کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟
مجموعه ای است از بهترین داستان های طنز نوشته عزیز نسین که مترجم کتاب، ارسلان فصیحی آن ها را از بین کل آثارش انتخاب کرده است.
عزیز نسین ۱۹۱۵-۱۹۹۵ نویسندگی را از سال ۱۹۴۵ با مقاله نویسی در مجلات شروع کرد و نوشتن را تا پایان عمر ادامه داد.
حاصل این سال ها نوشتن ده ها عنوان کتاب در زمینه های مختلف بود. عزیز نسین ۲۳ جایزه بین المللی که اکثرا در زمینه طنز هستند برده است.
کتاب مگه تو ممکلت شما خر نیس؟ شامل ۱۷ داستان کوتاه می باشد.
از جمله داشتان هایی که در کتاب آمده می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- کلاه دامادی – ماجرای موسی که برای ازدواج با گلی باید کلاه مخملی داشته باشد.
- مستر فیشر می آید – داستان اشتباهات نامه نگاری در ادارات که درخواست تعمیر بخاری را تبدیل می کنند به آمدن هیئتی از آمریکا باسرپرستی مستر فیشر
- مگه تو مملکت شما خر نیس؟ – ماجرای یک تاجر فرش که در نهایت الاغ گیرش می آید.
- آسمون به ریسمون باف – داستان مردی که همه چیز را از همه جا می داند.
درباره کتاب
قبلا داستان های طنز و کتاب های کمدی آمریکایی را خوانده بودم اما اصلا باهاشون ارتباط برقرار نکردم. در واقع به نظر من اصلا طنز نبودن. اما به نظرم میشه با این کتاب ارتباط بهتری برقرار کرد.
شاید به خاطر اینه که نویسنده کتاب اهل ترکیه هستش و خب ترکیه هم همسایه خود ماست.
بهترین داستان کتاب به نظرم داستان “مگه تو مملکت شما خر نیس؟” بود که عنوان کتاب هم هست.
فضای بعضی از داستان های کتاب بسیار آشنا هستند و خواننده به خوبی متوجه تلخی آن ها می شود. تلخی که باعث میشه شما به فکر فرو برید.
اما بعضی دیگر از داستان ها بسیار خشک و بی معنی بودن. شاید به خاطر این هستش که من اون فضا رو درک نمی کردم. و یا شاید در جامعه ما همچین فضایی وجود نداشته.
در مورد ترجمه کتاب هم باید بگم که بسیار عالی و بی نقص بود.
قسمت هایی از کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟
به! ما را باش! ای خدا! اگر دختری که نویسنده ای زمانی خاطرخواهش بوده و به خواستگاری اش رفته، نمی داند که شغل خواستگار سابقش چیست، همچی شهرتی را باید گذاشت در گوزه و آبش را خورد. خیلی پکر شدم.
نوک دماغش مثل گوجه فرنگی قرمز بود. گوشت پس گردنش لایه لایه بود. شکمش انگار که پیشاهنگ بدنش باشد، گنده بود و سه وجب جلوتر از دماغش می رفت. یعنی سرش از شکمش عقب مانده بود و شکمش جلوتر از سرش بود.
“من از شما می پرسم یه خر دو هزار و پونصد لیره می ارزه یا نه؟” “چی بگم واللا. نمی دونم آخه… خب، اگه خر باکمالاتی باشه، شاید اون قدر بیرزه…” “کدوم کمالات حضرت آقا، دارم میگم خر… قرار نیست سخنرانی بکنه که… یه خر معمولی… تازه، هم گر و هم پیر… دو هزار و پونصد لیره فروختش به یارو…
“صندلی الکتریکی دیگه چه صیغه ایه؟” “آها، و اما قضیه صندلی الکتریکی… جونم واسه تون بگه، این صندلی الکتریکی مثل تیربارون ماس. یا مثل دار زدن… آمریکاییا دل نازکن آدمو وایستاده نمی کشن.” “عجب… عجب…” “بله… تمدن چیز دیگه س جانم. آدمو همون جا که نشسته، بی هوا یه دفعه ای می کشن.”
“پس تو فرانسه شرم و حیا نمونده، آره؟” “آره. اما بپرس واسه چی نمونده… همه ش واسه خاطر توریستاس. چون که خیلی توریست می ره فرانسه. زنای فرانسوی واسه این که توریست زیاد بیاد مملکتشون، لباسای راحت و آزاد می پوشن…
اطلاعات کتاب
- کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟
- نویسنده: عزیز نسین
- ترجمه: ارسلان فصیحی
- انتشارات: ققنوس
- تعداد صفحات: ۲۲۴
- قیمت: ۱۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد این کتاب چیست؟