گاندی چه میگوید اثر نورمن فینکلشتاین، نویسنده آمریکایی است که فلسفه ماهاتما گاندی را پیرامون خشونتپرهیزی، مقاومت و شجاعت بررسی میکند. گاندی رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگیاش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد میکرد.
این فلسفه در زندگی گاندی که هرگونه خشونت را رد میکند در زبان سنسکریت، ستیاگرهه نام دارد. موضوع اصلی این کتاب نیز بر پایه شرح و تفسیر همین ستیاگرهه است.
پشت جلد کتاب گاندی چه میگوید آمده است:
کتاب گاندی چه میگوید تلاش دارد اندیشههای گاندی را در چارچوب یک نظام فکری تبیین کند و نقش کلیدی مفهوم «شجاعت» را در درک جهانبینی او شرح دهد. در ادامه با معرفی این کتاب همراه ما باشید.
[ معرفی کتاب: کتاب قدرت بیقدرتان – واتسلاف هاول ]
کتاب گاندی چه میگوید
گاندی مرد بزرگی بود و آزادی را تقدیم ملت هند کرد. اما اگر از او چیزی ندانیم و درباره او مطالعه نکرده باشیم ممکن است فلسفه گسترده او را سادهسازی کنیم و فقط مفهوم «عدم خشونت» را از آن برداشت کنیم. باید در نظر داشت که اندیشه و عمل گاندی به مراتب پیچیدهتر و متناقضتر از این مفهوم ساده است. حتی میتوان گفت در همین «عدم خشونت» نیز پیچیدگیهای زیادی نهفته است.
نورمن فینکلشتاین با مطالعه مجموعه آثار گاندی که نزدیک به صد جلد کتاب است تلاش میکند ما را در پیچیدگیهای اندیشه گاندی راهنمایی کند. یکی از اولین مواردی که نورمن فینکلشتاین به آن اشاره میکند این است که در فلسفه خشونتپرهیزی، گاندی از بزدلی بیش از خشونت نفرت دارد. در واقع از نظر گاندی پستترین آدمها کسانی هستند که نه به قصد ایستادگی بلکه برای فرار از متجاوز به مبارزه بیخشونت روی میآورند.
به این مثال که گاندی میزند دقت کنید تا بدانید که موضوع پرهیز از خشونت از دیدگاه گاندی به آن سادگی که ممکن است به نظر برسد نیست.
اگر انتخاب فقط بین بزدلی و خشونت باشد، من خشونت را توصیه میکنم. مثلا در سال ۱۹۰۸ که به من حمله کردند و نزدیک بود بمیرم، پسر بزرگم پرسید اگر آنجا بود، چهکار باید میکرد؟ آیا باید فرار میکرد و میگذاشت من را بکشند یا زور بازویش را – که هم از آن برخوردار بود و هم به استفاده از آن متمایل – به کار میگرفت و من را نجات میداد؟ گفتم وظیفه داشت از من دفاع کند، ولو با خشونت… از همین روست که… از آموزش نظامی برای کسانی که معتقد به خشونت هستند حمایت میکنم. ترجیح میدهم هند برای دفاع از عزتش سلاح بردارد تا اینکه مرعوب و درمانده بنشیند و شاهد بیعزتشدن خویش باشد. با این حال معتقدم خشونتپرهیزی بهمراتب برتر از خشونت است و بخشش مردانهتر از مجازات… اما خودداری از مجازات زمانی بخشش شمرده میشود که قدرت مجازات داشته باشی. اگر این خودداری از سر ناتوانی باشد بیمعنی است. (کتاب گاندی چه میگوید – صفحه ۳۷)
این قسمت تنها یک نمونه بود که در کتاب آمده است. با خواندن قسمتهای مختلف دیگر متوجه میشویم که موضوع خشونتپرهیزی از این هم گستردهتر و پیچیدهتر است و گاه حتی گاندی حرفهای خود را نقض میکند. اما در نظر داشته باشید که این کتاب همه اندیشه گاندی را در تمام عمر او بررسی نمیکند. مطالعات نویسنده برای این کتاب محدود بوده و او فقط روی یک سری جنبههای خاص فلسفه گاندی – مخصوصا روی خشونتپرهیزی – تمرکز دارد.
کتاب گاندی چه میگوید برپایه گفتهها و کتابهای اوست و در هر فصل از کتاب بیشتر از ۵۰ مورد از گاندی نقل قول شده است. این کتاب در کنار پیشگفتار و جمعبندی چهار فصل دارد:
- ندای درون
- بالش مرگ زیر سر
- وجدان بیدار شده
- مرد ملت
اندیشههای گاندی با وجود همه فراز و نشیبها و با وجود همه تناقضاتی که دارد، فلسفهای مناسب برای استقلال هند بود اما نکتهای که وجود دارد این است که بعد از گاندی ادامه پیدا نکرد. در واقع کارهای گاندی فقط خاص خود او بود. گاندی وقتی روزه میگرفت روی همه مردم تاثیر میگذاشت اما بعد از او دیگر کسی قادر نبود چنین کاری کند. میتوان گفت، احترامی که مردم برای گاندی قائل بودند فقط خاص خود او بود. همه این موارد در کتاب بررسی میشود و حتی بیشتر از آن گاهی اندیشههای گاندی جهانیسازی میشود. در کتاب بررسی میشود که مثلا چرا فلسفه خشونتپرهیزی در برابر افرادی مانند هیتلر جوابگو نیست.
در کنار مسئله خشونتپرهیزی دو مسئله مهم دیگر نیز بررسی میشود. مقاومت و شجاعت نیز در کنار خشونتپرهیزی قرار دارند که به نحوی مکمل آن محسوب میشوند.
ایمان و استوار بودن گاندی قابل احترام است و اندیشههای او نیز شایسته مطالعه. در این کتاب ما شاهد نقدی کوتاه بر اندیشههای گاندی هستیم. بنابراین اگر شناخت کمی از گاندی دارید اما میخواهید نگاهی عمیقتر به فلسفه گاندی داشته باشید این کتاب میتواند برای شما مفید باشد.
[ معرفی کتاب: کتاب شکستن طلسم وحشت – اثر آریل دورفمن ]
جملاتی از کتاب گاندی چه میگوید
از نظر گاندی، پستترینِ آدمها که لیاقت زندگی نداشتند آنها بودند که نه به قصد ایستادگی، بلکه برای فرار از متجاوز به مبارزهی بیخشونت روی میآوردند و آن را بهانهای میکردند برای توجیه بزدلی خود. (کتاب گاندی چه میگوید – صفحه ۸)
بزرگترین مظهر خشونتپرهیزی در جهان، بعدها، وقتی آشوبهای فرقهای در هند بالا گرفت، حتی «فراخواندن ارتش و تیرباران چندنفر» را برای ختم غائله مجاز دانست. در جنگ جهانی دوم هم به همکاری نظامی هند با متفقین رضایت داد، به این شرط که بریتانیاییها بپذیرند هند مستقل شود و بعد از استقلال نیز سربازان هندی برای جلوگیری از جدایی کشمیر به آنجا اعزام شوند. (کتاب گاندی چه میگوید – صفحه ۱۵)
گاندی معتقد بود پیروزیای که با خشونت به دست بیاید گذراست. میگفت: «کسی که تسلیم زور و تهدید میشود کینه به دل میگیرد و در کمین فرصتی مناسب مینشیند تا به راه سابق برگردد و هرگاه توانست تلافی کند.» (کتاب گاندی چه میگوید – صفحه ۳۰)
جوهر آیین گاندی نیروی دگرگونکنندهی ایثار خالصانه بود. گاندی باور داشت که رنج قربانی «کرامت انسانی» او را به همه نشان میدهد و «وجدان رخوتزده»شان را «به زندگی بازمیگرداند»، «وجدان خوابرفته»شان را «بیدار میکند»، «به وجدانهای مرده جان میبخشد»، «مردم را به فکر و عمل وا میدارد»، «نوای همدلی» ساز میکند، «ما را از بیعملی و کاهلی بیرون میکشد» و «با عشق و حقیقتی که در رنج قربانی متبلور است، نیکی نهفته در سرشت آدمی را احیا میکند». (کتاب گاندی چه میگوید – صفحه ۵۴)
اگر گاندی میگفت تا سرحد مرگ روزه میگیرد، میلیونها مسلمان و هندوی گمنام از نسلکشی داخلی دست میکشیدند. اما آنچه مهارشان میکرد نه دلبستگی به گاندی بود، نه پیبردن به نادرست بودن نفرت قومی، نه بیدار شدن مهر خفته به «دیگری»، چنانکه گویی هندوها و مسلمانان ناگفته به ریشهی مشترک انسانی خود پی برده باشند. نه، هیچکدام از اینها نبود. اگر هندیها چند صباحی از قتلعام یکدیگر دست میکشیدند از این رو بود که هر دو طرف میفهمیدند هرچه بکنند و هرچه بگویند، دست آخر مهاتما نماد تمام چیزهای خوبی است که دارند، میفهمیدند او همانکسی است که زندگیاش را وقف خدمت خلق کرده و حق حکمرانی به گردنشان دارد. این قبایی بود که گاندی فقط و فقط به قامت خودش دوخته بود. فقط و فقط روزهی او بود که میتوانست برادرکشی و نفرت جنونآمیز را خاموش کند. (کتاب گاندی چه میگوید – صفحه ۶۰)
گاندی به کرات استفاده از زور برای استقلال را رد کرده بود: «باور مسلم من این است که اگر هند تا آخر خط در مسیر مسالمت بماند، حتی در دل بیرحمترین افسران بریتانیایی هم چیزی تغییر خواهد کرد.»؛ «قصد من از ریاضت متحول کردن انگلیسیهاست، نه نابودکردنشان.» اما حقیقت این است که گاندی دنبال استحالهی معنوی استعمارگران بریتانیایی نبود. میخواست بهزور، اما بیخشونت، آنان را به تسلیم وا دارد. (کتاب گاندی چه میگوید – صفحه ۸۲)
مشخصات کتاب
- عنوان اصلی: گاندی چه میگوید
- عنوان فرعی: در باب خشونتپرهیزی، مقاومت و شجاعت
- نویسنده: نورمن فینکلشتاین
- ترجمه: محمد واعظینژاد
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۱۱۲
- قیمت چاپ دوم – ۱۳۹۸: ۱۸۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب گاندی چه میگوید چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب مفید دیگر از نشر ماهی: