسا وجدان انسان‌ها را فرمان‌بردار محض خود می‌کند و در ازای آن آزادی انتخاب و اندیشیدن را از او سلب می‌کند. آن‌گونه که مفتش اعظم می‌گوید:

و انسان‌ها شادمان شدند که بار دیگر چون گوسفندان هدایت شدند و آن هدیه هولناک آزادی که رنج بسیار به ایشان به بار آورده بود، سرانجام از دل‌هایشان زدوده شده.

و این‌گونه است که محدوده سقوط بشر به حد گله گاو و گوسفند می‌رسد.

پیشنهاد می‌کنیم اگر برادران کارامازوف را خوانده‌اید، باز هم کتاب مفتش اعظم را بخوانید چرا که نقد و تفسیرهایی که در این کتاب آورده شده بسیار به فهم کتاب و موضوع مفتش اعظم کمک می‌کند. اما اگر برادران کارامازوف را نیز نخوانده‌اید، می‌توانید کتاب مفتش اعظم را بخوانید چرا که این بخش به شکل مستقل است. در بخش انتهایی کتاب نقد و تفسیرهای از بزرگانی چون کامو، سارتر، توماس من، کافکا و… وجود داره هدف اصلی کتاب حاضر است.

[ » مطلب مفید: بهترین ترجمه کتاب برادران کارامازوف – مقایسه ترجمه ]

کتاب مفتش اعظم

جملاتی از متن کتاب

این سخن که: «خدا آنان را از یاد برده است.» از هر حیث عمیق و تکان‌دهنده است.

خدا به دست‌ها و پاهای مصلوب پسرش، که با میخ سوراخ شده‌اند، اشاره کرده، می‌پرسد: «چگونه می‌توانم شکنجه‌گران او را عفو کنم؟»

دستیاران عبوس و خادمان و نگهبانان «مقدس» کلیسا با فاصله مناسبی او را دنبال می‌کنند. او در برابر جمعیت متوقف می‌شود و از دور حوادث را زیر نظر می‌گیرد. مفتش همه‌چیز را می‌بیند، می‌بیند که چطور تابوت را جلوی پای او قرار می‌دهند، می‌بیند که چگونه آن دختر زنده می‌شود، و چهره‌اش تیره و عبوس می‌گردد، ابروان پرپشت خاکستریش را درهم می‌کشد، و از دیدگانش آتشی شوم زبانه می‌زند. دست دراز می‌کند و با انگشتش، او را به نگهبانانش نشان داده و دستور دستگیری او را می‌دهد.

بشریت در کل خود همواره کوشیده است تا هر طور شده به صورت جهانی زندگی کند. بودند ملت‌های بزرگِ بسیاری که تاریخ بزرگ و درخشانی داشتند، اما مرتبه این ملت‌ها هر چه بزرگتر بوده، به همان نسبت نیز بدبخت‌تر و تیره روزتر بوده‌اند، زیرا آن‌ها بیشتر از ملت‌های دیگر نیاز به وحدت و یگانگی همه انسان‌ها را احساس می‌کردند.

انسان حسرت و آرزوی چیزی را دارد که انکار ناپذیر باشد، به حدی انکارناپذیر و مسلم که همه انسان‌ها فورا و متفقا حاضر به پرستشش باشند. زیرا نگرانی این مخلوقاتِ ترحم‌برانگیز نه تنها در این است که چیزی را بیابند که من یا کس دیگری بتواند پرستشش کند، بلکه چیزی را بیابند که همه به آن ایمان دارند و همه پرستشش می‌کنند؛ همه متفقا. دُرست همین نیاز به پرستشِ جمعی، بزرگترین درد و رنج تک تک انسان‌ها و نیز تمامی بشریت از روز ازل می‌باشد.

یک پوئمِ کوچک و خوبی وجود دارد که از اشعار صومعه‌ها است و البته ترجمه‌ای از زبان یونانی است. عنوانِ آن: «گذار مادر خدا از میان شکنجه‌گاه‌های جهنم» است. این پوئم دارای تصاویر و جسارتی همتراز با اثر دانته است. مادر عیسی مسیح، مریم مقدس، از جهنم دیدار می‌کند و فرشته مقرب میکائیل به او «شکنجه‌گاه‌ها» را نشان می‌دهد. مادر عیسی مسیح می‌بیند که چگونه گناهکاران شکنجه می‌شوند. ضمنا در آن‌جا یک بخش بسیار قابل توجهی وجود دارد که در آن گناهکاران در یک دریاچه سوزان قرار دارند: برخی از آن‌ها آن‌چنان در این دریاچه فرو می‌روند که دیگر قادر به بیرون آمدن از آن نیستند. و این سخن که: «خدا آنان را از یاد برده است.» از هر حیث عمیق و تکان دهنده است.

مشخصات کتاب

  • عنوان: مفتش اعظم
  • نویسنده: داستایفسکی
  • ترجمه: کامل روزدار
  • انتشارات: اشاره
  • تعداد صفحات: ۹۶
  • قیمت چاپ سوم – سال ۱۴۰۰: ۷۵۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب مفتش اعظم چیست؟ لطفاً اگر این کتاب را خوانده‌اید، نظرات و تفکرات خود را پیرامون کتاب با ما در قسمت کامنت‌های همین معرفی کتاب با ما به اشتراک بگذارید. با صحبت کردن پیرامون کتاب، درک و فهم خود را از کتاب بیشتر خواهیم کرد.

[ لینک: اینستاگرام کافه‌بوک ]