رمان محاکمه از جمله ماندگارترین کتابها در دنیای ادبیات است. رمانی که تصویر دنیای درونی فرانتس کافکا نیز میباشد. ما در کافهبوک این کتاب را در لیست کتابهای پیشنهادی خود قرار دادهایم و مطالعه آن را به همه افرادی که ادبیات را به شکل جدی دنبال میکنند توصیه میکنیم. در این مطلب قصد داریم دو ترجمه مطرح کتاب را برای پیدا کردن بهترین ترجمه رمان محاکمه بررسی کنیم.
ترجمههایی که تاکنون از رمان محاکمه منتشر شدهاند، عبارتند از:
- ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
- ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
- ترجمه سارا رحیمی – نشر قاصدک صبا
- ترجمه کامل روزدار – نشر اشاره
- ترجمه محمد رمضانی – نشر آسو
فهرستی که مشاهده کردید، ۵ ترجمه مختلف از کتاب محاکمه اثر فرانتس کافکا بود که مقایسه همه آنها برای ما کار دشواری است. ضمن اینکه همه این ترجمهها از زبان مبدا (یعنی زبان آلمانی) انجام نشدهاند. ما از میان لیست فقط دو ترجمه برجسته و مطرح، یعنی ترجمه علیاصغر حداد و ترجمه امیر جلال الدین اعلم را مقایسه میکنیم. توجه داشته باشید که بررسی نکردن دیگر ترجمهها به معنی رد آنها نیست.
در رمان محاکمه با مردی روبهرو میشویم که یک روز صبح، بدون اینکه خطایی از او سر زده باشد، در اتاقش بازداشت میشود. جریان بازداشت و بازجویی او به نحوی پیش میرود که خودش نیز باور میکند اتفاقی رخ داده و بنابراین لازم میبیند برای بیگناهیاش تلاش کند. اما روند محاکمه بسیار عجیب است، گویی یک نوع خودویرانگری در درون شخصیت اصلی وجود دارد که او را بیشتر از هر دادگاه دیگری محکوم میکند. چهبسا اگر بتواند خودش را راضی کند و از درون احساس رهایی کند، به نحوی خودش را ببخشد، دادگاه نیز او را عفو میکند اما ماجرا به این سادگی نیست و… .
معرفی کامل کتاب محاکمه را همراه با اینفوگرافیک آن، میتوانید از طریق لینک زیر مطالعه کنید.
[ » معرفی کتاب: کتاب امریکا – اثر فرانتس کافکا ]
بهترین ترجمه رمان محاکمه
قبل از مقایسه دو ترجمه علیاصغر حداد و ترجمه امیر جلال الدین اعلم، در نظر داشته باشید که ما فقط متن فارسی دو ترجمه را مقایسه میکنیم و متن کتاب را با رعایت تمام نکات نگارشی به طور دقیق در اینجا نقل میکنیم. طبیعتا از آوردن متن آلمانی کتاب خودداری میکنیم. همچنین باید اشاره کنیم که ما بخشهای مختلفی از ابتدا تا انتهای کتاب را برای مقایسه انتخاب کردهایم و تلاش میکنیم این گستردگی از قسمتهای ساده کتاب تا قسمتهای پیچیده را شامل شود. در نهایت امیدواریم در انتخاب بهترین ترجمه رمان محاکمه به شما کمک کنیم.
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
بیشک کسی به یوزف کا. تهمت زده بود، زیرا بیآنکه از او خطایی سر زده باشد، یکروز صبح بازداشت شد.
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
حتما کسی به یوزف ک. تهمت زده بود، چون بیآنکه خطایی ازش سرزده باشد یک روز صبح بازداشت شد.
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
در آن بهار، کا. عادت داشت شبهای خود را اینگونه بگذراند: پس از کار در صورت امکان – اغلب تا ساعت نُه در دفتر میماند – تنهایی یا با کارمندها کمی به گردش میرفت، بعد هم سری به یک آبجوفروشی میزد و معمولاً تا ساعت یازده با آقایانی اغلب پابهسنگذاشته دور میزی همیشگی مینشست.
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
آن سال بهار ک. عادت داشت که شبهایش را اینطور بگذراند: پس از کار هر وقت که میشد – او معمولا تا ساعت نُه در دفترش بود – تنها یا همراه چندتا از همکارهایش گردش کوتاهی میکرد، و بعد به یک آبجونوشی میرفت، و آنجا تا ساعت یازده سرمیزی مینشست که بیشتر پاتوق کامله مردها بود.
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
کا. خیلی آهسته گفت: «شکی نیست»، از گوش تیز کردن حاضران به شوق آمده بود، در آن سکوت، صفیری بود خوشایندتر از شورانگیزترین کفزدنها، «شکی نیست که در پس تمامی اظهارات این دادگاه، و تا جایی که مسئله به من مربوط میشود، در پس بازداشتم و بازجویی امروز، سازمان بزرگی پنهان است، سازمانی که نهفقط نگهبانهای رشوهخوار، سرنگهبانها و قضات مسخرهای را به کار میگمارد که در بهترین حالت آدمهای حقیری هستند، بلکه مجموعهای هم از قضات برجسته و عالیمقام در اختیار دارند، و همچنین تعداد بیشماری از ملازمان اجتنابناپذیر شامل پیشخدمت، منشی، ژاندارم، دستیاران ریز و درشت، و چهبسا حتی جلاد. بله، من از به زبان آوردن این واژه ابایی ندارم. آقایان محترم، چنین سازمان بزرگی به چه کاری میآید؟»
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
«هیچ شکی نیست-» ک. خیلی آرام حرف میزد چون از توجهِ نفس ربوده انجمن حالت افراشتگی بهش دست داده بود؛ در آن خاموشی همهمه فروکاهیدهای شنیده میشد که هیجان انگیزتر از پرشورترین کفزدنها بود – «هیچ شکی نیست که پشت همه کارهای این دادگاه، یعنی در پرونده من، پشت بازداشتم و بازپرسی امروز، سازمان بزرگی در کار است. سازمانی که نه فقط نگهبانهای فاسد، بازرسهای خنگ، و بازپرسهایی را به کار میگمارد که دربارهشان بهترین سخن آن است که محدودیتهای خودشان را میشناسند، بلکه همچنین یک سلسله مراتب بلند پایه – براستی بلندپایهترین – فضایی را در اختیار دارد، همراهِ یک دسته ملتزم واجب و پرشمارهای از خدمتگاران و منشیها و پلیس و دستیاران دیگر. شاید حتا جلادان – من از به کار بردن این کلمه ابایی ندارم. و دلیل وجودی این سازمان بزرگ چیست، آقایان؟»
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
«بگیر، این کلید خانه است، هر وقت خواستی، بیا.» این آخرین گفتهی لنی بود، و در حال رفتن بوسهای بیهدف بر پشت کا. نشست. وقتی کا. از در خانه بیرون آمد، بارانی نرم میبارید. خواست به وسط خیابان برود، تا شاید لنی را پشت پنجره ببیند، ولی از اتومبیلی که جلوی خانه توقف کرده بود و کا. از فرط حواسپرتی متوجه آن نشده بود، عمو پایین پرید، بازویش را گرفت و او را چنان به در خانه کوفت که گویی خیال دارد او را آنجا میخکوب کند.
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
«این کلید خانه است، هر وقت دلت خواست بیا.» این آخرین گفته لنی بود؛ و همچنان که ک. خداحافظی میکرد، یک بوسه نهاییِ بیهدف روی شانهاش نشست. هنگامی که ک. از درِ خانه بیرون رفت، نمنم باران میآمد. میخواست به وسط خیابان برود تا شاید لنی را دم پنجرهاش آخرین بار ببیند، ولی عمویش همان وقت از اتومبیلی ایستاده جلوی خانه بیرون شتافت. ک. در حواس پرتیش، حتا متوجه اتومبیل نشده بود. عمویش بازوهای او را گرفت و زدش به در خانه، پنداری میخواست او را آنجا میخکوب کند.
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
فکر محاکمه دیگر رهایش نمیکرد. بارها به صرافت افتاده بود که شاید بهتر باشد دفاعیهای بنویسد و به دادگاه ارائه دهد. تصمیم داشت در آن دفاعیه شرح زندگی خود را بهاختصار بیاورد و در مورد هر رویداد نسبتاً مهم توضیح دهد که چرا آنطور عمل کرده است و اینکه آیا از دید امروزی خود چنان عملی را درست یا نادرست میداند و برای توجیه درستی یا نادرستی آن چه دلایلی میتواند اقامه کند.
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
فکر دعوایش حالا هرگز رهایش نمیکرد. اغلب اندیشیده بود که آیا بهتر نیست که یک لایحه دفاعی تنظیم و تسلیم دادگاه کند. در لایحه دفاعیش شرح کوتاهی از زندگیش را میداد، و وقتی به پیشامد مهمی میرسید توضیح میداد که به چه دلیلهایی آنجور عمل کرده بود، میگفت که آیا، پس اندیشانه، طرز عملش را میپسندید یا مینکوهید، و دلیلهایش را برای نکوهیدن یا پسندیدن میداد.
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
در ماهیت دادگاه اشتباه میکنی. در متون مقدماتی قانون دربارهی این اشتباه آمده است: جلوی قانون دربانی ایستاده است. مردی روستایی بهسراغ این دربان میآید و تقاضای ورود به قانون میکند. اما دربان میگوید فعلاً نمیتواند به او اجازهی ورود بدهد. مرد پس از لحظهای تأمل میخواهد بداند آیا بعداً اجازه ورود خواهد داشت؟ دربان میگوید: ‘ممکن است، ولی نه حالا.’
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
درباره دادگاه خودت را فریب میدهی. در نوشتههایی که در پیشگفتار قانون میآیند، آن فریب این طور وصف شده است: جلوی قانون دربانی ایستاده است. مردی روستایی پیش این دربان میآید و تقاضای ورود به قانون میکند. ولی دربان میگوید که فعلاً نمیتواند به مرد راه دهد. مرد فکری میکند و میپرسد که آیا پس بعداً اجازه خواهد یافت وارد شود. دربان جواب میدهد: «ممکن است، اما نه فعلا.»
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
پس از کمی تعارف که کدامشان وظیفهی بعدی را به عهده بگیرد – گویا مأموریت را بدون تقسیم وظایف به آنها محول کرده بودند – یکی از آقایان بهطرف کا. رفت و کت، جلیقه و سرانجام پیراهن او را از تنش بیرون آورد. کا. بیاختیار از سرما لرزید و همان آقا ضربهای نرم و آرامشبخش به پشت او زد. بعد لباسها را بهدقت تا کرد، مثل وسایلی که دوباره مصرف خواهند شد، هرچند نه به این زودیها.
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
پس از زدوبدل کردن چند کلمه مودبانه درباره اینکه کدامشان باید در وظیفه بعدی مقدم باشد – چنین مینمود در ماموریتی که این ماموران مخفی مشترکاً به آن گماشته شده بودند، تفاوتی گذاشته نشده بود – یکی از آنها نزدیک ک. آمد و کتش، جلیتقهاش، و دست آخر پیرهنش را درآورد. ک. بیاختیار لرزید، که در نتیجه آن مرد تپوک دل آسوده کننده سبکی بر پشتش زد. بعد رختها را بدقت تا کرد، پنداری که احتمال داشت دوباره یک وقتی به کار رود، هرچند نه شاید فوراً.
*ترجمه علیاصغر حداد – نشر ماهی
منطق بهراستی تزلزلناپذیر است، اما در برابر انسانی که میخواهد زندگی کند، تاب مقاومت ندارد.
*ترجمه امیر جلال الدین اعلم – نشر نیلوفر
منطق بیشک سخت استوار است، ولی نمیتواند با انسانی مقاومت کند که میخواهد به زندگی کردن ادامه دهد.
[ » معرفی کتاب: کتاب نامه به پدر – اثر فرانتس کافکا ]
در نهایت بهترین ترجمه رمان محاکمه کدام است؟
حتما با مطالعه مقایسههایی که در بالا آورده شد، متوجه شدید که هر دو ترجمه قابل قبول هستند. با این حال ترجمه علیاصغر حداد جدیدتر است و ایشان دو رمان دیگر کافکا و داستانهای کوتاه او را نیز ترجمه کردهاند. اما با در نظر گرفتن عوامل مختلف، در نهایت ما انتخاب بهترین ترجمه رمان محاکمه را به عهده خود شما واگذار میکنیم.
لطفا اگر نکتهای از دید ما درباره این دو ترجمه پنهان مانده است، و یا اگر تجربهای در مورد مطالعه این ترجمهها دارید، حتما آن را برای ما کامنت کنید. با این کار در انتخاب ترجمه بهتر برای مطالعه به همدیگر کمک میکنیم.
مشخصات دو کتاب مورد استفاده در این مطلب:
- عنوان: محاکمه
- نویسنده: فرانتس کافکا
- ترجمه: علیاصغر حداد
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۲۷۲
- قیمت چاپ هفتم – تابستان ۱۳۹۵: ۱۴۰۰۰ تومان
- عنوان: محاکمه
- نویسنده: فرانتس کافکا
- ترجمه: امیر جلال الدین اعلم
- انتشارات: نیلوفر
- تعداد صفحات: ۳۴۲
- قیمت چاپ یازدهم – سال ۱۳۹۵: ۲۸۰۰۰ تومان
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند مطلب دیگر: