داستان نویسی

کتاب گوشه‌نشینان آلتونا

https://www.iranketab.ir/

کتاب گوشه‌نشینان آلتونا نمایشنامه‌ای اثر ژان پل سارتر است که در سال ۱۹۵۹ به چاپ رسید. سارتر در این اثر بر روی موضوعی دست نهاده که بسیار حساس است. او از رابطه انسان‌های امروزی، جنگ_ انتخاب، میهن پرستی، انسان دوستی، جهت گیری و قضاوت‌های بیجا صحبت می‌کند که بی شک مطالعه اینچنین مواردی اثر عمیقی در تفکرات و ذهن مخاطب به جا می‌گذارد. تاکید سارتر بر این است که خواننده حقیقت زندگی را بشناسد و در این باره تفکر کند.

کتاب گوشه‌نشینان آلتونا از آخرین آثار سارتر است. این اثر تنها اثر اوست که مستقیم به نازی‌ها و جنایاتشان مربوط می‌شود. این نمایشنامه داستان خانواده‌ی گرلاخ را روایت می‌کند. این خانواده از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران آلمان محسوب می‌شوند و در عمارتی قدیمی و نازیبا در هامبورگ زندگی می‌کنند. پدر خانواده تنها شش ماه دیگر زنده است و خانواده را دور خودش جمع کرده تا وصیت کند.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:

ای قرن‌های آینده، این است قرن من، که بر جای متهم نشسته است. موکل من با دست‌های خود شکم خود را پاره می‌کند؛ آنچه به نظر شما خون سفید می‌آید در حقیقت خون سرخ است، جز اینکه گلبول قرمز ندارد؛ متهم از گرسنگی می‌میرد، اما من راز این شکم دریدن‌های پیاپی را به شما می‌گویم: قرن من نیکوکار می‌بود اگر انسان دشمن سفاکی نمی‌داشت که از عهد ازل در کمینش نشسته است: حیوان گوشت خوار خون آشامی که سوگند به نابودی او خورده است، جانور موذی بی‌مویی که نامش انسان است.

ژان پل سارتر در ۱۹۰۵ در پاریس به دنیا آمد و در کودکی پدرش که ناخدای کشتی بود از دنیا رفت. او در صمیمت عمیق با مادرش پرورش یافت. وقتی او ۱۲ ساله بود، ازدواج مادرش باعث افسوسش شد. انحراف چشم داشت و۱۶۰ سانتی‌متر بیشتر نبود، به همین دلیل مدام خود را زشت توصیف می‌کرد ولی تا دهه ۶۰ میلادی در اروپا و امریکا نامش سر زبان‌ها افتاده بود و فلسفه مورد انتخابش یعنی: فلسفه اگزیستانسیالیسم بسیار مورد توجه قرار گرفت.

[ » معرفی و نقد کتاب: رمان تهوع – اثر ژان پل سارتر ]

کتاب گوشه‌نشینان آلتونا

حوادث نمایش‌نامه در سال ۱۹۵۹ در آلتونا، در یکی از بخش‌های تابعه هامبورگ در آلمان رخ می‌دهد. این بخش دارای یک کارخانه بزرگ کشتی سازی است. در این شهر است که پدر خانواده زمین بزرگی را به عنوان زندان فروخته است. این اقدام کوچکی نیست و برای اعضای خانواده و پسر ارشد بسیار جای بحث دارد.

هنگامی که پدر خانواده، آن‌ها را دور هم جمع می‌کند تا وصیت کند، بنابراین دخترش لنی، پسر کوچکترش ورنر و همسر ورنر، جوهانا را گرد هم می‌آورد تا آن‌ها را از آخرین وصیت‌های خود آگاه کند. جوهانا پیش خود فکر می‌کند که بعد از مرگ پدر، تمام زحمت‌های پسر بزرگتر، فرانتس، مانند همیشه به گردن ورنر خواهد افتاد. فرانتس که به شکل رسمی، مُرده اعلام شده، از زمان بازگشت از جبهه‌های جنگ، خود را در اتاقش محصور کرده و فقط به خواهر کوچکترش، لنی، اجازه می‌دهد که او را ببیند. جوهانا برای نجات شوهرش از زحمت‌های برادر بزرگتر، تصمیم می‌گیرد تا از معمای انزوای فرانتس سر در بیاورد. اما این تصمیم جوهانا، اتفاقات دیگری را در این خانواده رقم خواهد زد.

ژان پل سارتر در نمایشِ موقعیت، از آزادیِ فرد همراه با تضادها و تناقض‌های بی شمارِ آن سخن می‌گوید. مترجم کتاب، ابوالحسن نجفی در مقدمه کتاب می‌نویسد:

ژان پل سارتر در کتاب گوشه‌نشینان آلتونا دنیایی را که ما در آن زندگی می‌کنیم شرح می‌دهد… و تماشاگر که مانند قهرمان داستان به مقابل «دادگاه شب» احضار شده و وحشت آن را دریافته است آرزویی بالاتر از تدارک دیدار «روز بعثت» نخواهد داشت.

فرانتز که بعد از اتفاقات جنگ منزوی شده، سیزده سال است که در اتاقی در خانه، گوشه‌نشینی اختیار کرده و به هیچ وجه از آن بیرون نمی‌آید و همراه با ضبط صوتی، متنِ دفاعیه‌اش را در برابر قرن‌های آینده که آلمانی‌ها را به جنایت محکوم می‌کنند آماده می‌کند. فرانتس در اتاقش فرض می‌کند که در بالای سرش، نسل‌های آینده مانند خرچنگ‌هایی بر گرد گویی جهان‌نما، مشغول نظاره‌ی گذشتگان و جنایت‌هایشان را می‌بینند و آن‌ها را قضاوت و محکوم می‌کنند، بنابراین فرانتز خطاب به آن‌ها حرف می‌زند.

اینکه سیزده سال قبل چه بر فرانتز گذشته بود که گوشه‌نشین شده و نیز اوضاع اقتدارِ پدرِ میلیاردر در زمان جنگ که به طریقی باعث کمک به نازی‌ها شده بود و می‌گفت اگر من هم این کار را نمی‌کردم، کس دیگری می‌کرد و فقط کینه دولت برای من می‌ماند، بنابراین چاره‌ای نداشتم. اما آیا واقعاً چنین بود و او هیچ حق انتخابی نداشت؟

این سوال و بحث‌های ژرف و پرفراز و نشیبی که بین شخصیت‌های نمایشنامه درباره عکس‌العمل‌هایشان در زمان جنگ شکل می‌گیرد همچنان تا پایان کتاب، نفس‌گیر و دامن‌گیر ادامه پیدا می‌کند و اینگونه است که سارتر هزاران نکته ریز و درشت درباره لایه‌های درونی انسان‌ها و از طرفی واکنش آن‌ها در برابر جامعه و جبر زندگی را در معرض دید خواننده می‌گذارد تا ژرف‌تر ببیند و بیندیشد.

در این نمایشنامه، سارتر مشکل دهشتناک قرن ما را به تصویر می‌کشد. کتاب گوشه‌نشینان آلتونا حکایتی از انزوای آدمیان است. حکایت تنهایی ترسناک بشر است. هنگامی که این کتاب را می‌خوانید با مفهوم جبر از دیدگاه سارتر نیز آشنا خواهیم شد. اینکه زندگی انسان جبر است، هر انسان بی اطلاع و پرسش به دنیا می‌آید. بنابراین جبرِ به دنیا آمدن، جبرِ زیستن و با دیگران بودن و جبرِ مردن نیز بر روی دوش اوست: «آری، نه می‌توانیم بمیریم، نه می‌توانیم زندگی کنیم. به تنگنای عجیبی افتاده‌ایم.»

[ » معرفی و نقد کتاب: رمان تهوع – اثر ژان پل سارتر ]

کتاب گوشه‌نشینان آلتونا

جملاتی از متن کتاب

راه‌های مختلفی هست برای اینکه کسی را محبوس کنیم.بهترین راه آن است که ترتیبی بدهیم تا خودش خودش را حبس کند.

جان کلام اینجاست که ما می‌دانیم که آینده درباره ما قضاوت خواهد کرد، اما نه بر مبنای معیارها و موازین که با آنها آشناییم، این فکر خود هراس‌انگیز و وحشتزا است.

اگر همه‌ی وقتت را در این راه صرف کنی که آدم‌ها را در دادگاه الهی محکوم کنی، هیچ کاری برای آن‌ها نمی‌توانی انجام دهی.

ما مغلوب شده‌ایم، سر ما را می‌برند، جای گله نیست، ولی شاید ملتفت شده باشید که من میل ندارم ناظر این سلاخی باشم. من جهانگردوار به تماشای کلیساهای ویران و کارخانه‌های سوخته نخواهم رفت، من از خانواده‌هایی که توی زیرزمین‌ها تپیده‌اند دیدن نخواهم کرد، من در میان عاجزها، برده‌ها، خائن‌ها و فاحشه‌ها پرسه نخواهم زد.

اگر من یک آدم را تحقیر کنم، فقط یک نفر را، حتی یک جلاد را دیگر به هیچ‌کس نمی‌توانم احترام بگذارم؛ حرمت آدم‌ها می‌شکند.

فراننس: شما مرا آهسته آهسته، ولی به طور حتم، نابود می‌کنید، فقط با حضورتان، با وجودتان. از همین حالا دیوانگی من متلاشی شده است. یوهانا، این دیوانگی پناهگاه من بود. اگر چشم من به روشنی روز بیافتد چه می‌شود؟

گلاکس قهرمات تقیه و تجاهل بود: نازیها را در روحش محکوم می‌کرد تا به روی خودش نیاورد که با جسمش‌ به آنها خدمت می‌کند.

دو جنایتکار: این یکی آن یکی را به حکم اصولی که هر دو نقض کرده‌اند محکوم می‌کند. اسم این مسخره بازی را چه می‌گذارید؟

می‌خواستم بعد از مرگم تو زمام دستگاه را به دست بگیری و ببری. ولی دستگاه زمام صاحبش را به دست می‌گیرد و می برد. این دستگاهی را که اکنون داریم زیرش له می شویم. من بوجود آوردم.

متهم از گرسنگی می میرد.اما من راز این شکم دریدن های پیاپی را به شما می گویم: قرن من نیکوکار می بود اگر انسان دشمن سفاکی نمی داشت که از عهد ازل در کمینش نشسته است:حیوان گوشتخوار خون آشامی که سوگند به نابودی او خورده است،جانور موذی بی موئی که نامش انسان است.

مشخصات کتاب
  • عنوان: کتاب گوشه‌نشینان آلتونا
  • نویسنده: ژان پل سارتر
  • ترجمه: ابوالحسن نجفی
  • انتشارات: نشر نیلوفر
  • تعداد صفحات: ۲۸۸
  • قیمت چاپ هفتم – سال ۱۴۰۱: ۲۶۵۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب گوشه‌نشینان آلتونا چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافه‌بوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نیلوفر:

  1. رمان دکتر فاستوس
  2. رمان مرگ ایوان ایلیچ
  3. رمان سقوط