انتشارات متخصصان

اعتقاد بدون تعصب

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

کتاب اعتقاد بدون تعصب با عنوان اصلی In Praise of Doubt اثر مشترکی از پیتر برگر و آنتون زایدرولد است که در ستایش «تردید» نوشته شده. اما اگر در مفاهیم کتاب دقیق شویم می‌توانیم اعتقاد داشتنِ بدون تعصب را از آن نتیجه بگیریم که اتفاقا عنوان فرعی کتاب – how to have convictions without becoming a fanatic – نیز می‌باشد. موضوع این کتاب به طور کلی شک و ایمان و یقین است که به صورت فلسفی به آن پرداخته می‌شود.

نشر گمان در مجموعه تجربه و هنر زندگی ۲۲ کتاب منتشر کرده است که اعتقاد بدون تعصب جلد پانزدهم این مجموعه است. کتابی که در رابطه با زندگی انسان در دنیایی است که هر فردی تحت تاثیر مفاهیم مختلف قرار می‌گیرد و به راحتی می‌تواند درباره برخی از آن‌ها با تعصب رفتار کند. از جمله دیگر کتاب‌های تجربه و هنر زندگی که در کافه‌بوک معرفی شده‌اند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

در پشت جلد کتاب قسمتی از متن آن آمده است که می‌توان گفت خلاصه مفاهیم کتاب را شامل می‌شود. این قسمت از کتاب به نحوی راهکار نویسندگان کتاب برای داشتن یک اعتقاد بدون تعصب است:

می‌توان موضعی میانه بین نسبی‌گرایی و بنیادگرایی اتخاذ کرد؛ نه فقط در حوزه دین و اخلاق بلکه در حوزه سیاست. ایدئولوژی‌های رادیکال اغلب بنیادگرایانی را می‌پرورد که می‌خواهند سلطه بدیهی جهان‌بینی‌شان را تثبیت کنند. از سوی دیگر نسبی‌گرایان سیاسی هم می‌خواهند سیاست را از هر حقیقت اخلاقی جدا کنند. ما نمی‌توانیم از آزادی‌ها و حقوق خودمان دم بزنیم اما آن را تا حد آرا یا سلیقه‌های محض تقلیل دهیم و مثلا بگوییم: «من شکنجه را محکوم می‌کنم، اما به حق تو برای مخالفت احترام می‌گذارم.» با همان لحنی که انگار داریم می‌گوییم: «من موتسارت را ترجیح می‌دهم اما تو آزادی بتهوون را ترجیح بدهی.» سیاست میانه‌روی هم از نسبی‌گرایی و هم از بنیادگرایی دوری می‌کند.

[ » معرفی کتاب: کتاب فلسفه تنهایی – جلد اول از مجموعه دوم تجربه و هنر زندگی ]

کتاب اعتقاد بدون تعصب

همان‌طور که اشاره شد، این کتاب تلاش دارد ما خوانندگان از موضعی بالاتر به مفاهیم مختلف که باعث ایجاد «تعصب» در ما می‌شوند نگاه کنیم. در کتاب نویسندگان موضوعاتی که تعصب‌برانگیز هستند را تعریف و نشان می‌دهد که با افراط و تفریط در این زمینه‌ها چطور چالش‌های مختلفی پیش روی جامعه قرار می‌گیرد. آن‌ها همچنین بررسی می‌کنند که اصولا چرا جنبش‌های مختلف در سراسر تاریخ نتوانسته‌اند تعصب ما را از بین ببرند.

می‌توان گفت در میان مجموعه تجربه و هنر زندگی از نشر گمان، کتاب اعتقاد بدون تعصب از جمله سخت‌ترین و فلسفی‌ترین مورد آن است. این کتاب در هفت فصل نوشته شده که عبارتند از:

  1. خدایان بی‌شمار مدرنیته
  2. سازوکار نسبی‌سازی
  3. نسبی‌گرایی
  4. بنیادگرایی
  5. یقین و تردید
  6. محدودیت‌های تردید
  7. سیاست میانه‌روی

همان‌طور که احتمالا از عنوان فصل اول مشخص است، اولین چیزی که نویسندگان به سراغ آن رفته‌اند موضوع دین است. در سراسر تاریخ تعصب روی دین همواره وجود داشته و به اعتقاد نویسندگان همیشه هم وجود خواهد داشت. البته جنبش‌های فکری در سراسر تاریخ از میزان این اعتقاد کاسته اما هرگز نتوانسته است آن را به طور کامل از بین ببرد. نیچه در آستانه قرن بیستم مرگ خدا را اعلام کرده بود و گفته بود ما او را کشته‌ایم. چیزی که نیچه به آن اشاره می‌کرد این بود که ما در آستانه عصر الحاد ایستاده‌ایم و قدرت دین رو به کاهش است اما در طول تاریخ دیدیم که عملا این اتفاق رخ نداد و دین با قدرت بیشتری بازگشت. به نظر نویسندگان کتاب عصر جدید – قرن بیست و یکم – عصر چندخدایی است. در کنار بررسی‌های مختلف پیرامون این مطلب ما تاریخ را نیز همراه نویسندگان طی می‌کنیم و می‌بینیم مفاهیم دیگری مانند «نظریه سکولاریزاسیون» چگونه پدید آمده‌اند.

رفته‌رفته با وارد شدن به مدرنیته مفهوم «تکثر» از سوی نویسندگان برای ما تعریف می‌شود. چیزی که اعتقاد دارند مدرنیته آن را ایجاد می‌کند. در ابتدا فکر می‌کردیم در سایه عقل، دین از بین خواهد رفت اما چنین نشد بنابراین مدرنیته چیز دیگری خلق کرد که پیتر برگر و آنتون زایدرولد آن را تکثر نامیده‌اند. اما تکثر به چه معناست؟ در کتاب این مفهوم چنین بیان شده است:

منظور ما از «تکثر»، موقعیتی است که در آن گروه‌های متنوع انسانی (قومی، مذهبی یا به هر حال متفاوت) در شرایط صلح مدنی و تعامل اجتماعی کنار هم زندگی می‌کنند. ما فرایندی را که منجر به چنین موقعیتی می‌شود، «تکثرزایی» می‌نامیم. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۲۴)

البته این موارد فقط در شروع کتاب بیان می‌شود و در ادامه می‌بینیم که چطور تکثر می‌تواند به نسبی‌گرایی یا بنیادگرایی (عنوان فصل‌های بعدی کتاب) منجر شود. اعتقادات، ارزش‌ها و کم‌وکاستی‌های این دو رویکرد بررسی می‌شوند و در کنار همه مفاهیم بیان شده مفهوم «تردید» نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. چیزی که گوته درباره آن چنین می‌گوید: اگر آن تردیدهایمان را نداشتیم چگونه بدان یقین نشاط‌بخشمان دست می‌یافتیم؟

در کتاب موضوعات امروزی‌تری مانند روش صحیح برخورد با مجازات اعدام، روبه‌رو شدن با پناه‌جویان و یا مثلا موضوع سقط جنین نیز مطرح می‌شود. مواردی که به نظر نمی‌رسد تعصب در آن دخالت داشته باشد اما عملا می‌بینیم که هر اعتقادی ممکن است دید ما را مختل کند. موضع‌گیری نسبی‌گرایان یا بنیادگرایان در هر مورد زیر زره‌بین قرار می‌گیرد و در فصل‌های آخر نویسندگان پیشنهاد خود را برای داشتن اعتقاد بدون تعصب پیش روی ما قرار می‌دهند.

به طور کلی کتاب روی نظریه «تکثر» تمرکز می‌کند و به خواننده نشان می‌دهد که بهتر است به اعتقاداتی که دارد باور داشته باشد اما در عین حال تعصب را از خود دور کند. بهتر است نظرات دیگران را بشنویم و مثلا چشم‌بسته به خشونت روی نیاوریم. البته این نظریه که «اعتقاد هرکسی محترم است» رد و شکل صحیح آن بیان می‌شود:

یک روال عادی در گفتمان دموکراتیک این است که باید از همه عقاید محافظت کرد، جز مواقعی که این عقاید حقوق دیگران را نقض یا از این روند نقض حقوق حمایت می‌کنند. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۱۹۳)

ما در اینجا بسیار ساده مفاهیم کتاب را شرح دادیم اما در خود کتاب با استفاده از آراء و نظرات فیلسوفان مختلف به این موضوع پرداخته می‌شود. برخی از این نظرات ممکن است سنگین باشند و خواننده لازم دارد اطلاعات زمینه‌ای داشته باشد اما به طور کلی زبان کتاب ساده است و اگر مشکلی بود به راحتی با جست و جو در اینترنت می‌توانید به جواب برسید.

در نهایت اینکه کتاب اعتقاد بدون تعصب شاید کتاب سختی باشد اما در عین حال ضروری است. در دنیای امروز که ما هر روزه با اعتقادات و ایدئولوژی‌های مختلف روبه‌رو هستیم و هر لحظه ممکن است تحت تاثیر یک ایده یا تفکر جدید قرار بگیریم، بهتر است از یک دید وسیع هم برخوردار باشیم. این کتاب دقیقا همین کار را برای ما انجام می‌دهد. با یک بررسی تاریخی می‌بینیم که بهترین راه دوری از تعصب کورکورانه چیست و چگونه باید با تعصب برخورد کرد.

[ » معرفی کتاب: کتاب قدرت بی‌قدرتان – جلد دوم از مجموعه دوم تجربه و هنر زندگی ]

اعتقاد بدون تعصب

جملاتی از کتاب اعتقاد بدون تعصب

نمی‌توان به شکل موجهی گفت که مدرنیته الزاماً منجر به زوال دین می‌شود. برخی از اخلاف متاخر روشنگریِ رادیکال شاید حس کنند که باید چنین باشد. اما افسوس که چنین نیست. پس اگر مدرنیته لزوما منجر به سکولاریسم نمی‌شود در حوزه اعتقادات و ارزش‌ها مدرنیته به چه چیزی می‌انجامد؟ پاسخ به این سوال به نظر ما روشن است: به تکثر. منظور ما از «تکثر»، موقعیتی است که در آن گروه‌های متنوع انسانی در شرایط صلح مدنی و تعامل اجتماعی کنار هم زندگی می‌کنند. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۲۴)

ژان پل سارتر می‌گفت، «انسان محکوم به آزادی است.» این جمله در مقام یک دیدگاه کلی انسان‌شناختی، شاید تا حدودی قابل تردید به نظر برسد، اما در مقام توصیفی از انسان مدرن، تا حد چشمگیری درست است. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۳۸)

فلسفه نوین غرب با رنه‌دکارت آغاز شد که در قرن هفدهم تردید را به یک اصل بنیادی روش‌شناختی ارتقا داد. او گفت با توجه به این واقعیت که درباره هر چیزی می‌توان شک کرد، پس به چه چیزی می‌توان یقین داشت؟ دکارت به این سوال چنین پاسخ داد که تنها چیزی که نمی‌توان درباره آن شک کرد خودِ کسی است که گرفتار تردید شده است. به عبارت دیگر، جستجوی یقین به واقعیت ظاهراً تردیدناپذیر خودِ شخص تقلیل می‌یاد: می‌اندیشم پس هستم. این فرایند، «چرخش بزرگ به سوی ذهنیت» نامیده شده که چندین قرن بر فلسفه غرب غالب بود. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۸۴)

تاریخ متعاقب مارکسیسم بیانگر تلاش‌های مختلف برای کنار آمدن با یک واقعیت بسیار دردسرساز است: پرولتاریا نتوانست آن آگاهی را که نظریه مارکسیستی به آن نسبت می‌داد، ایجاد کند. طبقه کارگر در کشورهای سرمایه‌داری توسعه‌یافته به جای اینکه به حامل انقلاب تبدیل شود، پشت سر احزاب سوسیال – دموکرات یا اتحادیه‌های کارگری و یا هر دو قرار گرفت که در پی اصلاح نظام سرمایه‌داری بودند نه بسیج عمومی برای سرنگونی آن. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۹۰)

همان‌طور که قبلا گفتیم، فرایند مدرن تکثرزایی، نیرویی ضدنهادینه‌سازی و اساساً برهم‌زننده ثبات موجود بوده است. این فرایند دایره آزادی انتخاب ما را گسترش داده و به تبع آن تا حدی حس استقلال و اتکا به نفس ما را افزایش داده است. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۱۳۴)

سورن کیر‌گگور در رساله ناتمامش درباره این شعار معروف دکارت که «درباره همه چیز باید شک کرد»، می‌گوید تردید، منفی است چون همیشه با نگاهی انتقادی به نظریه‌ها و اندیشه‌های موجود می‌پردازد. او می‌گوید: «تردید یعنی خودداری از تایید. نکته جالب این است که من هر بار که اتفاقی می‌افتد، از تایید آن خودداری می‌کنم.» بنابراین تردید، فی‌نفسه یک واکنش است و بالطبع برای شروع فلسفه، آنطور که دکارت و دیگران از ما می‌خواستند بپذیریم، نقطه مناسبی نیست. در عوض، رویکرد حیرت به جهان اطراف باید منشاء تفکر فلسفی صحیح تلقی شود. کیرگگور این حیرت را برخلاف تردید، رویکردی مثبت می‌دانست که نه واکنشی بلکه کنشی است. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۱۵۶)

افراد متعصب به‌ندرت بذله‌گو هستند. در واقع، آنها طنز را تهدیدی برای یقین‌های خودشان می‌دانند. طنز عموما از یک سو قطعیت را به سخره می‌گیرد و از سوی دیگر پشتیبان کسی است که با افراد متعصب مخالفند. برای همین است که بازار جوک عمدتا در شرایط سرکوب سیاسی گرم می‌شود. اتحاد شوروی و اقمارش بستری مناسب برای انبوه جوک‌هایی بودند که هم رژیم‌های مختلف کمونیست را به سخره می‌گرفتند و هم حامی مخالفین این رژیم‌ها بودند. (کتاب اعتقاد بدون تعصب – صفحه ۲۰۰)

مشخصات کتاب
  • عنوان: اعتقاد بدون تعصب
  • نویسنده: پیتر برگر و آنتون زایدرولد
  • ترجمه: محمود حبیبی
  • انتشارات: گمان
  • تعداد صفحات: ۲۲۸
  • قیمت چاپ چهارم – سال ۱۳۹۳: ۱۷۰۰۰ تومان
  • مجموعه تجربه و هنر زندگی

نظر شما در مورد کتاب اعتقاد بدون تعصب چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر:

  1. کتاب گفت‌وگو با مرگ
  2. کتاب روح پراگ
  3. رمان ظلمت در نیمروز
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 188
دوست نداشتم: 156
میانگین امتیازات: 1.21

چاپ کتاب

4 دیدگاه در “اعتقاد بدون تعصب

واقعا کتاب سردرگمی هست، خود نویسندگان یک جا اشاره می کنند که در تردید هم باید تردید کرد بعد در انتها نظرات خودشون رو بدون جانب تردید القا میکنند در درستی نظراتشون شکی نیست ولی نحوه بیانش گیرا نیست. برای من بشخصه کتاب در حد همین نقد خلاصه میشد و چیز بیشتری برداشت نکردم.

در کل کتاب متوسطیه

به نظر من تردید چیز خوبی نیست آن زمان اما که انسان بین مرز نیکی و بدی .خیر و شر .کفر وایمان میرسد خب مسلما تردید اینجا معنا پیدا می کند به طور کل با این کتاب موافق نیستم و معتقد هستم تردید انسان را به پوچ گرایی می کشاند .در بسیاری مواقع انسان نباید به تردید تن بدهد.

اگر تردید نبود هنوز انسان ها بر روی شاخه های درختان یا در غار ها زندگی می کردند. جدای از دیگر پیشرفت ها آیا از دید فسلفی و عقلی و جهان بینی انسان های نخستین برتر بودند؟
این اظطراب و تردید بشر بود که پیشرفتش می دهد.

خیلی ممنون این کتاب معرفی کردین من همچنین موضوعی در ذهن داشتم

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *