داستان نویسی

کتاب من

https://www.iranketab.ir/

کتاب من اثر مل تامپسون، جلد هفتم از مجموعه تجربه و هنر زندگی است که از سوی نشر گمان روانه بازار شده است. قبلاً در کافه‌بوک به معرفی کتاب‌های مختلف مجموعه تجربه و هنر زندگی پرداخته‌ایم و چیزی نمانده است تا همه کتاب‌های این مجموعه را بررسی کنیم و بگوییم: تمامی کتاب‌های این مجموعه از نشر گمان – که اساساً کتاب‌هایی فلسفی هستند اما نه فلسفه به آن معنا، بلکه فلسفه ساده و قابل فهم – خواندنی و شایسته توجه هستند.

در کتاب حاضر نیز، نویسنده از بنیادی‌ترین تعاریف و مفاهیم فلسفی شروع می‌کند و با بررسی تمامی تئوری‌ها و اعتقادات و باورها، تلاش می‌کند تا بدون جانبداری و غرض‌ورزی، دیدی کاملا بیطرفانه به خواننده ارائه دهد تا او نیز با بررسی کامل راه و باور خود را پیدا کند. در واقع مل تامپسون می‌خواهد با بررسی‌های مختلف، خواننده را به خودش برساند!

اما اگر تا به حال، کتابی پیرامون «من»، هستی وجود، فلسفه وجودی و یا کلاً کتابی پیرامون سوالاتی از این دست که من کی هستم و اصولاً چه چیزی من را شکل می‌دهد، نخوانده‌اید، اوایل کتاب کمی خواندن و بررسی مسائل برای شما دشوار است. چرا که در کتاب من مفاهیم زیادی مطرح می‌شود و آشنایی با مفاهیم زمان‌بر خواهد بود. اما به مرور که هر یک از مفاهیم بررسی و تعریف می‌شوند گره‌ها یکی پس از دیگری باز می‌شوند و شما کتابی خوب و جامعه پیرامون مسئله فلسفی مطرح شده می‌بینید.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:

من کیستم؟ برای چه زندیگ می کنم؟ چه کاری ارزش انجام دادن دارد؟ آیا واقعا می‌توانم دوستانم یا اعضای خانواده‌ام را بشناسم؟ آن‌ها چطور، آیا آن‌ها می‌توانند واقعیت «من» را بفهمند؟ در جهانی که رخدادهای تصادفی در یک چشم برهم زدن می‌توانند زندگی‌مان را زیرورو کنند آیا می‌توان تصویر ثابتی از «من» داشت؟ هنر زندگی و هدف هر فلسفه شخصی این است که یک «من» معنادار بسازد و به زندگی‌مان معنا ببخشد.

از دیگر کتاب‌های نشر گمان که تاکنون در سایت کافه‌بوک معرفی شده‌اند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. هریک از این کتاب‌ها در نوع خود قابل ستایش و خواندنی هستند:

کتاب حاضر برای همه کسانی که به معنای زندگی‌شان فکر می‌کنند و گاهی از خودشان می‌پرسند من چطور این آدمی شده‌ام که امروز هستم، کتابی خواندنی خواهد بود.

کتاب من

من کیستم و در ذهن خودم چه تصویری از چیزی که هستم دارم؟ هویت و شخصیت من چطور شکل گرفته و چگونه شخصی منحصر به فرد می‌شوم؟ آگاهی من از خودم چیست و ارتباط آن با سیستم عصبی چیست؟ این‌ها برخی از پرسش‌های مهمی است که علم و فلسفه می‌کوشد به آن‌ها پاسخ دهد و تاثیری مستقیم بر نحوه درک ما از خودمان دارد. مل تامپسون می‌گوید پرسش‌هایی که از قدیم درباره رابطه ذهن و بدن مطرح بود تا حدی به کیستی ما پرداخته‌اند اما نتوانسته‌اند به اصل موضوع نزدیک شوند: یعنی آن خودی که تجربه‌اش می‌کنیم.

نویسنده در پی پاسخ به‌ سوال‌های فلسفی انسان‌ها با زبان ساده است. سوال‌هایی که در طول زندگی در رابطه با معنای زندگی و خوشبختی، جاودانگی، ترس‌ها، هویت و… بار‌ها ما را به فکر فرو ‌می‌برد. آنچه این کتاب را متفاوت می‌کند نوع رویکرد آن است که برخلاف بسیاری از کتاب‌ها به‌دنبال راه‌ حل یکسان برای همه نیست. بلکه در تلاش است به‌ خوانندگان بیاموزد، که برای سوال‌ها و چالش‌های خود، با تفکر بیشتر پاسخ‌های مخصوص به خودشان را پیدا کنند.

در بخشی از مقدمه کتاب می‌خوانیم:

چه وقتی که خودم عکاسی می‌کنم و چه وقتی که عکسی را نگاه می‌کنم، این تصور را دارم که هر کس شخصیت و ذاتی منحصربه‌فرد دارد که آن ظاهر و موقعیت فیزیکی که دوربین ثبتش می‌کند، می‌تواند آن را آشکار کند (هرچند نمی‌تواند دقیقا تعریفش کند). اما چه چیزی است که امکان می‌دهد که یک عکس «شخصیت واقعی» فرد را آشکار کند؟ تعریف‌کردنش سخت است اما بلافاصله می‌توان آن را تشخیص داد.

فهرست مطالب کتاب حاضر که از هشت فصل تشکیل شده و می‌توان گفت سخت‌خوانی است، عبارت است از:

  1. گامی فراتر از سلول‌های عصبی‌مان
  2. ذهن به شکار می‌رود
  3. پیش به سوی موفقیت
  4. در آرزوی اصالت
  5. زندگی در فضای مجازی
  6. ترسیم نقشه‌ای یک‌به‌یک
  7. بگذار و بگذر
  8. توهم «من»

به شکل خلاصه اگر بخواهیم به مفاهیم فر فصل اشاره کنیم باید بگوییم: نویسنده در ابتدا و در فصل اول، به اهمیت مغز در پردازش و تفسیر تجربیات می‌پردازد و می‌گوید آنچه عصب‌شناسی برایمان روشن کرده است با تجربه ما از انسان بودنمان شکاف عظیمی دارد. سپس در فصل دوم، نویسنده دو نوع «من» تعریف می‌کند و در ادامه مل تامپسون موفقیت و معیارهای یک زندگی با کیفیت را به چالش می‌کشد. بحث آزادی ما در انتخاب‌هایمان را مطرح می‌کند که اساس زندگیمان را تشکیل می‌دهند. در فصل چهارم، به بیان مفهوم اصالت و انسان‌های اصیل می‌پردازد و اصالت را در پس پرده صداقت و اعتماد مطرح می‌کند.

در فصل پنجم، به زندگی دوم و غیرواقعی که خیلی از افراد در فضای مجازی دارند می‌پردازد. به «من» غیرحقیقی که هر فرد در فضای مجازی از خودش ارائه می‌دهد. در فصل «ترسیم نقشه‌ای یک‌به‌یک»، به این مفهوم که مغز انسان نقشه‌ای از مسیر پیش‌روی فرد می‌سازد می‌پردازد و می‌گوید در این مسیر بسته به میزان اهمیت هر چیزی یا هر فردی، مغز آن رو روی نقشه قرار می‌دهد. سپس از نارضایتی انسان از زندگیش صحبت می‌کند که پایه و اساس آرزومندی و میل به تصاحب چیزهای بهتر است. نکته اصلی که خاطرنشان می‌کند این است که باور کنیم هرچقدر آرمانگرا باشیم این دنیا محدودیت دارد پس نباید بیش از حد درگیر آن شد. و درنهایت، نویسنده در فصل آخر اذعان دارد که «من» نه بخشی از جهان مادی است و نه بخشی از یک جهان ذهنی مجزا، بلکه تجربه‌ایست حاصل فرآیندی که از لحظه‌ای که نوزاد چشمانش را باز می‌کند و برای ارضای نیازهایش تلاش می‌کند، آغاز می‌شود.

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب جهان مکتوب – نشر هرمس ]

کتاب من

اینکه ما چگونه باید «من» را معنی‌دار بسازیم و زندگی را حس کنیم، سوالی است که در قلب کتاب مل تامپسون وجود دارد. اگرچه تامپسون با کاوش در مغز شروع به کار می‌کند، اما نشان می‌دهد که ذات خود، برای بحث در مورد مواردی مانند چگونگی ارتباط ذهن با ماده یا اینکه آیا علوم اعصاب می‌تواند به طور کامل آگاهی را توضیح دهد، کافی نیست. چنین رویکردی نمی‌تواند عدالت را نسبت به خودی که ما تجربه می‌کنیم و خودهایی که با آن‌ها در اطراف خود مواجه هستیم، برقرار کند. ما باید با پرسش‌های وجودی و شخصی‌تری درگیر شویم: چگونه زندگی خود را درک کنم؟ و آیا من در قبال شخصی که به آن تبدیل شده‌ام مسئول هستم؟

تامپسون فاصله بین آنچه هستیم و آنچه دیگران از ما تصور می‌کنند را بررسی می‌کند تا بفهمد آیا ما موجوداتی کاملا شناخته شده هستیم یا خیر. او این معضل اصلی را بررسی می‌کند که چگونه می‌توان ایده مستقیمی از «من» برای شکل دادن و هدایت زندگی خود داشت وقتی که در دنیایی با تغییراتی مداوم زندگی می‌کنیم که هر لحظه اتفاقات آن ایده ثبات را از ما می‌گیرند.

تامپسون در کتاب حاضر می‌پرسد شاید بهتر باشد که نیاز به «من» را کنار بگذاریم، اما آیا زندگی بدون خویشتن ممکن یا مطلوب است؟

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب اندر مزایای تنبلی – نشر گمان ]

جملاتی از متن کتاب

ما اساساً هستی‌هایی اندیشنده هستیم که اتفاقاً در بدن‌هایی مادی سکنی گزیده‌ایم و فقط تا وقتی قابل دفاع است که سالم و سرحال باشیم. وقتی گرفتار بیماری شویم ذهنمان سست و ضعیف می‌شود و تنها چیزی که متوجهش هستیم درد، سرگیجه و یا هر چیز دیگری است که رنجمان می‌دهد. در آن لحظه است که حس می‌کنیم به تمامی در بدنمان هستیم.

با طرح مفهوم عدم قطعیت کوانتومی شاید بتوان ادعا کرد در دل کنش‌های ما که تحت کنترل سیستم عصبی‌مان هستند عنصر تصادف وجود دارد اما نمی‌توان مدعی شد که تجربه شخصی ما از آزادی صرفا نتیجه تصمیم‌گیری تصادفی است. چراکه ما آزادی‌مان را دقیقا به صورت سبک وسنگین کردن گزینه‌های مختلف، سنجیدن جنبه‌های مثبت و منفی هر انتخاب و بررسی اولویت‌هایمان تجربه می‌کنیم. این درست جایی است که من به عنوان یک سوژه تجربه‌گر انتخاب می‌کنم و از این راه واقعا در جهان تأثیر می‌گذارم.

حافظه و امید به نوبت تجربه ما را شکل می‌دهند. چیزی که الان هستیم حاصل گذشته ماست. اما انتخاب‌های امروزمان نشانگر چیزی است که امیدواریم در آینده بشویم. نه گذشته و نه آینده در لحظه حال نیستند، اما هر دو بر آنچه هم‌اکنون هستیم تاثیر می‌گذارند.

در برابر عدم قطعیت آینده‌مان، تردید درباره پیامدهای انتخاب‌هایمان و تأثیراتی که پیشینه‌مان بر ما می‌گذارد، کاری که همه‌مان می‌کنیم این است که هر چیزی را که نمی‌توانیم با آن کنار بیاییم داخل پرانتز می‌گذاریم و از چارچوب زندگی‌مان بیرون می‌کنیم، به تصویر محدودتری از «من» رضایت می‌دهیم تا بتوانیم زندگی‌مان را با تنش کمتری پیش ببریم. و (اگر اصلا به این موضوع فکر کنیم) امیدوار خواهیم بود که «من» نسبتا منسجمی داشته باشیم – عناصر شخصیتمان در هماهنگی نسبی باشند و تضادهای درونی چندانی نداشته باشیم – اما هیچ‌وقت نمی‌توانیم صددرصد مطمئن باشیم که جایی در درونمان، تمایل و کشش بالقوه‌ای برای انجام کاری غافلگیرکننده و کاملا «دور از انتظار» پنهان نشده باشد.

در جهان مادی اطراف ما اثری از ارزش‌های ذاتی یافته نمی‌شود ارزش آرمان معنا موفقیت اینها همه محصول ارتباط انسان با جهان است و ویژگی خود جهان.

ما با تصمیم‌هایی که می‌گیریم دائم در حال آفریدن خودمان هستیم. ما یک خود ثابت و معین نداریم که می‌بایست بکوشیم تا نمود پیدا کند، بلکه مسئولیت بسیار جدی‌تری داریم و آن تلاش مداوم برای تعریف ماهیت خودمان است. بنابراین اصالت، حاصل انسجام بخشیدن به انتخاب‌ها و تصمیم‌های مختلف زندگی‌مان است.

بودا دریافت که در این دنیا همه چیز درحال تغییر است و هیچ چیز ماهیت ثابتی ندارد پس چسبیدن به چیزی به امید اینکه برایمان رضایتی دائمی به ارمغان بیاورد اساساً محکوم به شکست است.

به عبارت دیگر در فلسفه بودایی خود یک فرایند است نه یک چیز. فرایندی است که بدن مادی را به آگاهی می‌رساند. اما – مثل دوربین عکاسی که عکس هر چیزی را می‌تواند بگیرد به جز خودش‌ – خودش نمی‌تواند در جهانی که نقشه‌برداری‌اش می‌کند ظاهر شود. من می‌توانم «من» بودن را حس کنم، اما نمی‌توانم توضیح دهم که من بودن یعنی چه، زیرا هر گونه توضیحی به کمک مقولاتی بیان می‌شود که ما برای توصیف جهان تجربه‌شده‌مان به کار می‌بریم. اما من «در» این جهان نیستم؛ من در حال تجربه کردن این جهانم. هر چیزی که توصیفش می‌کنم «آنجا» است، آن بیرون در زمان و مکان جای دارد.

هنر زندگی و هنر فهم و پروراندن این «من» که هویتمان است مستلزم این است که ببینیم چگونه با مسئله گذاشتن و گذشتن از چیزها مواجه می‌شویم. و اگر حق با بودا باشد، این راهی است که ما را نه به سوی یأس و ناامیدی بلکه به سوی رضایت و خشنودی می‌برد.

ما در تلاش و تقلاییم تا به‌رغم همه رویدادهای تصادفی و بلاهایی که بر سر هر موجود پیچیده‌ای در جهانی غیرشخصی می‌آید، خودمان باشیم و به زندگی‌مان معنایی ببخشیم. این مضمون اصلی آثار نویسندگانی همچون کامو و کوندراست. اگر زندگی ارزشی داشته باشد، این ارزش باید در همین روند زندگی نهفته باشد نه در نتیجه نهایی آن، چراکه نتیجه نهایی مرگ است و تجزیه شدن عناصری که این موجود پیچیده و ذی‌شعور را به وجود آورده است.

حرف ماده‌گرایان افراطی که ذهن را با کار مغز یکی می‌دانند، با وجود اینکه به‌طور گسترده‌ای مطرح شده، همان معنی را می‌دهد که بگوییم یک تابلوی نقاشی ون گوگ چیزی به جز میلیون‌ها میلیون ذرّه کوچک رنگی نیست. ماهیت، معنا و واقعیت یک اثر هنری را نمی‌توان با بررسی رنگ و بوم نقاشی بیان کرد. هر پدیده‌ای – چه پدیده‌های قابل مشاهده بیرونی و چه آنهایی که در درون خودمان تجربه می‌کنیم‌ – مقیاس و محدوده خاصی دارد که در چارچوب آن معنادار است. اگر آن را در سطح و مقیاسی نادرست در نظر بگیریم معنا و نقش خودش را از دست می‌دهد و در واقع اصلاً وجود نخواهد داشت.

در قرن هفدهم، جان لاک در کتابش، رساله‌ای در باب فهم انسانی، این بحث را مطرح کرد که دانش حاصل تجربه حسی است. او معتقد بود که ما در هنگام تولد همچون لوحی سفید هستیم؛ لوحی نانوشته و تاثیرپذیر که تجربه‌های ما شروع به نوشتن بر آن می‌کنند. اما در واقع هر کسی که رفتار نوزادی را در روزها و هفته‌های اول تولدش زیر نظر گرفته باشد خوب می‌داند که از همان ابتدای تولدمان، سرنخ‌هایی از آنچه خواهیم شد، وجود دارد.

مشخصات کتاب
  • عنوان: من
  • نویسنده: مل تامپسون
  • ترجمه: سونا انزابی نژاد
  • انتشارات: گمان
  • تعداد صفحات: ۲۲۸
  • قیمت چاپ نهم – سال ۱۴۰۱: ۹۰۰۰۰ تومان
  • مجموعه خرد و حکمت زندگی

نظر شما در مورد کتاب من چیست؟ آیا تا به حال از مجموعه خرد و حکمت زندگی کتابی مطالعه کرده‌اید؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.

[ همراه ما باشید: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب از نشر گمان:

  1. کتاب پروست علیه زوال
  2. کتاب آداب دیکتاتوری
  3. کتاب عکاسی بالون سواری عشق و اندوه