نشانک

کتاب کوری

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

ایده بوک

کتاب کوری با عنوان اصلی Blindness اثر ژوزه ساراماگو نویسنده پرتغالی است که در سال ۱۹۹۸ موفق به دریافت جایزه نوبل شد. این رمان ساراماگو را به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ دنیا معرفی کرد. موسسه نوبل در وصف ژوزه ساراماگو و آثارش نوشته است:

به خاطر درآمیختن تمثیل‌های پایدار با تخیل، همدردی و تکرار توانایی‌های ما در برابر یافتن حقیقت.

در پشت جلد کتاب کوری آمده است:

کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، و مانند داستان‌های اخلاقی کهن پیام‌هایی اخلاقی را، اما برای مخاطبی امروزی، در خود نهفته دارد. به همین دلیل است که باز مانند آن داستان‌ها، قهرمان‌هایش نه به نام بلکه با یک صفت یاد می‌شوند، و در آغاز کتاب نیز با نقل قول از اثری ناموجود به نام کتاب موعظه‌ها، به ما یادآوری می‌شود که این رمان یک موعظه است. موعظه‌ی رعایت کردن و مراعات. دنیای سراسر سفیدی پلید و وحشت‌باری که کورشدگان داستان در آن به سر می‌برند خاویه‌ی بی‌نظمی و آشفتگی است که نظم روابط انسانی بر آن حاکم نیست و در آن مهم‌ترین چیزی که انسان‌ها نمی‌بینند حقوق یکدیگر است. ساراماگو چهره‌ی مسیحایی نجات‌بخشی را جست‌وجو می‌کند که دوباره درس محبت را به آدم‌ها بیاموزد.

نقل قولی که در ابتدای کتاب کوری از کتاب مواعظ آمده است چنین است:

وقتی می‌توانی ببینی، نگاه کن. وقتی می‌توانی نگاه کنی، رعایت کن.

[ لینک: کتاب گنگ محل ]

خلاصه کتاب کوری

کتاب کوری رمانی در مورد کور شدن و کور ماندن است. در این کتاب نه شهر نام دارد و نه افراد. شخصیت‌های اصلی این رمان را افراد زیر تشکل می‌دهند:

  • همسر چشم پزشک
  • چشم پزشک
  • مردی که اول کور شد
  • دختر عینکی
  • پسر لوچ
  • پیرمردی که چشم بند داشت

کتاب کوری که درباره رعایت نکردن حقوق دیگران است و رمان در یک چهار راه آغاز می‌شود. جایی که اولین نفر به یک کوری عجیب دچار می‌شود. یک نوع کوری که در آن چشم‌ها سیاهی را نمی‌بیند بلکه یک نوع کوری سفید است که در آن شخص همه چیز را سفید می‌بیند، انگار که در یک دریایی از شیر به سر ببرد.

کتاب کوری در یک چهارراه آغاز می‌شود. جایی که رنگ‌های چراغ راهنمایی نظم را برقرار می‌کند و به آدم‌ها می‌گوید که چه وقت حرکت کنند و چه وقت توقف کنند. اولین مورد کوری در این چهارراه اتفاق می‌افتد که در آن فردی پشت ماشین خود نشسته و با سبز شدن چراغ حرکت نمی‌کند.

اتومبیلهای پشت سر یکریز بوق می‌زنند. چند راننده از اتومبیلها بیرون آمده‌اند تا وسلیه وامانده را به جایی هل بدهند که راه را بند نیاورد، با عصبانیت به شیشه‌های بسته اتومبیل مشت می‌کوبند، مردی که تویش نشسته سر به سویشان برمی‌گرداند، اول به یک طرف و بعد به طرف دیگر، پیداست که با داد و فریاد چیزی می‌گوید، حرکت لبهایش نشان می‌دهد که چند کلمه را تکرار می‌کند، نه یک کلمه بلکه سه کلمه، چون بعد که یکی به هر ترتیب در را باز می‌کند، معلوم می‌شود که می‌گوید من کور شده‌ام. (کتاب کوری – صفحه ۱۶)

پس از کور شدن اولین نفر رفته رفته افرادی که با مردی که اول کور شد در ارتباط بودند نیز کور می‌شوند و همین‌طور به تعداد آن‌ها اضافه می‌شود. حال دولت که احساس خطر می‌کند مجبور می‌شود آن‌ها را از جامعه جدا کند. اکنون دیگر تعداد قابل توجهی از کورها در قرنطینه هستند و به ناچار باید در فضایی وحشتناک به زندگی ادامه دهند و…

در این کتاب ژوزه ساراماگو توجه ویژه‌ای به زن‌ها دارد و این افتخار را نصیب همسر چشم پزشک می‌کند که تا آخر بینایی خود را داشته باشد. بینایی به معنی اینکه دو چشم او دچار مشکلی نمی‌شود اما در طول کتاب می‌خوانیم که همسر چشم پزشک نیز، خودش را به نوعی کور می‌داند.

عباس پژمان در ابتدای کتاب کوری مقاله‌ای تحت عنوان تاملی در کوری آورده است که در مورد این توجه ساراماگو به زن‌ها چنین می‌نویسد:

ساراماگو برای زن‌ها احترامِ خاصی قائل است. از وقتی که با همسرش ازدواج کرده است، هر کتابی که می‌نویسد به زنش تقدیم می‌کند، در تمام رمان‌هایش (لااقل در مورد شش رمان این موضوع صدق می‌کند) زن‌ها در هر مرتبه و مقامی که هستند، و هر نقش یا شغلی که دارند، منشا محبت و واجد خصلت‌های شریف انسانی هستند، در کوری هم اولین کسی که پیام کتاب را می‌گیرد یک روسپی است: دختری که عینک دودی می‌زد. و تنها کسی که هیچ‌گاه کور نمی‌شود باز یک زن است: همسر دکتر.

[ لینک: هنر عشق ورزیدن ]

کتاب کوری

درباره کتاب کوری

قبل از هرچیزی باید اشاره کنم که این کتاب آنچنان شما را در مورد چشم و نعمت دیدن به فکر فرو می‌برد که بعد از خواندن کتاب ممکن است به خودتان قول دهید که بر هرچیزی بهتر و دقیق‌تر نگاه کنید. تصمیم می‌گیرد که به زیبایی‌ها بیشتر توجه کنید و آن را بهتر ببینید. بدون شک ما این کتاب را در لیست کتاب‌های پیشنهادی کافه‌بوک قرار می‌دهیم.

کتاب کوری اما یک داستان تلخ و زجرآور است. اوایل رمان به شدت احساس بدی داشتم و هر چند وقت یک بار کتاب را کنار می‌گذاشتم تا بتوانم با چشم خودم چیزهایی را ببینم. تا بتوانم نگاه کنم و از فضای کتاب خارج شوم. کتاب به قدری قوی نوشته شده که هرکسی ممکن است تصور کند که چشم‌های خودش نیز دچار مشکل شده است.

ژوزه ساراماگو سعی کرده تا می‌تواند این کتاب را هولناک بنویسد و به اعتقاد من این کار را به خوبی انجام داده است. در طول خواندن کتاب، وحشت می‌کنید، از انسان متنفر می‌شوید، ناراحت می‌شوید و بسیاری از احساسات مخرب دیگر را هم تجربه می‌کنید، اما همچنان امیدوار هستید، لذت می‌برید که در این میان یک نفر می‌بیند.

کتاب کوری در مورد کور شدن و کور ماندن است. در مورد چشم‌هایی است که نمی‌بینند و در مورد چشم‌هایی است که نمی‌خواهند ببینند. در مورد بی‌هویت بودن انسان است و در مورد آخرالزمان.

عباس پژمان در مورد انتخاب رنگ سفید به عنوان رنگی که افراد کور آن را می‌بینند می‌نویسد:

می‌دانیم که رنگ‌های زرد، قرمز و سبز از رنگ سفید به وجود می‌آیند. اگر نور سفید را توسط منشور تجزیه کنیم، نورهایی با طول موج‌های مختلف پدید می‌آیند که هر کدام رنگ خاصی دارد و از جمله این‌ها زرد و قرمز و سبز است. بنابراین، به زبان فلاسفه یونان، رنگ سفید هیولا یا خاویه رنگ‌های زرد و قرمز و سبز می‌شود. پس سفیدی‌ای که در کوری همه‌ جا را فرامی‌گیرد و به قول نویسنده مثل دریای شیر همه چیز را در خود غرق می‌کند، همان خاویه یا بی‌نظمی اول است – هم به معنی فلسفی آن و هم اسطوره‌ای آن.

از روی کتاب کوری در سال ۲۰۰۸ یک فیلم هم ساخته شده است. اما مثل بیشتر فیلم‌هایی که از روی کتاب ساخته می‌شود، فیلم کوری هم به خوبی کتاب نبود. اتفاقات داخل کتاب بسیار زیاد هستند و نویسنده با حوصله آن‌ها را شرح داده است اما در فیلم که ۱۲۰ دقیقه هم بود کارگردان فرصت کافی برای نمایش همه آن‌ها را نداشت.

تنها دیالوگ‌های به یاد ماندنی و اتفاقات برجسته در فیلم به چشم می‌خورد که منطقی است. به هر حال پیشنهاد ما این است که اول کتاب را بخوانید و بعد فیلم را ببینید.

[ لینک: کتاب راز فال ورق از نشر مرکز ]

کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو

جملاتی از متن کتاب کوری

آن شب مرد کور خواب دید که کور است. (کتاب کوری – صفحه ۳۰)

وجدان که خیلی از آدمهای بی‌فکر آن را زیر پا می‌گذارند و خیلیهای دیگر انکارش می‌کنند، چیزی است که وجود دارد و همیشه وجود داشته. اختراع فلاسفه عهد دقیانوس نیست، یعنی اختراع زمانی که روح چیزی جز یک قضیه مبهم نبود. با گذشت زمان، همراه با رشد اجتماعی و تبادل ژنتیکی کار ما به آنجا کشیده که وجدان را در رنگ خون و شوری اشک پیچیده‌ایم و انگار که این هم بس نبوده، چشمها را به نوعی آیینه رو به درون بدل کرده‌ایم، نتیجه این است که چشمها غالبا آنچه را سعی داریم با زبان انکار کنیم بی پروا لو می‌دهند. (کتاب کوری – صفحه ۳۲)

مزیتی را که این کورها از آن برخوردار بودند، می‌توان توهم نور نام نهاد. در واقع برایشان فرقی نمی‌کرد که شب است یا روز، اولین پرتو سپیده دم است یا گرگ و میش غروب، آرامش دم صبح است یا غوغای دم ظهر، این کورها پیوسته در احاطه سفیدی روشنی بودند، مثل خورشیدی که از ورای مه بتابد. (کتاب کوری – صفحه ۱۰۹)

اگر نمی‌توانیم مثل آدم زندگی کنیم، دست کم بکوشیم مثل حیوان زندگی نکنیم. (کتاب کوری – صفحه ۱۳۷)

دنیا همین است که هست، جایی است که حقیقت اغلب نقاب دروغین می زند تا به مقصد برسد. (کتاب کوری – صفحه ۱۴۵)

دختر عینکی گفت ترس می‌تواند موحب کوری شود، حرف از این درست‌تر نمی‌شود، هرگز نمی‌شود، پیش از لحظه‌ای که کور شدیم کور بودیم، ترس کورمان می‌کند، ترس ما را کور نگه می‌دارد، چشم‌پزشک پرسید که دارد حرف می‌زند، صدا پاسخ داد یک مرد کور، فقط یک مرد کور، چون ما اینجا همینیم و بس. (کتاب کوری – صفحه ۱۵۱)

چشم تنها جای بدن است که شاید هنوز روحی در آن باقی باشد. (کتاب کوری – صفحه ۱۵۵)

نمی‌توانید بدانید در جایی که همه کورند چشم داشتن یعنی چه، من که اینجا ملکه نیستم، نه، فقط کسی هستم که برای دیدن این کابوس به دنیا آمده‌ام. شما حسش می‌کنید ولی من هم حس می‌کنم و هم می‌بینم. (کتاب کوری – صفحه ۳۰۴)

هرگز نمی‌شود رفتار آدمها را پیش‌بینی کرد، باید صبر کرد، باید زمان بگذرد، زمان است که بر ما حکومت می‌کند، زمان است که در آن سر میز حریف قمار ماست و همه برگهای برنده را در دست دارد. (کتاب کوری – صفحه ۳۵۱)

مشخصات کتاب

  • کتاب کوری
  • نویسنده: ژوزه ساراماگو
  • ترجمه:مهدی غبرائی
  • انتشارات: مرکز
  • تعداد صفحات: ۳۶۰
  • قیمت چاپ بیست و نهم: ۲۲۹۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب کوری چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید نظرات خود را در مورد آن با ما به اشتراک بگذارید.

[ لینک: اینستاگرام کافه‌بوک ]


» معرفی چند رمان دیگر از نشر مرکز:

  1. رمان تاریخ عشق
  2. رمان بابا گوریو
  3. رمان مرگ قسطی
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

نقد و بررسی کتاب

قلم نویسنده

8

ترجمه

8

تاثیرگذاری و جذابیت کتاب

8

مشخصات ظاهری و قیمت

7

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 982
دوست نداشتم: 412
میانگین امتیازات: 2.38

چاپ کتاب

123 دیدگاه در “کتاب کوری

این کتاب برای چه سنی مناسب است؟

پیش فرض ما معرفی کتاب برای بزرگسالان است دوست گرامی

نسخه انگلیسی اش را خوانم عالی بود. در واقع، این کتاب به ما تبیین می کند که انسان ها با وجود داشتن چشم های سالم می توانند کور باشد. یا کوری اختیار کنند. کوری به نابسمانی ها،‌ناهنجاری ها و… مزید بر آن، کسب دوباره بینایی دو باره د به این معنی است که؛ مسئولیت پذیری و در حین حال نظارت بر امور که مشخصه یک شهروند بیدار است، برای داشتن یک آینده روشن حتمی است. در غیر آن هر چقدر کوری اختیاری کنید منتظر استبداد بیشتر خواهید بود. نفع یک دولت نالایق و بی کفایت در کوری شهروندان است.

اخرش چی شد زنه دکتر کور شد؟

نه، نه. آخرش میگه سرش رو از سوی آسمون رو به زمین برگردوند و زمین سر جایش بود. و دید زمین رو…

کتاب یه داستان جذابی داشت و وقتی میخونیش بیشتر یاد فیلم های هالیوودی میوفتی که در مورد موضوعات آخرالزمانی هست کتاب از اونجایی قشنگه که شما هم مثل شخصیت های داستان، کوری یعنی چون نویسنده هیچ اطلاعاتی از داستان به شما نمیده یعنی نمیدونی داستان تو کدوم شهر اتفاق افتاده شخصیت های داستان اسم ندارند و حتی نویسنده توصیفی هم از شکل ظاهری اونا نمیکنه جمله طلایی رمان هم که به نظرم نتیجه گیری داستان هم بود این بود که میگفت[ما کور نشدیم ما کور هستیم]

کتاب جذبم کرد ،آخراش ک میخواستم تمومش کنم۱۰۰صفحه شو میخوندم،ولی در عین حال حالمو بد میکرد،هی تصمیم میگرفتم نخونمش،ولی جور دیگه ایی هم میشد آدمو ب این نتایج راجع ب جامعه برسونه،ب کسی توصیه نمیکنم بخونه

خیلی کتاب عالی بود

حتما بخونید

کتاب خیلی قشنگی بود،خواننده درگیر می کنه
من با ترجمه ی رضا زارع خوندم که خیلی عالی بود.

کتاب کوری با ترجمه مهدی غبرائی خوندنشو برام لذت بخش کرد.توصیه میکنم به دوستان که اگه حال روحیتون خوب نیست این کتابو مطالعه نکنید .(کتاب به واقعیت های تلخ جامعه و آدم ها اشاره داره.)

واقعا عالیه…. میتونم بگم بهترین رمانی که خوندم هست…. شک نکنید حتما بخونیدش

سلام
چشم ،ممنون از اینکه راهنمایی کردید.

سلام

نه کور نمی‌شه، همه بینا میشن و زن دکتر میره تو کتاب‌ بینایی و آخر سر بخاطر گزارش‌ پیرمرده کشته می‌شه. باید کتاب‌ بینائی هم خوند

این کتاب فوق العادس.تا حالا نشده بود راجع به یه کتاب.چند شب خواب ببینم.

کتابیه که داره میگه انسان ها حتی میتونن مثل حیوانات هم زندگی کنن .
خودخواه باشن و بی غیرت .
داستان این کتاب جذاب بود ولی قسمتاییش که به بی غیرتی مردا اشاره میگرد خیلی برای من اعصاب خورد کن بود

منو یاد فیلم پلتفرم انداخت .
حرص و طمع ادم ها و خودخواه بودن توی شرایط سخت
کمک نکردن به همدیگه و …
در کل کتاب قشنگی بود که شاید مناسب سلیقه همه افراد نباشه !

حیف وقت ! اطناب بزرگترین ویژگی این کتاب بود و محتوای بسیار ضعیفی داشت… انگار نویسنده خودش در کوری مطلق بود و هیچ روزنه روشنی رو به صفات والای انسانی و عشق و ایمان نبود… کسی که خودش در تاریکی هست چطور قادره در دلها شمعی روشن کنه !؟
کاش
انتشارات داخلی در انتخاب کتابها کنی وسواس به خرج بدن … واقعا پشیمونم از وقت گذاشتن روی این کتاب…

من کتاب کوری رو خوندم ولی اصلا خوشم نیومد! فقط خور و خواب و خشم شهوت بود! حتی عشق رو هم با شهوت بیان کرده بود! انسانیت فقط این چیزهایی که توی کتاب بیان شده نیست. ما توی کشور خودمون بهترین نمونه های فداکاری و ایثار و انسانیت رو داریم که به نظر بنده این کتاب نمی تونه اونها رو بیان کنه! بی غیرتی مردهای داستان واقعا من رو عصبانی کرد و متاثر شدم که از اول تا آخر دغدغه اصلی شون غذا بود و به خاطر غذا هرکاری می کردند!

بسیار عالی
خیلی نزدیک ب امروز ما
و اینکه وقتی ی نفر واقعیتی رو میبینه ولی نمیتونه همه رو آگاه کنه،
رعایت حقوق دیگران ک خیلی خوب بهش اشاره شده

کتابی خوب که ارزش خوندن دارد.
کاش نه فقط چشمها،بلکه دل وعقل ووجدان ودیگر چیزهای انسانی مان به کوری مبتلا نشود.

سلام
میخاستم بدونم بهترین ترجمه این کتاب اثر چ کسی هست ؟
با تشکر از راهنایی شما

سلام – ما ترجمه های مختلف این کتاب رو مقایسه نکردیم اما ترجمه ای که معرفی شده مشکلی نداره. می تونید بخونید و استفاده ببرید.

مهدی غبرایی از بهترین مترجم هاست، به نظر زیاد اهل کتاب خوندن نیستید

دلیل اینکه کسی ندونه چه کسی بهتر ترجمه کرده یک کتاب رو این نیست که کتابخون نیست ، این کتاب روهم شما نخوندید وگرنه اینجا این قضاوت رو نمی‌کردید.
این کتاب حال آدم رو بهم میزند تا جایی که خود فرد بفهمد که چه چیزی خوب است و این نتیجه اینکه چه برداشتی از اتفاقات رمان میکنید به خود شما بستگی دارد و مشکل از نویسنده نیست که شما خوشتان نیامد ، بنظر من این کتاب ارزش خواندن دارد ، برای کسایی که کتاب میخونند این را بدونند که کتاب ها مثل انسان ها هستند ،تفاوت دارند و اگر تفاوت نبینی، درد و رنج نبینی، ارتباط برقرار نکنی ،درک نکنی ، پس تو در این دنیا خواب و پیش هفت پادشاهی.
ممنون از کافه کتاب که این کتاب رو پیشنهاد و نقد کرده است.🌹👏

عالی بود بی نظیر بود جذاب ترین کتابی بود که تا حالا خوندم

من خیلی سال پیش اینو خوندم الان دراین اوضاع کرونایی لازم دیدم بخونم دقیقا کتاب حرفه همه ماست تواین شرایط با چشمه بصیرت بیشتر نگاه کنیم خودمونو سازمان دهی کنیم تا آسیب به دیگری نزنیم

اونجایی که به قسمت تجاوز رسیده بود،داشتم دیوونه میشدم و میخواستم کتاب رو پرت کنم.یا اونجایی که دکتر رفت با اون دختر روسپی خوابید،خیلیییی تعجب کردم.باورم نمیشد.به نظرم داستان به شدت دارک بود ولی ارزش خوندن داشت.در ضمن اینکه کتاب بدون علائم نشانه گذاری نوشته شده،خواندنش رو سخت میکنه.ولی در نهایت راضیم که خوندم.ولی واقعاً با تمام وجود بعضی جاها زجر میکشدم از وضعیت بدی که داشتن

ببخشید ندا خانوم ولی تو رمان دوتر هرگز با دختر روسپی نخوابید
با پیرمرد یه چشمه خوابید

چرا دکتر ی قسمت رو با دختر میخوابه که وسطاش یاد زنش میفته زنش باهاش حرف میزنه و میگه خودت بابتش سرزنش نکن

دکتر با دختر عینکی خوابید با پیرمرد هم خوابید شما کتاب سانسور شده خوندید مبینا خانم

شما کدام ترجمه را خواندید !؟
کدام ترجمه کم سانسور تره !؟

اوایلش حالم بد میکرد ولی خواندم وهرچه پیشتر میرفتم غرق داستان شدم تا جایی که وقتی خانم دکتر تیغ به گلوی اوباشی که قصد تعرض داشت رسیدم ناخداگاه فریاد کشیدم
عین واقعیت زندگی خیلی از ماست که قد ر نعمتهایی که داریم نمیدانیم و توجهی به آنها نداریم و بیشتر فک نداشته هامان هستیم

سلام دوستان.من این رمان رو شایو پنج بار بیشتر خوندم وهردفعه لذت بردم.خواهسا اگه کسی کتابی با این خواص میشناسه که واقعا ادمو درگیر کنه بهم معرفی کنه ممنونش میشم.کتاب های سینوهه وکلوپاترا هم عالین.دراین سلک کتاب ها اگه معرفی کنین ممنون میشم .

۱۹۸۴ و قلعه حیوانات ، طاعون

رمان بسیار زیبا و جالبی بود موضوعش متفاوت بود از اونچه که من تا به حال خوندم
اما باید بگم نمیدونم مشکل از ترجمه بود یا اینکه خوده نویسنده انقد بعضی جملات رو مبهم نوشته بود
من متاسفانه فقط تونستم بخش داستانیشو قشنگ متوجه بشم وگرنه بقیه جملاتش مبهم و تا حدودی بی ربط بود..ویرایش هم مشکل داشت گاهس متوجه نمیشدی کی داره حرف میزنه

کتابای داستایوسکی عالین البته اگه مشکلی با اسمای سخته روسی نداشته باشید، ابله به نظر من بهترین اثرش هست و جنایت و مکافات

سمفونی مردگان

با درود به نظر من کتاب ابله ترجمه دن کیشوت سروانتس اسپانیایی با آداب روسی ست و پیشنهاد می کنم و ترجیح می دهم دنکیشوت خوانده شود .

سلام دوستان
قابل توجه کسانی که این داستان رو علمی تخیلی یا بی معنی میدونن:این کتاب نباید از جنبه سرگرمی یا داستانی خونده بشه.سراسر کتاب پر از جملات فلسفیست که نیاز به ارزیابی و تحلیل دقیقی داره.نباید فقط غرق داستان شد.ضمنا داستان کوری نوعی استفاده از نمادهاست پس اون رو با زندگی حقیقی مقایسه کنید.همونطور که دوست عزیزی گفتن اسم کتاب کوریه اما آدم رو بینا میکنه بعد از خوندن این کتاب شما دنیارو به شکل دیگری خواهید دید

فقط من همش منتظر بودم که آخرش بالاخره یه دلیل علمی برای کوری داشته باشه ولی نداشت فقط همین یه ایراد و داشت ولی درکل عالی بود

سلام به نظر من برای رسیدن به جوابتون کتاب بینایی رو هم بخونید

واااااای خییییلی کتابش عالی هست من دارمش دوهفته پیش خوندم خیلی خنده دار و قشنگه عالی بود داستانه محشری بود ارزش خریدن وخوندنو داره صدبارم بخونی کمه

کتاب جالب و متفاوتی بود. کتابی که هنوز بعد از چند سال خوندش هنوز داستانش توی ذهنم هست.

موضوع و داستان کتاب در مجموع بسیار جالب بود. اما این کتاب هم مانند بقیه ی کتاب های خارجی ک ترجمه شده اند کیفیتش را از دست داده . و مشکل از مترجم نیست چون اگر به بهترین نهو هم ترجمه کرده باشد جای ادبیات و زبان اصلی را نمیگیرد ..

داستان جالبی داره.

سلام دوستان من این کتاب رو به پیشنهاد یه دوست خوندم فوق العاده بود واقعا هم این کتاب هم بینایی جذابترین کتابهایی هستن که شاید تا اخر عمر تو ذهنم میمونه

واقعا کتابی عالی و به همان اندازه ناراحت کننده است. به طوری که بعد از خواندن آن دچار یک حس تلخی و گسی را در مغزم داشتم.

سلام.خیلی ممنون از توضیحاتتون
اگه امکانش هست،برای کتاب بینایی که تقریبا ادامه کتاب کوری هست هم نقد و شرح و توضیحات قرار بدید
تشکر فراوان.

هر کتابی که انسان رو بدور از واقعیت متحیر کنه ارزش خوندن نداره، فقط انحراف در افکار ایجاد میشه

کتاب در حین اینکه روان نوشته شده ولی پر از مفهومه.
تا الان کتابی به این سبک نخونده بودم

به نظر من هیچ جذابیتی نداشت و با این همه تعریف و تمجید بیشتر شبیه به کتاب های علمی-تخیلی بود و داستانش دور از واقعیت اتفاق افتاده بود. خوندن این کتاب شاید برای اشخاصی که داستان های تخیلی و ماجرایی دوست دارند جذاب باشه…ممنون از کافه بوک

من ترجمه فاطمه رشوند رو خوندم و خیلی راضی بودم. کتاب خوبیه ولی بنظر من خیلی تلخ و رنج آوره!
فرازو فرود زیاد داره ولی نقطه اوجش آخر داستانه که معرکه بود. با اینکه همیشه آخر داستانو حدس میزدم ولی بازم هیجان زده شدم.
فک میکنم همه نتونن باهاش ارتباط برقرار کنن. مث خودمن که توقعم چیز دیگه ای بود!! تلخیش زیاد بود برام

بسیار کتاب زیبایی است سال ۷۹ برای اولین بار خواندمش و الان دوباره تهیه کردم و می خواهم بخوانمش واقعا زیباست

نام کتاب کوری هستش! اما شما با خواندن این کتاب بهتر نگاه کردن را می آموزید…

بسیار کتاب زیبایی بود. نگارش کتاب بی نظیر بود.

اوایل کتاب انقدر دیوانه ام کرد که کل غذام سوخت !!!

از هر جهت به این کتاب نگاه کنید، جذاب هست

درسته که خوندنش سخته و غم‌انگیز حتی بعضی جاها با خودم میگفتم ماها چقد خطرناک و در عین حال بیچاره ایم با این حال لازمه که این کتاب خونده بشه! من به پیشنهاد خودتون خوندمش =))

فوق العاده جذابه به خصوص قسمتهای ابتدایی داستان. پایانش هم خیلی خوبه.
فیلمش هم هست که البته چندان تعریفی نداره.

من‌ خیلی علاقه مند به خوندن این کتابم
ولی میترسم با قلم مترجم مچ نشم و نتونم ارتباط برقرار کنم
لطفا بهترین مترجم این کتاب و بهم معرفی کنید
مترجم خیلی برام‌مهمه🥺

ترجمه ای که مینو مشیری ارائه داده واقعا خیلی خوب و روان ـه.

من ترجمه کوروش پارسا رو خوندم که خوب و روان بود!

من هم ترجمه مینو مشیری را خوندم و بنظرم خوب بود

اتفاقا منم ترجمه مینو مشیری خوندم خوب بود .

به نظرم من حال و هوای کتاب طوری بود که احساس میکردی تو هم جز یکی از کورهای تیمارستانی و این باعث درک بهتر کتاب میشد. آقای ژوزه ساراماگو واقعا نویسنده خوبی هستن.

یکی از بهترین کتابهایی که خوندم … فصلهای آخرش رو روزی ۷۰ یا ۸۰ صفحه میخوندم بدون متوجه شدن زمان

میشه بگید مضمون این کتاب چیه؟ فلسفی ؟ اجتماعی؟ و یا…..

بهترین کتابی بود که خوندم
تمام جملاتش منو به فکر فرو میبرد
عالی بود

من خیلی کتاب میخونم و این یکی از بهترین کتاب هایی بود ک خوندم

من خیلی کتاب میخونم و این یکی از بهترین کتاب هایی بود ک خوندم هر بار ک این کتاب رو میخونم چیزیهای جدیدی ازش میفهمم واقعا عالیه با هر کلمش آدم رو ب فکر فرو میبره

کتاب متفاوتیه ادبیات خاصی داستان داشت و پر از مضامین سیاسی ،اجتماعی..
تلنگری بود به انسانها و جوامع
شاید سخت باشه ارتباط برقرار کردن باهاش چون تاریکیها زندگی نشون میده ولی خوب بود

سلام ، خسته نباشید
من میخوام شروع کنم به کتاب خوندن !

میشه لطف کنید بگید این‌کتاب رو از کجا میتونم تهیه کنم ؟؟؟

سلام – شما می تونید این کتاب رو از کتاب فروشی ها تهیه کنید و یا از فروشگاه های آنلاین سفارش بدید. اگر با انتشارات مرکز هم تماس بگیرید می تونید کتاب رو تهیه کنید.

سلام آیا این کتابی مناسب برای شروع است

بله – این کتاب می تواند گزینه مناسبی برای شروع کتاب خوانی باشد… در آینده مطلبی در خصوص کتاب های مناسب برای شروع کتاب خوانی خواهیم داشت.

سلام.
به نظر من اصلا کتاب مناسبی برای شروع نیست. البته بستگی به سلیقه ی کتاب خونی شما داره، ولی برای شروع بهتره با کتاب هایی که حداقل داستان جذابی دارن و شما رو ترغیب می کنن به خوندن کتاب های بیشتری شروع کنید مثل کتاب من پس از تو از جوجو مویز، ولی کتاب های از قبیل کوری، مسخ، واز این دست ارتباط برقرار کردن باهاشون سخته.
بازم میگم البته که سلیقه ای هم هست.

سلام و خسته نباشید یه سوال داشتم آیا کتاب بینایی جلد دوم این کتاب است با سپاس

به جرئت میتونم بگم بهترین کتابی بود که خوندم.نویسنده حتی با آخرین جمله کتابش مخاطب رو به فکر فرو میبره

کتاب خوبیه اما جز کتاب های تاریک دسته بندی میشه . من قبلا که این کتاب رو خوندم شرایط روحی خوبی نداشتم به همین خاطر حالم بد تر شد و اصلا نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم . اما وقتی الان برای بار دوم خوندمش ، تونستم معنی و مفهومی که زیر پوسته تاریک کتاب بود بهتر درک کنم . 😊حتما این کتاب روبخونید ولی به نظرم کسایی که می خوان تازه کتاب خوندن رو شروع کنن این کتاب گزینه مناسبی نیست❗❗❗

کوری خیلی خوب بود … جامعه رو خیلی خوب ترسیم کرده بود…مشکلاتی که برای کور ها به وجود می اومد و رنجی که خانم دکتر بینا از وضعیت بد میکشید خیلی جالب و جای تفکر داشت

لطف کنید در مورد رمان بینایی هم توضیح بدید من چند صفحه خوندم ولی نتونستم ارتباط برقرار کنم باهاش رمان کوری از همون ابتدا آدم رو جذب می کنه و نمی تونی از خوندنش دست بکشی آیا رمان بینایی هم به این اندازه جذابه ؟

سلام – به محض اینکه رمان بینایی را مطالعه کردیم در مورد آن خواهیم نوشت.

این کتاب فوق العاده است پر از درسه
فقط کافیه خودتونرو جای شخصیت های داستان بگذارید تا احساسهای متفاوت رو تجربه کنید (خانم دکتر/پیرمرد/کودک/وحتی از زاویه سوم شخص)
پیشنهاد میکنم حتما بخونید

اخ که عاشقشم. کتاب کوری حرف نداره واقعا مخصوصا با ترجمه غبرایی
حتما بخونید. با دقت بخونید تا ناخودآگاه درس بگیرید

کتاب بینایی رمانی که در ادامه رمان کوری نوشته شده. من معرفی این کتاب و نتونستم توی سایت پیدا کنم و این باعث شد برای خرید کتاب کمی دودل بشم. میشه اگه اطلاعاتی در موردش دارید راهنماییم کنید . سپاس

سلام. متاسفانه هنوز معرفی این کتاب در سایت قرار نگرفته است. به محض اینکه کتاب را بخوانیم در مورد آن در سایت خواهیم نوشت.

دومین کتابیه که با معرفی این سایت خوندم. خیلی عالی بود . ممنون از شما برای معرفی بهترین ها

خوشحالیم که تونستیم در انتخاب کتاب به شما کمک کنیم.

من تازه رمان رو خریدم.. با این وصف دوستان از رمان کوری: احتمالا جالب باشه خوندنش

با شروع این کتاب در دنیایی غرق خواهید شد که نویسنده ان را خلق کرده .رمان کوری رمانی تاثیر گذار بود

کتاب فوق العاده ای بود.این جور نوشته ها باعث میشن آدم ها از کنار اطرافشون خیلی ساده نگذرن بلکه بهش فکر کنن.

با خوندن این کتاب میشه فهمید که بیش تر ما در نابینایی دست و پا میزنیم و فقط فکر میکنیم که میبینیم، چشم هایی که به روی هم بسته شدن، خودخواهی که آدمها رو غرق در ندیدن کرده،میشه فهمید که چقدر چشم به روی جهان بستیم و هیچ نمیبینیم، جز خودمون…
پیشنهاد من اینه که حتما بخونید، کتاب هم خیلی خوب نوشته شده،هم داستان فوق العاده و گیرایی داره. داستان خوب شروع میشه،خوب ادامه پیدا می کنه، خیلی خوب هم تمام میشه،
من ترجمه ی مینو مشیری رو خوندم، به نظرم خیلی خوب و روون و بی نقص بود، فقط یکم نگارش رمان اذیت کننده بود.
انقدر خوب و جذاب و پرمایه بود که تونستم دو دفعه پشت سر هم بخونمش و هر دفعه لذت ببرم،

ممنون از سایت بابت معرفی کتاب.

من به هیچ عنوان با این ترجمه ارتباط برقرار نکردم اما از دوستانم شنیدم که ترجمه ی بهتری هم وجود داره

کتاب و خوندم ودر حیرتی عمیق فرو رفتم……..واقعا شگفت انگیزه…..

سلام وقتتون بخیر
خوزه ساراماگو که از ۵۲ سالگی شروع به نویسندگی کردند در ۶۹ سالگی خودشون موفق به دریافت نوبل ادبیات شدند
و نمونه یک انسان موفق در نویسندگی هستند

سلام؛کتاب جالبیه؛ لطف کنید رمان بینایی را از هم نویسنده رو معرفی کنید .

یکی از کتابهای مورد علاقه ام هست…فوق العاده تاثیرگذاره و تا مدتی ذهنت و درگیر میکنه. برای من که اینطوری بود

من تازه با سایت شما آشنا شدم. مطالبی که در مورد کتاب ها برای معرفی نوشتید خیلی به انتخاب کتاب کمک میکنه. خواننده با یک دید باز و ذوق و شوق خاصی ترغیب به خوندن کتاب های پیشنهادی میشه. ممنون از زحماتی که برای سایت و خواننده ها میکشید . موفق و پایدار باشید

سپاس از کلام پرمحبت شما دوست گرامی.

بی اندازه رمان قشنگی بود…عجب نویسنده اییه ساراماگو…واقعن کورت میکنه و توام یکی از اونها میشی. بعد از خوندن کتاب تا نیم ساعت فقط میگفتم خییییلی خوووب بود

رمانی بود بس عجیب که خوندنش رو به بقیه کارهای روزمره ترجیح میدادم
داستان این کتاب کور بودن نبود،داستان مشاهدات زنی بود که بین کورها همه چیز رو میدید و فقط تحمل میکرد

کتابی که بعد از خوندنش تا مدتها حس عجیبی داشتم. بسیار کتاب جالبیه و پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش. با نظر نویسنده هم موافقم که فیلمش به خوبی کتابش نیست. حتما قبل از فیلم کتاب رو بخونید.

یکی از کتاب های مورد علاقم.چند بار خوندمش.ارزش خوندن داره.پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *