مهمانسرای دو دنیا ، همانطور که از اسمش پیداست، جایی بین دو دنیا در حال وقوع است.
هتلی مخصوص کسانی که نه آنقدر زنده اند که بتوانند تن شان را دنبال خود بکشند و زندگی کنند، نه آنقدر مرده اند که کاری به کار دنیای زنده ها نداشته باشند.
توی اغمان و دچار نوعی تعلیق تا تکلیفشان مشخص شود. و سوال اصلی اینجاست که:
چه کسی قرار است تکلیف ما را مشخص کند؟
داستان در قالب نمایشنامه نوشته شده و دیالوگ محور است، و در خلال همین دیالوگ هاست که خواننده پی به ساختار شخصیت ها می برد.
شخصیت هایی که اشمیت برای نمایش اش نوشته در نگاه های متفاوتی است که می توان به زندگی داشت.
«ژولین» به دنیای بعد از مرگ عقیده ندارد و وجود آن را امید بی نتیجۀ انسان های متوهم می داند. مرگ برایش پایان همه چیز است و این پوچ گرایی افسرده اش میکند.
ژولین: حالا اگه آدم فیلسوف باشه نمی میره؟
ماری: چرا ولی بهتون کمک می کنه زندگی کنین. به نظر شما اون بالا چه خبره؟
ژولین: هیچی.
ماری: مگه اونجا بودین؟
ژولین: نه.
ماری: پس چی می گین؟
ژولین: مرگه. همین براتون کافی نیست؟
«لورا» از آن دست آدم هاست که باور دارد چند روز این دنیا هر قدر هم که سخت و عجیب باشد اما زیباییِ “بودن” را در خودش جای داده و به این ترتیب سعی می کند عظمت لحظه را قدر بداند.
ژولین: از خودتون بگین. زود باشین، از خودتون! زود باشین فقط یه دقیقه وقت دارم. کجا زندگی می کنین؟
لورا: توی یه خونه ی بزرگ کنار دریا، با پنجره هایی به وسعت افق.
ژولین: ساحل هم داره؟
لورا: آره، طولانی، سفید و آبی. عاشق اینم که من رو روی ساحل گردش ببرن.
ژولین: و بعد؟ دیگه چه کار دوست دارین بکنین؟
لورا: دوست دارم تو رویا فرو برم. موسیقی گوش کنم. و وقتی موسیقی گوش می کنم، صدای سکوت اطرافم رو بشنوم.
ژولین: و بعد؟
لورا: بعدشم دوست دارم کتاب بخونم، دیوانه وار، تا تمام زندگی هایی رو که من نتونستم بشناسم تجربه کنم.
ژولین: دیگه چی؟
لورا: بعد هم به نظرم می آد … که دلم می خواست عاشق باشم.
و “رئیس” که راه هر گونه فکر کردنی را برای خودش بسته و ترجیح می دهد به باورهای قدیمی اش تکیه کند. خواه درست باشد خواه نادرست.
نویسنده در مهمانسرای دو دنیا به نوعی در تلاش است بیان کند که انسان مسؤول انتخاب هایش است و همین انتخاب هاست که زندگی و آیندۀ هر فرد را می سازند. یک جور اگزیستانسیالیستی مؤمن به خدا.
هرکس با داده های خاصی به دنیا می آد مثل تورات، خانواده، محیط اجتماعی، که همیشه روش سنگینی می کنه. به دِهی، کشوری، زبانی، زمانهای تغلق داره. همه ی این چیزها شما رو مشخص و از سایرین متفاوت و متمایز می کنه، اما یه چیز و تنها یه چیز شما رو منحصر به فرد میکنه و اون آزادیتونه. متوجه هستید؟
مضمون معنویت در اکثر آثار اشمیت دیده می شود. معنویتی که از پرسش ها و دغدغه های فلسفی شروع شده و به اثباتِ وجودِ سرچشمه ای ختم می شود که ورای قدرت ذهن و روح بشر است. همین امر او را نویسنده ای مثبت اندیش و امیدوار معرفی کرده است. اما پاسخ این سؤال ها را هیچ کس قرار نیست بدهد مگر خودِ خواننده.
مشخصات کتاب
- کتاب مهمانسرای دو دنیا
- نویسنده: اریک امانوئل اشمیت
- ترجمه: شهلا حائری
- انتشارات: قطره
- تعداد صفحات: ۱۱۶
- قیمت چاپ دهم: ۷۰۰۰ تومان
این مطلب با همکاری سارا آناهید نوشته شده است.