کتاب یک عاشقانهی آرام اثر نادر ابراهیمی است.
این کتاب داستان زندگی زن و شوهری جوان است که سعی دارند زندگی عاشقانه شان را از خطر روزمرگی نجات دهند. کتاب در سال ۵٧ روایت می شود.
گیله مرد معلم ادبیات است که ساواک او را ممنوع الکار کرده است. بنابراین او تصمیم می گیرد داستانی بنویسد و آن را به همسرش تقدیم کند…
درباره کتاب
حس میکنم نویسنده خودش و همسرش را در قالب شخصیت های کتابش به تصویر کشیده و چیزی که این کتاب را خاص می کند همین است.
در اصل کتاب، موضوع محور نیست بلکه گفتگو محور است و کل کتاب گفتگوی همین زن و شوهر می باشد.
وقتی کتاب ملت عشق رو خوندم با خودم فکر کردم جای کتابی که روابط انسانی را به عارفانه و عاشقانه ترین شکل ممکن بیان کند چقدر در ادبیات معاصر ایران خالیه! تا اینکه این کتاب رو خوندم.
واقعا درسته که هر کتابی، زمانی داره برای خونده شدن! مطمئنم شاید هر وقت دیگه ای این کتاب رو میخوندم انقدر به دلم نمی نشست…
به جرات این کتاب جزو بهترین کتاب های تمام زندگیمه!
نه فقط داستان جذاب، بلکه اشراف نویسنده به زمان روایت و جملات شاعرانه و شخصیت پردازی بی نقص و تشبیهات قوی همه از نکات مثبت کتاب بود…
حقیقتا یک کتاب کامل بود که به بهترین شکل ممکن حالم رو خوب کرد.
لطفا کتاب یک عاشقانهی آرام را بخوانید چون هر روز که آن را نخوانید بدون شک یک کتاب خوب را از دست داده اید.
[ لینک مرتبط: کتاب مردی در تبعید ابدی نوشته نادر ابراهیمی ]
قسمت هایی از متن کتاب یک عاشقانهی آرام
هیچ چیز همچون اراده به پرواز،پریدن را آسان نمیکند.
مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه، به عادت آب دادن گل های باغچه تبدیل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنیی ست که خود پیوسته خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن. تازگی، ذات عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟
وقتی زندگی مان را به یک حفره ی سیاه بسیار گود تبدیل کردیم نباید انتظار داشته باشیم که در ته این حفره، عشق، مشغول پایکوبی و شادمانی باشد.
در عصر ما، هر میخی، در هر سنگی فرو میرود. ابزارهای مناسبش را باید یافت.
عاشق “شدن” مسأله ای نیست، عاشق “ماندن” مسأله ی ماست. بقای عشق، نه بروز عشق.
عشق به اعتبار مقدار دوامش عشق است، نه شدت ظهورش…
در عشق، جایی عظیم برای بداهه نوازی هست، به شرط آنکه نواختن را بدانی.
مرگ مسأله ای نیست. اگر به درستی زندگی کرده باشی.
پیری در روح است، نه در سال.
عشق، حرکت دو نفر، مشتاقانه، به سوی هم نیست، بلکه حرکت دو نفر در کنار هم است.
زمان، بدون اراده، بدون هدف، بدون آرزو، بدون تازگی، بدون دگرگونی های نا منتظر، یک پیکره ی سنگی بیش نیست.
این خوب است که مدرسه باشد، و نرویم. این خوب نیست که مدرسه نباشد، و ما ندانیم به کجا نرفته ایم.
مقصد، زندگی را معنی میکند.
هدف، زندگی را عمیق میکند.
زندگی را، وجود مقصد معنی میکند، نه رسیدن به مقصد.
اطلاعات کتاب
- کتاب یک عاشقانهی آرام
- نویسنده: نادر ابراهیمی
- انتشارات: روزبهان
- تعداد صفحات: ۲۳۹
- قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان
این مطلب با همکاری وستا گرگیج نوشته شده است.
نظر شما در مورد این کتاب چیست؟