نشانک

معرفی کتاب میوه خارجی از نشر آموت

کتاب میوه خارجی

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

کتاب میوه خارجی رمانی دیگر از نویسنده کتاب پرطرفدار من پیش از تو است.

میوه خارجی کتابی با محوریت شخصیت زن‌ ها و روایت دو داستان موازی در حال و گذشته است.

این رمان با داستان زندگی لوتی از آوارگان جنگ جهانی دوم شروع می‌شود که در کودکی به خانواده دکتر هولدن سپرده می‌شود و در کنار سیلیا، دختر خانواده هولدن که هم‌ سن اوست، رشد می‌کند و سال‌های نوجوانی را پشت سر می‌گذارد.

زندگی در شهر کوچک و بی‌ جنب و جوش «مِرِم» عذاب‌ آور است و ساکنان کهنه‌ پرستش در مقابل هرگونه تغییر و تحولی از خود مقاومت نشان می‌دهند.

این دو دختر جوان مشتاق هستند تا دور از خانواده و به هر نحو ممکن  درِ دنیای جدیدی را به روی خود بگشایند. بدین ترتیب وقتی گروهی سنت‌ شکن از لندن می‌ آید و در عمارت آرکیدیا ساکن می‌شود، با دو شیوه‌ جدید از زندگی آشنا می‌ شوند.

با این حال عشقی که پس از آن در قلب لوتی جوانه می‌زند، عواقبی در پی دارد و زندگی افرادی را تحت تاثیر قرار می‌ دهد و…

کتاب میوه خارجی نوشته جوجو مویز - خلاصه کتاب میوه خارجی

در مورد کتاب میوه خارجی

جوجو مویز من رو شگفت زده کرد!

چطور میشه کسی بتونه کتابی از زمان گذشته بنویسه انگار که در اون فضا زندگی کرده.

کتاب دارای سه بخش گذشته،حال و بخش پایانی بود، که هر کدوم به زیبایی نوشته شده بودند و شامل موضوعات متفاوتی بود که به زیبایی نقاط اتصالی اون ها رو به هم مرتبط می کرد.

بخش اول کتاب برای من به اندازه کتاب های کلاسیک جذاب بود، پر از رمز و راز و شخصیت هایی که هر کدوم ارزش هایی داشتن و برای رسیدن بهشون تلاش می کردن.

جدال سنتی ها و سنت شکن ها…

بخش دوم کتاب راجع به زنی که همه چیزش رو باخته و می خواد زندگی جدیدی رو شروع کنه.

این بخش برای من پر بود از شخصیت هایی که میخواستن گذشته تلخشون رو  جبران کنن. انگار تلخی گذشته مِرِم کام مردمش رو تلخ کرده و همه سعی داشتن فصل جدیدی رو شروع کنن.

داستان به هنرمندانه ترین حالت نوشته شده و شخصیت ها همه با هوشمندی و وسواس انتخاب شده بودن، که بهم ثابت کرد که چرا این کتاب جایزه بهترین رمان عاشقانه سال ۲۰۰۴ رو گرفته…

ترجمه عالی و بی نقص بود و از روان بودنش مثل همیشه لذت بردم، انگار مفتاحی بهتر از هر کسی میتونه فکر مویز رو بخونه و به نظرم انتخاب عنوان میوه خارجی هوشمندانه و دقیق بود، چون کتاب پر بود از احساسات بیگانه و میوه های ممنوعه عشق های نا فرجام…

توصیه میکنم اگر کارهای مویز رو دوست دارین، اگر کلاسیک دوست دارین و اگر دنبال موضوعی پر رمز و راز هستین این کتاب رو بخونین.

خلاصه کتاب میوه خارجی در کافه بوک - بررسی کتاب میوه خارجی

قسمت هایی از رمان

چه فایده ای دارد که آدم همه‌اش در گذشته زندگی کند؟ دارد؟چه فایده‌ای دارد که آدم به چیزهایی بچسبد که دیگر وجود ندارند.

آدم فقط باید به محاسن افراد اشاره کند. اگر بتوانی توجه دیگران را فقط به خوبی هایت جلب کنی، دیگر کسی بدی هایت را نمی بیند.

گاهی تقدیر آینده ای برای ما رقم می زند که خارج از تصور ماست. اگر می خواهیم چنین فرصتی برای تقدیر فراهم شود، همواره باید اعتقاد داشته باشیم که اتفاقات خوب رخ می دهند.

بعضی روزها فکر میکرد شاید زندگی هرگز چنین نبوده است؛ مثل وقتی که آدم خاطرات تابستان های دوران کودکی اش را به خاطر می آورد، آنها را گرم و بی پایان می بیند، شاید عشقی را به خاطر می آورد که هرگز نبوده یا شور و حالی که هرگز وجود نداشته است.

لوتی: گای! آنها آدم را درک می کنند. نمی کنند؟ چاره ای ندارند. باید قبول کنند که ما هیچ قصدی برای اذیت و آزارشان نداشتیم. تقصیر ما نیست. چون دست خودمان نبود. بود؟ گای: تقصیر هیچ کس نیست. مثل این که گاهی قرار است بعضی چیزها اتفاق بیفتند و تو هم اصلا نمی توانی با آن مقابله کنی. لوتی: متنفرم که سعادت ما روی بدبختی دیگران بنا شود، بیچاره سیلیا، بیچاره سیلیا.  گای: گاهی فکر می کردم سیلیا عاشق من نبود. عاشقِ «عاشق شدن» بود.

اطلاعات کتاب

  • کتاب میوه خارجی
  • نویسنده: جوجومویز
  • ترجمه: مریم مفتاحی
  • انتشارات: آموت  
  • تعداد صفحات: ۶۳۰
  • قیمت: ۳۹۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کارهای جوجو مویز چیست؟

این مطلب با همکاری وستا گرگیج نوشته شده است.

کتاب میوه خارجی - خلاصه کتاب میوه خارجی از جوجو مویز - معرفی رمان خارجی

فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 258
دوست نداشتم: 144
میانگین امتیازات: 1.79

چاپ کتاب

19 دیدگاه در “کتاب میوه خارجی

سلام ، این اولین بار هست که من درمورد کتاب دراین قسمت نظر میدم‌، راستش وقتی دیدم بعضیها نظرات منفی دادن بیشتر به نظر خودم‌ باور پیدا کردم، منهم خیلی کتابهای این نویسنده رو خوندم ولی واقعا ازین یکی تعجب کردم سه باره که شروعش میکنم تا صفحات حدود۵۰ تا ۸۰ میرسم منصرف میشم ، پراکنده، بدون معرفی درست افراد و‌ارتباطشون باهم، اشاره به جزئیات ریزی که اصلا نیاز به طرحش نیست ذکر اسامی و افراد زیاد بدون داشتن نقش مؤثر در داستان ونهایتأ شاید اصرار به پیچیده گوئی وهنوز هم‌میبینم‌داستان شروع نشده انگار ،درهرحال بنظرم دیگه بقیه اش رو‌ نخونم‌. حیف!

خانم مفتاحی داستان رو تغییر دادند و هر قسمتی رو که صلاح دانستند، حذف کردند و گذشتند
به عینه نقش سانسور رو میشد در سر درگمی خواننده ها دید

اگر از جوجو مویز کتابهای دختری که رهایش کردی یا من پیش از تو و….رو خونده باشید احتمالا این کتاب توی ذوق شما میزنه فوق العاده نیستش ولی اونقدر ها هم بد نیست ارزش خوندن نداشته باشه آخر داستان رو من اینجوری متوجه شدم که اصلا بارداری وجود نداشته و سیلیا به تیمارستان یا بخش روانی برده شده که برای درمان توهم بارداریش اقدام بشه گای هم کلا هر دختری دو روز باهاش دوست شد…. کلا بد نبود ولی من انتظار بیشتری داشتم

نسخه بدون سانسورش رو میشه پیدا کرد؟

ممکنه اونهایی که متوجه پایان کتاب شدند برای ما هم توضیح بدهند؟ منظورمون آخرین نامه سیلیا هست که بنده سه بار مطالعه کردم اما متوجه نشدم. شاید ترجمه نادرست بوده یا سانسور

در قسمتی از کتاب گای میگه ما هیچوقت صاحب فرزندی نشدیم و در انتهای کتاب در نامه سیلیا گفته میشه به آنجا بیمارستان نمی گفتند …استنباط من بر اساس حرف گای که ما هیچگاه صاحب فرزندی نشدیم اینه که سیلیا توهم بارداری داشته که در دوران نامزدی خانمها برای عده ای پیش میاد البته سیلیا از این موضوع برای بدست اوردن گای به نوعی سو استفاده کرده من اینجوری فهمیدم اگر درست باشه…

این کتاب بی نهایت سانسور داشت، من فایل صوتی کتابو گوش کردم و در انتها خواننده کتاب لطف کردن نکات سانسور شده را ذکر کردند که باعث شد کل داستان تغییر کنه. خود من به شخصه تا قبل از شنیدنش با حجم بزرگی از بی ربطی و یه داستان درهم برهم و روابط نا همگون مواجه بودم،
اول اینکه سیلیا دو تا نامه به لوتی ارسال کرده اولی درست بعد ازدواج و در ماه عسل که گفته بچه اشو از جو حامله اس در صورتی که جورج پدر بچه بوده و برای همین لوتی از جو ناراحت بوده که طی نامه دوم که انتهای کتابه اینو متوجه میشه،
۲ اینکه فرانسیس هم جنس باز بوده و کلا این قسمت سانسور شده، و جالب اینکه گوینده در دفاع از مترجم گفته به علت فرهنگ جامعه ما نیازی به باز شدن این موضوعات نبوده اینکه جورج یک بزرگسال بوده که با سیلیا که کم سن بوده ارتباط داشته، حتی روابط دیزی هم به گفته ایشون کامل بیان نشده،
مساله اینه که پس چرا این کتاب چاپ شده اصلا؟؟
این حس خیلی بده که برای خواندن کتابی آدم وقت میزاره بعد حس میکنه شدیدا به شعورش توهین شده

همه کتابای جوجو مویز رو خوندم ولی این کتاب مزخرف ترین چیزی بود که تا حالاخوندم.بی مهری شدید۴۰ساله لوتی به همسرش به خاطر یه هوس مسخره.وجود یک همجنس باز بلاتکلیف در داستان واون نوشته مبهم اخر داستان از طرف خواهر لوتی. حیف چن روز وقت که گذاشتم

چرت بود واقعا.یه داستان بی هدف و بی نتیجه.فقط دلم واسه شوهر لوتی میسوزه اگه جای اون بودم لوتی رو با این اخلاق گند واون گناه بزرگ و بدتر ازهمه بد رفتاری شدیدش با شوهرش از کوه پرت میکردم پایین!!!!!

ببخشید من پایان داستان خیلی مبهم بود من خیلی متوجه منظور نویسنده نشدم متاسفانه.میشه برام توضیح بدین بی زحمت🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻♥️🌺♥️

به یاد ماندنی ترین بود واقعا قلم نویسندش قوی و نمیتونی ادامه ی داستان و پیشبینی کنی
حتما بخونین فوق العادست
*درضمن کتاب باشه بهتره چون صفحاتش زیاده به صدصفحه ی آخرش که میرسی یه حس خوبی بهت دست میده که وااای این همه رو خوندم😍

میشه بگید از کدوم مترجم و ناشر کتاب رو خریدید؟؟

چه چیزی رو در پایانش متوجه نشدید؟ کاملا واضح بود

منم آخر کتاب رو نفهمیدم فکر میکنم شاید سانسور شده باشه اولین باره یه قسمتی از یک کتاب رو اصلا نمیفهمم

سلام یه کتاب دیگه ازهمین نویسنده هست تنهایی درپاریس به نظرم از داستان تکراری بقیه خیلی بهتر بود

خیلی کتاب میوه خارجی دوست داشتم. ولی قسمت خاتمه (آخر کتاب)نفهمیدم. میشه توضیح بدین

منم متوجه پایانش نشدم و چند روزه ذهنم مشغولشه 🙁

آخر کتاب کاملا واضح بود

منم شخصیت های جورج و استیون متوجه نشدم چه ارتباطی با ادلاین داشت .حالا میشد گفت استیون دوست جولی ین بود اما جورج؟؟

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *