کتاب پوست معروفترین اثر نویسنده ایتالیایی، کورتزیو مالاپارته است که زندگی مردم شهر ناپل، در ایتالیا، را در اواخر جنگ جهانی دوم و پس از پایان جنگ نشان میدهد. این رمان در سال ۱۹۴۹ نوشته شد و به هنگام انتشار بسیار مورد نقد قرار گرفت. ماجرای این کتاب حتی به مراکز قضایی نیز کشیده شد اما کتاب پوست بلافاصله به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه و موفقیتی خارقالعاده کسب کرد. سختگیرترین منتقدان نیز، مالاپارته را نویسندهای بزرگ دانستند. رمان قربانی اثر دیگری از این نویسنده است که محمد قاضی آن را ترجمه کرده است.
کورتزیو مالاپارته، نویسنده و روزنامهنگار ایتالیایی در سال ۱۸۹۸ از خانوادهای آلمانی در شهر پراتو به دنیا آمد و در سال ۱۹۵۷ به سرطان ریه درگذشت. در جنگ جهانی اول به صورت داوطلبانه شرکت کرد و پس از مجروح شدن نشان صلیب جنگ (بزرگترین نشان جنگی فرانسه) را دریافت کرد. سپس به ایتالیا بازگشت و به حزب فاشیست ملحق شد اما در نتیجه اخلاف با رهبر فاشیست ایتالیا (موسولینی) از حزب خارج شد و نتیجه وخامت اوضاع سیاسی به سفر رفت. علیه هیتلر نیز کتابی نوشت و در جنگ جهانی دوم از سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ رابط متفقین و پارتیزانهای ایتالیایی بود. مالاپارته با کارنامهای که دارد و با تجربههای زیادی که کسب کرده، توانسته رمان پوست را به درخشانترین شکل ممکن به رشته تحریر درآورد.
پشت جلد رمان پوست توضیح کوتاهی درباره کتاب آمده است:
[ » معرفی کتاب: رمان وجدان زنو – ادبیات ایتالیا ]
کتاب پوست
داستان کتاب پوست در زمانی جریان دارد که متفقین به ایتالیا حمله برده و به جنگ با نیروهای فاشیسم پرداختهاند. در اثر این حملات ایتالیا به دو جبهه موافق و مخالف تقسیم شده که بخشی از آن در اختیار متفقین و بخش دیگر در اختیار نیروهای فاشیست است. کورتزیو مالاپارته که شخصیت اصلی کتاب است و آن را برای ما روایت میکند به عنوان نیروی محلی نقش یک افسر رابط را به عهده دارد و در کنار فرماندهان آمریکاییها در شهر ویرانشده ناپل گشت میزنند و مشغول پیش بردن جنگ است. در نظر داشته باشید که ماجراهای کتاب از سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ جهانی دوم است.
هجوم نیروهای متفقین از نظر نویسنده باعث پدید آمدن دو جبهه شده است: جبهه حاکم و جبهه مغلوب. در واقع آمریکاییهایی که از وطن خود هزاران کیلومتر دور شدهاند و مشغول جنگیدن برای سرزمین ایتالیا هستند، همان فاتحاناند. کسانی که از روی بزرگی و ترحم آمدهاند تا ایتالیا را از چنگال فاشیسم نجات دهند. ایتالیایی که هماکنون مغلوب و شکستخورده است. ایتالیایی که درد آن را فقط خود مردمش احساس میکنند نه فاتحانی که خود را مجاز به انجام هر کاری میدانند. مالاپارته این «درد» را به تاثیرگذارترین شکل ممکن پیش روی ما قرار میدهد. خود مالاپارته مینویسد:
نمیدانم شغل فاتح مشکلتر است یا مغلوب. ولی مطمئنم که ارزش انسان مغلوب از پیروز زیادتر است. کوشیدم تا تمام ایمان مسیحیتم را که در این اطمینان است با کتاب پوست به دیگران بازگو کنم ولی عدهی زیادی – بیشک به علت غرور و افتخار احمقانه – نفهمیدند و یا ترجیح دادند برای آرامش وجدانشان نفهمند. (یادداشت کورتزیو مالاپارته – ترجمه بهمن محصص)
هر کدام از فصلهای کتاب پوست شبیه به یک داستان کوتاه هستند. داستانهایی که از دل شهر ناپل و رفتار فاتحان بیرون آمده است. در فصل اول کتاب نویسنده جنگ را به طاعونی تشبیه میکند که با آمدنش همهچیز را تحت تاثیر قرار میدهد. طاعونی که انگار به جان مغلوبان بیشتر علاقه دارد!
زشتی جنگ و وضعیت فاجعهآمیز شهر ناپل در همان ابتدای کتاب مشخص است. در اینجا ما با آدمهایی روبهرو میشویم که برای زنده ماندن حاضر به هرکاری هستند. مادرانی که بچههای خود را، بچههایی که مادرانشان را و زنهایی که خودشان را میفروشند میبینیم. مردمی که برای جلب نظر آمریکاییها هر کاری میکنند، مهم هم نیست چقدر پست و کثیف باشد. راه رفتن مالاپارته در کنار سرهنگ جک و دیدن این وضعیت باعث شکلگیری گفتوگوهای زیادی بین آنها میشود که فقط باید شرح آن را در کتاب خواند.
در قسمت دیگری از یادداشت مالاپارته که در ابتدای ترجمه بهمن محصص از این رمان آمده است، مالاپارته که درباره وضعیت مغلوبان مینویسد: «در کشورهای فاتح و مغلوب بسیار گشتهام ولی میان مغلوبین راحتترم. نه اینکه تماشای نمایش بدبختی و سرافکندگی دیگران برایم خوشایند باشد بلکه انسان فقط در بدبختی و سرافکندگی قابل قبول و گذشت است.»
عنوان فصلهای کتاب پوست عبارتند از: طاعون / باکره ناپل / کلاهگیسها / رزگلهای تن / پسرِ آدم / باد سیاه / مهمانی ژنرال کورک / پیروزی کلوریندا / باران آتش / پرچم / محاکمه / خدای مرده.
[ » معرفی کتاب: رمان نان و شراب – ادبیات ایتالیا ]
درباره کتاب کورتزیو مالاپارته
از جمله درخشانترین کتابها پیرامون جنگ و تبعات آن میتوان به همین کتاب پوست اشاره کرد. کتابی که در آن مالاپارته با طنزی به شدت سیاه و کنایههای بسیار عمیق ذهنیت ما را زیر و رو میکند. در این رمان آمریکاییهای قهرمان را میبینیم که با غروری که خاص فاتحان است، با آن لبخندهای شیرینشان قدم برمیدارند و از بالا به مردم ایتالیا و ناپل نگاه میکنند. از دیدگاه نویسنده، آمریکاییهای فاتح نقش خودشان را فراموش کردهاند، اخلاقیات را هم فراموش کردهاند اما چرا نباید فراموش کنند؟ مگر آنها فاتح نیستند و مگر فاتح نمیتواند در نتیجه مزد زحماتش هرکاری که میخواهد بکند؟
کتاب پوست را میتوان رمانی دانست که ضد تاریخ است، رمانی که آن سوی تاریخ و سمت تاریک و پنهان و حتی ممنوع آن را نشان میدهد. مالاپارته با دیدگاهی متفاوت از آن چه رایج است، درباره جنگ و فاتحان و مغلوبان سخن میگوید. او این رمان را در میان ویرانههای جنگ و هزاران هزار جسد افتاده بر زمین و در ساعات تسویه حسابها و جشن یک ملت آزاد و گرسنه در کنار گرانی و بیکاری و بیماری و کمبود کاغذ نوشته است. مالاپارته به نحوی این دوره تاریخ را روایت میکند که داستان فراتر از زمان خود و به اساسیترین مسائل بشری در همه زمانها تعمیم داده میشود. او از ناگفتهها سخن میگوید؛ از تاریخ شکست خوردگان و کسانی که برای زندهماندن حاضر به پذیریش هر نوع تحقیری هستند. مالاپارته اعتباری به شکست میدهد که در پیروزی اثری از آن نیست و به این شکل است که مقطعی از تاریخ را روایت میکند که در مقابل تاریخ رسمی که تاریخ فاتحان است قرار میگیرد.
در این میان خود مالاپارته بیشتر از همه زجر میکشد. او همراه سرهنگهای آمریکایی است و با نظرات و تفکرات آنها به شکل مسقتیم در ارتباط است. شاید برخی از آنان از دیدگاه و نظری که دارند آگاه نباشند و حتی تحقیری در رفتار خود نبینند اما هنگامی که از دید نویسنده صحبتهای آنها را تفسیر میکنیم، میبینیم که وضعیت فاجعهبارتر از تصور ماست. انگار که فاتح بودن به شکل ناخودآگاه یک نوع برتری در همه امور به انسان میدهد. همه حرف مالاپارته در کتاب پوست این است که نشان دهد ایتالیا بعد از جنگ جهانی گرفتار یک نوع فساد شده است. نشان دهد که ایتالیا در حال پوسیدن است و چه بسا بهتر بود که مردم ایتالیا کشته میشدند تا اینکه زنده بمانند تا اینکه با این وضعیت فاجعهآمیز روبهرو شوند.
کتاب پوست دوبار ترجمه شده است. ترجمه اول این کتاب توسط بهمن محصص (با عنوان ترس جان) و ترجمه جدید آن توسط قلی خیاط (با عنوان پوست) انجام شده. پیشنهاد ما در درجه اول این است که کتاب پوست را بخوانید. اگر امکان داشت ترجمه بهمن محصص را (با وجود اینکه ترجمه جدیدی نیست و پیدا کردن آن مشکل است) بخوانید و اگر نتوانستید آن را پیدا کنید ترجمه قلی خیاط را (که ترجمهای امروزیتر اما خالی از اشکال نیست) بخوانید اما در هر صورت کتاب پوست را حتما بخوانید.
در ادامه قسمتهایی از کتاب با ترجمه قلی خیاط آمده است که محتوای آن را به خوبی نشان میدهد. همچنین متوجه منظور نویسنده از انتخاب عنوان «پوست» نیز خواهید شد.
[ » معرفی کتاب: رمان سور بز – اثر ماریو بارگاس یوسا ]
جملاتی از کتاب پوست
در میان این همه شادی و سرور و پایکوبی، نمیشد حتی یک ناپلی را یافت که خود را مغلوب احساس کند. نمیدانم این احساس غریب، در واقع فقدان این احساس، چرا و چگونه در روح مردم زاده شده بود. در این که ایتالیا، و در نتیجه ناپل، جنگ را باخته بودند جای هیچ شک و تردید وجود نداشت. شاید هم که باختن یک جنگ از بردن آن مشکلتر است. شاید که هرکسی قادر است یک جنگ را ببرد ولی عده قلیلی قدرت باخت آن را دارند. به هر حال، در عقل اصیل و تغذیهشده از قرنها تجربه تلخ ناپلیهای بیچاره من، در فروتنی صادقانه و عارفانهشان، باختن یک جنگ حق مغلوب بودن را به ملتی نمیداد.
اکنون برای زیستن جنگیده و رنج میبردیم. بین مبارزه برای نمردن و تلاش برای زیستن، توفیری وجود دارد بسیار عمیق. زن و مرد و بچه و هرکسی که برای نمردن میجنگد، از حق و ناموس خود دفاع کرده و شرافت خود را حسودانه نگه میدارد. برای نمردن، هیچوقت، هیچفردی، سر خم نکرده بود. همه به کوهستانها و جنگلها پناه برده بودند، در غارها زیسته بودند، علیه متجاوزین چون گرگ جنگیده بودند. آنها برای نمردن جنگیده بودند. و این نبردی بود درست و شریف.
در مردمی که احساس رحم و شفقت نباشد، احساس آزادی نخواهد بود.
آمریکایی بدبین نیست، خوشباور است. و خوشباوری غالباً نشانی از سادهلوحی است. کسی که بد نمیکند و نمیتواند بدی را در ذهن خود تصور کند، چگونه میتواند دریابد که در زندگی، بدی انکارناپذیر است، اجتنابناپذیر و علاجناپذیر. به گمان آمریکاییها میشود با فلاکت و رنج و گرسنگی جنگید؛ میشود گرسنگی و رنج را درمان کرد، میشود برای بدی دارو ساخت. آنها نمیدانند که بدی درمانناپذیر است.
مشکل، نجابت مرد نیست؛ شرافت شخص نیست. این تمدن جدید است. تمدنی بیخدا، که انسان را وامیدارد تا به پوست خود چنین مقام والایی دهد. از این به بعد، فقط پوست ارزش خواهد داشت، این پوست واقعی، ملموس، غیر قابل انکار. پوست تنها دارایی ماست، تنها ملک میرا در دنیا. افسوس که فقط جان جاودانه است! اما خب، چه اهمیتی دارد جان از این به بعد؟ فقط پوست است که میارزد. همهچیز از پوست انسان ساخته شده است. حتی پرچم ارتشها را نیز از پوست انسان ساختهاند. دیگر کسی برای شرف و آزادی و عدالت نمیجنگد؛ همه برای پوست میجنگند. برای این پوست لعنتی چرکین.
اگر از من میخواستند برای رهایی انسانیت، برای آزادی و نجات میهن دلقک شده و شکلک و ادا دربیاورم، نمیپذیرفتم. در اروپا، هزار نوع مختلف دلقکی وجود دارد: قهرمانبازی، لشبازی، خیانتبازی، انقلاببازی؛ ناجی وطن و شهید آزادی شدن نیز شکلهای گوناگون بازی دلقکهاست. حتی، نشاندن مردم به پای دیوار و خالی کردن گلولهای شکم وی، حتی بردن و باختن یک جنگ، چیزی جز بازی دلقک و دلقکبازی نیست.
در شرق، آسمان زخم درشتی برداشته بود و خونش دریا را رنگ سرخ میزد. افق در گودالی از آتش فرو میریخت. زمین به شدت میلرزید و خانهها در نوسان بودند. صدای مهیب ریزش دیوارها و سفالهای بام در کوچهها و تراسها تمامی نداشت. همهچیز گویای یک ویرانی عمومی بود. صدای شوم و وحشتناکی شبیه شکستن استخوان در هوا میپیچید و از فراز اشک و گریه و داد و فریادهای مردم وحشتزده در کوچهها میدوید و با انفجار هولناکی دل آسمان را میشکافت.
از دیدن کشتار آدمها بیزار شده بودم. از چهار سال به اینور، به جز تماشای کشت و کشتار کار دیگری نبود. تماشای مردن انسانها چیزی است، تماشای کشتار آنها چیز دیگری. احساس میکنید دوش به دوش کسانی هستید که میکشند. احساس میکنید یکی از کسانی هستید که میکشند. خسته و بیزار شده بودم، دیگر توان تحملم نبود. تماشای یک جنازه اکنون به من حالت تهوع میداد: استفراغ نه تنها از انزجار و وحشت، بلکه از کینه و بغض.
چرا نمیخواهی بفهمی که میان این مردههای افتاده، بدون شک هزارها مسیح موجود است؟ تو خودت خوب میدانی که مسیح یک بار و برای همیشه دنیا را نجات نداده است. مسیح مرد تا به ما یاد دهد که هر کدام از ما میتواند یک مسیح گردد، که هر انسانی میتواند با روح پاک خود دنیا را نجات دهد، اگر هر کدام از ما نتواند مسیح شوده و دنیا را نجات دهد، مرگ خود مسیح باطل و بیهوده خواهد شد.
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب پوست
- نویسنده: کورتزیو مالاپارته
- ترجمه: قلی خیاط
- انتشارات: نگاه
- تعداد صفحات: ۴۱۶
- قیمت چاپ دوم: ۵۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب پوست چیست؟ لطفا اگر این کتاب را مطالعه کردهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نگاه: