کتاب پدران و پسران اثر ایوان سرگییویچ تورگنیف یکی از رمانهای تاثیرگذار در ادبیات روسیه است که در سال ۱۸۶۲ به چاپ رسید. در این رمان تورگنیف به تحولات اجتماعی و آداب و رسوم طبقات مختلف روسیه میپردازد اما مهمتر از آن، نویسنده برای اولین بار یک شخصیت نیهیلیست را به دنیای ادبیات روس معرفی میکند. این شخصیت که قهرمان کتاب نیز محسوب میشود، یوگینی واسیلیویچ بازارف نام دارد که نماینده طبقه خاصی از مردم روس و به خصوص جوانان در سالهای ۱۸۶۰ است.
ایوان تورگنیف در سال ۱۸۱۸ به دنیا آمد. پدر او از خانوادههای بسیار قدیمی و اصیل روسیه محسوب میشد و مادر وی نیز بسیار ثروتمند بود. او در سال ۱۸۳۳ به دانشگاه مسکو وارد شد و در کنار علاقه زیاد به ادبیات تحت تاثیر فلسفه آلمان، مخصوصا گوته و هگل، قرار گرفت. پس از اتمام دانشکده ادبیات در پترزبورگ به برلین عازم شد و به تحصیل فلسفه هگل که در آن زمان شهرت زیادی داشت مشغول شد. او پس از چهار سال تحصیل در برلین به مملکت خویش بازگشت و تقریباً در تمام عمر خویش به هیچ شغلی نپرداخت. مادرش به او میگفت: «اگر میخواهی بیکار باشی، بیکار باش. به هر نحو و در هر کجا که مایلی زندگی کن. اگر علاقه به نوشتن و گردش و شکار و مسافرت داری، چه بهتر. کسی مانع نیست.»
تورگنیف معاصر نویسندگان بزرگی از جمله فلوبر، آلفونس دوده، زولا، موپاسان و ژرژ ساند بود و با همه آنها از نزدیک آشنایی داشت. او در دنیای ادبیات روسیه نیز خیلی سریع شناخته شد و هنگامی که در سال ۱۸۸۳ در اثر مرض قلبی درگذشت، با احترامی خاص به خاک سپرده شد. گفته میشود پس از تشییع جنازه پوشکین، تشییع جنازه تورگنیف در بین نویسندگان قرن ۱۹ روسیه از همه تماشاییتر بوده است.
در قسمتی از متن پشت جلد رمان پدران و پسران آمده است:
در رمان پدران و پسران، تورگنیف درصدد برآمده است تا سوءتفاهمی که بین گروههای مختلف اجتماع و نسلهای پیر و جوان و نظریههای گوناگون ایجاد شده بود، به صورت داستانی ساده و شیرین در کتاب خود یاد کند و برای ایجاد زندگانی مطبوع و سعادتمند روشی پیدا کند.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان آنا کارنینا – ادبیات روسیه ]
کتاب پدران و پسران
آغاز رمان به این شکل است که مردی به نام نیکلای پترویچ گیرسانف، منتظر بازگشت پسر عزیزش یعنی آرکادی از دانشگاه است. پدر که پسرش را بسیار دوست میدارد، سه زمستان با او در پترزبورگ زندگی کرده بود ولی متاسفانه زمستان آخر را نتوانسته بود همراه او باشد. به همین خاطر بسیار دلتنگ اوست و شوق دیدارش را دارد. آرکادی نیز پسری مهربان و محجوب است که احترام پدرش را بسیار نگاه میدارد. پدرش برای او «یک دنیا ارزش» دارد و دلش نمیخواهد کاری کند که باعث ناراحتی پدر شود.
به هنگام بازگشت آرکادی، او دوست خودش – یوگینی واسیلیویچ بازارف – را نیز به همراه آورده است. بازارف به طبابت علاقه نشان میدهد اما فلسفه و مرام فکری او چیز دیگری است. او علوم طبیعی را دوست دارد و هر وقت از هم صحبتی با مردم سرخورده میشود به سراغ قورباغه، سوسک و دیگر موجودات میرود تا آنها را مطالعه و بررسی کند. از دید او همه چیز مزخرف است و تنها با اصلاح جامعه است که میتوان دردهای روحی را که به علوم طبیعی ربط ندارد ناپدید کرد.
آرکادی هم آشکارا تحت تاثیر بازارف و اندیشههای او قرار دارد و پدرش هنگامی که این موضوع را میبیند با احترام بازارف را میپذیرد و بسیار خوشحال است که قرار است مدتی در کنار آنها زندگی کند.
بازارف که قهرمان کتاب است، نماینده افراد جوان تحصیلکرده و از طبقه متوسط است که خود را نیهیلیست میداند. این لغت اولین بار است که در کتاب ایوان تورگنیف و در دنیای ادبیات روس پدیدار میشود، بنابراین نویسنده در ابتدای کتاب تلاش میکند تعریفی از آن ارائه دهد.
نیکلای پترویچ پس از قدری تامل گفت: «نیهیل، تا آنجا که من میدانم، از ریشه لاتین است که به معنی هیچ است. پس این کلمه قاعدتاً باید درباره شخصی به کار رود که… که به هیچ چیز ایمان نداشته باشد.» (کتاب پدران و پسران اثر تورگنیف – صفحه ۳۰)
تعریفهای دیگری از این واژه و یک فرد نیهیلیست نیز در ادامه در کتاب آمده است. «کسی که به همهچیز با دیدۀ انتقاد مینگرد.»، کسی که «دشمن هر نوع ابراز احساسات است.» و یا کسی که «به هیچ چیز ایمان ندارد.» از جمله این موارد است. بنابراین بازارف را میتوان فردی دانست که با جسارتی خاص، فرهنگ و روش زندگی و عقاید فلسفی و هنری اعیان و اشراف را مورد انتقاد قرار میدهد و از کار ایشان ایراد میگیرد.
در ادامه با عموی آرکادی که یک نظامی است نیز آشنا میشویم. پاول پترویچ را میتوان نقطه مقابل بازارف در نظر گرفت که در طول رمان در برابر او ایستاده است. پاول به اشرافیت و به اصول معتقد است. از دیدگاه او افراد نیهیلیست احمقهایی هستند که کار دیگری برای انجام دادن ندارند و چون فکر میکنند همهچیز مزخرف است پس حق با ایشان است. از دیدگاه او کسی که به هیچ چیز ایمان ندارد یعنی کسی که «به هیچ چیز احترام نمیگذارد.» همچنین یک فرد روس که به رسوم آبا و اجدادی احترام بگذارد «بدون ایمان نمیتواند زندگی کند.»
در ادامه کتاب، دو پسر جوان تصمیم میگیرند سری به یکی از قوم و خویشان سرشناس نیکلای پترویچ گیرسانف بزنند. خود نیکلای حوصله این مهمانی را ندارد بنابراین پسرش به همراه بازارف راهی این مهمانی میشوند. بازارف قصد دارد از آنجا سری به پدر و مادرش خویش بزند اما اتفاقات جالبی در انتظار این دو جوان است.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان مرشد و مارگاریتا – ادبیات روسیه ]
درباره رمان ایوان تورگنیف
در جایگاه خودش، رمان پدران و پسران رمان مهمی است که به اعتقاد من ارزش خواندن دارد. اما جدا از آن، رمان بسیار ملایم و بیروحی است که ساده پیش میرود و در طول کتاب اتفاقات مهم کمی رخ میدهد. اصل موضوع در کتاب آشنایی با شخصیت بازارف است، میشود گفت اولین نیهیلیست دنیای ادبیات روسیه که لازم است هر خواننده حرفهای با او آشنا باشد. کسی که به هنگام معرفی در رمان به عنوان فردی مطرح میشود که به همهچیز با دیده انتقاد مینگرد. همهچیز را زیر سوال میبرد و بنابر متن کتاب همهچیز از دیدگاه او «مزخرف» است.
کلمه مزخرف بارها و بارها در کتاب تکرار میشود و بازارف آزادی و اشراف و حکومت و طبیعت و کلا همهچیز را مزخرف میداند. اما نکته جالب توجه این است که هنگامی به آنا برمیخورد ناگهان احساسات عجیبی را در خود میبیند. بدون تردید رمانتیزم از دیدگاه او تا آن موقع چیز مزخرفی بود اما حالا عشق چندان هم مزخرف به نظر نمیرسد.
در کتاب پدران و پسران بازارف شخصیتی دست نیافتنی و شجاع به نظر میآید که قهرمان کتاب است اما در روند کتاب او رفته رفته چهرهای دست یافتنیتر و انسانیتر به خود میگیرد و خواننده پی میبرد که انکار همهچیز یک شیوه فکری شکست خورده است. بالاخره اگر کسی مانند بازارف طرفدار این ایده باشد که همهچیز را باید ویران کرد، درنهایت باید روی این ویرانیها چیزی بسازد. اما چه چیزی؟ بازارف هیچ ایدهای ندارد و فعلا به دنبال ویرانی است؛ تا بعد چه پیش آید.
همچنین باید اشاره کرد که بازارف چهرهای پلید و سیاه ندارد. حتی میتوان گفت او دوست داشتنی است و خواننده در نهایت بر او دل میسوزاند. او شایسته ترحم است.
نکته جالب اینکه در رویارویی بازارف و پاول که در طول رمان بسیار درگیر میشوند، یک نوع برتری پنهان وجود دارد که بازارف و آرکادی را فرد پیروز این نبرد نشان میدهد. شاید این برتری جوانیشان باشد. برخورد پدر و پسر، پیر و جوان درست در اینجا خودش را نشان میدهد. در واقع ما دو نسل مختلف را میبینیم که در برابر هم قرار گرفتهاند. نسل پسرانی که قید سنت و تاریخ را زدهاند و به سمت غرب و پیشرفتهای آن رفتهاند و نسل پدران آنها که هنوز در قید و بند خانواده و اشرافیگری و آیین و سنت هستند.
مهری آهی که ترجمه خوبی از کتاب ارائه داده است، در مقدمه خود به چند دیدگاه مهم درباره کتاب پدران و پسران پرداخته و نقل قولهایی از منتقدان نیز آورده است. در یکی از آنها بازرس مخصوص شهربانی آن زمان درباره کتاب مینویسد:
اما با این حال، همانطور که اشاره کردیم، تورگنیف با ذوق هنری و حقیقتبینی کاری کرده است که چهره بازارف سیاه و منفور جلوه نکند. مهری آهی در قسمت دیگری از مقدمه خود مینویسد: «با لفظ بازارف در نظر خواننده روسی جوان پرحرارت و جسوری مجسم میشد که با کمال رشادت موهومات پوچ را زیر پا مینهد و برای ایجاد زندگانی عادلانه تازه فقط به قدرت علم و پشتکار تکیه میکند.»
در کنار داستان بازارف ماجرای آرکادی و پدرش نیز جریان دارد. داستانی که روند بسیار ملایمی دارد و میتوان درباره آن نیز صحبت کرد اما بدون شک همه شخصیتهای کتاب تحت تاثیر بازارف هستند. در واقع کمتر لحظاتی در کتاب وجود دارد که نشانی از بازارف در آن نباشد.
[ » معرفی کتاب: رمان برادران کارامازوف – ادبیات روسیه ]
جملاتی از متن کتاب پدران و پسران
این روابط اسرارآمیز بین زن و مرد یعنی چه؟ ما دانشمندان علوم طبیعی میدانیم این چه نوع روابطی است. تو بیا و ساختمان چشم را مطالعه کن، خواهی دید آن نگاهی که تو اسرارآمیزش مینامی اصلاً وجود ندارد. اینها همه رمانتیزم است، مزخرف، گنداب و تخیل است. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۴۳)
یک روسی تنها حسنی که دارد آن است که به خودش بدبین است، مهم این است که دو دو تا میشود چهار تا، بقیه همه مزخرف است. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۵۵)
سابقاً جوانان مجبور بودند تحصیل کنند، نمیخواستند مشهور به نفهمی و بیسوادی شوند، به این جهت خواه ناخواه زحمت میکشیدند، اما اکنون کافی است بگویند که همۀ اینها مزخرف است و کارشان تمام است. جوانان خوشحال شدند. حق هم دارند، سابقاً آنها فقط نفهم بودند اما اکنون ناگهان نیهیلیست شدند. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۶۸)
ما تقریباً کلیۀ دلایل دردهای جسمانی را میدانیم، و اما امراض روحی در اثر تربیت به وجود میآید، در اثر آن مزخرفاتی که از کودکی در سر انسان پر میکنند، در اثر وضع زشت اجتماع. خلاصه، اجتماع را اصلاح کنید، دردها ناپدید میشود. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۱۰۸)
من اکنون کلمۀ سعادت را به زبان آوردم. به من بگویید چرا هنگامی که ما مثلاً از یک شب زیبا یا یک نوای موسیقی خوب و یا از مباحثه با شخصی که از او خوشمان میآید محظوظ میشویم، همۀ این خوشیها به نظرمان سایهای از یک سعادت بیحد و حصر است که باید در یک جای نامعلوم موجود باشد و هرگز به فکر نمیافتیم که این عین سعادت است که نصیب ما شده است؟ چرا چنین است؟ (کتاب پدران و پسران – صفحه ۱۳۰)
انسان حقیقی آن کسی است که دربارهاش چیزی نمیاندیشند، بلکه یا مطیع او میشوند و یا از او نفرت پیدا میکنند. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۱۶۲)
فکر کنید که چه چیز بدتر از آن است که انسان دوست بدارد و طرف دوستش نداشته باشد. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۲۰۴)
شما نجبا جز آنکه بزرگوارانه تسلیم شوید و یا به جوش و خروش درآیید، نمیتوانید قدم مهمی بردارید. و این هم ارزشی ندارد. مثلاً شماها نمیجنگید و خود را شجاع تصور میکنید. اما ما میخواهیم بجنگیم. میفهمی؟ گرد و خاک ما چشمان تو را کور خواهد کرد، اعمال ما تو را لکهدار خواهد کرد. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۲۲۶)
پیر شوید، این بهترین نعمتهاست. تا فرصت است از زندگانی استفاده کنید. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۲۴۴)
در یکی از گوشههای دورافتادۀ روسیه گورستانی وجود دارد مانند تمام گورستانهای ما. این یکی هم منظرۀ غمانگیزی دارد. گودالهای اطراف آن مدتی است که پر شده. صلیبهای خاکستری چوبی، به زیر پوشهایی که روزی رنگ و رویی داشت، پوسیده و سرنگون شده است. سنگهای قبور، مثل اینکه کسی آنها را از زیر فشار دهد، از جای خود کنده شده است. یکی دو درخت کمبرگ به زحمت سایۀ مختصری به این مکان میدهند و گلههای گوسفند و بره پیوسته به روی قبرها میگردند و میچرخند. (کتاب پدران و پسران – صفحه ۲۵۱)
مشخصات کتاب
- عنوان: پدران و پسران
- نویسنده: ایوان سرگییویچ تورگنیف
- ترجمه: مهری آهی
- انتشارات: علمی و فرهنگی
- تعداد صفحات: ۲۵۲
- قیمت چاپ هفتم– سال ۱۳۹۴: ۱۴۰۰۰ تومان
- جلد شومیز
نظر شما در مورد کتاب پدران و پسران چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن درباره کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر علمی و فرهنگی: