انتشارات متخصصان

رفقای خیالی

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

رفقای خیالی با عنوان اصلی Here and Now مجموعه نامه‌هایی میان دو نویسنده‌ی سرشناس است که طی سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ نوشته شده است. رفقای خیالی به ظاهر یک کتاب است، اما در واقع مجموعه‌ای از چند کتاب آموزنده است و برخلاف نامه‌نگاری‌هایی که اغلب شخص یا اشخاصی نه چندان شناخته‌شده به روی کاغذ می‌آورند، این بار با دو نویسنده‌ی مطرح دنیا مواجه هستیم؛ نویسندگانی که در دو کشور کاملاً متفاوت زندگی می‌کنند: امریکای قدرتمند و ثروتمند، و افریقای محروم و فقیر.

پیش از آنکه به معرفی کتاب بپردازیم، کمی درباره‌ی این دو نویسنده بخوانیم: پل استر (متولد ۱۹۴۷) نویسنده، مترجم، فیلمنامه‌نویس و شاعر امریکایی است. او با سه‌گانه‎ی نیویورک به شهرت رسید و اغلب آثارش در ایران به فارسی ترجمه شده‌اند. از مشهورترین کتاب‌هایش می‌توان به سه‌گانه‌ی نیویورک، هیولا، سفر در اتاق تحریر، تیمبوکتو، مردی در تاریکی و سانست پارک اشاره کرد.

سبک نوشتاری پل استر پست‌مدرن است و در داستان‌هایش از شخصیت خودش یا همسرش سیری استفاده می‌کند. او مهارت ویژه‌ای در پردازش داستان و روح بخشیدن به عناصر کتاب‌هایش دارد. آثارش اغلب چندلایه هستند و همواره مخاطب را بین خیال و واقعیت نگه می‌دارد. نثر زیبایی دارد، جملات اغلب ساده است، زیرا همواره می‌کوشد یک زندگی عادی را که پُر از آشفتگی‌ست به تصویر بکشد. پل استر در طول داستان ما را با سؤالات متعددی مواجه و فضای داستان را معماگونه می‌سازد؛ گویی با واژه‌ها بازی می‌کند. بی‌تردید نویسنده‌ای که شعر هم بگوید، نثری شعرگونه را نیز دست‌مایهٔ آثارش می‌کند.

از دیگر ویژگی‌های پل استر، پرداختن به موضوعاتی فراتر از کلیشه است: در داستان‌های او رویدادهای تصادفی اهمیت زیادی پیدا می‌کنند و خواننده پیوسته در پی پرسش‌هایی است که گاهی تا انتهای داستان پاسخ آنها را نمی‌یابد. پل استر همچنین به مرگ، تنهایی و نگرانی‌های روزمره می‌پردازد و اغلب یک موضوع ساده را چنان پیچیده می‌کند که مخاطب به شگفت می‌آید. به‌عنوان مثال در کتاب سفر در اتاق تحریر داستان از یک اتاق شروع می‌شود و از زندگی روزانه‌ی پیرمردی به نام بلنک که ناخواسته درگیر حوادثی شده که به سبب حافظه‌ی ضعیفش آنها به خاطر نمی‌آورد. توانمندیِ پل استر در به تصویر کشیدن اتاقی با یک میز تحریر و چند وسیله رویش و یک پیرمرد تحسین‌برانگیز است! به همین سادگی و با تکنیک منحصربه‌فردش داستانی کوتاه اما اثری ماندگار خلق می‌کند و مخاطب را بی‌وقفه تا انتها با خود می‌کشاند.

حال تصور کنید پل استر، نویسنده‌ی محبوبتان برای دوست نویسنده‌اش نامه‌های متعددی می‌نویسد و آنها را در یک کتاب منتشر می‌کند. پرواضح است که خواندنِ تک‌تک نامه‌ها و مسائلی که به آن پرداخته، بسیار لذت‌بخش خواهد بود. بنابراین اگر از طرفداران پل استر هستید، شما را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنم.

آن سوی این مکاتبه‌ها دوست پل استر است؛ جان مکسول کوئتسی. او نویسنده‌ی افریقایی متولد ۱۹۴۰ و ساکن افریقا است. وی دوبار برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شده است. کوئتسی از مصاحبه بیزار است و در پاسخ خبرنگاران گفته: «راه سومی میان حرف زدن و سکوت کردن وجود دارد، و آن ادبیات است. زبانی که من با آن سخن می‌گویم مناسب نوشتن است، نه گفت‌وشنود.»

[ معرفی کتاب: رمان دریا – نشر افق ]

درباره کتاب رفقای خیالی

کتاب بی‌مقدمه آغاز می‌شود. اولین نامه از سوی کوئتسی برای استر نوشته شده است با موضوع دوستی. کوئتسی از دوستی به‌عنوان مقوله‌ای آزاد یاد می‌کند و در صفحه‌ی ۱۱ دوستی را رابطه‌ای شفاف می‌داند: «رفاقت برخلاف عشق یا سیاست که هرگز آنچه می‌نمایند نیستند، همان است که ظاهراً به نظر می‌آید.» پاسخ پل استر به او نیز جالب است. او در در صفحه‌ی ۱۶ می‌گوید: «روابط را باید مثل گیاهان نگه داشت، پرورش داد و آبیاری کرد.»

پل استر بر این باور است که ماندگارترین دوستی‌ها برپایهٔ تحسین و تمجید استوارند. همان‌طور که در صفحه‌ی ۱۵ اشاره دارد: «آدم کسی را برای آنچه انجام می‌دهد، برای آنچه هست و اینکه چگونه راهش را در جهان باز می‌کند، می‌ستاید.» او همچنین معتقد است رفاقت میان زن و مرد تا زمانی امکان‌پذیر است که کشش فیزیکی در میانشان نباشد.

درست حدس زدید. آنها درباره‌ی مسائل گوناگونی برای هم می‌نویسند؛ از سیاست و ورزش تا معضلات فرهنگی و اجتماعی، تاریخ، سیاست، فقر، بی‌عدالتی و فرهنگ کشورهایی که به آن سفر کرده‌اند. پل اُستر از نوشته‌هایش می‌نویسد، از پروژه‌های ناتمامش، از مسائلی که در جوامع مختلف آزارش می‌دهد، و از زمان از دست رفته که مدام به آن فکر می‌کند. طبیعتاً نظرات دو نویسنده با علایق و سلایق متفاوت، خواندنی‌ست.

اما جان بیشتر در حال مقایسه است، مقایسه‌ی کشورش، مردمانش و خودش با جوامع فقیر و غنی. برای مثال در صفحه‌ی ۲۳۹ کشورش را با هند مقایسه می‌کند، و این حس به خواننده القا می‌شود که جنس فقر در کشورهای جهان سومی و در حال توسعه باهم فرق دارد، و کوئتسی این نوع زندگی را متفاوت از زندگی آفریقایی‌ها می‌داند.

درست است که افراد فقیر در هند ظاهراً در شرایطی شکننده و زیر خط فقر زندگی می‌کنند و با تیره‌بختی از روزی به روز دیگر صرفاً زنده می‌مانند. اما هرچه بیشتر شاهد این‌گونه زندگی بودم، از جوشش مهارت‌های عملی افراد فقیر و سخت‌کوشیِ آنها بیشتر به شگفتی می‌آمدم. با نگاه به مردانی که از ماسه سنگ‌ها بلوک‌های ساختمانی می‌تراشیدند یا فروشندگان دوره‌گردی که کنار جاده‌ها مواد غذایی می‌فروختند، آنها را مردمانی زیردست یافتم، با آنچه می‌توانم دست‌های فهمیده بنامم، آدم‌هایی که می‌توانستند در نوع دیگری از سازماندهی اقتصادی به صنعت‌کارانی موفق تبدیل شوند. به زبان دیگر به‌نظرم در آن کشور منابع انسانی قابل‌توجهی وجود دارد که هم‌اکنون کاملاً مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. (کتاب رفقای خیالی – صفحه ۲۳۹)

نامه‌های این دو نویسنده موضوعاتی را به چالش می‌کشد که بعضاً بی‌شباهت به بحران‌های موجود در کشور ما نیست. نظراتی که راجع به رمان خواندن برای هم می‌نویسند، دیدگاه‌های هر دو نویسنده نسبت به سیاست‌مداران، روزنامه‌نگاران و فیلم‌سازان از نقاط قوت این نامه‌ها است.

در بخشی از نامه‌ها پل استر از پول و تأثیرش بر زندگی جوامع امروزی می‌نویسد. او قصه‌ی تمام‌عیار دنیا را پول می‌داند:

قدرت قصه در تأثیرگذاری بر واقعیت است، درحالی‌که قصه‌ی تمام‌عیار دنیای ما پول است. مگر پول به‌جز تکه‌های بی‌ارزش کاغذ چیز دیگری است؟ دلیل ارزش یافتن تکه کاغذها این است که عده‌ی زیادی به اختیار خود ارزش آنها را پذیرفته‌اند. سیستم بر اعتقاد و اعتماد استوار است، نه حقیقت یا واقعیت، بلکه اعتماد جمعی. (کتاب رفقای خیالی – صفحه ۳۲)

در نامه‌ای دیگر برد و باخت را در ورزش امری ضروری قلمداد می‌کند، اما از آنها به‌عنوان عوامل ثانوی یاد می‌کند:

بهانه‌ای که آدم لازم دارد تا حداکثر تلاشش را برای خوب بازی کردن به کار برد، چون بدون حداکثر تلاش، لذت واقعی میسر نخواهد شد. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۶۸)

از دیگر بخش‌های جالب این نامه‌ها، پرداختن به رسم و رسومات خانواده‌ی همسر پل استر، سیری است که گویای تضاد فرهنگی و پذیرش این تفاوت‌هاست. در این میان، وقتی در نامه‌هایشان به دنیای هنرمندان، ازجمله نویسندگان و شاعران اشاره می‌کنند، پل استر جمله‌ای می‌نویسد که جای بسی تأمل دارد. او در صفحه‌ی ۱۰۳ می‌گوید: «امروز شاعران همه‌جا هستند، اما فقط با همدیگر سخن می‌گویند.» با این جمله گویا قصد دارد انزوای برخی هنرمندان و دوریِ آنها را از جمع‌هایی که به‌شان تعلق ندارند، به رخ بکشد؛ مسئله‌ی دردناکی که امروزه در جوامع به‌وفور حس می‌شود.

آنها طی چندین نامه‌ی پی‌درپی به مشکلات فلسطین و اسرائیل نیز می‌پردازند و معتقدند رهبر یک حزب می‌تواند یک کشور را نجات دهد. در صفحه‌ی ۱۶۷ پل استر صراحتاً می‌گوید: «اگر به‌جای یاسر عرفات، رهبری شبیه گاندیِ خاورمیانه برای شکل دادن به چارچوب گفتمان سیاسی در فلسطین وجود داشت، اعتقاد دارم که فلسطینی‌ها بیست یا سی سال پیش کشور خودشان را به دست می‌گرفتند.» بحث و تبادل نظرهای سیاسیِ دو نویسنده نه‌تنها برای خواننده دلنشین است، بلکه آنها از وضعیت فعلی کشورها آگاه می‌کند.

دیدگاه پل اُستر درباره‌ی انتخابات جالب است. انسان‌ها گاهی دنبال منافع شخصی‌شان هستند، اما ایدئولوژی‌ای که در سر دارند، گاهی با منافعشان کاملاً در تضاد است. مثال خوبی که درباره‌ی انتخابات ۱۹۸۴ و علت رأی دادن یک راننده آورده شده، گویای آن چیزی است که در پسِ ذهن نویسنده می‌گذرد:

در ۱۹۸۴ در دوران کارزار انتخاباتی دوم رونالد ریگان، در بروکلین سوار یک تاکسی بودم. راننده که قبلاً در قرارگاه نیروی دریایی بروکلین جوشکار بود، وقتی اتحادیه‌ای که عضوش بود توسط مدیران منحل شده بود، کارش را از دست داده بود. به او گفتم: «بابت آن باید از ریگان تشکر کنی، او در انحلال اتحادیه‌ها، پُرکارترین رئیس‌جمهور تاریخ است.» و او جواب داد: «شاید این‌طور باشد، ولی در هرحال من به ریگان رأی می‌دهم.» پرسیدم: «آخر چرا؟» جواب داد: «چون دلم نمی‌خواهد کمونیست‌های لعنتی، امریکای جنوبی را تصرف کنند.» (کتاب رفقای خیالی – صفحه ۲۲۲)

[ معرفی کتاب: رمان آوریل سرخ – نشر افق ]

رفقای خیالی

از دیگر نکات قابل‌توجه این است که معمولاً به دنبال نظری که هر نویسنده در نامه‌اش نوشته است، از دوستش سؤالی می‌پرسد و خواهان نظر اوست. این تضادها یا شباهت‌های فکری، کتاب را برای خواننده چالش‌برانگیز می‌کند.

و اما سؤالی که حین مطالعه برایم پیش آمد، راجع به عنوان کتاب بود. خجسته کیهان که مترجم اغلب آثار پل استر است، بی‌شک این نویسنده را به‌خوبی می‌شناسد. اما اینکه چرا عنوان کتاب را به رفقای «خیالی» تغییر داده، برایم قابل‌درک نبود. چراکه این دو نویسنده باهم دوست هستند و در واقعیت برای هم می‌نویسند. هیچ رابطه‌ی غیرواقعی یا خیالی میانشان نیست و این عنوان نمی‌تواند برای دو دوست واقعی مناسب باشد.

در مجموع، خواندن این کتاب را به افرادی که به این سبک نامه‌نگاری‌ها علاقه‌مند هستند، توصیه می‌کنم. این نامه‌ها می‌تواند برای هر قشری و هر نوع کتاب‌خوانی جالب باشد.

[ معرفی کتاب: کتاب اگنس – نشر افق ]

جملاتی از متن کتاب رفقای خیالی

امروز اگر یک سیاست‌مدار هنگام سخنرانی بگوید: «از شما می‌خواهم به من اعتماد کنید»، ولو اینکه کاملاً صادق باشد، همه به او می‌خندند. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۲۱)

به‌عنوان یک نویسندهٔ مطرح باید انتظار دریافت همه نوع نامه‌ای از جانب خوانندگان را داشته باشم، ازجمله نامه‌هایی که لزوماً نشانگر درک بالایی از ادبیات نباشند. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۱۱۰)

گمان می‌کنم نکته این است که با دور زدن هنرهای قدیمی (ادبیات، تئاتر، موسیقی و نقاشی) می‌شود به درک بهتری از غریزه‌ی زیبایی‌شناسی در انسان رسید، اینکه بالاترین عامل اهمیت هنر در بیهودگی آن نهفته است، اینکه وقتی به ژرف‌ترین و نیرومندترین شکل، انسانی هستیم که کاری را صرفاً به‌خاطر اینکه دوست داریم انجام می‌دهیم، حتی اگر لازمه‌اش تحمل سال‌ها سختی و تمرین‌های دشوار (بالرین‌های جوان) و پذیرفتن خطری هولناک (عبور از روی سیم در بلندی) باشد… (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۱۴۸)

ما «جهانیان» ترجیح می‌دهیم در تیره‌روزیِ واقعیتی که خود ساخته‌ایم (واقعیت سراسر ساختگی بحران مالی) بسوزیم و بسازیم به‌جای اینکه در مورد واقعیتی تازه به توافق برسیم و همه‌چیز را از نو بسازیم. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۱۵۲)

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که فقط قانون مربوط به افترا، نویسندگان بعد از این مثل دبندتی را از تبدیل‌کردن ما به شخصیت‌های داستانی باز می‌دارد – منظور از ما هر کسی است که شهرت نسبتاً زیادی دارد – شخصیت‌هایی که احتمالاً بیان احساسات یا عملکردشان ما را می‌خنداند، می‌آزارد، می‌رنجاند، بیزار می‌کند یا حتی می‌ترساند. اگر چنین پروژه‌هایی افزایش یابد، عاقبت شخصیت‌های صوری که به نام ما ساخته شده‌اند با دیدگاه‌های دلپذیر و نه‌چندان پیچیده‌شان بر آگاهی مردم سوار خواهند شد، درحالی‌که «خود» واقعی و نظرات «حقیقی» ما را (که به‌طور خسته‌کننده‌ای پیچیده‌اند)، تنها تنی چند از دوستان خواهند شناخت. آنچه ساختگی‌ست پیروز می‌شود. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۱۶۲)

اگر قرار باشد بین خواندن یکی از این رمان‌های پرفروش و جمع کردن برگ‌های خشک باغچه یکی را انتخاب کنم، جمع‌آوریِ برگ‌های خشک را برمی‌گزینم. من از رمان خواندن زیاد لذت نمی‌برم-و مهم‌تر از آن-گمان می‌کنم بی‌تفاوتی نسبت به خواندن رمان به‌عنوان سرگرمی رو به گسترش است. حالا دست‌کم در میان مردان بیشتر پذیرفتنی‌ست که بگویند اصلاً رمان نمی‌خوانند. من در ادبیات یک حرفه‌ای هستم و از این رو نمی‌توانم مورد خود را به‌جای معیار به کار گیرم. اما باید بگویم هنگام خواندن آثاری که در آنها چیز جدیدی تجربه نمی‌شود-ترجیحاً با خود این رسانه-صبرم تمام می‌شود. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۱۸۳)

برخلاف دیدگاه دوران جوانی‌ام-اینکه آدم‌ها با انگیزه‌ی حفظ منافع شخصی و مادی رأی می‌دهند-حالا گمان می‌کنم گزینه‌ی بسیاری از رأی‌دهندگان کاملاً غیرعقلایی یا ایدئولوژیک است، ولو اینکه آن ایدئولوژی با منافع اقتصادی و شرایط رفاهشان در تضاد باشد. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۲۲۲)

عالمی را یک سخن ویران می‌کند. (کتاب رفقای خیالی –  صفحه ۲۳۳)

مشخصات کتاب

  • عنوان: رفقای خیالی
  • نویسنده: پل استر – جی ام کوئتسی
  • ترجمه: خجسته کیهان
  • انتشارات: افق
  • تعداد صفحات: ۲۷۹
  • قیمت چاپ اول ۱۳۹۳: ۱۳۰۰۰ تومان

👤 نویسنده مطلب: آزاده رمضانی

نظر شما در مورد کتاب رفقای خیالی چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.


» معرفی چند کتاب دیگر:

  1. کتاب بیچارگان
  2. نامه به پدر
  3. کتاب از کتاب رهایی نداریم