انتشارات متخصصان

کتاب من دینامیتم!

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

روایت زندگی نیچه غریب است و سرنوشتی که خودش و سپس آثارش بدان دچار شد بس غریب‌تر. سو پریدو در کتاب من دینامیتم تصویری خارق‌العاده از زندگی نیچه نقش می‌کند و نقاط تاریک مرگ و زندگی‌اش را به‌روشنی شرح می‌دهد. آنچه در این کتاب می‌خوانیم روایت مفصل و گیرایی از زندگی فریدریش نیچه، در شخصی‌ترین حالتِ خویش است که او و سیر تحولِ فلسفه‌اش را در بستر شرایط زندگی‌‌‌اش قرار می‌دهد.

فریدریش نیچه روزگاری نوشته بود:

از تقدیرم آگاهم، روزی نام من با یاد و خاطره‌ هراس‌انگیز همراه خواهد شد. با بحرانی بی‌سابقه در زمین، با ژرف‌ترین درگیریِ وجدان، با تصمیمی برانگیخته شده علیه همه چیزهایی که تا آن زمان متعلق به باور و طلب تقدیس بوده‌اند. من انسان نیستم، من دینامیتم.

به‌راستی او انسان نبود، دینامیتی بود که انفجار عظیمی در با‌ورها ایجاد کرد، نیچه با گفتمان مشهور خودش که مرگ خدا را اعلام کرد و از ابرازِ پیامدهایی که فقدان خدا در معنای جهان می‌افکند هراسی نداشت. نیچه اعتبارِ مرجعیتِ اخلاقی مسیحیت را زیر سوال برد. سعی کرد معنای ابرانسان را تشریح کند، انسانی که براستی به قلمروِ آزادی گام نهاده، و از ترس و خرافه و اندیشه‌های متافیزیکی که بر زندگی بشر حکمفرما بوده رهایی یافته. نیچه قصد داشت تا با معرفی ابر انسانش، معنای هستی را در غیاب خدا به گردن گیرد. از این رو «خواست قدرت» و «بازگشت جاودانه» را مطرح کرد.

سو پریدو اولین کتاب زندگی‌نامه‌اش را سال ۲۰۰۵ و در مورد نقاش سرشناس «ادوارد مونک» نوشت. اثری که برنده‌ی جایزه‌ «یادبود جیمز تیت بلاک» شد. در جریان تحقیق درباره مونک، پریدو شیفته دوست او، آگوست استریندبرگ شد و کتاب «سرگذشت استریندبرگ» را هم نوشت که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. کتابی که روزنامه گاردین، در مطلبی آن را به عنوان یکی از «شش کتاب غیرداستانی که نگاه ما به جهان را تغییر می‌دهد» انتخاب کرد؛ اما پیش از استریندبرگ، پریدو زندگی‌نامه «تور هرمب»، نقاش نروژی را هم در سال ۲۰۰۶ منتشر کرده بود. کتاب من دینامیتم جدیدترین اثر پریدو است و این بار به جای هنرمندان نقاش به سراغ فیلسوفی خاص با اندیشه‌هایی شگفت و گاه جنجالی رفته است. شاید بدون بهره‌گیری از تمام تجربیات قبلی، غیرممکن بود که زندگی‌نامه‌نویسی بتواند اینگونه پیچیدگی‌های اندیشه نیچه را با زیست شخصی او پیوند دهد. نتیجه کار، به حق شایسته دریافت جایزه‌ی ادبی «هاثورندن» شناخته شد که در کنار «یادبود جیمز تیت بلاک» یکی از قدیمی‌ترین جوایز ادبی بریتانیا است.

پشت جلد کتاب من دینامیتم! نظرات افراد و روزنامه‌های مختلفی آمده که هرکدام به تعریف از این اثر پرداخته‌اند. نیویورکر درباره این کتاب می‌نویسد:

این شرح پرطراوت از زندگیِ فریدریش نیچه کاوشی است در حوزه‌ی شناخت او و ارزیابی آثارش. نیچه اغلب نگران بود که او را نخواهند فهمید و از او سوءاستفاده خواهند کرد؛ چنین شد و همچنان چنین است و این نشان‌دهنده‌ی اهمیت تفسیرهای واضح و روشنی همچون این کتاب است.

[ » معرفی کتاب: کتاب آزادی و خیانت به آزادی  – کتاب فلسفی ]

کتاب من دینامیتم!

سو پریدو نویسنده‌ی انگلیسی – نروژی در این کتاب تصویری شفاف، با جزئیات و جامع از زندگی نیچه ارائه می‌دهد، چنان‌که گویی از تمام زوایا بر نقاط تاریک و مبهم این فیلسوف بزرگ نور تابانده است. روایتش گیراست، از زندگی شخصی، خلقیات، و شرایط زیستنش تا سیر تحولِ فکری و فلسفی او در کتاب آمده است.

بخش بزرگی از شهرت نیچه شاید مرهون جمله‌های قصارش باشد؛ جملاتی مانند: «خدا مرده»، «اگر سراغ زنان می‌روی تازیانه را فراموش نکن»، «هیچ‌ واقعیتی وجود ندارد مگر تفسیر». بسیاری با توسل به همین جملات گزنده تفسیری از زندگی فیلسوف آلمانی به دست داده‌اند که سراسر شایعه و حدس و گمان. سو پریدو اما به‌واسطه‌ی نزدیک‌ترین افراد زندگی نیچه و از خلال کتاب‌ها، دست‌نوشته‌ها و زندگینامه‌ها، روایتی متفاوت پیش روی خواننده‌ گذاشته است. کتاب من دینامیتم نیچه‌ای را توصیف می‌‌کند که فلسفه‌، کتاب‌ها و عقایدش تحت تأثیر زندگی شخصی، خانواده، دوستان، بیماری و در نهایت جنونی بیست‌ساله نوشته شده است.

خود نیچه، جایی نوشته است: «رفته‌رفته بر من روشن شده که هر فلسفه‌ی بزرگی تا کنون چه بوده است: چیزی نبوده جز اعترافات شخصی مؤلفش و نوعی خاطره‌نویسی ناخواسته و نادانسته.» (فریدریش نیچه، فراسوی خیر و شر، بخش یکم، قطعه‌ی ششم، ترجمه از داریوش آشوری.) بدین ترتیب، می‌توان گفت خود او، پیشاپیش بر ضرورت کاوش در زندگی‌نامه‌اش به عنوان مقدمه‌ای بر درک آرا و اندیشه‌هایش تاکید کرده بود و این مساله، اهمیت شیوه سو پریدو در نگارش «من دینامیتم» را دوچندان می‌کند.

نویسنده در کتاب من دینامیتم توضیح می‌دهد که چطور و‌ چگونه نیچه، نیچه شد. دوستان و اطرافیانش چه تأثیری بر تفکر او گذاشتند. وضعیت جسمانی‌اش چگونه او و فلسفه‌اش را تحت تأثیر قرار داد. سرگذشت خواهرش چه بود و فروپاشی روانی‌اش چگونه اتفاق افتاد و میراث فلسفی و فکری‌اش بعد از مرگ چه سرنوشتی پیدا کرد.

نویسنده همچنین در این کتاب مرزهای زندگی‌نامه‌نویسی را نادیده گرفته و به پرسش‌های زیادی پاسخ داده است:

نیچه چه تجربیاتی را از سر گذرانده؟ با چه استادان و اندیشمندانی دمخور بوده؟ چه کتاب‌هایی خوانده؟ اصلاً چه شد که این یا آن کتاب را نوشت؟ آیا می‌توان ردپایی از زندگی‌اش در برخی از سطور آثارش یافت؟ رابطه‌‌ی نیچه با ریچارد و کوزیما واگنر چگونه بود؟ چه شد که با زن شهرآشوبی چون لو سالومه آشنا شد و چگونه رابطه‌شان از یک جایی به بعد دیگر ادامه پیدا نکرد؟ رابطه‌ی نیچه با خواهرش چه بود و ماجرای جنون و مرگ نیچه چگونه رقم خورد؟

این زندگی‌نامه، بسیار ژرف، نکته‌سنج، ریزبینانه، و جامع نگاشته شده و شما را با آنچه که می‌خواهید از نیچه بدانید آشنا می‌کند. در انتهای کتاب نیز آلبومی از عکس‌ها مربوط به زندگی نیچه و اطرافیان او آمده که برای خواننده بسیار جالب توجه خواهد بود.

نیچه با جزم‌گرایی و تعصب مخالفت ورزید آنجا که در کتابش، انسان بسیار انسانی، می‌گوید: «اعتقادات راسخ، بیش از دروغ برای حقیقت خطرناک‌اند.» بار دیگر به این جمله بیاندیشید، جامعه امروزین ما گرفتار همین اعتقادات راسخ نیست؟ آزادی همه ما تحت‌الشعاع همین اعتقاداتی که پایبندی به آن ارزش انگاشته شده، نیست؟

نیچه از جهان متافیزیکی هم روی‌ برمی‌گرداند، و باز در همین کتاب انسان بسیار انسانی میگوید: «حتی اگر وجودِ جهانِ متافیزیکی همواره به خوبی به اثبات رسیده بود، باز هم در واقع شناختِ آن عبث‌ترینِ همه‌ی شناخت‌ها خواهد بود: حتی عبث‌تر از دانشِ ملوانِ گرفتار شده در طوفان نسبت به ترکیبِ شیمیاییِ آب. نیچه سنبل آزاد‌اندیشی است و میراثش برای بشریت تا ابد زنده می‌ماند.

بهتر است به این نکته هم اشاره کنیم که کتاب سو پریدو تنها زندگی‌نامه‌ای خواندنی درباره‌ی نیچه نیست، بلکه کتابی است درباره‌ی چندین شخصیت مهم تاریخ، از ریچارد و کوزیما واگنر تا الیزابت خواهر کوچک او که تأثیرگذارترین فرد زندگی او بوده است. شخصیت‌پردازی پریدو آن‌ها را به چهره‌هایی فراموش‌ناشدنی تبدیل کرده است.

کتاب حاضر جدا از مقدمه و گزین‌گویه‌ها، رویدادنامه و پی‌نوشت‌های آخر کتاب در ۲۲ فصل نوشته شده است.

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب غروب بت‌ها – اثر نیچه ]

کتاب من دینامیتم

جملاتی از متن کتاب

وقتی نیچه یازده ساله بود، مادر بزرگش درگذشت و مادرش سرانجام توانست خانه‌ای برای خودش بگیرد. پس از چند شروع ناموفق، فرانتسیسکا و دو بچه‌اش در سال ۱۸۵۸ ساکن خانه‌ای در گوشه خیابان آبرومند و معمولی واین‌گارتن در ناومبورک شدند. نیچه حالا اتاق خواب خودش را داشت. به سرعت عادتش این شد که تا نیمه شب کار کند و پنج صبح روز بعد برای از سر گرفتن کار بیدار شود. این آغاز زندگی‌ای بود که نیچه آن را چیرگی بر خویشتن می‌خواند، اصلی که بعدها آن را به لحاظ متافیزیکی بسط داد اما آن زمان چیزی که بر آن چیره میشد وضعیت سلامتی ویرانگرش بود. حمله‌های عذاب آور سردرد همراه با استفراغ و چشم درد شدید که ممکن بود تا یک هفته به طول بینجامد.

نیچه بر این باور بود که استفاده از تاریخ و فلسفه بیش از هر چیز دیگر فرد را از الگوی فراگیر دوران متمایز می‌سازد.

تأثیر اولین کتاب نیچه، زایش تراژدی از روح موسیقی بسیار عظیم‌تر از دغدغه‌های محدود و معاصری بوده است که نیچه را به سوی نگارشش سوق داده است. شکل‌گیری این کتاب بدین صورت بود که تا حدی حمله‌ی پرشور مردی جوان به تباهی فرهنگی زمان خویش بود و تا حدی مانیفستی برای تجدید حیات فرهنگی آلمان تازه‌وحدت‌یافته در پرتو بینش ریچارد واگنر.

در ۲ مه ۱۸۷۹ با استناد به بیماری به طور رسمی از مقام استادی استعفا کرد. امید به پزشکان بسته بود که گفته بودند کار تدریس و نوشتن علت وضعیت سلامت دهشتناکش است. خودش نغمه‌ی افسونگر واگنر را هم مقصر می‌دانست. «همین وضعیت تفکر و نوشتن مشکل‌دار من تاکنون همواره بیمارم کرده است؛ تا آن زمان که پژوهشگری راستین بودم سلامت هم بودم؛ اما سپس موسیقی آمد و اعصابم را در هم شکست و سپس فلسفه‌ی متافیزیکی و نگرانی از هزاران چیز که هیچ ربطی به من نداشتند…»

لو پیش از اینکه حتی نیچه را ملاقات کند تصمیم گرفته بود در عشقی سه نفره با او و ری زندگی کند آن را به شکل تثلیث مقدس آزاده‌جانان فلسفه‌ورز تجسم کرده بود که تا مرز انفجار آکنده از معنویت و تیزبینی‌اند. رؤیایش در فاصله‌ی رسیدن نیچه به رم شکل گرفت آن هنگام که در نیمه شب‌های بخارآلود با ری در اطراف کولوسئوم پرسه میزد و ری در باب فلسفه اظهار فضل می‌کرد و با سخنانی بی‌پایان درباره‌ی دوست درخشانش آتش میل لو را تیز می‌کرد. لو نوشته است: «صادقانه اعتراف می‌کنم که در ابتدا رؤیایی ساده مرا از عملی بودن نقشه‌ام مطمئن کرد، نقشه‌ای در تعارضی آشکار با تمام عرف‌های اجتماعی. در این رؤیا اتاق کار خوشایندی را دیدم مملو از کتاب و گل که در دو طرفش دو اتاق خواب داشت و ما بینشان در رفت و آمد بودیم همکارانی مشغول به کار در پیوندی مسرت بخش و صمیمانه.»

در طول دو سال بعدی، نیچه هنگام پرسه‌زنی در زیباترین مناظر اروپا، زندگی در مهمان خانه‌ها و هتل‌های ارزان ژرف‌تر از پیش به درون خویش فرورفت. خموش و مبادی آداب بود و ظاهری قوز کرده و فوق‌العاده ژنده داشت؛ این ویژگی‌ها باعث می‌شد دیگر مهمانان به راحتی نادیده‌اش بگیرند. هنگامی که می‌گفتند «صبح بخیر پروفسور» یا «نوش جان» به‌راحتی می‌شد از گفت‌وگوی بیشتر اجتناب کرد. در غذاخوری‌های عمومی با رعایت رژیم غذایی ناچیز و منحصر به فردی از چای کمرنگ تخم مرغ و گوشت بیش از پیش خودش را از مرغان در حال عیش و نوش دور می‌کرد؛ گاهی فقط میوه می‌خورد و شیر می‌نوشید. امیدوار بود که چنین پرهیزکاری‌هایی از شر حمله‌های روده‌ای بدنش خلاصش کند.

پس از نقد جی وی ویدمن، که فراسوی خیر و شر را دینامیت توصیف کرده بود، اکنون نیچه سرانجام خوش‌بین بود که شاید کتاب‌های خودش نیز به دست آیندگان برسند. با دلگرمی فراوان شصت و شش نسخه‌ی اهدایی دیگر فرستاد. در قیاس با هفت نسخه‌ای که از کتاب پیشینش، بخش چهارم زرتشت، فرستاده بود عددی بزرگ بود و همراه آن هفت نسخه یادداشت‌های دستوری پارانویازده‌ای نیز برای گیرندگان ارسال کرده و نوشته بود که حکمت موجود در کتاب را پنهان نگه دارند زیرا بسیار با ارزش‌تر از آن است که نشر و گسترش پیدا کند. اما اکنون بیش از هر چیز دوست داشت سخنانش شنیده شود.

مفهوم ابرانسان بود که زرتشت را در پایان قرن به چنین متنی آیینی تبدیل کرد، نه مفهوم اراده معطوف به قدرت. کتابی راهگشا برای آوانگاردها بود و راهی به بیرون از بن‌بست و انحطاط عرضه کرد. زمین را تقدیس کرد بدون آنکه به موجه کردن آن از راه بهشت و جهنم نیازی داشته باشد. نیچه رقص شادمانه‌ی خدایان هلنی را مقابل وابستگی به کلیسا قرار داد که باعث و بانی تباهی و فروکاسته شدن انسان مسیحی اروپایی به حیوان رمه‌ای کامل بود.

نیچه انسان را «حیوان بیمار» توصیف می‌کرد، زیرا با اینکه همه‌چیز در اختیارش است، گرفتار نیازی سیری‌ناپذیر به امر متافیزیکی می‌شود که هیچ‌گاه فرونشانده نخواهد شد.

مشخصات کتاب
  • عنوان اصلی: من دینامیتم
  • عنوان فرعی: سرگذشت فریدریش نیچه
  • نویسنده: سو پریدو
  • ترجمه: امین مدی
  • تعداد صفحات: ۵۲۰
  • انتشارات: نشر برج
  • قیمت: چاپ ششم – سال ۱۴۰۲: ۳۱۰۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب من دینامیتم چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر از نشر برج: