داستان نویسی

کتاب هستی

https://www.iranketab.ir/

اگزیستانسیالیسم یا هستی‌گرایی اصطلاحی است که عموم کتاب‌خوانان با آن آشنایی دارند. نویسندگان بزرگی مانند نیچه، کافکا و داستایفسکی از جمله مطرح‌ترین افرادی هستند که در رشد این مکتب نوشته‌های ارزشمندی منتشر کرده‌اند. اما اگزیستانسیالیسم چیست و چه معنایی دارد؟ نویسندگان کتاب بار هستی، اعتقاد دارند اگزیستانسیالیسم، بیشتر عبارت است از بیان ابعاد ژرف مزاج هیجانی و معنوی مدرن، و تقریباً در همه وجوه فرهنگ ما قابل مشاهده است. نه تنها در روانشناسی و فلسفه که در هنر کسانی چون ون گوگ، سزان و پیکاسو و نیز در ادبیات و آثار نویسندگانی چون داستایفسکی، بودلر، کافکا و ریلکه هم یافت می‌شود. در واقع، از بسیاری جهات می‌توان آن را پرتره منحصر به فرد و اختصاصی تنگنای روانشناختی‌ای دانست که انسان معاصر غربی با آن روبه‌روست.

از تعریف بالا، خواننده متوجه می‌شود با کتاب ساده‌ای روبه‌رو نیست. تعریف‌ها و اصطلاحات کتاب برای خواننده عادی نوشته نشده و شما اگر هیچ درکی از اگزیستانسیالیسم نداشته باشید، در مطالعه کتاب با چالش روبه‌رو خواهید شد. ضمن اینکه در کتاب حاضر، از اصول فلسفه اگزیستانسیال در روان‌شناسی و کاربردهای آن صحبت می‌شود. بنابراین می‌توان گفت مخاطب اصلی کتاب حاضر، کسانی هستند که به حوزه روان‌شناسی و روان‌درمانی علاقه دارند و در این میان می‌خواهند اصول فلسفه اگزیستانسیال را به کار گیرند.

اگر به شکل ساده بخواهیم اگزیستانسیالیسم و مفهوم آن را برای کسی توضیح دهیم، می‌توانیم اشاره کنیم که طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها، زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد. این بدین معناست که ما خود را در زندگی می‌یابیم، آنگاه تصمیم می‌گیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم. همان‌طور که سارتر گفت: ما محکومیم به آزادی؛ یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم و بار مسئولیت انتخاب خودمان را به دوش بکشیم.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب هستی چنین آمده است:

یکی از مهم‌ترین نکاتی که از این کتاب می‌آموزیم، تعریفی است که از فلسفه‌ی اگزیستانسیال به دست داده می‌شود و وجوهی از این فلسفه که در درمان کاربرد دارد. از این رو، علاقمندان به این رویکرد روان‌درمانی در ایران می‌توانند بسیار از این کتاب بیاموزند. هستی از زمان انتشارش در سال ۱۹۵۶ مهم‌ترین، کامل‌ترین و درخشان‌ترین روایت از رویکرد اگزیستانسیال در روان‌شناسی به‌دست داده است. ویراستاران، از میان آثار پیشگامان جنبش تحلیل اگزیستانسیال، تاریخچه‌های موردی و نوشته‌هایی را برگزیده‌اند که بتوانند این رویکرد را توضیح دهند – رویکردی که به‌قول رولو می بیماری روانی را «نه به‌مثابه انحرافی از معیارهای مفهومی این یا آن روان‌پزشک… بلکه به مثابه انحرافی در ساختار هستی ویژه آن بیمار یا، به‌عبارتی مختل‌شدن موقعیت انسانی او می‌شناسد.»

[ » معرفی کتاب: رمان برادران کارامازوف – اثر داستایسفکی ]

کتاب هستی

رولو می، ارنست انجل و هانری ف. النبرگر ویراستاران کتاب هستند که می‌گویند، کتاب هستی ثمره چهار سال کار طاقت فرساست که خوشبختانه بخش اعظم آن عاشقانه بود. همچنین نویسندگان این کتاب پایه‌گذاران روان‌درمانی اگزیستانسیال در نیمه‌ی سده بیستم اروپا هستند که همگی از بزرگان روانکاوی فرویدی و گاه همچون لودویگ بینزوانگر از دوستان نزدیک فروید بوده‌اند، ولی در برخورد با کاستی‌های روان‌کاوی، در پی رویکردی انسان‌مدارتر، از فلسفه یاری جستند و زبان فلسفه اگزیستانسیال را به رشته‌ی خودشان ترجمه کردند.

کتاب حاضر در ده فصل نوشته شده است که عبارتند از:

  1. خاستگاه و اهمیت جنبش اگزیستانسیال در روان‌شناسی
  2. اثرگذاری‌های روان‌درمانی اگزیستانسیال
  3. درآمدی بالینی بر پدیدارشناسی روان‌پزشکی و تحلیل اگزیستانسیال
  4. یافته‌ها در یک مورد از بیماری افسردگی اسکیزوفرنیک
  5. ادراک‌شناسی و توهم‌ها
  6. دنیای بیمار وسواسی
  7. مکتب فکری تحلیل اگزیستانسیال
  8. جنون به‌مثابه پدیده‌ای در تاریخچه زندگی و به‌مثابه بیماری روانی
  9. سرگذشت الن وست؛ یک مطالعه بالینی – انسان‌شناسانه
  10. اقدام به قتل یک روسپی

موقعیت فلسفه اگزیستانسیال به دور از جنبه‌های روان‌شناسانه، به انسان می‌آموزد که انسانی دیگر را چگونه بنگرند و از دریچه این نگرش چطور با او ارتباط برقرار کند و در ورای تمام انی موارد، چگونه او را قضاوت کند. موقعیت انسانی را درک کرده و انسان دیگر را بفهمد. در مسیر شناخت دیگران و درک موقعیت آنان، فرد به خودآگاهی نیز می‌رسد و اینجاست که نگرش اگزیستانسیال می‌تواند به کمک انسان بیاید و نگرش او را نسبت به محیط پیرامون بهبود ببخشد چرا که ما، دنیا و دیگران را در ارتباط با خود می‌نگریم؛ این یعنی امکان تغییر رفتار خود.

همچنین یکی از این پرسش‌هایی که اگزیستانسیال به ما می‌آموزد این است که آیا می‌توان یقین داشت انسان را آنگونه که هست، با واقعیت موجودش ببینیم یا فقط بازتابی از نظریه‌ها و افکار خود را می‌بینیم؟ هر یک از ما الگوها و دانش خویش را داریم و با انسان مقابل با تکیه بر این نگرش و ذهنیت خود، برخورد کرده و داوری می‌کنیم. ولی ما هرگز در دنیای او سهیم و شناختی از آن نداریم، در حالی که اگر می‌خواهیم فرصت شناخت این فرد را پیدا کنیم باید آن دنیا را بشناسیم و تا حدودی در آن حضور یابیم. تحلیل اگزیستانسیال این گونه جهت‌دهی می‌نماید.

اگر کمی از بحث تخصصی فاصله بگیریم، می‌توان گفت که نویسندگان کتاب تلاش دارند به خواننده بیاموزند که عمیق‌تر فکر کنند و به هستی و فلسفه وجودی آن فکر کنند. همچنین از خواننده می‌خواهند از حدس و پیش‌بینی دوری کنند و به واقعیت برگردید. ما چنان درگیر یکدیگر و دنیای اطرافمان هستیم که نمی‌توانیم منفصل از دیگران از دیدن حقایق خشنود شویم پس لازم است یاد بگیریم در کنار هم زندگی کنیم. وقتی انگیزه شخصی رنگ می‌بازد، همه دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم خود را در برابر ما قرار می‌دهد، نیرویی متخاصم که تنها رنج به بار می‌آورد. در نهایت اینکه، شرم در انسان مرز درونی گناه را مشخص می‌کند؛ آنجا که سرخ می‌شود، «خود» برترش از همان‌جا آغاز می‌شود.

[ » معرفی کتاب: کتاب مسخ – اثر کافکا ]

کتاب هستی

جملاتی از متن کتاب

اگزیستانسیالیسم بیشتر عبارت است از بیان ابعاد ژرف مزاج هیجانی و معنوی مدرن، و تقریباً در همه وجوه فرهنگ ما قابل مشاهده است. نه تنها در روان‌شناسی و فلسفه که در هنر کسانی چون ون گوگ، سزان و پیکاسو و نیز در ادبیات و آثار نویسندگانی چون داستایفسکی، بودلر، کافکا و ریلکه هم یافت می‌شود. در واقع، از بسیاری جهات می‌توان آن را پرتره منحصر به فرد و اختصاصی تنگنای روان‌شناختی‌ای دانست که انسان معاصر غربی با آن روبه‌روست.

وقتی یک فرهنگ دچار آشوب‌های عمیق دوره‌ی گذرا می‌شود، افراد جامعه به شکل قابل درکی گرفتار دگرگونی‌های معنوی و هیجانی شدید می‌شوند. دریافت این که عرف و شیوه‌های تفکر پذیرفته شده اکنون دیگر امنیت نمی‌آورند موجب می‌شود مردم یا به تعصب و همرنگ جماعت شدن روی آورند و دست از آگاه بودن بشویند یا ناچارند برای دستیابی به یک خودآگاهی متعالی تلاش کنند تا با آن به یقینی نو از هستی خویش برسند که بر بنیادهای نو استوار شده است.

معنای کامل اصطلاح «موجود انسانی» این است که فرد در فرآیند چیزی بودن و باشندگی می‌باشد.

وقتی می‌توانیم انسان دیگری را درک کنیم که او را هنگام پیش رفتن و شدن ببینیم، پس زمان مهم برای موجودات انسانی آینده می‌باشد: یعنی پرسش حیاتی این است که من در آینده به کدام‌سو پیش می‌روم و چه می‌شوم. پس موجودیت در مفهوم انسانی‌اش چیزی نیست که یک‌باره و برای همیشه واگذار شود زیرا عنصر درون‌زاد و جدایی‌ناپذیر انسان بودن خودآگاهی است.

بشر موجود خاصی است که باید نسبت به خود آگاه و در برابر خویش مسئول باشد و به خودش تبدیل بشود. هم‌چنین او موجود خاصی می‌باشد که می‌داند لحظه‌ای در آینده هست که او نخواهد بود؛ او موجودی‌ است که همواره در رابطه‌ای جدلی با نبودن و مرگ قرار دارد. و نه‌تنها می‌داند زمانی فرامی‌رسد که نخواهد بود، بلکه می‌تواند با انتخاب‌های خویش باشندگی‌اش را به کناری افکند و از دست بدهد.

«بودن و نبودن» چیزی نیست که فرد یک‌بار برای همیشه و در لحظه‌ای که به خودکشی فکر می‌کند انتخاب نماید. می‌توان گفت انتخابی است که فرد در هر لحظه از زندگی انجام می‌دهد. پاسکال به زیبایی این جدل بنیادین موجود در آگاهی انسان از باشندگی‌اش را به تصویر می‌کشد: بشر ساقه‌ای بیش نیست، نحیف‌ترین ساقه در طبیعت، ولی او ساقه‌ای اندیشمند است. لازم نیست همه‌ی گیتی برای نابودکردن‌اش مجهز شود: کمی بخار، یک قطره آب برای کشتن‌اش کافی می‌باشد؛ ولی بشر از هر آن‌چه او را بکشد اصیل‌تر است، فرقی نمی‌کند گیتی از کجا او را درهم‌ بکوبد، زیرا او می‌داند خواهد مرد و بر برتری گیتی بر خویشتن واقف است؛ ولی گیتی از این‌همه هیچ نمی‌داند. پس تمامی شکوه ما در اندیشه‌ و خودآگاهی‌مان است.

مشخصات کتاب
  • عنوان: کتاب هستی
  • نویسنده: جمعی از نویسندگان
  • ویراستاران: رولو می، ارنست انجل و هانری ف. النبرگر
  • ترجمه: سپیده حبیب
  • انتشارات: نی
  • تعداد صفحات: ۶۲۸
  • قیمت چاپ چهارم – سال ۱۴۰۲: ۴۸۰۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب هستی چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. اگر این کتاب را نخوانده‌اید، آیا به مطالعه آن علاقه‌مند شدید؟

[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر: