نشانک

کتاب خشم و هیاهو | معرفی + اینفوگرافیک

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

ایده بوک

کتاب خشم و هیاهو اثری از ویلیام فاکنر، نویسنده آمریکایی است و به اعتقاد بسیاری از صاحب‌ نظران بهترین اثر اوست که بیشترین نقد و بررسی را در میان آثار فاکنر به خود اختصاص داده‌ است. فاکنر در سال ۱۹۴۹ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.

در توصیف آثار فاکنر که جایزه نوبل را برای او به ارمغان آورد نوشته‌اند:

به خاطر سهم منحصر بفرد، قدرتمند و هنرمندانه او در رمان مدرن آمریکایی.

در قسمتی از پشت جلد کتاب خشم و هیاهو آمده است:

فاکنر فقط داستان سرایی نمی‌کرد، بلکه زندگی را به تصویر می‌کشید و فلسفه‌ای را مطرح می‌کرد. او همچون بافت‌شناسِ زندگی به کشورش می‌نگریست، آن را جسمی زنده می‌انگاشت و برای آزمایش و تشخیص بیماری، از آن تکه برداری می‌کرد.

در ابتدای کتاب خشم و هیاهو خطابه فاکنر به مناسبت قبول جایزه نوبل نیز آمده است. در قسمتی از این خطابه می‌خوانیم:

احساس می‌کنم این جایزه را نه به شخص من که به آثارم – که حاصل عمری پر از عذاب و عرق‌ریزی روح آدمی است – داده‌اند، آنهم نه به قصد کسب افتخار و از آن کمتر مال بلکه به این قصد که از مصالح روح آدمی چیزی آفریده شود که پیش از آن وجود نداشته است. پس این جایزه نزد من ودیعه‌ای بیش نیست.

در ادامه مطلب، می‌توانید اینفوگرافیک کتاب خشم و هیاهو را نیز مطالعه کنید.

خلاصه کتاب خشم و هیاهو

کتاب خشم و هیاهو حکایت زوال خانواده‌ی کامپسون هاست. در این رمان چهار روز از زندگیِ خانواده‌یِ «کامپسون‌ها» از زبان چهار شخصیت متفاوت در چهار فصل روایت می‌شود.


  • فصل اول (هفتم آوریل ۱۹۲۸)

این فصل از کتاب خشم و هیاهو از زبان بنجی (بنجامین) که کند‌ذهن است بیان می‌شود. بنجی درک درستی از زمان ندارد و در این فصل در آن واحد ماجراهای چند نسل را بدون هرگونه ترتیب زمانی و درهم برهم نقل می‌کند. ادراکات او کاملا متفاوت از درک دیگران است. روایت‌های او سرشار از توصیف و تفسیر است. رویدادها بیشتر پیرامون زندگیِ کدی، تنهادختر خانواده ست.

از سرمای روشن به سرمای تاریک رفتم.

  • فصل دوم (دوم ژوئن ۱۹۱۰)

این فصل از زبان کونتین پسر بزرگ خانواده است. کونتین درگیر ذهنیات، اخلاقیات و خاطراتش است. او زمان را عامل بدبختی می داند. به همین خاطر است که تصمیم به خودکشی می‌گیرد تا زمان را متوقف کند. در این فصل با فضایی اسرار‌آمیز و نثری شاعرانه مواجه هستیم. این فصل هم به سختی فصل اول است با این حساب که ذهن کونتین پیچیده‌تر از بنجی است. کونتین علاقه‌ی زیادی به خواهرش کدی داردکه بدون ازدواج باردار شده است. و این کونتین را بخاطر علاقه‌ی ویژه‌ای که به او دارد عذاب می دهد. تا جایی که حاضر است تجاوز به کدی را به عهده بگیرد و همراه با او و بنجامین از خانه فرار کند. همین ناامیدی‌ها اتفاقات روز مذکور را رقم می‌زند.

  • فصل سوم (ششم آوریل ۱۹۲۸)

این فصل از کتاب خشم و هیاهو از زبان جیسون برادر فاسد و سودجو روایت می‌شود. زمان برای جیسون پدیده‌ای است مادی برای کاسبی کردن. با این همه او همیشه از زمان عقب است. و پی در پی از آن ضربه می‌خورد. از نظر جیسون هر مرگی در خانواده او را به زندگی ایده آلش نزدیکتر می‌کند. در این فصل کونتین دختر کدی از ارتباط نامشروعش نزد جیسون است و او حق دیدن دخترش را ندارد. جیسون قصد دارد پس ازمرگ مادر بیمارش خواهرزاده‌اش را بیرون کند و بنجی را به دیوانه‌خانه ببرد و املاک کامپسون‌ها را تصاحب کند.

  • فصل چهارم (هشتم آوریل ۱۹۲۸)

از زبان دیلسی کنیز سیاه‌پوست (دانای کل) روایت می‌شود که برخوردی طبیعی با زمان دارد و همگام با آن پیش می‌رود.

[ لینک: معرفی کتاب سفر به انتهای شب ]

درباره کتاب خشم و هیاهو

قبل از هرچیزی باید گفت که کتاب خشم و هیاهو یک کتاب پیچیده و دشوار است و هرکسی از عهده‌ی خواندن آن برنمی‌آید. اگر شما تازه کتاب خواندن را شروع کرده‌اید و یا به اصطلاح کتاب‌خوان حرفه‌ای نیستید پیشنهاد کافه‌بوک این است که سراغ این کتاب نروید. اکثریت افراد هنگامی که شروع به خواندن این کتاب می‌کنند نمی‌توانند تا انتها رمان را بخوانند و معمولا دو فصل اول (که سخت‌ترین فصل‌های کتاب نیز هستند) را تمام نکرده کتاب را نیمه رها می‌کنند.


خشم و هیاهو شبیه پازل پیچیده‌ای است که هر قطعه ذهنیات راوی خود را بیان می‌کند.

فاکنر مدام سبک نگارشش را بنا به منطق داستان تغییر می‌دهد که نه تنها زمان بلکه متن داستان هم دچار آشفتگی می‌شود که البته با کنده شدن پوست خواننده و به کار افتادن سلول های خاکستری مغز به سامان می‌رسد.


فصل یک و دو بر اساس جریان سیال ذهن نوشته شده، نادرترین روش نویسندگی که به عمرم دیدم و البته بعد از وصل شدن سرنخ ها احساس خیلی خوبی به آدم دست می‌دهد.


سبک نگارش کتاب سمفونی مردگان از عباس معروفی نیز شبیه کتاب خشم و هیاهو است. اما سمفونی مردگان بسیار ساده‌تر و قابل‌فهم‌تر است و خواننده با کمی تمرکز کتاب را به خوبی درک می‌کند.

جملاتی از کتاب خشم و هیاهو

اینفوگرافی کتاب خشم و هیاهو

بر اساس این رمان یک اینفوگرافیک توسط کافه‌بوک ترجمه و بازطراحی شده است که در زیر می‌توانید آن را مطالعه کنید. این اینفوگرافیک به نحوی خلاصه قسمت‌های مهم کتاب خشم و هیاهو است که شما می‌توانید با خواندن آن درک بهتری از این کتاب پیچیده داشته باشید.

توجه: اگر کتاب خشم و هیاهو را نخوانده‌اید و روی فاش شدن داستان کتاب حساس هستید، پیشنهاد می‌کنیم همه‌ی بخش‌های این اینفوگرافیک را مطالعه نکنید.

اینفوگرافی کتاب خشم و هیاهو

[ مطلب مرتبط: اینفوگرافی کتاب ۱۹۸۴ ]

جملاتی از کتاب خشم و هیاهو

کدی بوی درخت‌ها را می‌داد. توی آن سه کنج تاریک بود، اما پنجره را می‌دیدم. آنجا چمبک زدم و دمپایی را محکم گرفتم. دمپایی را نمی‌دیدم، اما دست‌هایم آن را می‌دید، و می‌شنیدم که دارد شب می‌شود، و دست‌هایم دمپایی را می‌دید اما خودم نمی‌دیدم، اما دست‌هایم دمپایی را می‌دید، و آنجا چمبک زدم و شنیدم که دارد شب می‌شود.

بدبختی آدمی آن وقتی نیست که پی ببرد هیچ‌چیز نمی‌تواند یاری اش کند – نه مذهب، نه غرور، نه هیچ چیز دیگر – بدبختی آدمی آن وقتی است که پی ببرد به یاری نیاز ندارد.

پدرمان می‌گفت ساعت‌ها زمان را می‌کشند. می‌گفت زمان تا وقتی چرخ‌های کوچک با تق‌تق پیش می‌بردندش مرده است؛ زمان تنها وقتی زنده می‌شود که ساعت بازایستد.

به نظر من پول ارزشی ندارد، ارزشش به چه جور خرج کردنش است. مال هیچ کس نیست، پس این چه کاری است که آدم بخواهد آن را جمع کند. همینجا کسی هست که با فروختن خنزر پنزر به کاکاسیاه‌ها پول کلانی بهم زده، توی اتاقی قد یک خوکدانی زندگی می کنه. پنج شش سال پیش مریض شد. طوری وحشت برش داشت که عضو کلیسا شد و یک مبلغ مذهبی چینی را از قرار سالی پنج هزار دلار برای خود خرید، اغلب فکر می‌کنم اگر او بمیرد و متوجه بشود بهشت مهشتی در کار نیست چقدر کفری می‌شود. بهتر است همین حالا بمیرد و پول را هدر ندهد.

دیگر چیزی نگفتم. فایده‌ای ندارد. معلومم شده که وقتی کسی توی خطر می‌افتد بهترین کار این است که کاری به کارش نداشته باشی. وقتی هم کسی به کله‌اش می‌زند که به خاطر خیر و صلاح تو چغلی‌ات را بکند، خداحافظ شما.

باد از جنوب شرقی می‌آمد. دمادم به گونه‌اش می‌وزید. انگار احساس می‌کرد که وزش مداوم آن به درون کاسه سرش نفوذ می‌کند، و ناگهان با احساس خطر دیرینه‌ای ترمز کرد و کاملا آرام در جای خود نشست.

مشخصات رمان
  • کتاب خشم و هیاهو
  • نویسنده: ویلیام فاکنر
  • ترجمه: صالح حسینی
  • انتشارات: نیلوفر
  • تعداد صفحات: ۴۳۰
  • قیمت: ۲۸۰۰۰ تومان

این مطلب با همکاری دینک حمزه‌پور نوشته شده است.

نظر شما در مورد کتاب خشم و هیاهو چیست؟  لطفا اگر این رمان را خوانده‌اید حتما نظرات خود را پیرامون کتاب با ما در میان بگذارید.


معرفی چند رمان دیگر از نشر نیلوفر:

فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 422
دوست نداشتم: 185
میانگین امتیازات: 2.28

چاپ کتاب

66 دیدگاه در “کتاب خشم و هیاهو | معرفی + اینفوگرافیک

کتاب قشنگی بود من این سبک کتاب رو خیلی دوست دارم کتاب خوان باید صبور باشه تا آخر بخونید متوجه میشید نسخه صوتی ارمان سلطان زاده هم عالیه

من فقط قسمت اخر نفهمیدم که گفت عکس کتی کنار یک آلمانی بود و میخواستن کتی نجات بدن مگه کتی ازدواج نکرده بود

سلام. ترجمه آقای صالح حسینی بهتر است، اشکالات ویرایشی کوچکی دارد ولی از ترجمه بهمن شعله ور حتماً بهتر است.

با این کتاب در دوره نوجوانی آشنا شدم، اما امسال بالاخره موفق به خوندنش شدم،. موفق که چه عرض کنم. یک ماه با نرجمه بهمن شعله ور کلنجار رفتم.رها کردم. بعد یه مقاله در مورد کتاب خوندم. دوباره رفتم ترجمه صالح حسینی رو گرفتم و خوندم. فصل اول ذو خوندم، خل شدم، نیمه فصل، رها کردم، رفتم فصل دوم، دوباره نیمه رها کردم، رفتم فصل سوم و چهارم رو خوندم تا بالاخره یه چیزهایی فهمیدم. به عنوان یه نیمچه نویسنده،از سبک سیال ذهن هیچ وقت خوشم نیومده ولی دلیل نمیشه که از فاکنر و ویرجینیا وولف و …خوشم نیاد، دست کم از خودشون. دوفصل اول کتاب، به همین دلیل سخت و سنگینه ولی دو فصل بعد ساده میشه. یه جورایی انگار خشم و هیاهوی ذهن بیمار بنجی، ذهن هشیار ولی پیچیده کونتین و ذهن بی حوصله و سطحی جیسون رو به تصویر میکشه و در نهایت با روایت دانای کل، از زاویه دوربینی که دیلسی خدمتکار، نقش اول آن است، آرام می گیرد. حالا دیگر داستان زوال این خانواده روایت شده.
شاید سخت باشه ولی فاکنر عزیز، ارزشش رو داره.

ووای این چ کتابیه؟؟من کتاب زیاد میخونم ولی از دخترم خواستم کمکم کنه گفتم تو لخون ببین میفهی. ده بار ب توضیحات شخصیت ها برگشتم و هر دفعه بیشتر گیج میشدم واقعا ترجیح دادم کسی برام تعریف کنه چون حسمو داره بد میکنه. وووای

واقعاً کتاب سخت و دشواری هست برای خواندن من که نیمه کاره رها کردم/,یک مغز نابغه و یک عصاب فولادین میخواد خودنش

کاملا” درست است من هم کتابخوان هستم ولی به هیچ وجه نتوانستم آن را بخوانم.

سلام نسخه ای ک من در اختیار داشتم برای سال شصت و نه بود با ترجمه عالی صالح حسینی ،انتهای کتاب در چند بهش ضمیمه و توضیحاتی در مورد فاکنر و داستانش و نحوه ادبیات حاکم بر کتاب وجود داره ک ب فهم بیشتر کتاب کمکم میکنه
کتاب حاضر کتابیه ک واقعا باید براش وقت بزارید و پوست آدم کنده میشه تا متوجه بشه چی ب چیه ب نظر من قبل از تموم کردن کتاب اصلا سراغ توضیحات یا اینفوگرافیک ها نرید چون ی سری از همین توضیحات هم خودشون اشتباها و خواننده دست درکشون نکرده و شما رو هم گیج میکنه مثلا تو همین اینفوگرافیک کافه بوک نوشته شده جیسون عموی خانم کونتین هست در حالی ک جیسون دایی این دختر نامشروع هستش کتاب با دقت بخونید تموم ک شد مراجعه کنید به توضیحات و نقد بررسی ممنون از کافه بوک بابت معرفی این کتاب

دیوانه کننده بود هنوزم مغزم داره سوت میکشه

مگه جیسون دایی خانم کونتین نبود چرا تو اینفوگرافیک نوشته پولی که از عموی خود می طلبید؟ یا من قاطی کردم

کلا جالب بود

نه همون داییشه. یه جور اشتباهه کوچیکه. ازونجایی که uncle هم دایی میشه هم عمو احتمالا

سلام من تا صفحه ۶۶ کتاب خشم و هیاهو خوندم،کتاب ترجه محمد ثقفی هست ۳۰۳ صفحه داره،من همیشه کتاب و مجله رو به شیوه تند خوانی میخوندم،،،، ابتدای کتاب فکر کردم مشکل چاپی داره بعد فکر کردم ترجمه ی مترجم ایراد داره اما فهمیدم خواندن من ایراد داره:)
الان روزی ۴یا۵ صفحه میخونم هر صفحه رو ممنکنه دویا سه بار بخوانم اما کم کم دارم میفهمم چطور ارتباط بگیرم،کتاب جالب اما سنگینیه👍

من تا امروز زندگیم نزدیک ۵۰۰ جلد کتاب خوندم . اما خوندم این کتاب واقعا سخته ….
و البته دوست داشتنی …
بنظرم ترجمه صالح حسینی خوب بود .

این کتاب با اینکه سنگین هست ولی جذاب هست و من نیمی از فصل اول را خوندم ولی ترجمه به شدت مشمئز کننده هست و اصلا نمیتونم با ترجمه ی اقای شعله ور ارتباط برقرار کنم حس میکنم این کتاب را عوامل سازنده ی فیلم فارسی در دهه ترجمه میکنن به نظر شما ترجمه صالح حسینی مناسب تر هست یا خواندن همین را ادامه بدم

این رو بخون چون یه سری ریزه کاری هایی داره که به تفهیم بهترت کمک میکنه. بعد از ایم یبارم ترجمه صالح حشینی رو بخون تا تکمیل شه

سلام. ترجمه آقای صالح حسینی بهتر است، اشکالات ویرایشی کوچکی دارد ولی از ترجمه بهمن شعله ور حتماً بهتر است.

این کتاب سنگین هست ولی متاسفانه من ترجمه ی بهمن شعله ور را گرفتم و الان که به اختصار اینجا میخونم میفهمم کاش قبلش در مورد ترجمه تحقیق کرده بودم…نمیدونم شاید من مشکل دارم ولی چرا باید در ترجمه ی کتاب با زمان انگلیسی برای نشان دادن عامیانه بودن لحن خانواده باید بگه بیاید شوم بخورین یا به وقت بگه وخ و اصلا چجور باید به مادربزرگ بگه بی بی جون…شاید خیلیا نظرشون متفاوت باشه ولی من حالم به هم خورده از این ترجمه…ترجمه بهمن شعله ور از این کتاب را حتما بررسی کنید بعد اقدام به خواندن کنید

من فقط یه چیزی رو نفهمیدم
یه جا نوشته بود که جاسن با لورن که بنظربچه اش بود حرف میزد و یجا هم برای دیدن ژنرال به یه خونه رفته بود و خودش رو شوهر یه خانم معرفی کرد
اخر کتاب نوشته زن و بچه نداشت
منظور از زن و بچه نداشتن ، بصورت قانونی هست یا چی؟

سلام لورن یه روسپی نسبتا کم سن و سال بود که جاسن باهاش رابطه داشت ولی با هیچ کس ازدواج نکرد

تا جایی که میدونم لورن در واقع هرزه بود.
اون متن رو هم اشتباه متوجه شدی چون در واقع کلانتر و جاسن در مقابل یه زوج بودن که یکیشون همون مرده ایه که خودشو شوهرش معرفی کرده

فصل دوم در تاریخ دوم ژوئن ۱۹۱۰ است که در اینفوگرافیک کتاب خشم و هیاهو به اشتباه دوم آوریل ۱۹۱۰ نوشته شده .

با عرض سلام و خداقوت
بارها و بارها جا داره از مجموعه و مخصوصاً وب سایت فوق العاده خوبتون تشکر کنم. 🌷🌷
امیدوارم هرروز قوی تر از قبل به کارتون ادامه بدین که من به شخصه یکی از مخاطب های سخت و بشدت علاقه مند به کارتون هستم.
موفق باشید عزیزان، یاحق

در اینفوگرافیک به اشتباه نوشته شده که جیسن عموی کونتینه. اما جیسن دایی کونتینه.

سایت خوب و پر محتوا من اولین بارم هست که به این سایت سر میزنیم یعنی کافه بوک اون هم در باره کتاب خشم و هیاهوی ویلیام فاگنر مطالب بسیار و آگاهی مفید خیلی خوشحالم از آشنایی با این سایت👍

ترغیب شدم خودم رو به چالش بکشم،

من این کتاب دوسه سال پیش خوندم واقعا” دیوانه کننده است، و هنوز بهش فکرمیکنم خواستم درسی که از این رمان گرفتم بگم و اون اینه که زمان گذشته هست که اصالت داره ، زمان حال که ثانیه ای پلک زدن بیشتر نیست و آینده درحد توهمه که اون هم بشدت تحت تاثیر زمان گذشته است، شخصیت های داستان بشدت درگیر انچه در زمان گذشته انجام دادند هستند و ازش خلاصی ندارند

این کتاب تقریبا منو بیچاره کرده استادمون تحلیل عناصر داستان این رمان رو به عنوان پروژه بهمون داده واقعا نمیفهممش مخصوصا من که اصلا اهل رمان و داستان نیسن وازاین سبک پیچیده بشدت متنفرم،ازتون ممنونم که کمی تواین صفحه عناصر رو شرح دادید….ممنون

نسخه صوتیشو اگه گوش بدهید بهتر میفهمید منم نتونستم بفهمم درس ولی صوتی خیلی عالی بود .قشنگ تصویرسازی میتونید کنید.

صوتی گوش کنید خیلی راحت تره از نظر من
من متوجه نمی‌شدم فصل اول درست ولی صوتی تونستم بهتر تصویر سازی کنم.عینه نمایش نامه اس

من صوتیش رو گوش دادم فکر کردم درست خونده نشده و فصلها درهم و برهم هست، برای خودم تصویرهایی ساخته بودم از داستان حالا که خلاصه ی کافه کتاب را خوندم دیدم درسته خدا رو شکر

کتاب متن خیلی سنگینی داره ولی یکی از قشنگی های کتاب اینه که هر چی میری جلو پازلی که توی ذهن شکل میگیره کامل میشه و حتی قسمت هایی که قبلا نمیدونستی چرایی ش رو برات روشن میشه!
فقط یه اراده خیلی محکم میخواد برای ادامه دادن حتی اگه یه جاهایی رو متوجه نشدین علامت بزنین و دوباره بعد از مدتی برگردین بهش میبینین که تا حدودی براتون روشن شده مسئله!
و کل مسئله فقط زمانی حل میشه که به آخر برسین و برای کسایی که تمرکز کمتر دارند حتی شاید بعد از خوندن دو یا سه دور.
تمرکز زیادی میخواد شاید همون قدر که صد سال تنهایی نیاز به تمرکز داره…

سلام باید بگم اگه اهل ادبیاتی میتونی و باید این کتاب رو بخونی. یکی از روشهای درک کتاب ممکنه این باشه (هزار راه هست. این فقط یکیشه ) یک بار معمولی کتاب را بخوانید و اگر چیزی ازش نفهمیدید مهم نیست. دنبالش فیلمی که از روی رمان تهیه شده (نسخه ۲۰۱۴) رو ببینید و بعد برگردید به رمان و این بار با دقت بیشتری اون رو بخونید. مهم برای فهم و اصلاً خواندن رمان تمرکزه. اگر تمرکز ندارید اصلاً دنبالش نروید. نکتۀ سوم بعد از تموم کردن هر فصل دوباره اون رو بخونید و این بار با تکست مارکر یا مداد جاهایی که زمان تغییر می کنه یا وارد تک گفتار درونی میشه رو مشخص کنید. فکر میکنم بتونید کتاب رو بخونید و باهاش ارتباط بگیرید. روراست بگم من کتاب رو ( چیزی که یادم رفت اینکه فقط و فقط ترجمۀ صالح حسینی باید باشه و تمام. ) سال ۶۹ خریدم چاپ اول و تازه چند وخت پیش اونو به همین روش خواندم و برخلاف تصورم دیوونه اش شدم. اگه ادبیاتی هستی میتونی کتاب را بخونی والّا کتابی معمولی نیست که بشه باهاش کنار اومد اما رمزش فقط و فقط در تمرکزه. درست مثل کتابهای خانم دالووی یا به سوی فانوس دریایی خانم وولف. و نکتۀ آخر اینکه شاید اگر با تمرکز بخونید نیازی به روشی که گفتم نباشه اما یک چیز رو مطمئنم که در هر حال تکست مارکر و مداد همراهتون باشه. موفق باشید. این کتاب رو از دست ندید. باز هم بگم که فقط ترجمۀ صاح حسینی. نکتۀ بعد خوندن مقاله هاییه که کتاب من داره و نمیدونم تو چاپهای بعد هم هست یا نه. مقاله ای از سارتر و دو سه نفر دیگر که به خوندن درست کتاب و درک اون کمک می کنه. علاوه بر اون در کتاب آقای لئون ایدل به نام قصۀ روانشناختی نو (چاپ نشر شباویز ترجمه خانم دکتر ناهید سرمد که زحمتش دست مریزاد داره) مقاله ای هست به اسم چگونه خشم و هیاهو را بخوانیم. این مقاله رو اگر در اینترنت جستجو کنید پیدا میشد که در جایی چاپ شده. با این حساب موفق باشید و بدانید که مطالعۀ خشم و هیاهو اگر سه ماه هم درگیرش باشید می ارزه. بنظرم (کسی نیستم اما … ) با خواندن خشم و هیاهو میفهمید چرا به فاکنر نوبل دادند. موفق باشید.

ممنون از راهنمایی شما

من متوجه نمیشم چرا باید برای یک اثرِ حیران و سر در گم از انواع توصیفات تحسین آمیز استفاده کرد؛ “فوق العاده پیچیده” “جذابی که پوست مغز آدم رو غلفتی میکنه” و….
بابا وا بدید….نویسنده احتمالا در حالت مستی مینوشته. هر مزخرفی مینشسته تو مخش قلمی میکرده. یه ناشر احمقی هم پیدا شده و روش سرمایه گذاری کرده، چهار تا آدم رسانه اییِ بی سر و پا هم بهش انواع لقب های عالی و فوق العاده و جذاب داده اند…..این پادشاه لباس تنش نیست… لخته…

خدا بگم چی کارت کنه امروز این کتاب رو خریدم ۴۰ صفحه خوندم چیزی نفهمیدم گفتم بیام تو نت ببینم نظر بقیه چیه شاید تونستم بخونم. نظر شما رو دیدم با خودم گفتم خب راس میگه ۴۰ صفحه خوندم چنگی به دل نزده بقیش هم اگه حتی خوب هم پیش بره به درک وقتی ۴۰ صفحه خوندم وقت گذاشتم الکی… باهات موافقم نویسنده برا خودش دری وری نوشته یه عده هم میگن سخته ولی می ارزه بخونی🙄 قبل اینم هم صد سال تنهایی اعصابمو خورد کرد. بعد از کتاب ۱۹۸۴ با هیچ کتابی نتونستم ارتباط برقرار کنم🙄

خوش به حال هرکسی که موفق شده این کتاب وزین رو بخونه. متاسفانه من نتونستم هیچ ارتباطی باهاش بگیرم.

من نسخه صوتیشو رو گوش دادم خیلی خب بود چون راوی خودش توضیح میداد

خواندن.این کتاب قبل از،هر چیز و بیش از هر چیز در ارتباط مستقیم با فهم ادبی خواننده است ، مثل کوهنوردی که در اولین صعود زندگی اش برود صعود اورست ، قطعا موفق نخواهد شد حتی اگر بهترین باشد ، بیاموزیم که ادبیات و رمانهای این چنینی جهت تفریح نیست جهت فهم بهتر و عمیق تر جهان نوشته شده و طبعا کسانی قادر به درک و اتمام.ان هستند که مراحل فهم.ادبی را با حوصله و گفتگو و مباحثه پیموده باشند ،

تاحالا از دست گرفتن کتابی به این حد عصبی، خشمگین و برآشفته نشده بودم و به شکل خیلی عجیبی در اتفاقی نادر از من کتاب رو به سمتی پرت کردم و دوپایی رفتم روش
نمیتونم بگم چه خشم عجیبی در من ایجاد کرد فصل اول و دوم این کتاب :||

احسنت به تو….افتخار میکنم با کسی که اینچنین به ادبیات فاخر ادای احترام میکنه هموطنم…..

من ۱۰صفحشو میخونم دوساعت خوابم میبره

من مجبورم برای یکی ازواحدهای درسی ام این کتاب روبخونم ازسبک سمفونی مردگان خیلی خوشم اومدولی خشم وهیاهوبیش ازاینکه دشوارباشه ترجمه های خیلی بد وبدون ویرایش ازش ارائه شده وهرجمله روبایددوسه بارخوندتافهمیدچی به چیه

سلام ربطی به ترجمه نداره من دارم خودِ اثر رو به انگلیسی میخونم کلا کتابِ پیچیده ایه

باسلام.کتاب بسیارپیچیده بودوواقعابه تمرکززیادی نیازداره.حس میکنم بایددوباره مطالعه کنم واین باردقیق تروباذهنی آرامتر.

سلام من کتاب سمفونی مردگان رو تازه تموم کردم میخوام خشم و هیاهو رو بخونم ولینک نمیدونم بخونمی یا نه؟ ممنون میشم کمک کنید
.

سلام منم تازه سمفونی مردگان تمام کرده بودم پشتش این کتاب رو خوندم واقعا اشتباه هست چون خیلی تمرکز میخواد خشم و هیاهو من تازه صفحه۱۰۰ هستم

ممنونم از تحلیلتون
بعد از اتمام کتاب حسم این بود که اون چیزی که باید رو درک نکردم
اما در پایان تحلیله خوبتون باعث شد لذت بیشتری از خوندن این کتاب ببرم

میشه یه مقایسه بین ترجمه ها بذارین من ترجمه ی آقای شعله ورو خوندم ولی فکر میکنم خیلی خوب ترجمه نکرده یعنی یه جاهایی جمله بندی ها مشکل داره و سبک نگارش کوچه بازاریش به نظرم جالب نیست البته فکر میکنم بهترین ترجمه ی این کتاب از ایشونه ولی به نظرم خوندن این کتاب به زبون اصلی بهترین کاره

سلام – ممنون از پیشنهاد شما
به زودی مقایسه ترجمه های این کتاب را در سایت خواهیم داشت.

منم این ترجمه رو دارم میخونم اصلا متن کوچه بازاری اش خوشم نیومد… امیدوارم بتونم بیشتر با این کتاب ارتباط برقرار کنم.

سلام خسته نباشید

قسمتی که جملاتی از کتاب رو گذاشتید ترجمه اقای حسینی هست ؟ چون بنده پی دی اف این کتاب رو که ترجمه شعله ور بود خوندم و هیچی متوجه نشدم ! اما اون قسمتی که شما گذاشتید خیلی روانتره میخام بدونم ترجمه کیه؟

سلام – معرفی ما بر اساس ترجمه صالح حسینی از نشر نیلوفر است.

کتاب خیلی سختیه ،زمان داستان خیلی درهم و برهم هستش هنوز فصل اولش هستم به سختی می خونمش

من کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی را قبل از خوندن این کتاب خونده بودم و انتظار چنین سبکی را داشتم، اما این به مراتب دشوارتره

کتاب بسیار زیبا سخت و تاثیرگذار بود
تفاوتهای شخصیتها جالب و در عین حال روح عجیبی به داستان میداد و ازهمگسیختگی یک جامعه رو روایت میکرد تا تنها یک خانواده
آدمهایی با افکار متفاوت که هیچکدوم نمیشد قهرمان داستان باشن فقط انواع قربانی رو روایت میکردن…

کلی تمرکز کردم تا بفهمم کی ب کیه. چی به چیه. کتاب سختیه. ولی خوشحالم ک خوندمش.

خوندمش ل نظرم خیلی متفاوت بود و عالی

پس چرا کتاب من ۳۰۰صفحه است انتشارات مروارید چاپ هشتمه مترجم هم بهمن شعله ور

ترجمه نرگس خامه ای از نشر یوبان چطوره؟

سلام. در مورد کتاب خشم و هیاهو طبق تحقیقات محدود ما، ترجمه بهمن شعله ور بهتر از سایر ترجمه ها است. امیدواریم در آینده مقایسه ای از ترجمه های این کتاب داشته باشیم.

به نظرم کتاب جالب و هیجان انگیزی است چون از زوایای مختلف نقد و بررسی و روایت میشه و حوصله ی آدم و سر نمیبره چون من کتاب های زیادی خوندم وقتی از طرف یک نفر مثلا اول شخص روایت میشه واقعا احساس پرحرفی میکنی و اینکه چقدر یارو حرف میزنه امیدوارم کتاب خوبی باشه و ممنونم مثل همیشه کافه بوک

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *